(۱۲۴) سوال: سؤال کننده در همین برنامه پاسخ این سؤال که (الله کجا است؟) را شنیده که چنین پاسخ داده شده است: (در آسمان) و به برخی آیات از قرآن کریم استناد شده است؛ از جمله: «الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى» [طه: ۵] اما ظاهرا در مورد جواب دچار اشکال و شبهه شده زیرا این جواب با اعتقادش مطابقت نداشته است؛ لذا درخواست کرده در این مورد توضیح داده شود. لطفا حقیقت را دربارهی این موضوع بیان کنید.
جواب:
حقیقت این است که مؤمن باید معتقد باشد که الله در آسمان است؛ الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ در مورد خودش فرمود: «أَأَمِنتُم مَّن فِي السَّمَاءِ أَن يَخْسِفَ بِكُمُ الْأَرْضَ فَإِذَا هِيَ تَمُورُ أَمْ أَمِنتُم مَّن فِي السَّمَاءِ أَن يُرْسِلَ عَلَيْكُمْ حَاصِبًا فَسَتَعْلَمُونَ كَيْفَ نَذِيرِ» [ملك: ۱۶-۱۷] : «آیا خود را از کسی که در آسمان است، در امان میدانید که زمین شما را فرو برد، پس ناگهان به لرزش درآید؟ یا خود را از کسی که در آسمان است در امان میدانید که تند بادی همراه با سنگریزه بر شما بفرستد؟ پس به زودی خواهید دانست که هشدار من چگونه است».
رسول اللهﷺ نیز در حدیثی، به این اعتقاد شهادت داد؛ از کنیزی سوال نمود: الله کجا است؟ کنیز گفت: در آسمان. فرمود: او را آزاد نمایید که مؤمن است. رسول اللهﷺ در بزرگترین گردهمایی امتش، در روز عرفه، به این مسأله اشاره نمود؛ در ضمن خطبهی مشهورش فرمود: «ألا هل بلغت؟ قالوا: نعم. قال: اللهم اشهد» : «آیا ابلاغ نمودم؟ گفتند: بله. فرمود: ای الله! گواه باش» و انگشتش را به سمت آسمان بالا برد و سپس به سمت مردم پایین آورد.
این ادله از قرآن و سنت، بدین معنا است که الله در آسمان است. از نظر عقلی نیز باید گفت: آسمان در جهت بالا و علوّ است که علوّ و بالا بودن نیز صفت کمال است. از سوی دیگر، صفت کمال برای الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ ثابت است. بنابراین علوّ از جمله کمال الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ است. بدین ترتیب، علوّ از لحاظ عقل ثابت میشود.
فطرت: همهی مردم از نظر فطری چنین سرشته شدهاند که الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ در آسمان است. به همین دلیل، قلب انسان ضرورتا و بدون اختیار زمانی که چیزی را از الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ درخواست میکند به سمت بالا رو میکند. وقتی میگوید: یا رب، قلبش فقط متوجه علو و بالا است نه جهات دیگر. این همه به مقتضای فطرت سالمی است که توسط شیطان منحرف نشده است. هر نمازگزاری در سجودش میگوید: (سبحان ربی الأعلی) احساس میکند که الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ در آسمان است. سلف نیز بر این قضیه اجماع نمودهاند چنان چه اوزاعی و دیگر علما بدان تصریح نمودهاند.
بنابراین ادلهی قرآن، سنت، اجماع، عقل و فطرت، اتفاق دارند که الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ در آسمان است و با ذات و صفاتش در علو قرار دارد؛ اما باید دانست که وجود الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ در آسمان، به این معنا نیست که آسمان بر او سایه افکنده و احاطه دارد زیرا الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ بزرگتر از آن است که مخلوقاتش بر او سایه افکنند؛ الله ازسُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ همه بینیاز است و همه به او نیازمند هستند؛ او ذاتی است که آسمان و زمین را از انحراف نگه میدارد؛ آسمان بر زمین نمیافتد مگر با اجازهاش. پس امکان ندارد آسمان بر او سایه افکند؛ گمان میکنم با این بیان، شبههای که برای شما پیش آمده از بین برود که (لازمهی این که الله در آسمان باشد این است که آسمان بر او سایه بیفکند) که چنین نیست. اگر کسی بگوید: از (فی السماء) برداشت میشود که آسمان بر او احاطه دارد؛ چون «فی» برای ظرفیت و مکان است و ظرف مکان بر چیزی که درون آن است، احاطه دارد.
جواب: این سخن صحیح نیست چون «السماء» به معنای علوّ است؛ این معنا در قرآن نیز وجود دارد. مانند فرمودهی الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ: «وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً» [بقرة: ۲۲] : «از آسمان، آبی فرو فرستاد» اما آب از ابرها فرود میآید و ابرها در بین آسمان و زمین قرار دارند. پس «وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً» یعنی: از بالا فرود آورد. آیهی: «أَأَمِنتُم مَّن فِي السَّمَاءِ» [ملك:۱۶ و ۱۷] یعنی: کسی که در بالا و علوّ است.
حالت دیگر این است که «فی» را به معنای «علی» گرفته و «السماء» را همان سقف محفوظ بگیریم که در این صورت «من فی السماء» یعنی «کسی که بر آسمان است» و اگر الله بر آسمان علوّ داشته باشد بدین معنا نیست که آسمان بر او احاطه دارد و اصلا امکان ندارد که بر او احاطه داشته باشد.
«فی» به معنای «علی» میآید؛ مانند: «و أَلْقَى فِي الْأَرْضِ رَوَاسِيَ» [نحل:۱۵] یعنی: بر روی زمین، کوههای استوار افکند. همچنین الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ سخن فرعون را چنین فرمود: «وَلَأُصَلِّبَنَّكُمْ فِي جُذُوعِ النَّخْلِ» [طه:۸۱] یعنی: شما را بر تنههای نخل به دار میآویزم. با این ادله، اشکال و وهم کسانی که در قرآن و سنت تدبر نمیکنند، در این مسألهی بزرگ از بین میرود.
بدون شک کسی که منکر شود الله بر آسمان است، قرآن، سنت و اجماع سلف امت را دروغ پنداشته است. پس باید به سوی الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ توبه نماید و در معانی قرآن و سنت، بدون هوای نفسانی و به دور از تقلید، تدبر نماید تا حق بر او آشکار گردد. باید درک کند که الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ بزرگتر از آن است که چیزی از مخلوقاتش به او احاطه داشته باشد.
الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ فرمود: «ثمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ» [اعراف: ۵۴] : «سپس بر عرش مستقر شد». استواء به معنای علوّ است. مانند: «لتَسْتَوُوا عَلَى ظُهُورِهِ ثُمَّ تَذْكُرُوا نِعْمَةَ رَبِّكُمْ» [زخرف: ۱۳] : «تا بر پشتشان قرار گیرید، آنگاه که بر آنها قرار گرفتید، نعمت پروردگارتان را یاد کنید» و مانند این فرمودهی الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ: «فَإِذَا اسْتَوَيْتَ أَنتَ وَمَن مَّعَكَ عَلَى الْفُلْكِ» [مومنون: ۲۸] : «وقتی تو و همراهانت بر کشتی سوار شدید» یعنی: بالای آن رفتید. بنابراین استواء در لغت عرب به معنای علو است و به معنای استیلاء، چیره شدن و مسلّط شدن نیست که اگر به این معنا بود، الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ آن را در قرآن بیان مینمود. استواء بر عرش در هفت موضع از قرآن ذکر شده است که حتی یک مورد هم به استیلاء تعبیر نشده است. اگر به معنای استیلاء بود، در برخی مواضع از آن تعبیر میشد تا دیگر آیات نیز بر همان معنا حمل شود.
در سنت رسول اللهﷺ نیز حتی یک حرف وجود ندارد که دلالت دهد استواء الله بر عرش به معنای استیلاء بر آن است. در کلام سلف صالح و ائمه نیز وجود ندارد که استواء الله بر عرش به معنای استیلاء بر آن باشد بلکه آنچه از آنان نقل شده و از کلامشان میدانیم این است که استواء به معنای علو، استقرار، ارتفاع و صعود است. بنابراین معنای صحیح فرمودهی الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ: «الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى» [طه: ۵] و آیههای مشابه آن، این است که الله رحمان بر عرش، علوّ یافته و بالا رفته است آنگونه که لایق شأن الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ باشد. البته این بدین معنا نیست که الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ محتاج عرش باشد؛ زیرا الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ غنی و بینیاز از غیر خود است و همه محتاج و نیازمند او هستند.
برادری که جواب را میشنود لطفا این جواب را به او برساند تا حق برایش آشکار گردد تا قبل از هر چیز خود را از بند تقلید آزاد کند تا این که قلبش چنان که الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ فطرت مردم را سرشته است سالم باشد.
***