۲۵۰ – از شیخ رحمه الله در مورد سحر و حکم یادگیری آن سوال شد.
جواب دادند: علما گفتهاند: معنای سحر در لغت، «عبارت از هر چیزی است که بسیار لطیف بوده و سبب آن پنهان است»، به طوری که تاثیری بسیاری خفی دارد که مردم متوجه آن نمیشوند، و با این معنا، تنجیم[۱] و کهانت[۲] را نیز شامل میشود. بلکه حتی شامل تاثیری میشود که به وسیلهی بیان و فصاحت حاصل میشود، چنان که رسول الله علیه الصلاة و السلام میفرماید: «بدون شک، برخی سخنان، سحر آمیزند». پس هر چیزی که تاثیر خفی داشته باشد، نوعی سحر به شمار میآید.
اما در اصطلاح، عدهای آن را چنین تعریف کردهاند: «افسونها و کلمات و گرههایی که در دل و عقل و بدن تاثیر کرده، عقل را سلب، و باعث به وجود آمدن محبت و نفرت میشود، و این گونه، بین شخص و همسرش جدایی میاندازد و بدن را مریض کرده و قدرت تفکر را از او میگیرد».
یادگیری سحر حرام است، و اگر وسیلهی یادگیری آن، قرار دادن شیطان به عنوان شریک برای الله باشد، کفر است. الله تبارک و تعالی میفرماید: {وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُو الشَّيَاطِينُ عَلَى مُلْكِ سُلَيْمَانَ وَمَا كَفَرَ سُلَيْمَانُ وَلَكِنَّ الشَّيَاطِينَ كَفَرُوا يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَا أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ وَمَا يُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى يَقُولَا إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلَا تَكْفُرْ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ وَمَا هُمْ بِضَارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَيَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمْ وَلَا يَنْفَعُهُمْ وَلَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ}[۳]، یعنی: {و (یهودیان) از آنچه شیاطین دربارهی پادشاهی سلیمان (به هم میبافتند و برای مردم) میخواندند، پیروی کردند؛ در حالی که سلیمان هیچگاه کفر نورزید. بلکه این شیاطین بودند که کفر ورزیدند و به مردم، سحر میآموختند و نیز آنچه را که بر دو فرشتهی بابل (به نامهای) هاروت و ماروت نازل شد، (به مردم آموزش میدادند). (آن دو فرشته، طرز باطل کردن سحر را به مردم میآموختند) و به هیچکس چیزی یاد نمیدادند مگر اینکه (ابتدا) به او میگفتند: ما وسیلهی آزمایشیم؛ مبادا کافر شوی. ولی آنها از آندو مطالبی میآموختند که بتوانند با آن، میان مرد و همسرش جدایی بیندازند. اما جز به اجازه و خواست الله نمی توانند به کسی زیانی برسانند. آنها چیزهایی میآموختند که برایشان ضرر داشت، نه فایده؛ و بهقطع میدانستند که هرکس خریدار چنین کالایی باشد، هیچ بهرهای در آخرت نخواهد داشت}. پس، یادگیری این نوع از سحر که به وسیلهی قرار دادن شیطان به عنوان شریک برای الله است، کفر بوده، و استعمال آن نیز کفر و ظلم و عدوان در حق خلق است. به همین خاطر است که ساحر یا به خاطر مرتد شدن، و یا به عنوان اجرای حدّ، به قتل میرسد. اگر سحری که انجام داده، به نوعی باشد که به خاطر آن کافر شود، به خاطر ارتداد و کفر، به قتل میرسد، و اگر سحری که انجام میدهد، به درجهی کفر نمیرسد، حدّی که بر او اجرا میشود، این است که کشته شود تا شر و اذیتش از سر مسلمانان کم شود.
[۱] – پرداختن به اوضاع و احوال ستارگان. (مترجم)
[۲] – پیشگویی کردن. (مترجم)
[۳] – سوره بقره، آیه «۱۰۲».