سه‌شنبه 22 ربیع‌الثانی 1447
۲۲ مهر ۱۴۰۴
14 اکتبر 2025

۲۸۴ – حکم قسم خوردن به رسول الله ﷺ یا کعبه یا شرف و ذمت چیست؟ حکم گفتن: «به گردن من» چیست؟

۲۸۴ – از شیخ رحمه الله سوال: حکم قسم خوردن به رسول الله صلی الله علیه وسلم و کعبه، و شرف و ذمت چیست؟ حکم گفتن: «به گردن من» چیست؟

جواب دادند: قسم خوردن به رسول الله علیه الصلاة والسلام جایز نیست، و بلکه نوعی شرک است. همچنین قسم خوردن به کعبه جایز نیست، و نوعی شرک است. زیرا رسول الله صلی الله علیه وسلم و کعبه، هر دو مخلوق هستند، و قسم خوردن به هر مخلوقی، نوعی شرک است.

همچنین، قسم خوردن به شرف و ذمت نیز جایز نیست. به دلیل اینکه رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌فرماید: «کسی که به غیر الله قسم بخورد، کفر ورزیده، یا شرک ورزیده»، و فرموده: «به پدرانتان قسم نخورید. هر کس می‌خواهد قسم بخورد، پس به الله قسم بخورد، یا ساکت بماند».

اما واجب است این را بدانیم که وقتی انسان می‌گوید: «به گردن من»، و منظورش از این سخن، قسم خوردن و یا قسم خوردن به ذمت نیست، بلکه منظورش از ذمت، عهد و پیمان است، یعنی این به عهده و مسئولیت من است، و منظورش نیز همین است. اما اگر منظورش از آن، قسم باشد، قسم به غیر الله شمرده شده و این جایز نیست. اما آنچه برای من واضح است اینکه منظور مردم از گفتن این حرف، قسم نیست. بلکه منظورشان عهد و مسئولیت است، و ذمت به معنی عهد و مسئولیت است.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

(284) وسئل – حَفِظَهُ‌الله تعالى -:عن حكم الحلف بالنبي، ﷺ، والكعبة ؟ والشرف والذمة ؟ وقول الإنسان “بذمتي” ؟

فأجاب بقوله : الحلف بالنبي ، عَلَيْهِ‌الصَّلَاةُوَالسَّلَام ، لا يجوز بل هو نوع من الشرك ، وكذلك الحلف بالكعبة لا يجوز بل هو نوع من الشرك ، لأن النبي ، ﷺ ، والكعبة كلاهما مخلوقان والحلف بأي مخلوق نوع من الشرك.

وكذلك الحلف بالشرف لا يجوز ، وكذلك الحلف بالذمة لا يجوز ، لقول النبي ، ﷺ : “من حلف بغير الله فقد كفر أو أشرك” . وقال ، ﷺ : “لا تحلفوا بآبائكم ، من كان حالفاً فليحلف بالله أو ليصمت”.

لكن يجب أن نعلم أن قول الإنسان : “بذمتي” لا يراد به الحلف ولا القسم بالذمة ، وإنما يراد بالذمة العهد ، يعني هذا على عهدي ومسؤوليتي هذا هو المراد بها ، أما إذا أراد بها القسم فهي قسم بغير الله فلا يجوز ، لكن الذي يظهر لي أن الناس لا يريدون بها القسم إنما يريدون بالذمة العهد والذمة بمعنى العهد.

مطالب مرتبط:

۲۸۲ – حکم قسم خوردن به غیر الله چیست؟ حکم قسم خوردن به آیات الله چیست؟

۲۸۲ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم قسم خوردن به غیر الله چیست؟ حکم قسم خوردن به آیات الله چیست؟ جواب دادند: قسم خوردن به هیچ چیز جز به الله تعالی و یا صفتی از صفات او، جایز نیست. اما قسم خوردن به غیر الله، شرک است. فرقی نمی‌کند چیزی که به آن […]

ادامه مطلب …

۲۸۵ – حکم گفتن: «قسم به الله و جان تو» چیست؟

۲۸۵ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم گفتن: «قسم به الله و جان تو» چیست؟ جواب دادند: در این سخن، دو نوع شرک وجود دارد: اول: قسم به غیر الله است. دوم: با گفتن «و جان تو»، آن را با الله شریک قرار داده، و با واوی که مقتضی مساوات است، او را […]

ادامه مطلب …

۲۸۱ – حکم قسم خوردن به غیر الله، و قسم خوردن به قرآن چیست؟

۲۸۱ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم قسم خوردن به غیر الله، و قسم خوردن به قرآن کریم چیست؟ جواب دادند: قسم خوردن به غیر الله یا به غیر صفتی از صفات او تعالی، حرام است، و نوعی از شرک به حساب می‌آید. به همین خاطر رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: […]

ادامه مطلب …

۲۸۸ – حکم گفتن: «مسیحی هستم اگر چنین کردم…» چیست؟

۲۸۸ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم سخنی که عده‌ای می‌گویند: «مسیحی هستم اگر چنین کردم…» چیست؟ جواب دادند: این از باب قسم است، و همان حکم را دارد. اگر قسم گیر شد، در صورتی که شروط کفاره، کامل باشند، باید کفاره‌ی قسم بپردازد. اما شایسته است انسان به الله عز و جل […]

ادامه مطلب …

۲۸۷ – حکم کسی که با قسم خوردن قانع نمی‌شود چیست؟

۲۸۷ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم کسی که با قسم خوردن، قانع نمی‌شود، چیست؟ جواب دادند: کسی که با قسم، قانع نمی‌شود، از دو حالت خارج نیست: اول: از ناحیه شرعی باشد. در این صورت، واجب است وقتی مدعی علیه باید قسم بخورد و قسم خورد، به این حکم شرعی راضی شود. […]

ادامه مطلب …

۲۸۶ – حکم قسم خوردن به صفتی از صفات الله چیست؟

۲۸۶ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم قسم خوردن به صفتی از صفات الله چیست؟ جواب دادند: قسم خوردن به صفتی از صفات الله، جایز است. مثل اینکه بگویی: «قسم به عزت الله که چنین می‌کنم»، و «قسم به قدرت الله که انجام می‌دهم»، و امثال اینها. اهل علم این را بیان کرده‌اند، […]

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه