(۲۲) سوال: فرق مسلمان و مؤمن چیست؟
جواب:
شیخ ابن عثیمین رَحِمَهُالله جواب دادند:
اسلام و ایمان با هم یاد میشوند و همچنین یکی بدون دیگری نیز یاد میشود، اگر با هم یاد شوند معنایشان فرق میکند که ایمان: اعمال باطنی و اسلام: اعمال ظاهری است، دلیلش نیز حدیث عمر بن خطاب رَضِيَاللهُعَنْهُ میباشد هنگامی که جبرئیل عَلَيْهِالسَّلَام نزد رسول الله ﷺ آمد و از ایشان دربارهی اسلام پرسید، رسول الله ﷺ فرمود: «أَنْ تَشْهَدَ أنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، وَأَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ، وَتُقِيمُ الصَّلَاةَ، وَ تُؤْتِيَ الزَّكَاةَ، وَ تَصَوْمُ رَمَضَانَ، وَ تَحُجَّ الْبَيْتَ» : (این که شهادت دهی که هیچ معبودی – به حق – جز الله وجود ندارد و محمد پیامبر او است، نماز را بر پای داری، زکات را پرداخت کنی، رمضان را روزه بگیری و حج را به جای آوری) سپس دربارهی ایمان از ایشان پرسید که رسول الله ﷺ فرمود: «أَنْ تُؤْمِنَ بِاللَّهِ، وَمَلَائِكَتِهِ، وَكُتُبِهِ، وَرُسُلِهِ، وَالْيَوْمِ الْآخِرِ، وَالْقَدَرِ، خَيْرِهِ وَشَرِّهِ» : (اینکه به الله، ملائکهاش، کتابهایش، پیامبرانش، روز آخرت و – خیر و شر – قضا و قدر ایمان داشته باشی).
بنابراین بین ایمان و اسلام فرق گذاشت؛ اسلام را همان اعمال ظاهری که “قول لسان” و “عمل جوارح” هستند قرار داد و ایمان را اعمال باطنی قرار دارد که “اقرار، اعتراف و ایمان قلب” هستند لذا الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ دربارهی بادیه نشینان فرمود: {قَالَتِ ٱلۡأَعۡرَابُ ءَامَنَّاۖ قُل لَّمۡ تُؤۡمِنُوا۟ وَلَـٰكِن قُولُوۤا۟ أَسۡلَمۡنَا وَلَمَّا یَدۡخُلِ ٱلۡإِیمَـٰنُ فِی قُلُوبِكُمۡۖ}[الحجرات ۱۴] : (بادیهنشینان گفتند: «ایمان آوردهایم» -ای پیامبر!- بگو: «شما ایمان نیاوردهاید، لیکن بگویید: اسلام آوردهایم، و هنوز ایمان در دلهایتان وارد نشده است)، الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ ایمان را در قلب قرار داده و در این آیه بیان فرمود که ایمان رتبهای بالاتر از اسلام است زیرا اسلام از منافق و مؤمن حقیقی سر میزند، در این حالت میگوییم: ایمان، رتبهای بالاتر از اسلام است.
اما اگر یکی به تنهایی و بدون دیگری ذکر شد هر دو به یک معنا هستند، مانند این که انسان بگوید: من مؤمن هستم، مانند این که انسان بگوید: من مسلمان هستم، فرقی ندارد، اما اگر گفت: من مؤمن هستم بر او واجب است هدفش از گفتن این سخن: بیان کردن نعمتهای الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ یا صرفا خبر دادن محض باشد، نه اینکه هدفش تزکیهی خویش و عُجب و فخر فروشی بر دیگران باشد زیرا این از جمله امور حرام است.
***