جمعه 24 ذیحجه 1446
۳۰ خرداد ۱۴۰۴
20 ژوئن 2025

۴۵۹ – درباره‌ی «آزادی فکر» که دعوت به آزادی عقیده است

۴۵۹ – از شیخ رحمه الله سوال شد: پیوسته می‌شنویم و می‌خوانیم که می‌گویند: «آزادی فکر»، که دعوت به آزادی عقیده است. تعلیق شما بر این مساله چیست؟

جواب دادند: تعلیقمان این است که هر کس جایز می‌بیند که انسان در عقیده آزاد باشد، که به دینی که خواست، معتقد باشد، چنین شخصی کافر است. زیرا هر کسی که معتقد باشد برایش جایز است به دینی غیر از دین محمد صلی الله علیه وسلم باشد، به الله عز و جل کافر شد است. توبه داده می‌شود. اگر توبه کرد، رها می‌شود. اما اگر توبه نکرد، کشته می‌شود.

همچنین، ادیان، فکر نیستند. بلکه وحی از جانب الله عز و جل هستند که آن را بر پیامبرانش نازل فرموده، تا بندگانش بر اساس آن گام بردارند. این کلمه – منظورم کلمه‌ی فکر است – که منظور از آن، دین است، واجب است  که از قاموس کتاب‌های اسلام حذف شود. زیرا منجر به این معنای فاسد می‌شود که در مورد اسلام گفته شود: فکر، در مورد نصرانیت گفته شود: فکر، و به دین یهودیت  گفته شود: فکر – و منظورم از نصرانیّت همانی است که اهلش به آن مسیحیت می‌گویند – و منجر به این می‌شود که شریعت‌های الهی، مجرد افکار زمینی باشند که هر کسی بخواهد می‌تواند آنها را بپذیرد. اما حقیقت این است که این ادیان، وحی و از جانب الله تعالی است که انسان معتقد می‌شود اینها وحی از جانب الله است، و جایز نیست لفظ «فکر» به آنها اطلاق نمود.

خلاصه‌ی جواب این است: هر کس معتقد باشد جایز است هر کس به هر دینی که خواست گردن نهد، و هر کس آزاد است هر دینی انتخاب کند، چنین شخصی کافر به الله عز و جل است. زیرا الله تعالی می‌فرماید: {وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ}[۱]، یعنی: {و هر کس دینی جز اسلام بجوید، هرگز از او پذیرفته نمی‌شود}، و می‌فرماید: {إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ}[۲]، یعنی: {دین در نزد الله، اسلام است}. بنا بر این جایز نیست کسی معتقد باشد که جایز است به دینی جز اسلام معتقد باشد. بلکه اگر چنین اعتقادی داشت، اهل علم تصریح کرده‌اند که چنین شخصی کافر بوده و از اسلام خارج است.


[۱] – سوره آل عمران، آیه «۸۵».

[۲] – سوره آل عمران، آیه «۱۹».

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

(459) وسئل فضيلة الشيخ: نسمع ونقرأ كلمة، “حرية الفكر”، وهي دعوة إلى حرية الاعتقاد، فما تعليقكم على ذلك؟

فأجاب بقوله: تعليقنا على ذلك أن الذي يجيز أن يكون الإنسان حر الاعتقاد، يعتقد ما شاء من الأديان فإنه كافر،لأن كل من اعتقد أن أحداً يسوغ له أن يتدين بغير دين محمد، ﷺ، فإنه كافر بالله – عَزَّوَجَلَّ – يستتاب، فإن تاب وإلا وجب قتله.

والأديان ليست أفكاراً، ولكنها وحي من الله – عَزَّوَجَلَّ – ينزله على رسله، ليسير عباده عليه، وهذه الكلمة ـ أعني كلمة فكر ـ التي يقصد بها الدين: يجب أن تحذف من قواميس الكتب الإسلامية، لأنها تؤدي إلى هذا المعنى الفاسد، وهو أن يقال عن الإسلام: فكر، والنصرانية فكر، واليهودية فكر ـ وأعني بالنصرانية التي يسميها أهلها بالمسيحية ـ فيؤدي إلى أن تكون هذه الشرائع مجرد أفكار أرضية يعتنقها من شاء من الناس، والواقع أن الأديان السماوية أديان سماوية من عند الله – عَزَّوَجَلَّ – يعتقدها الإنسان على أنها وحي من الله تعبد بها عباده، ولا يجوز أن يطلق عليها “فكر”.

وخلاصة الجواب: أن من اعتقد أنه يجوز لأحد أن يتدين بما شاء وأنه حر فيما يتدين به فإنه كافر بالله – عَزَّوَجَلَّ – لأن الله تعالى يقول: (ومن يبتغ غير الإسلام ديناً فلن يقبل منه) (سورة آل عمران، الآية “85”). ويقول: (إن الدين عند الله الإسلام) (سورة آل عمران، الآية “19”). فلا يجوز لأحد أن يعتقد أن ديناً سوى الإسلام جائز يجوز للإنسان أن يتعبد به بل إذا اعتقد هذا فقد صرح أهل العلم بأنه كافر كفراً مخرجاً عن الملة.

مطالب مرتبط:

۴۷۷ – آیا لقب «شیخ الاسلام» جایز است؟

۴۷۷ – از شیخ رحمه الله سوال شد: آیا لقب «شیخ الاسلام» جایز است؟ جواب دادند: لقب شیخ الاسلام اگر به صورت مطلق به کار برده شود، جایز نیست. یعنی شیخ مطلقی که اسلام به او باز می‌گردد، جایز نیست کسی این گونه خوانده شود. زیرا جز پیامبران، هیچ کسی در مورد آنچه از اسلام […]

ادامه مطلب …

۴۹۲ – حکم سخنانی در عصبانیت مانند: «اگر چنین کرده بودم، چنان می‌شد» یا «لعنت الله بر این مریضی که مرا زمین‌گیر کرده»

۴۹۲ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم اینکه انسان با عصبانیت بگوید: «اگر چنین کرده بودم، چنان می‌شد»، یا بگوید: «لعنت الله بر مریضی که مرا زمین گیر کرده»، چیست؟ جواب دادند: اگر با پشیمانی و عصبانیت از قَدَر بگوید: «اگر چنین کرده بودم، چنان می‌شد»، حرام است، و جایز نیست انسان آن […]

ادامه مطلب …

۴۵۲ – حکم این سخن چیست: «قَدَر دخالت کرد»، و «عنایت الله، دخالت نمود»؟

۴۵۲ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم این سخن چیست: «قَدَر دخالت کرد»، و «عنایت الله، دخالت نمود»؟ جواب دادند: اینکه می‌گویند: «قدر دخالت کرد»، درست نیست. زیرا به این معناست که قدر با دخالت در آن، از حد خود گذشته و مانند کسی است که به این مساله، دست درازی کرده است. […]

ادامه مطلب …

۴۲۴ – آیا هنگام سلام، گفتن الفاظی دیگر مثل «صبح خیر» جایز است؟

۴۲۴ – از شیخ رحمه الله سوال شد: برخی مردم هنگام سلام، به جای سلامی که در شرع آمده، عباراتی به کار می‌برند. از جمله: «مسّاک بالخیر»، و «الله بالخیر»، و «صبّحک الله بالخیر». آیا این درست است؟ و آیا سلام کردن با لفظ «علیک السلام» جایز است؟ جواب دادند: سلامی که در شرع وارد […]

ادامه مطلب …

۴۵۱ – آیا در اسلام، تجدیدِ تشریع هست؟

۴۵۱ – از شیخ رحمه الله سوال شد: آیا در اسلام، تجدیدِ تشریع هست؟ جواب دادند: کسی که بگوید: در اسلام، تجدیدِ تشریع وجود دارد، واقع بر خلاف اوست؛ زیرا اسلام با وفات رسول الله صلی الله علیه وسلم، کامل شده، و تشریع نیز با آن به پایان رسیده است. بله، حوادث و وقایع تجدید […]

ادامه مطلب …

۴۲۸ – جمع بین قول صحابه: «الله و رسولش آگاه‌ترند»، و انكار پیامبر ﷺ بر مردی که گفت: «آنچه الله و تو بخواهید».

۴۲۸ – از شیخ رحمه الله سوال شد: چگونه بین قول صحابه که می‌گفتند: «الله و رسولش آگاه‌ترند»، که با واو عطف آمده و پیامبر نیز اعتراضی به آنها نمی‌کردند، با انکار ایشان صلی الله علیه وسلم بر مردی که گفت: «آنچه الله و تو بخواهید» جمع بندی کنیم؟ جواب دادند: گفتنِ «الله و رسولش […]

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه