چهارشنبه 16 ربیع‌الثانی 1447
۱۶ مهر ۱۴۰۴
8 اکتبر 2025

۳۷۵ – آیا توسل جایز است؟ انواع توسل چیست؟

۳۷۵ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم توسل چیست؟ و چه اقسامی دارد؟

جواب دادند: توسل، اتخاذ وسیله است. وسیله «هر چیزی است که با آن به هدف دستیابی شود». از وصل می‌آید. چون، صاد و سین متناوب هستند؛ همان طور که گفته می‌شود: صراط و سراط. بصطه و بسطه.

توسل در دعا این است که شخص دعا کننده دعایش را مقرون به چیزی کند که سبب قبول شدن دعایش شود. اما حتما باید دلیلی وجود داشته که این چیز، سبب قبول دعاست، و این دلیل جز از طریق شرع فهمیده نمی‌شود. پس هر کس امری از امور را برای قبول دعایش، وسیله قرار داد، با این کار، چیزی را که به آن علم ندارد به الله نسبت داده است. زیرا، از کجا می‌داند آنچه را که به عنوان وسیله مورد استفاده قرار داده، از چیزهایی است که الله تعالی به آن راضی بوده و سبب قبول دعایش می‌شود؟ دعا عبادت است و عبادت موقوف بر دلیل شرعی است. الله تعالی بر کسی که از حکمی بدون اذن و اجازه‌ی او پیروی کند، ایراد گرفته و آن را شرک دانسته است. می‌فرماید: {أَمْ لَهُمْ شُرَكَاءُ شَرَعُوا لَهُمْ مِنَ الدِّينِ مَا لَمْ يَأْذَنْ بِهِ اللَّهُ}[۱]، یعنی: {آیا (مشرکان) معبودانی دارند که برای آنان دین و آیینی ساخته‌اند که الله به آن فرمان نداده است}؟، و می‌فرماید: {اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَالْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا إِلَهًا وَاحِدًا لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ}[۲]، یعنی: {آنان، دانشمندان و راهبانشان و مسیح پسر مریم را به جای الله، به خدایی گرفتند؛ حال آنکه تنها دستور داشتند یگانه معبود برحق را عبادت نمایند که هیچ معبود برحقی جز او وجود ندارد. از آنچه به او شرک می ورزند، پاک و منزه است}.

توسل کردن در دعا، دو نوع است:

نوع اول: با وسیله‌ای باشد که شرع آن را ذکر فرموده است. این خود چند نوع است:

اول: توسل به اسماء و صفات و افعال الله تعالی: به مقتضای درخواستش، به اسم یا صفت یا فعل که متناسب با درخواستش است، متوسل می‌شود. الله تعالی می‌فرماید: {وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا}[۳]، یعنی: {و بهترین نام ها از آنِ الله است. پس او را با این نام ها بخوانید}. می‌گوید: «اللهم یا رحیم ارحمنی، و یا غفور اغفر لی» و امثال این نوع دعاها. نیز، در حدیث آمده که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: «اللَّهُم بِعِلْمِكَ الْغَيْبَ، وَقُدْرَتِكَ عَلَى الْخَلْقِ أحْيِنِي مَا عَلِمْتَ الْحَيَاةَ خَيْراً لِي»، و به امتش آموخته در هنگام صلوات فرستادن بر او بگویند: «اللهم صلّ علی محمد و علی آل محمد، کما صلیت علی ابراهیم و علی آل ابراهیم».

دوم: توسل جستن به الله تعالی به وسیله‌ی ایمان به او و اطاعت از او. مانند این فرموده‌ی الله تعالی: {رَبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِيًا يُنَادِي لِلْإِيمَانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا}[۴]، یعنی: {ای پروردگارمان! ما ندای منادی توحید را شنیدیم که به سوی ایمان فرا می‌خواند و می‌گفت: «به پروردگارتان ایمان بیاورید». و ما ایمان آوردیم. ای پروردگار ما! گناهانمان را ببخش}.

همچنین، می‌فرماید: {إِنَّهُ كَانَ فَرِيقٌ مِنْ عِبَادِي يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا}[۵]، یعنی: {همانا گروهی از بندگانم می‌گفتند: ای پروردگارمان! ایمان آوردیم؛ پس ما را بیامرز و بر ما ببخشای}.

و در مورد حواریون می‌فرماید: {رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنْزَلْتَ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ}[۶]، یعنی: {پروردگارا! ما به آنچه نازل کرده‌ای، ایمان آورده و از پیامبر پیروی نموده‌ایم. پس ما را در زمره‌ی گواهان قرار بده}.

سوم: دعا کننده به ذکر حالت اضطراری و سختی که در آن قرار دارد و نشانگر حاجت و نیازش است، به الله توسل جوید. مانند سخن موسی علیه السلام: {رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ}[۷]، یعنی: {ای پروردگارم! به هر خیر و نعمتی که نازل بفرمایی، نیازمندم}.

چهارم: توسل به دعای کسی که امید می‌رود دعایش بر آورده شود. مانند درخواست صحابه رضی الله عنهم از رسول الله صلی الله علیه وسلم که برایشان دعا کند. مثل سخن مردی که روز جمعه وارد مسجد شد در حالی که رسول الله صلی الله علیه وسلم مشغول خطبه بود، و گفت: از الله بخواه تا به ما باران دهد، و مثل سخن عُکاشه بن محصن به پیامبر صلی الله علیه وسلم: از الله بخواه مرا از جمله‌ی آنان قرار دهد.

این مورد فقط در زمان حیات کسی است که دعا می‌کند. اما بعد از اینکه از دنیا رفت، جایز نیست. زیرا نمی‌تواند هیچ کاری انجام دهد. چرا که به دار الجزا منتقل شده است. به همین خاطر وقتی مردم در زمان عمر رضی الله عنه دچار خشکسالی شدند، از رسول الله صلی الله علیه وسلم طلب نکردند که برای آنها طلب باران کند. بلکه عمر رضی الله عنه از عباس، عموی پیامبر صلی الله علیه وسلم خواست که طلب باران کند، و گفت: برخیز و طلب باران کن. عباس نیز برخاسته و دعا کرد. اما آنچه از عتبی روایت شده یک اعرابی نزد قبر پیامبر صلی الله علیه وسلم آمده، و گفت: سلام علیک یا رسول الله. شنیدم الله می‌فرماید: {وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا}[۸]، یعنی: {و اگر آنان در آن هنگام که به خود ستم کردند، نزدت می‌آمدند و از الله درخواست آمرزش می‌نمودند و پیامبر نیز برایشان آمرزش می‌خواست، الله را توبه‌پذیر و رحیم می‌یافتند}، و من نزد تو آمده‌ام در حالی که از طلب آمرزش گناهانم را دارم و تو را به شفاعت نزد پروردگارم گرفته‌ام» و باقی قصه… این روایت دروغ است و صحت ندارد، و در آیه هیچ دلیلی برای این کار نیست. زیرا الله تعالی می‌فرماید: {وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ: و اگر آنان در آن هنگام که به خود ستم کردند}، و نفرمود: «إِذَا ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ: وقتی به خود ستم می‌کردند»، و «إذ» برای آن چیزی است که گذشته، و برای مستقبل و آینده نیست. و آیه، چنان که ماقبل و مابعد آن دلالت می‌هد، در مورد گروهی است که به غیر الله و رسولش تحاکم کردند یا خواستند این کار را بکنند.

نوع دوم: توسل به وسیله‌ای باشد که شرع آن را نیاورده باشد، که این خود بر دو نوع است:

اول: به وسیله‌ای باشد که شرع، ابطال آن را اعلام کرده است. مانند توسل مشرکان به معبودانشان که باطل بودن این کار، کاملا آشکار است.

دوم: به وسیله‌ی چیزی باشد که شرع در مورد آن سکوت کرده است. این نیز حرام بوده و نوعی شرک است. مثل اینکه کسی به جاه شخصی که نزد الله دارای جاه است، توسل کرده، بگوید: با توسل به جاه پیامبرت از تو می‌خواهم. این جایز نیست، زیرا اثبات سببی است که شرع آن را معتبر ندانسته است. نیز جاه کسی که دارای جاه است، هیچ اثری در قبول شدن دعا ندارد؛ زیرا نه به دعا کننده تعلق دارد و نه دعا شونده. بلکه فقط مربوط به همان کسی است که جاه متعلق به اوست. بنا بر این نفعی برای تو ندارد که به وسیله‌ی آن خواسته‌ات حاصل شده یا سختی‌ات برطرف شود. وسیله‌ی هر چیزی، آن چیزی است که با آن به هدف می‌رسند. پس توسل به چیزی که شخص را به هدف نمی‌رساند، نوعی عبث است. بنا بر این شایسته نیست از این نوع وسایل غیر معتبر ما بین خود و پروردگارت استفاده کنی. والله الموفق.


[۱] – سوره شوری، آیه «۲۱».

[۲] – سوره توبه، آیه «۳۱».

[۳] – سوره أعراف، آیه «۱۸۰».

[۴] – سوره آل عمران، آیه «۱۹۳».

[۵] – سوره مومنون، آیه «۱۰۹».

[۶] – سوره آل عمران، آیه «۵۳».

[۷] – سوره قصص، آیه «۲۴».

[۸] – سوره نساء، آیه «۶۴».

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

(375) وسئل فضيلة الشيخ : أعلى الله درجته في المهديين : عن حكم التوسل وأقسامه؟

فأجاب بقوله : التوسل اتخاذ الوسيلة ؛ والوسيلة “كل ما يوصل إلى المقصود” فهي من الوصل؛ لأن الصاد والسين يتناوبان كما يقال : صراط ، وسراط، وبصطة ، وبسطة.

والتوسل في دعاء الله – تعالى – أن يقرن الداعي بدعائه ما يكون سبباً في قبول دعائه ، ولابد من دليل على كون هذا الشيء سبباً للقبول؛ ولا يعلم ذلك إلا من طريق الشرع ؛ فمن جعل شيئاً من الأمور وسيلة له في قبول دعائه بدون دليل من الشرع فقد قال على الله ما لا يعلم ؛ إذ كيف يدري أن ما جعله وسيلة مما يرضاه الله – تعالى – ، ويكون سبباً في قبول دعائه؟! والدعاء من العبادة؛ والعبادة موقوفة على مجيء الشرع بها . وقد أنكر الله-تعالى – على من اتبع شرعاً بدون إذنه، وجعله من الشرك فقال تعالى : (أم لهم شركاء شرعوا لهم من الدين ما لم يأذن به الله) (سورة الشورى ، الآية “21”) وقال – تعالى – : (اتخذوا أحبارهم ورهبانهم أرباباً من دون الله والمسيح ابن مريم وما أمروا إلا ليعبدوا إلهاً واحداً لا إله إلا هو سبحانه عما يشركون) (سورة التوبة ، الآية “31”) .

والتوسل في دعاء الله – تعالى – قسمان:

القسم الأول : أن يكون بوسيلة جاءت بها الشريعة وهو أنواع .

النوع الأول : التوسل بأسماء الله- تعالى –، وصفاته، وأفعاله، فيتوسل إلى الله – تعالى – بالاسم المقتضي لمطلوبه،أو بالصفة المقتضية له، أو بالفعل المقتضي له: قال الله – تعالى-: (ولله الأسماء الحسنى فادعوه بها) (سورة الأعراف ، الآية “180”) فيقول: اللهم يا رحيم ارحمني ، ويا غفور اغفر لي، ونحو ذلك؛ وفي الحديث عن النبي – ﷺ – أنه قال : (اللهم بعلمك الغيب وقدرتك على الخلق أحيني ما علمت الحياة خيراً لي). وعلم أمته أن يقولوا في الصلاة عليه: اللهم صلِّ على محمد وعلى آل محمد ، كما صليت على إبراهيم ، وعلى آل إبراهيم.

النوع الثاني : التوسل إلى الله – تعالى-بالإيمان-به وطاعته كقوله-تعالى-عن أولي الألباب : (ربنا إننا سمعنا منادياً ينادي للإيمان أن آمنوا بربكم فآمنا ربنا فاغفر لنا ذنوبنا) (سورة آل عمران ، الآية “193”) وقوله: (إنه كان فريق من عبادي يقول :ون ربنا آمنا فاغفر لنا وارحمنا) (سورة المؤمنون ، الآية “109”).

وقوله عن الحواريين: (ربنا آمنا بما أنزلت واتبعنا الرسول فاكتبنا مع الشاهدين) (سورة آل عمران ، الآية “53”) .

النوع الثالث: أن يتوسل إلى الله بذكر حال الداعي المبينة لاضطراره، وحاجته، كقول موسى –عَلَيْهِ‌الصَّلَاةُوَالسَّلَام -: (رب إني لما أنزلت إلي من خير فقير) (سورة القصص، الآية “24”) .

النوع الرابع : أن يتوسل إلى الله بدعاء من ترجى إجابته كطلب الصحابة – رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُم– من النبي – ﷺ – أن يدعو الله لهم مثل قول الرجل الذي دخل يوم الجمعة والنبي – ﷺ – يخطب، فقال: ادع الله أن يغيثنا ؛ وقول عكاشة بن محصن للنبي -ﷺ – : ادع الله أن يجعلني منهم.

وهذا إنما يكون في حياة الداعي ، أما بعد موته فلا يجوز؛ لأنه لا عمل له: فقد انتقل إلى دار الجزاء ؛ ولذلك لما أجدب الناس في عهد عمر بن الخطاب – رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُ – لم يطلبوا من النبي – ﷺ – أن يستسقي لهم؛ بل استسقى عمر بالعباس عم النبي – ﷺ – فقال له: قم فاستسق؛ فقام العباس فدعا ، وأما ما يروى عن العتبي أن أعرابياً جاء إلى قبر النبي -ﷺ – فقال: “السلام عليك يا رسول الله سمعت الله يقول: (ولو أنهم إذ ظلموا أنفسهم جاءوك فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله تواباً رحيماً) (سورة النساء ، الآية “64”) وقد جئتك مستغفراً من ذنوبي مستشفعاً بك إلى ربي” وذكر تمام القصة؛ فهذه كذب لا تصح ؛ والآية ليس فيها دليل لذلك ؛ لأن الله يقول : (ولو أنهم إذ ظلموا أنفسهم) . ولم يقل : ” إذ ظلموا أنفسهم ” و (إذ) لما مضى لا للمستقبل ؛ والآية في قوم تحاكموا، أو أرادوا التحاكم إلى غير الله، ورسوله، كما يدل على ذلك سياقها السابق، واللاحق.

القسم الثاني : أن يكون التوسل بوسيلة لم يأت بها الشرع وهي نوعان :

أحدهما : أن يكون بوسيلة أبطلها الشرع، كتوسل المشركين بآلهتهم؛ وبطلان هذا ظاهر.

الثاني : أن يكون بوسيلة سكت عنها الشرع: وهذا محرم؛ وهو نوع من الشرك، مثل أن يتوسل بجاه شخص ذي جاه عند الله، فيقول : : “أسألك بجاه نبيك” : فلا يجوز ذلك؛ لأنه إثبات لسبب لم يعتبره الشرع ، ولأن جاه ذي الجاه ليس له أثر في قبول الدعاء ؛ لأنه لا يتعلق بالداعي، ولا بالمدعو؛ وإنما هو من شأن ذي الجاه وحده ، فليس بنافع لك في حصول مطلوبك؛ أو دفع مكروبك، ووسيلة الشيء ما كان موصلاً إليه ؛ والتوسل بالشيء إلى مالا يوصل إليه نوع من العبث ، فلا يليق أن تتخذه فيما بينك وبين ربك – والله الموفق.

مطالب مرتبط:

۳۷۸ – آیا توسل کردن به مقام رسول الله ﷺ جایز است؟

۳۷۸ – از شیخ رحمه الله سوال شد: آیا توسل کردن به جاه رسول الله صلی الله علیه وسلم جایز است؟ جواب دادند: توسل به جاه رسول الله صلی الله علیه وسلم بنا بر قول راجح نزد اهل علم، جایز نیست. به همین خاطر، توسل جستن به جاه رسول الله صلی الله علیه وسلم حرام […]

ادامه مطلب …

۳۷۹ – آیا پیامبر ﷺ در حدیثی به مرد نابینا گفته است که برای شفا به او توسل کند؟

این حدیث که: کوری نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم آمده و گفت: یا رسول الله، از الله بخواه که چشمانم را بینا کند. فرمود: «یا رهایت کنم»[1]. گفت: یا رسول الله، از بین رفتن بینایی‌ام برای خیلی سخت است. فرمود: برو وضو بگیر، سپس دو رکعت نماز بخوان، و بگو: «پروردگارا، من از تو می‌خواهم و با توسل به پیامبرمان محمد صلی الله علیه وسلم، نبیّ رحمت، به سوی تو متوجه می‌شوم. ای محمد، من به وسیله‌ی تو متوجه پروردگارم می‌شود تا حاجتم روا شود». صحت این حدیث در چه حدی است؟

ادامه مطلب …

۳۷۷ – آیا توسل از مسائل عقیده است؟ حکم توسل به صالحین چیست؟

۳۷۷ – از شیخ رحمه الله سوال شد: آیا توسل، جزئی از مسائل عقیده است؟ حکم توسل به صالحین چیست؟ جواب دادند: توسل جزء عقیده است. زیرا کسی که متوسل می‌شود، عقیده دارد که این وسیله برای حصول خواسته‌اش، یا دفع مکروهش، تاثیر دارد. پس، توسل در حقیقت یکی از مسائل عقیده است. زیرا انسان […]

ادامه مطلب …

۳۷۴ – حکم توسل چیست؟

۳۷۴ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم توسل چیست؟ جواب دادند: این سوالی مهم است که دوست دارم آن را مفصل جواب دهم. پس می‌گویم: توسل: مصدرِ «تَوَسَّلَ، یَتَوَسَلُ»، یعنی وسیله‌ای گرفت که او را به مقصود و هدفش برساند. پس، اصل این کلمه، طلب رسیدن به هدفی است که قصد دارد به […]

ادامه مطلب …

۳۸۱ – آیا این‌گونه دعا کردن: «پروردگارا با توسل به حقی که دعا کنندگان بر تو دارند، از تو می‌خواهم…» درست است؟

۳۸۱ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم این دعا چیست: «پروردگارا با توسل به حقی که دعا کنندگان بر تو دارند، از تو می‌خواهم»؟ آیا دعا کنندگان، حقی بر الله دارند؟ جواب دادند: اول از هر چیز، واجب است که بدانیم توسل به الله، دو نوع است: جایز: نوعی است که در شرع […]

ادامه مطلب …

۳۸۰ – آیا عمر رضی الله عنه هنگام قحطی، به وسیله‌ی عباس بن عبدالمطلب از الله طلب باران می‌کرد؟

آیا حدیث انس بن مالک رضی الله عنه که می‌گوید: عمر رضی الله عنه هنگامی که قحطی می‌شد، به وسیله‌ی عباس بن عبدالمطلب از الله طلب باران می‌کرد، و می‌گفت: «پروردگارا، ما به وسیله‌ی پیامبرمان از تو طلب باران می‌کردیم، و ما را باران می‌دادی. و الان به وسیله‌ی عموی پیامبرمان به تو متوسل می‌شویم. پس ما را باران ده. پس الله به آنان باران می‌داد»، صحیح است؟ و آیا دال بر جواز توسل به جاه اولیاست؟

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه