(۳۳) سوال: آیا صحیح است که زمین دو حرکت دارد؟ آیا آیاتی که بر این مسأله دلالت دهد وجود دارد؟ بهشت و جهنم کجا قرار دارند؟ آیا آیاتی که بر این مسأله دلالت دهد وجود دارد؟
جواب:
شیخ ابن عثیمین رَحِمَهُالله جواب دادند:
بحث در این مسأله از جمله فضول علم است، و از امور اعتقادی نیست که بر انسان واجب باشد آن را تحقیق نموده و به مقتضای ادلّه عمل نماید لذا این مسأله صریحا به طوری که جایی برای جدل باقی نماند در قرآن کریم بیان نشده است، برخی میگویند: زمین دو حرکت دارد: با یک حرکتش فصلها تغییر کرده و با دیگری شب و روز جایگزین یکدیگر میشوند و میگویند: این فرمودهی الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ دلالت بر همین دارد : {وَأَلقَىٰ فِی ٱلأَرضِ رَوَ ٰسِیَ أَن تَمِیدَ بِكُم} [النحل ۱۵] : (در زمین کوههای استوار (و محکمی) افکند، که مبادا شما را بلرزاند) وجه دلالت این است که نفی لرزش، دلیل بر اصل حرکت است زیرا اگر اصل حرکت وجود نداشت نفی لرزش، پوچ و بیهوده بود، همچنین میگویند: این بر کمال قدرت الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ دلالت دارد زیرا این زمین که جرم بسیار بزرگی است بدون لرزش و اضطراب حرکت میکند با وجود این که الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ هرگاه بخواهد آن را به حرکت در میآورد که زلزلهها و فرو رفتگیها رخ میدهد.
بعضی از علما نیز میگویند: زمین حرکت نمیکند و ثابت است، به دلیل فرمودهی الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ: {ءَأَمِنتُم مَّن فِی ٱلسَّمَاۤءِ أَن یَخسِفَ بِكُمُ ٱلأَرضَ فَإِذَا هِیَ تَمُورُ} [الملك ۱۶] : (آیا خود را از کسی که در آسمان است، در امان میدانید که (فرمان دهد) زمین، شما را فرو برد، پس ناگهان به لرزش درآید؟) یعنی اضطراب دارد. همچنین به دلیل فرمودهی الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ: {ٱلَّذِی جَعَلَ لَكُمُ ٱلأَرضَ فِرَ ٰشا وَٱلسَّمَاۤءَ بِنَاۤء} [البقرة ۲۲] : (آن کس که زمین را برای شما گستراند و آسمان را همچون سقفی بالای سر شما قرار داد)، زیرا الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ زمین را قرارگاهی قرار داده که مردم روی آن قرار گیرند و این مسأله با حرکت داشتن آن منافات دارد.
هر کدام که باشد مشغول کردن خود به این قبیل مسائل فایدهی زیادی ندارد، گفته میشود: اگر متحرک است و اینگونه استقرار تام دارد دلیل بر قدرت تام الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ است، و اگر حرکت نمیکند نیز الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ همان کسی است که آن را خلقت نموده و آن را ساکن و بیحرکت قرار داده است، اما به نظر من ناگزیر باید اعتقاد داشته باشیم که خورشید به گرد زمین میگردد و اینگونه آمد و شدِ شب و روز صورت میپذیرد زیرا الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ طلوع و غروب را به خورشید اضافه نمودهاند، میفرماید: {وَتَرَى ٱلشَّمسَ إِذَا طَلَعَت تَّزَ ٰوَرُ عَن كَهفِهِم ذَاتَ ٱلیَمِینِ وَإِذَا غَرَبَت تَّقرِضُهُم ذَاتَ ٱلشِّمَالِ} [الكهف ۱۷]: (خورشید را میدیدی که به هنگام طلوع به سمت راست غارشان متمایل میگردد و به هنگام غروب، ایشان را وا گذاشته و به سمت چپ متمایل میگردد) پس این چهار فعل به خورشید نسبت داده شده است: هرگاه طلوع کند، هرگاه غروب کند، متمایل شدن به راست و متمایل شدن به چپ. اصل نیز بر این است که فعل، فقط به فاعل یا کسی که فعل بر وی قائم شده اضافه شود. گفته نمیشود: (زید مُرد) اما منظور این باشد که عمرو مُرده است. همچنین گفته نمیشود: (زید ایستاد) اما منظور این باشد که عمرو ایستاده است، هرگاه الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ فرمود: {وَتَرَى ٱلشَّمسَ إِذَا طَلَعَت} [الكهف ۱۷] : (خورشید را میدیدی که به هنگام طلوع…) بدین معنا نیست که زمین چرخیده تا خورشید را دیدهایم زیرا اگر زمین میچرخید و طلوع خورشید به حسب چرخیدن متفاوت بود گفته نمیشد: خورشید طلوع نموده است بلکه گفته میشد: ما بر خورشید طلوع نمودهایم یا زمین بر خورشید طلوع نموده است، همچنین الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ در داستان سلیمان عَلَيْهِالسَّلَام میفرماید: {إِنِّیۤ أَحبَبتُ حُبَّ ٱلخَیرِ عَن ذِكرِ رَبِّی حَتَّىٰ تَوَارَت بِٱلحِجَابِ}[ص ۳۲] : (این اسبان را به خاطر (فرمان) پروردگارم دوست دارم (و پیوسته به آنها نگاه میکرد) تا آفتاب در پرده پنهان شد و غروب کرد) لذا نگفت: تا این که او از خورشید پنهان شد. رسول اللهﷺ نیز هنگام غروب خورشید به ابوذر فرمود: «أتَدْرِي أَيْنَ تَذْهَبُ؟» : (آیا میدانی کجا میرود؟) گفت: الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ و رسولش داناتر هستند. فرمود: «فَإِنَّهَا تَذْهَبُ فَتَسْجُدُ تَحْتَ الْعَرْشِ»۱
: (خورشید میرود و زیر عرش سجده میکند) بنابراین، فعل رفتن را به خورشید نسبت داد.
ظاهر قرآن و سنت این است که آمد و شدِ شب و روز با چرخش خورشید بر زمین صوزت میگیرد که واجب است بدان معتقد باشیم تا زمانی که دلیل حسی قاطعی یافت نشود که به ما اجازه دهد نصوص را از ظاهرش به آنچه موافق این نص قاطع باشد تأویل کنیم، زیرا اصل در مورد اخبار الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ و پیامبرشﷺ این است که بر ظاهرش حمل شود تا این که دلیل قاطعی بر صرف آن از ظاهرش یافت شود، زیرا روز قیامت از مقتضای این نصوص بر اساس ظاهر آن مورد پرسش قرار خواهیم گرفت، این پاسخ سؤال اول است. اما جواب گفتهی سؤال کننده (بهشت و جهنم کجا قرار دارد؟) این است که: بهشت در أعلى علّيين و جهنم در سجّین است که سجین در زمین پایینی است، همان طور که در حدیث آمده است: «المَيِّتُ إذا إحتَضَرَ يَقُولُ اللهُ تَعالى: اكْتُبُوا كِتَابَ عَبدي فِي سِجِّينٍ، فِي الْأَرْضِ السُّفْلَى»۲ (هرگاه میّت در حال احتضار باشد، الله متعال میفرماید: کتاب بندهام را در سجّین، در پایینترین زمین بنویسید) اما بهشت بالا در اعلی علّیین میباشد، از رسول اللهﷺ نیز ثابت گشته که فرمودهاند: «إِذَا سَأَلْتُمُ اللَّهَ فَسَلُوهُ الْفِرْدَوْسَ ؛ فَإِنَّهُ أَوْسَطُ الْجَنَّةِ وَأَعْلَى الْجَنَّةِ، وَفَوْقَهُ عَرْشُ الرَّحْمَنِ»۳ : (هرگاه از الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ درخواست کردید، فردوس بخواهید زیرا فردوس، وسط و بالای بهشت است که بر فراز آن، عرش الله رحمان قرار دارد) الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ ما را از اهل آن قرار دهد.
***