سه‌شنبه 22 ربیع‌الثانی 1447
۲۲ مهر ۱۴۰۴
14 اکتبر 2025

۲۴۱ – حکم کسی که نماز و روزه و ظاهرش اسلامی است ، اما غیر از الله را صدا می‌زند

۲۴۱ – از شیخ رحمه الله در مورد مردی سوال شد که بر نمازها و روزه‌هایش محافظت می‌کند و ظاهرش این است که بر دین استقامت دارد. ولی حلقاتی دارد که در آنها پیامبر و عبدالقادر را صدا می‌زند. حکم این عمل چیست؟

جواب دادند: آنچه سائل پرسیده، واقعا قلب را اندوهگین می‌کند. چه اینکه این مرد که سائل گفت بر نماز و روزه‌هایش مواظبت می‌کند و ظاهر حالش، استقامت بر دین است، شیطان او را به بازی گرفته و چه بداند یا نداند، او را از دین خارج کرده است. زیرا، خواندنِ غیر الله، شرک اکبر است که انسان را از دایره‌ی اسلام خارج می‌کند. چه پیامبر علیه الصلاة والسلام و چه کس دیگری را بخواند، و هر کس دیگری، دارای وجاهت کمتری نسبت به رسول الله صلی الله علیه وسلم در نزد الله است. وقتی خواندن رسول الله صلی الله علیه وسلم شرک است، خواندن عبدالقادر و غیره، بسیار بسیار زشت تر از خواندن رسول الله صلی الله علیه وسلم است. همچنین، رسول الله علیه الصلاة و السلام صاحب هیچ نفع و ضرری برای هیچ کس نیست. الله تعالی به او دستور داده، می‌فرماید: {قُلْ إِنِّي لَا أَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَلَا رَشَدًا}[۱]، یعنی: {بگو: من، مالک هیچ زیان و یا هدایتی بری شما نیستم}، و به او دستور داده، می‌فرماید: {قُلْ لَا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلَا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ}[۲]، یعنی: {بگو: نمی‌گویم گنج‌ها و خزانه‌های الله نزد من است. و من، غیب نمی‌دانم و به شما نمی‌گویم که من فرشته‌ام؛ بلکه تنها از چیزی پیروی می‌کنم که به من وحی می‌شود}، و به او دستور داده، می‌فرماید: {قُلْ لَا أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعًا وَلَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ وَلَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لَاسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ}[۳]، یعنی: {بگو: من برای خودم مالکِ هیچ سود و زیانی نیستم، مگر آنچه الله بخواهد. و اگر غیب می‌دانستم، سود بسیاری برای خودم فراهم می‌ساختم و هیچ زیانی به من نمی‌رسید. من برای مؤمنان تنها هشدار دهنده و مژده رسانم}. بلکه حتی الله تعالی به او دستور داده، می‌فرماید: {قُلْ إِنِّي لَنْ يُجِيرَنِي مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ وَلَنْ أَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَدًا}[۴]، یعنی: {بگو: هیچ‌کس مرا نمی‌تواند از عذاب الله پناه دهد و هرگز پناهگاهی جز او نمی‌یابم}. پس اگر هیچ کس نمی‌تواند رسول الله صلی الله علیه وسلم را در مقابل الله، پناه دهد، پس چطور کسی غیر از او می‌تواند؟ بنا بر این، خواندن هر کسی غیر از الله، شرک اکبر بوده و انسان را از دین خارج می‌کند. همچنین، الله تعالی شرک را نمی‌بخشد، مگر اینکه بنده توبه کند. زیرا می‌فرماید: {إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَنْ يَشَاءُ}[۵]، یعنی: {همانا الله این را که به او شرک ورزند، نمی‌آمرزد و جز شرک را برای هر که بخواهد می‌بخشد}، و کسی که شرک بورزد، در آتش است. زیرا می‌فرماید: {إِنَّهُ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصَارٍ}[۶]، یعنی: {به‌راستی که هرکس به الله شرک ورزد، الله بهشت را بر او حرام نموده و جایگاهش دوزخ است و ستمکاران هیچ یاوری ندارند}.

نصیحتم به این شخص این است که از این کار خطرناک که عمل را نابود می‌کند، به سوی الله توبه کند. زیرا شرک، عمل را از بین می‌برد. الله تعالی می‌فرماید: {وَلَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَإِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِين}[۷]، یعنی: {و به‌راستی به تو و به پیامبران پیش از تو وحی شده که اگر شرک بورزی، به‌طور قطع عملت نابود و تباه می‌شود و از زیان‌کاران می‌گردی}. پس، از این عمل به سوی الله توبه کند و الله را با اذکار و عباداتی که خود تشریع فرموده، عبادت نماید، و از این اذکار و عبادات، رو به سوی چنین امور شرک آمیزی نیاورد، و دائما در این فرموده‌ی الله تعالی تفکر کند: {وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ}[۸]، یعنی: {و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا دعای شما را بپذیرم. بی‌شک آنان که از عبادت من سرکشی می‌کنند، به زودی خوار و سرافکنده وارد دوزخ خواهند شد}.


[۱] – سوره جن، آیه «۲۱».

[۲] – سوره أنعام، آیه «۵۰».

[۳] – سوره أعراف، آیه «۱۸۸».

[۴] – سوره جن، آیه «۲۲».

[۵] – سوره نساء، آیه «۴۸».

[۶] – سوره مائده، آیه «۷۲».

[۷] – سوره زمر، آیه «۶۵».

[۸] – سوره غافر، آیه «۶۰».

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

(241) سئل فضيلة الشيخ: عن رجل محافظ على الصلاة والصيام وظاهر حاله الاستقامة ، إلا أن له حلقات يدعو فيها الرسول ، ﷺ ، وعبد القادر ، فما حكم عمله هذا؟

فأجاب بقوله : ما ذكره السائل يحزن القلب ، فإن هذا الرجل الذي وصفه بأنه يحافظ على الصلاة والصيام ، وأن ظاهر حاله الاستقامة قد لعب به الشيطان وجعله يخرج من الإسلام بالشرك وهو يعلم أو لا يعلم ، فدعاؤه غير الله – عَزَّوَجَلَّ – شرك أكبر مخرج عن الملة ، سواء دعا الرسول ، عَلَيْهِ‌الصَّلَاةُوَالسَّلَام ، أو دعا غيره ، وغيره أقل منه شأناً وأقل منه وجاهة عند الله – عَزَّوَجَلَّ – فإذا كان دعاء رسول الله ، ﷺ ، شركاً فدعاء غيره أقبح وأقبح من عبد القادر أو غير عبد القادر ، والرسول ، عَلَيْهِ‌الصَّلَاةُوَالسَّلَام ، نفسه لا يملك لأحد نفعاً ولا ضراً قال الله – تعالى – آمراً له: (قل إني لا أملك لكم ضراً ولا رشداً) (سورة الجن ، الآية “21”) وقال آمراً له : (قل لا أقول لكم عندي خزائن الله ولا أعلم الغيب ولا أقول لكم إني ملك إن أتبع إلا ما يوحى إلي) (سورة الأنعام ، الآية “50”) وقال-تعالى-آمراً له : (قل لا أملك لنفسي نفعاً ولا ضراً إلا ما شاء الله ولو كنت أعلم الغيب لا ستكثرت الخير وما مسني السوء إن أنا إلا نذير وبشير لقوم يؤمنون) (سورة الأعراف ، الآية “188”) . بل قال الله تعالى – آمراً له : (قل إني لن يجيرني من الله أحد ولن أجد من دونه ملتحداً) (سورة الجن ، الآية “22”) فإذا كان الرسول ، ﷺ ، نفسه لا يجيره أحد من الله فكيف بغيره ؟! فدعاء غير الله شرك مخرج عن الملة ، والشرك لا يغفره الله – عَزَّوَجَلَّ – إلا بتوبة من العبد لقوله – تعالى-: إن الله لا يغفر أن يشرك به ويغفر ما دون ذلك لمن يشاء) (سورة النساء ، الآية “48”) وصاحبه في النار لقوله –تعالى-: (إنه من يشرك بالله فقد حرم الله عليه الجنة ومأواه النار وما للظالمين من أنصار) (سورة المائدة، الآية “72”) .

ونصيحتي لهذا الرجل أن يتوب إلى الله من هذا الأمر المحبط للعمل فإن الشرك يحبط العمل قال الله – تعالى – : (ولقد أوحي إليك وإلى الذين من قبلك لئن أشركت ليحبطن عملك ولتكونن من الخاسرين) (سورة الزمر ، الآية “65”).فليتب إلى الله من هذا ،وليتعبد لله بما شرع من الأذكار والعبادات، ولا يتجاوز ذلك إلى هذه الأمور الشركية وليتفكر دائماً في قوله – تعالى-: (وقال ربكم ادعوني أستجب لكم إن الذين يستكبرون عن عبادتي سيدخلون جهنم داخرين) (سورة غافر ، الآية “60”) .

مطالب مرتبط:

۲۲۳ – آیا طالب علمی که عقیده را غیر از منهج سلف صالح خوانده‌ است در اشتباهش معذور است؟

۲۲۳ – از شیخ رحمه الله سوال شد: آیا طلاب علمی که عقیده را بر منهجی غیر از منهج سلف صالح رضی الله عنهم خوانده‌اند، و حجت می‌آورند که فلان عالم یا فلان امام، چنین عقیده‌ای داشته، معذور دانسته می‌شوند؟ جواب دادند: چنین شخصی معذور دانسته نمی‌شود، چه اینکه حق به او رسیده. زیرا اتباع […]

ادامه مطلب …

۲۳۳ – حکم کسی که در حالت غضب، دین را دشنام دهد

حکم کسی که دین اسلام را دشنام دهد، این است که کافر می‌شود. زیرا دشنام دادن به دین و استهزای آن، ارتداد از اسلام و کفر به الله عز و جل و به دین اوست....

ادامه مطلب …

۲۴۴ – آیا اینکه انسان صفتی از صفات الله را عبادت کند، یا آن صفت را فرا بخواند، شرک است؟

۲۴۴ – از شیخ رحمه الله سوال شد: آیا اینکه انسان صفتی از صفات الله را عبادت کند، یا آن صفت را فرا بخواند، شرک به حساب می‌آید؟ جواب دادند: پرستش صفتی از صفات الله یا فراخواندن آن توسط انسان، جزئی از شرک است. شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله این را ذکر می‌کند. زیرا […]

ادامه مطلب …

۲۴۰ – حکم درخواست از دیگران چیست؟

دعا سه نوع است: اول: دعای جایز دوم: مطلقا سوم: اینکه مخلوقی را بخوانی که با وسائل حسیِ معلوم، قدرت اجابت ندارد.....

ادامه مطلب …

۲۲۶ – وقتی انسان مورد اجبار قرار گرفت که کفر انجام دهد، چه کند؟

۲۲۶ – از شیخ رحمه الله سوال شد: وقتی انسان مورد اجبار قرار گرفت که کفر انجام دهد، چه کند؟ جواب دادند: مجبور شدن انسان به کفر، دارای تفصیل است: اول: ظاهرا و باطنا موافق باشد. در این صورت کافر و مرتد است. زیرا الله تعالی می‌فرماید: {وَلَكِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْرًا فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِنَ […]

ادامه مطلب …

۲۲۸ – فرق بین حکم کردن قاضی به غیر آنچه الله نازل کرده، و حکم کردن در مسائلی که تشریع عام به حساب می‌آیند

۲۲۸ – از شیخ رحمه الله سوال شد: آیا فرقی بین مساله‌ی معینی که قاضی در آن به غیر آنچه الله نازل کرده، حکم می‌کند، و بین مسائلی که تشریع عام به حساب می‌آیند، وجود دارد؟ جواب دادند: بله، فرق وجود دارد. زیرا تقسیم سابق، در مسائلی که تشریع عام به حساب می‌آیند، راه ندارد، […]

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه