سه‌شنبه 15 ربیع‌الثانی 1447
۱۵ مهر ۱۴۰۴
7 اکتبر 2025

۴۴۸ – حکم ثنا گفتن بر الله با عبارت «خیر و شر به دست اوست»

۴۴۸ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم ثنا گفتن انسان بر الله با این عبارت: «خیر و شر به دست اوست»، چیست؟

جواب دادند: بهترین روشی که بنده با آن پروردگارش را ستایش می‌کند، آن چیزی است که الله سبحانه تعالی با آن خود را ستایش کرده، و یا رسول الله صلی الله علیه و سلم که آگاه‌ترین انسان نسبت به الله است، او را چنان ستوده است. الله عز و جل در حالی که در مورد عموم مُلک خود و کمال سلطنت و تصرفش سخن می‌گوید، ذکر از اینکه شر به دست اوست، به میان نمی‌آورد. چنان که می‌فرماید: {قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}[۱]، یعنی: {بگو: بار الها! ای مالکَ الملک! به هر که بخواهی، پادشاهی و حکومت می‌بخشی و پادشاهی و حکومت را از هر که بخواهی، می‌گیری و هر که را بخواهی، عزت می‌دهی و هر که را بخواهی، خوار و زبون می‌گردانی. خوبی به دست توست و تو، بر همه چیز توانایی}. الله تعالی در این مقام که ممکن است به نسبت محل آن، یعنی انسان که ذلت برایش مقدر شده، شر باشد، اما خود را ثنا می‌گوید که خیر به دست اوست. ممکن است به نسبت انسان، شر باشد، اما به نسبت فعل الله به خاطر اینکه از روی حکمت بی پایان او صادر شده، خیر است، و به همین خاطر، بعد از آن فرمود: {بِيَدِكَ الْخَيْرُ: خوبی به دست توست}. این چنین، هر شرارتی که الله تعالی در مخلوقاتش خلق کرده، به نسبت محل آن، شر است. اما به نسبت اینکه فعل الله تعالی است و او آن را ایجاد کرده، خیر است؛ به خاطر اینکه از روی حکمت بی پایان صادر شده. چرا که بین فعل الله تعالی که همه‌ی افعالش خیر است، و بین مفعولات و مخلوقات جدا از او که خیر و شر، هر دو در آنها وجود دارد، فرق است. وضوح مساله آنجا بیشتر می‌شود که رسول الله صلی الله علیه وسلم پروردگارش را ثنا گفته، و فرموده که خیر به دست اوست، و نسبت شر را از او نفی کرده است. چنان که در حدیث علی رضی الله عنه که مسلم و دیگران به صورت طولانی روایت کرده‌اند، ذکر شده، و در آن آمده که او صلی الله علیه وسلم هنگامی که نماز را شروع می‌کرد، می‌فرمود: «وجهت وجهی للذی فطر السموات و الارض …» تا آنجا که می‌گوید: «لبیک و سعدیک، و الخیر کله فی یدیک، و الشرّ لیس إلیک»، یعنی: «به فرمان تو و برای خدمت گذاری تو حاضریم، و خیر همه در دستان توست، و شر به تو راهی ندارد». پس رسول الله صلی الله علیه وسلم نسبت شر به الله را نفی فرمود. زیرا افعال او گر چه به نسبت محلّ آن و کسی که آن را انجام می‌دهد، شر است، اما به نسبت او تعالی، به خاطر صدور آن از روی حکمت بی پایانی که متضمن خیر است، شر نیست. این گونه تبیین می‌شود که برای ثنا و ستایش الله، اولاتر و بلکه واجب‌تر این است که به آنچه الله تعالی خود را بدان ستوده، و نیز رسولش صلی الله علیه وسلم، الله را آن گونه ستوده، اکتفا نمود. زیرا او تعالی به خود آگاه‌تر است، و پیامبرش، محمد صلی الله علیه وسلم از هر مخلوق دیگری نسبت به او عالِم‌تر است. پس چنان که در قرآن و سنت آمده، می‌گوییم: «خیر به دست توست»، و به گفتن همین، اکتفا می‌کنیم.


[۱] – سوره آل عمران، آیه «۲۶».

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

(448) وسئل حَفِظَهُ‌الله تعالى : عن حكم ثناء الإنسان على الله تعالى بهذه العبارة “بيده الخير والشر”؟

فأجاب بقوله: أفضل ما يثني به العبد على ربه هو ما أثنى به سبحانه على نفسه أو أثنى به عليه أعلم الناس به نبيه محمد، ﷺ، والله – عَزَّوَجَلَّ – لم يثن على نفسه وهو يتحدث عن عموم ملكه وتمام سلطانه وتصرفه أن بيده الشر كما في قوله –تعالى -: (قل اللهم مالك الملك تؤتي الملك من تشاء وتنزع الملك ممن تشاء وتعز من تشاء وتذل من تشاء بيدك الخير إنك على كل شيء قدير) (سورة آل عمران، الآية “26”). فأثنى سبحانه على نفسه بأن بيده الخير في هذا المقام الذي قد يكون شراً بالنسبة لمحله وهو الإنسان المقدر عليه الذل، ولكنه خير بالنسبة إلى فعل الله لصدوره عن حكمة بالغة، ولذلك أعقبه بقوله : (بيدك الخير) وهكذا كل ما يقدره الله من شرور في مخلوقاته هي شرور بالنسبة لمحالها، أما بالنسبة لفعل الله تعالى لها وإيجاده فهي خير لصدورها عن حكمة بالغة، فهناك فرق بين فعل الله تعالى الذي هو فعله كله خير، وبين مفعولاته ومخلوقاته البائنة عنه ففيها الخير والشر، ويزيد الأمر وضوحاً أن النبي، ﷺ، أثنى على ربه تَبَارَكَ‌وَتعالى ٰ بأن الخير بيده ونفى نسبة الشر إليه كما في حديث علي، رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُ، الذي رواه مسلم وغيره مطولاً وفيه أنه، ﷺ، كان يقول إذا قام إلى الصلاة: “وجهت وجهي للذي فطر السموات والأرض” إلى أن قال: “لبيك وسعديك، والخير كله في يديك، والشر ليس إليك” فنفى، ﷺ، أن يكون الشر إلى الله تعالى ، لأن أفعاله وإن كانت شراً بالنسبة إلى محالها ومن قامت به، فليست شراً بالنسبة إليه تعالى لصدورها عن حكمة بالغة تتضمن الخير، وبهذا تبين أن الأولى بل الأوجب في الثناء على الله أن نقتصر على ما أثنى به على نفسه وأثنى به عليه رسوله، ﷺ، لأنه –تعالى – أعلم بنفسه، ورسوله محمد، ﷺ، أعلم الخلق به فنقول: بيده الخير ونقتصر على ذلك كما هو في القرآن الكريم والسنة.

مطالب مرتبط:

۴۸۸ – حکم لقب «قاضی القضات» چیست؟

۴۸۸ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم گفتن «قاضی القضاة» چیست؟ جواب دادند: قاضی القضاة، با این معنای برای الله عز و جل شایسته‌ است. کسی که خود را این گونه نام گذاری کند، خود را در چیزی شریک الله عز و جل قرار داده که فقط مختص الله تعالی است. او قاضی […]

ادامه مطلب …

۴۱۴ – صحت این عبارت چگونه است: «بین خود و الله رابطی قرار ده، و بین خود و رسول الله ﷺ نیز رابطی قرار ده»؟

۴۱۴ – از شیخ رحمه الله سوال شد: صحت این عبارت چگونه است: «بین خود و الله رابطی قرار ده، و بین خود و رسول الله صلی الله علیه وسلم نیز رابطی قرار ده»؟ جواب دادند: کسی که می‌گوید: بین خود و الله رابطی قرار ده، یعنی: با عبادت او، و بین خود و رسول […]

ادامه مطلب …

۴۸۱ – حکم این عبارت چیست: «عصمت فقط برای الله است»، در حالی که در عصمت، حتما باید عاصم نیز وجود داشته باشد؟

۴۸۱ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم این عبارت چیست: «عصمت فقط برای الله است»، در حالی که در عصمت، حتما باید عاصم نیز وجود داشته باشد؟ جواب دادند: هر کس این عبارت را می‌گوید، منظورش این است که کلام الله عز و جل و حکم او، کاملا صواب است و خطایی در […]

ادامه مطلب …

۵۰۹ – حکم گفتن این سخن به مهمان چیست: «به وجه الله که باید بخوری»؟

۵۰۹ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم این سخن انسان به میهمان چیست: «به وجه الله که باید بخوری»؟ جواب دادند: برای هیچ کس جایز نیست الله تعالی را نزد مخلوقاتش شافع قرار دهد. زیرا الله بزرگ‌تر و شکوه‌مندتر از آن است که نزد خلقش به شفاعت گرفته شود. زیرا مرتبت کسی که […]

ادامه مطلب …

۵۱۶ – حکم این سخن که عده‌ای می‌گویند: «الله می‌داند که چنین و چنان است» چیست؟

۵۱۶ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم این سخن که عده‌ای از مردم می‌گویند: «الله می‌داند که چنین و چنان است»، چیست؟ جواب دادند: گفتن این سخن، بسیار خطرناک است. تا جایی که حتی در کتاب‌های احناف دیده‌ام که اگر کسی در مورد چیزی بگوید: الله می‌داند، و قضیه بر خلاف آن باشد، […]

ادامه مطلب …

۴۳۳ – آیا جایز است شخص به همسرش بگویند: ام المومنین؟

۴۳۳ – از شیخ رحمه الله سوال شد: بعضی مردم به همسرانشان می‌گویند: ام المومنین. آیا این درست است؟ جواب دادند: این حرام است. جایز نیست کسی به زنش بگوید: ام المومنین. زیرا مقتضایش این است که او پیامبر است. زیرا به زنانی ام المومنین گفته می‌شود که زنان پیامبر علیه الصلاة و السلام هستند. […]

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه