جمعه 24 ذیحجه 1446
۳۰ خرداد ۱۴۰۴
20 ژوئن 2025

۴۴۸ – حکم ثنا گفتن بر الله با عبارت «خیر و شر به دست اوست»

۴۴۸ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم ثنا گفتن انسان بر الله با این عبارت: «خیر و شر به دست اوست»، چیست؟

جواب دادند: بهترین روشی که بنده با آن پروردگارش را ستایش می‌کند، آن چیزی است که الله سبحانه تعالی با آن خود را ستایش کرده، و یا رسول الله صلی الله علیه و سلم که آگاه‌ترین انسان نسبت به الله است، او را چنان ستوده است. الله عز و جل در حالی که در مورد عموم مُلک خود و کمال سلطنت و تصرفش سخن می‌گوید، ذکر از اینکه شر به دست اوست، به میان نمی‌آورد. چنان که می‌فرماید: {قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}[۱]، یعنی: {بگو: بار الها! ای مالکَ الملک! به هر که بخواهی، پادشاهی و حکومت می‌بخشی و پادشاهی و حکومت را از هر که بخواهی، می‌گیری و هر که را بخواهی، عزت می‌دهی و هر که را بخواهی، خوار و زبون می‌گردانی. خوبی به دست توست و تو، بر همه چیز توانایی}. الله تعالی در این مقام که ممکن است به نسبت محل آن، یعنی انسان که ذلت برایش مقدر شده، شر باشد، اما خود را ثنا می‌گوید که خیر به دست اوست. ممکن است به نسبت انسان، شر باشد، اما به نسبت فعل الله به خاطر اینکه از روی حکمت بی پایان او صادر شده، خیر است، و به همین خاطر، بعد از آن فرمود: {بِيَدِكَ الْخَيْرُ: خوبی به دست توست}. این چنین، هر شرارتی که الله تعالی در مخلوقاتش خلق کرده، به نسبت محل آن، شر است. اما به نسبت اینکه فعل الله تعالی است و او آن را ایجاد کرده، خیر است؛ به خاطر اینکه از روی حکمت بی پایان صادر شده. چرا که بین فعل الله تعالی که همه‌ی افعالش خیر است، و بین مفعولات و مخلوقات جدا از او که خیر و شر، هر دو در آنها وجود دارد، فرق است. وضوح مساله آنجا بیشتر می‌شود که رسول الله صلی الله علیه وسلم پروردگارش را ثنا گفته، و فرموده که خیر به دست اوست، و نسبت شر را از او نفی کرده است. چنان که در حدیث علی رضی الله عنه که مسلم و دیگران به صورت طولانی روایت کرده‌اند، ذکر شده، و در آن آمده که او صلی الله علیه وسلم هنگامی که نماز را شروع می‌کرد، می‌فرمود: «وجهت وجهی للذی فطر السموات و الارض …» تا آنجا که می‌گوید: «لبیک و سعدیک، و الخیر کله فی یدیک، و الشرّ لیس إلیک»، یعنی: «به فرمان تو و برای خدمت گذاری تو حاضریم، و خیر همه در دستان توست، و شر به تو راهی ندارد». پس رسول الله صلی الله علیه وسلم نسبت شر به الله را نفی فرمود. زیرا افعال او گر چه به نسبت محلّ آن و کسی که آن را انجام می‌دهد، شر است، اما به نسبت او تعالی، به خاطر صدور آن از روی حکمت بی پایانی که متضمن خیر است، شر نیست. این گونه تبیین می‌شود که برای ثنا و ستایش الله، اولاتر و بلکه واجب‌تر این است که به آنچه الله تعالی خود را بدان ستوده، و نیز رسولش صلی الله علیه وسلم، الله را آن گونه ستوده، اکتفا نمود. زیرا او تعالی به خود آگاه‌تر است، و پیامبرش، محمد صلی الله علیه وسلم از هر مخلوق دیگری نسبت به او عالِم‌تر است. پس چنان که در قرآن و سنت آمده، می‌گوییم: «خیر به دست توست»، و به گفتن همین، اکتفا می‌کنیم.


[۱] – سوره آل عمران، آیه «۲۶».

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

(448) وسئل حَفِظَهُ‌الله تعالى : عن حكم ثناء الإنسان على الله تعالى بهذه العبارة “بيده الخير والشر”؟

فأجاب بقوله: أفضل ما يثني به العبد على ربه هو ما أثنى به سبحانه على نفسه أو أثنى به عليه أعلم الناس به نبيه محمد، ﷺ، والله – عَزَّوَجَلَّ – لم يثن على نفسه وهو يتحدث عن عموم ملكه وتمام سلطانه وتصرفه أن بيده الشر كما في قوله –تعالى -: (قل اللهم مالك الملك تؤتي الملك من تشاء وتنزع الملك ممن تشاء وتعز من تشاء وتذل من تشاء بيدك الخير إنك على كل شيء قدير) (سورة آل عمران، الآية “26”). فأثنى سبحانه على نفسه بأن بيده الخير في هذا المقام الذي قد يكون شراً بالنسبة لمحله وهو الإنسان المقدر عليه الذل، ولكنه خير بالنسبة إلى فعل الله لصدوره عن حكمة بالغة، ولذلك أعقبه بقوله : (بيدك الخير) وهكذا كل ما يقدره الله من شرور في مخلوقاته هي شرور بالنسبة لمحالها، أما بالنسبة لفعل الله تعالى لها وإيجاده فهي خير لصدورها عن حكمة بالغة، فهناك فرق بين فعل الله تعالى الذي هو فعله كله خير، وبين مفعولاته ومخلوقاته البائنة عنه ففيها الخير والشر، ويزيد الأمر وضوحاً أن النبي، ﷺ، أثنى على ربه تَبَارَكَ‌وَتعالى ٰ بأن الخير بيده ونفى نسبة الشر إليه كما في حديث علي، رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُ، الذي رواه مسلم وغيره مطولاً وفيه أنه، ﷺ، كان يقول إذا قام إلى الصلاة: “وجهت وجهي للذي فطر السموات والأرض” إلى أن قال: “لبيك وسعديك، والخير كله في يديك، والشر ليس إليك” فنفى، ﷺ، أن يكون الشر إلى الله تعالى ، لأن أفعاله وإن كانت شراً بالنسبة إلى محالها ومن قامت به، فليست شراً بالنسبة إليه تعالى لصدورها عن حكمة بالغة تتضمن الخير، وبهذا تبين أن الأولى بل الأوجب في الثناء على الله أن نقتصر على ما أثنى به على نفسه وأثنى به عليه رسوله، ﷺ، لأنه –تعالى – أعلم بنفسه، ورسوله محمد، ﷺ، أعلم الخلق به فنقول: بيده الخير ونقتصر على ذلك كما هو في القرآن الكريم والسنة.

مطالب مرتبط:

۵۰۲ – حکم گفتن این عبارت چیست: «در آخرین منزلگاهش دفن شد»؟

۵۰۲ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم گفتن این عبارت چیست: «در آخرین منزلگاهش دفن شد»؟ جواب دادند: اینکه کسی بگوید: «در آخرین منزلگاهش دفن شد»، حرام است و جایز نیست گفته شود. زیرا وقتی بگویی: آخرین منزلگاه، مقتضایش این است که قبر آخرین منزل اوست، و این متضمن انکار بعث بعد از […]

ادامه مطلب …

۴۵۴ – حکم نام‌گذاری با اسم‌های الله، مانند «رحیم» و «حکیم» چیست؟

۴۵۴ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم نامیدن خود به اسم‌های الله، مانند «رحیم» و «حکیم» چیست؟ جواب دادند: جایز است انسان این اسم‌ها را برای خود بگیرد. اما به شرطی که معنایی که آن اسم‌ها از آن مشتق شده‌اند را لحاظ نکند. فقط مجرد علم باشد. در میان صحابه کسانی با نام […]

ادامه مطلب …

۴۲۶ – آیا درست است بگوییم «چوب خدا صدا ندارد»؟

۴۲۶ – از شیخ رحمه الله سوال شد: وقتی الله از برخی ظالمان انتقام می‌گیرد، عده‌ای می‌گویند: «الله با چوب نمی‌زند»[۱]. حکم چنین سخنی چیست؟ جواب دادند: جایز نیست که انسان چنین تعبیری را به نسبت الله عز و جل به کار برد. بلکه می‌تواند بگوید: الله عز و جل قاضی‌ای است که به هیچ […]

ادامه مطلب …

۴۱۷ – آیا درست است به کسی بگوییم: الله روزگارت را پاینده کند؟

۴۱۷ – از شیخ رحمه الله سوال شد: عبارت: «الله روزگارت را پاینده گرداند»، چه حکمی دارد؟ جواب دادند: گفتن: «الله روزگارت را پاینده گرداند»، نوعی اعتداء و تجاوز در دعاست. زیرا دوام ایام، مخالف با فرموده‌ی الله تعالی است: {كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ. وَيَبْقَى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ}[۱]، یعنی: {همه‌ی کسانی که روی […]

ادامه مطلب …

۵۱۰ – حکم گفتن این سخن چیست: «ستاره‌ای که در فلان وقت طلوع می‌کند، نشانه‌ی خوبی است»؟

۵۱۰ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم گفتن این سخن چیست: «ستاره‌ای که در فلان وقت طلوع می‌کند، نشانه‌ی خوبی است»؟ جواب دادند: این سخن جایز نیست، و شبیه این سخن است که کسی بگوید: «به خاطر فلان ستاره و بهمان ستاره، باران آمد». در این مورد رسول الله صلی الله علیه وسلم […]

ادامه مطلب …

۴۵۹ – درباره‌ی «آزادی فکر» که دعوت به آزادی عقیده است

۴۵۹ – از شیخ رحمه الله سوال شد: پیوسته می‌شنویم و می‌خوانیم که می‌گویند: «آزادی فکر»، که دعوت به آزادی عقیده است. تعلیق شما بر این مساله چیست؟ جواب دادند: تعلیقمان این است که هر کس جایز می‌بیند که انسان در عقیده آزاد باشد، که به دینی که خواست، معتقد باشد، چنین شخصی کافر است. […]

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه