دوشنبه 21 ربیع‌الثانی 1447
۲۱ مهر ۱۴۰۴
13 اکتبر 2025

۲۴۹ – در مورد مردمی که خود را با آهن و سلاح می‌زنند و هیچ تاثیری بر آنها ندارد، و گمان می‌کنند که اولیای الله هستند

۲۴۹ – از شیخ رحمه الله در مورد مردمی سوال شده که خود را با آهن و سلاح می‌زنند و هیچ تاثیری بر آنها ندارد، و گمان می‌کنند که اولیای الله هستند.

جواب دادند: اینکه اینها با آهن یا غیر آهن خود را می‌زنند و چیزیشان نمی‌شود، نه دال بر صادق بودن آنهاست و نه دال بر این است که اولیاء الله هستند و نه دال بر این است که این یک کرامت برای آنهاست. بلکه این کار، نوعی سحر است که به وسیله‌ی آن، چشمان مردم را سحر می‌کنند. سحر این چنین است. زیرا موسی علیه الصلاة و السلام وقتی ساحران فرعون عصاها و طناب‌های خودشان را انداختند، به او چنین خیالی دست داد که آنها مثل مار حرکت می‌کنند. چنان که الله عز و جل می‌فرماید: {سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ وَاسْتَرْهَبُوهُمْ وَجَاءُوا بِسِحْرٍ عَظِيمٍ}[۱]، یعنی:{و چون (بساط سحرشان را) انداختند، چشمان مردم را جادو کردند و آنان را سخت ترساندند و جادوی بزرگی به میان آوردند}. بدون شک کاری که اینها انجام می‌دهند، نوعی سحر است و اصلا کرامت به حساب نمی‌آید.

این را بدان که: کرامت فقط مختص اولیاء الله است، و اولیاء الله آنهایی هستند که تقوای الهی داشته و بر دین او استقامت دارند، و کسانی هستند که الله تعالی آنها را چنین توصیف فرموده است: {أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ . الَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا يَتَّقُونَ}[۲]، یعنی: {بدانید که بر دوستان الله ترس و هراسی نیست و آنان غمگین نمی‌شوند. آنان که ایمان آوردند و تقوا و پرهیزکاری پیشه می‌کردند}. همچنین، هر کس ادعا کرد ولیّ است، ولیّ نیست، که در غیر این صورت، هر کسی چنین ادعایی می‌کرد. بلکه کسی که ادعای ولایت می‌کند، عملش را در میزان قرار می‌دهند: اگر مبنی بر ایمان و تقوا بود، ولیّ است. اما مجرّد اینکه ادعا کند ولیّ الله است، از تقوا به دور است. زیرا الله تعالی می‌فرماید: {فَلَا تُزَكُّوا أَنْفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى}[۳]، یعنی: {پس خودستایی نکنید. او به کسی که تقوا پیشه کرده، کاملاً آگاهی دارد}. وقتی شخصی ادعا کند که یکی از اولیاء الله است، در واقع خود را تزکیه داده و ستوده است، و در این هنگام، مرتکب نافرمانی الله شده و کاری کرده که الله او را از آن نهی فرموده و این با تقوا، منافات دارد. بر این اساس، آنهایی که اولیاء الله هستند، خود را این گونه  نمی‌ستایند. بلکه به الله ایمان داشته و تقوای او را پیشه‌ی خود می‌سازند و به بهترین نحوی که می‌توانند، از او اطاعت می‌کنند، و مردم را با چنین ادعایی نمی‌فریبند تا آنها را از راه الله به در کنند.


[۱] – سوره أعراف، آیه «۱۱۶».

[۲] – سوره یونس، آیات «۶۲و۶۳».

[۳] – سوره نجم، آیه «۳۲».

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

(249) سئل فضيلة الشيخ : عن قوم يضربون أنفسهم بالحديد والسلاح ولا يتأثرون ويزعمون أنهم أولياء الله؟

فأجاب بقوله : كون هؤلاء يضربون أنفسهم بالحديد أو غير الحديد ولا يتأثرون بذلك فإن هذا لا يدل على صدقهم ، ولا على أنهم من أولياء الله ، ولا على أن هذا كرامة لهم ، وإنما هذا من أنواع السحر الذي يسحرون به أعين الناس ، والسحر يكون في مثل هذا وغيره ، فإن موسى عَلَيْهِ‌الصَّلَاةُوَالسَّلَام لما ألقى سحرة فرعون حبالهم وعصيهم صارت من سحرهم يخيل إليه أنها تسعى، وأنها حيات وأفاعٍ كما قال الله – عَزَّوَجَلَّ – : (سحروا أعين الناس واسترهبوهم وجاءو بسحر عظيم) (سورة الأعراف ، الآية “116”) فهذا الذي يفعلونه لا شك أنه نوع من أنواع السحر وأنه ليس بكرامة.

واعلم – رحمك الله – أن الكرامة لا تكون إلا لأولياء الله ، وأولياء الله هم الذين اتقوه واستقاموا على دينه وهم من وصفهم الله بقوله : (ألا إن أولياء الله لا خوف عليهم ولا هم يحزنون. الذين ءامنوا وكانوا يتقون) (سورة يونس ، الآيتان “62-63”) وليس كل من ادعى الولاية يكون ولياً ، وإلا لكان كل واحد يدعيها ، ولكن يوزن هذا المدعي للولاية بعمله ، إن كان عمله مبنياً على الإيمان والتقوى فإنه ولي ، لكن مجرد ادعائه أنه من أولياء الله ليس من تقوى الله – عَزَّوَجَلَّ – لأن الله – تعالى – يقول : : (فلا تزكوا أنفسكم هو أعلم بمن اتقى) (سورة النجم ، الآية “32”). فإذا ادعى أنه من أولياء الله فقد زكى نفسه، وحينئذ يكون واقعاً في معصية الله وفيما نهاه الله عنه وهذا ينافي التقوى . وعلى هذا فإن أولياء الله لا يزكون أنفسهم بمثل هذه الشهادة ، وإنما هم يؤمنون بالله ويتقونه ويقومون بطاعته على الوجه الأكمل ، ولا يقرون الناس ويخدعونهم بهذه الدعوى حتى يضلوهم عن سبيل الله.

مطالب مرتبط:

۲۵۶ – آیا کشتن ساحر، به خاطر ارتداد است یا اجرای حدّ؟

۲۵۶ – از شیخ رحمه الله سوال شد: آیا کشتن ساحر، به خاطر ارتداد است یا حدّ؟ جواب دادند: قتل ساحر بنا بر تفصیلی که قبلا در مورد کفر ساحر، ذکر کردیم، گاهی به عنوان حدّ و گاهی نیز به خاطر ارتداد است. هر وقت حکم به کفر او کردیم، کشتنش به خاطر ارتداد است، […]

ادامه مطلب …

۲۵۲ – آیا سِحر وجود دارد؟ و آیا پیامبر ﷺ سحر شدند؟

۲۵۲ – از شیخ رحمه الله سوال شد: آیا سحر حقیقت دارد؟ و آیا پیامبر صلی الله علیه وسلم سحر شدند؟ جواب دادند: سحر، اثبات شده و هیچ شکی در آن نیست و حقیقت است. دلیل آن نیز قرآن و سنت است. اما در قرآن کریم، الله تعالی سخن از ساحران فرعون به میان آورده […]

ادامه مطلب …

۲۵۳ – حکم باطل کردن سحر از کسی که سحر شده

۲۵۳ – از شیخ رحمه الله درمورد حکم باطل کردن سحر از کسی که سحر شده، سوال شد. جواب دادند: باطل کردن سحر از شخصی که سحر شده، بر دو نوع است: اول: به وسیله‌ی قرآن کریم و ادعیه‌ی شرعی و داروهای مباح. این نوع، به خاطر مصلحتی که در آن است و عدم وجود […]

ادامه مطلب …

۲۵۰ – حکم سِحر و جادو و یادگیری آن

۲۵۰ – از شیخ رحمه الله در مورد سحر و حکم یادگیری آن سوال شد. جواب دادند: علما گفته‌اند: معنای سحر در لغت، «عبارت از هر چیزی است که بسیار لطیف بوده و سبب آن پنهان است»، به طوری که تاثیری بسیاری خفی دارد که مردم متوجه آن نمی‌شوند، و با این معنا، تنجیم[۱] و […]

ادامه مطلب …

۲۵۴ – حکم آشتی دادن زن و شوهر به وسیله‌ی سحر چیست؟

۲۵۴ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم سازش ایجاد کردن بین زن و شوهر به وسیله‌ی سحر چیست؟ جواب دادند: حرام است و جایز نیست. این کار، عطف نامیده می‌شود، و سحری که به وسیله‌ی آن بین زوجین جدایی انداخته می‌شود، صرف نام دارد که آن نیز حرام است، و گاهی نیز کفر […]

ادامه مطلب …

۲۵۱ – آیا سِحر، حقیقت دارد؟

۲۵۱ – از شیخ رحمه الله سوال شد: آیا سحر، حقیقت دارد؟ جواب دادند: بدون شک سحر حقیقت دارد و تاثیر آن حقیقی است. اما اینکه به وسیله‌ی سحر، چیزی وارونه شود، یا ساکنی حرکت کند، یا متحرکی ساکن شود، این خیال و وهم است و حقیقت ندارد. به فرموده‌ی الله تعالی در قصه‌ی ساحران […]

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه