(۱۰۷) سوال: منهج اهل سنت و جماعت در مورد اسماء و صفات چگونه است؟
جواب:
سؤال بزرگ و مهمی است. منهج اهل سنت و جماعت دربارهی اسماء و صفات، منهج میانه و وسط بین اهل تعطیل و اهل تمثیل است.
گروه اول: اهل تمثیل؛ کسانی هستند که اثبات صفات برای الله را تأیید و تأکید کردند اما در این مسأله افراط و غلو کردند و آن صفات را از جنس صفات مخلوقات قرار دادند که به همین سبب نیز از راه راست منحرف شدند؛ زیرا الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ در کتابش میفرماید: ﴿ليس كمثله شيء و هو السميع البصير﴾ [شوری: ۱۱] : (هیچ چیز همانند او نیست و او شنوای بینا است).
الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ میفرماید: ﴿رب السماوات والأرض وما بينهما فاعبده واصطبر لعبادته هل تعلم له سميا﴾ [مریم: ۶۵] : (الله پروردگار آسمانها، زمین و آن چه میان آن دو است میباشد؛ پس او را عبادت کن و بر عبادتش شکیبا و پایدار باش؛ آیا مانند و همنامی برای او میشناسی؟».
همچنین الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ میفرماید: ﴿قل هو الله أحد* الله الصمد * لم يلد ولم يولد * ولم يكن له كفوا أحد﴾ [إخلاص: ۱-۴] : (بگو: او الله یکتا و یگانه است. الله بینیاز است. نه -فرزندی- زاده و نه زاده شده است و هیچ کس همانند و همتای او نبوده و نیست).
همچنین میفرماید: ﴿فلا تجعلوا لله اندادا و أنتم تعلمون﴾ [بقرة: ۲۲] : (بنابراین برای الله همتایانی قرار ندهید، درحالی که میدانید).
گروه دوم: معطله؛ این گروه، الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ را از صفاتی که برای خود اثبات نموده، تهی میدانند و آن صفات را نفی و انکار میکنند؛ در نتیجه نصوص قرآن و سنت را تحریف کردند و آن را از مقصود و مرادی که دارد، با دلایلی که در حقیقت شبهه است و نه حجت و دلیل، تعطیل کردند. آنان دربارهی صفات و اسماء الله، عقلهای خود را داور قرار دادند و فقط چیزهایی را اثبات میکردند که از نظر عقلشان قابل درک و اثبات بود و آن چه از نظر عقلهایشان قابل درک و اثبات نبود، انکار میکردند. پس در این مورد ظلم کردند و در مورد الله و اسماء و صفاتش خودشان داور شده و کتاب الله را داور و معیار، قرار ندادند. آن چه الله خود را با آن وصف کرده بود، انکار کردند و گفتند: الله وجه، چشم و دست ندارد. همچنین گفتند: الله صفت فَرَح (خوشحالی)، غضب (خشم) و عَجَب (تعجب) ندارد.
همچنین گفتند: الله فعلی انجام نمیدهد؛ استواء بر عرش و فرود آمدن به آسمان دنیا را انکار کردند بلکه زیادهروی کرده و گفتند: الله بالا و بر فراز مخلوقاتش نیست و علوّ او تنها علوّ صفت و علوّ معنوی است نه علوّ ذاتی.
برخی از آنها مبالغه کرده و گفتند: گفته نمیشود که الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ بالا، زیر، چپ یا راست جهان است و چسبیده به جهان و جدا از آن نیست. سخنانی مطرح کردند که انسان را به تعجب وا داشته و میگوید: چنین سخنانی چگونه میتواند بر مبنای عقل باشد؟
اهل سنت و جماعت، اسماء و صفاتی که الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ برای خویش اثبات نموده را به صورت حقیقی اثبات میکنند و تشبیه و همانندی با مخلوقات را از الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ نفی میکنند. میگویند: اسماء و صفاتی که الله برای خود اثبات نموده را اثبات میکنیم؛ زنده بودن، علم، قدرت، شنیدن و دیدن را برای الله اثبات میکنند، همچنین افعال مربوط به مشیئت مانند: استواء و مستقر شدن بر عرش، فرود آمدن به آسمان دنیا، آمدن برای داوری بین بندگان، خوشحال شدن، خندیدن، تعجب، حکمت و رحمت را برای الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ اثبات میکنند. آن چه را الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ برای خود اثبات نموده یا پیامبرشﷺ برای او اثبات کرده را بدون تحریف و تعطیل، ثابت میدانند.
اهل سنت و جماعت به کسانی که اسماء و صفاتی که الله برای خود اثبات نموده را نفی کرده و با عقلهایشان بر الله حکم کردهاند میگویند: حتی اگر از روی جدل، بپذیریم که عقل بر آنچه شما نفی کردهاید دلالت نمیدهد، دلیل سمعی (دلیل شرعی از قرآن و سنت) بر آن دلالت کرده است که این ادلهی شرعی بین ما و شما مورد اتفاق است؛ متفق هستیم که قرآن و سنت همان دو دلیل برای اثبات آنچه الله برای خود اثبات نموده و نفی آنچه الله از خود نفی نموده هستند. میگویید: مقتضای اثبات هر کدام از این صفات، تمثیل و تشبیه است؛ میگوییم: طبق قاعدهی خودتان، شما که صفاتی را اثبات نمودهاید نیز مشبهه و ممثله هستید (دچار تشبیه و تمثیل شدهاید)؛ کسی که میگوید: (الله دارای صفت شنیدن و دیدن است) با کسی که میگوید: (الله دارای رحمت و وجه است و بر عرش استوا نموده) چه فرقی دارد؟ اگر آنچه شما اثبات نمودهاید تمثیل و تشبیه نیست آنچه ما اثبات کردهایم نیز تمثیل و تشبیه نیست و اگر آنچه ما اثبات نمودهایم تمثیل است آنچه شما اثبات نمودهاید نیز تمثیل است. فرق گذاشتن بین این و آن، تناقض و حکم کردن بدون دلیل است. بر انسان واجب است برای نفی آن چه الله برای خود اثبات نموده یا پیامبرش برای او اثبات نموده پیش دستی نکند و همچنین آنچه الله برای خود اثبات ننموده و پیامبرش نیز برای او اثبات ننموده را اثبات نکند.
بنابراین واجب است که اسماء و صفات، از قرآن و سنت فرا گرفته شود؛ زیرا از جمله اموری است که عقل را در آن مجالی نیست و عقل از درک اسماء و صفاتی که برای الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ واجب، جایز یا ممتنع است، عاجز است. هر چند که به طور کلی عقل در مییابد که الله قطعاً دارای صفات کمال است اما تفاصیل و جزئیات مسئله فقط از طریق دلیل سمعی دانسته میشود.
خلاصه: مذهب اهل سنت و جماعت عبارت است از: اثباتِ اسماء و صفاتی که الله برای خود اثبات نموده، بدون تحریف، تعطیل، بیان کیفیت و تشبیه و نفیِ صفاتی که الله از خود نفی کرده و سکوت پیرامون هر آنچه در مورد آن نفی و اثباتی وارد نشده است؛ زیرا دلیل شرع و عقل، همین را اقتضا میکند. از الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ میخواهیم که ما را بر عقیدهی اهل سنت و جماعت بمیراند.
***