سه‌شنبه 22 ربیع‌الثانی 1447
۲۲ مهر ۱۴۰۴
14 اکتبر 2025

۲۲۲ – آیا انسان در مسائلی که متعلق به توحید است، معذور به جهل شناخته می‌شود یا خیر؟

۲۲۲ – از شیخ رحمه الله سوال شد: آیا انسان در مسائلی که متعلق به توحید است، معذور به جهل شناخته می‌شود یا خیر؟

جواب دادند: عذر به جهل در هر موردی که بنده به عنوان دین، با آن الله را عبادت می‌کند، ثابت است. زیرا الله سبحانه و تعالی می‌فرماید: {إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا أَوْحَيْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ}، یعنی: {ما به تو وحی کردیم، چنان که به نوح و پیامبران بعد از او نیز وحی کردیم}، تا آنجا که می‌فرماید: {رُسُلًا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ}[۱]، یعنی: {فرستادگانی مژده‌رسان و بیم دهنده (برانگیخیتم) تا مردم پس از ارسال پیامبران، عذر و بهانه‌ای در برابر الله نداشته باشند}، و به خاطر این فرموده‌ی الله تعالی: وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولًا}[۲]، یعنی: {و تا پیامبری نفرستیم، هیچ‌کس را عذاب نمی‌کنیم}، و نیز این فرموده‌ی الله تعالی: {وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِلَّ قَوْمًا بَعْدَ إِذْ هَدَاهُمْ حَتَّى يُبَيِّنَ لَهُمْ مَا يَتَّقُونَ}[۳]، یعنی: {و الله، بر آن نیست که گروهی را پس از آنکه هدایتشان نمود، گمراه نماید؛ مگر آنکه مواردی را که باید از آنان بپرهیزند، برایشان بیان می‌کند}، و به خاطر فرموده‌ی رسول الله صلی الله علیه وسلم: «قسم به کسی که جانم در دست اوست، هیچ یک از یهود یا نصاری نیست که دعوت من به گوش او برسد، سپس به آنچه آورده‌ام ایمان نیاورد، مگر اینکه از اهل جهنم است»، و نصوص در این زمینه بسیار زیاد است. کسی که جاهل باشد، در هیچ از امور دینی به خاطر جهلش مواخذه نمی‌شود. اما این را باید بدانیم که در میان جاهلان، کسانی هم هستند که در آنها نوعی عناد وجود دارد. یعنی حق برای او گفته می‌شود، اما به دنبال آن و به جستجویش نمی‌رود، بلکه همان طور باقی می‌ماند که شیوخش و کسانی که به آنها احترام گذاشته و از آنها پیروی می‌کند، بر آن بوده‌اند. چنین شخصی در حقیقت، معذور نیست. زیرا در کمترین حالت، آن مقدار از حجت به او رسیده که تبدیل به شبهه‌ای شود که نیاز داشته باشد کمی جستجو کند تا حق برایش آشکار شود. حال چنین شخصی مانند حال آن کسانی است که الله تعالی در موردشان می‌فرماید: {إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِمْ مُهْتَدُونَ}[۴]، یعنی: {ما، پدرانمان را بر چنین آیینی یافته‌ایم و به پیروی از آنان، ره‌یافته‌ایم}، و در آیه‌ی دوم می‌فرماید: {وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِمْ مُقْتَدُونَ}[۵]، یعنی: {و به‌طور ‌قطع از آنان پیروی خواهیم کرد}. مهم اینکه: جهلی که انسان به خاطر آن معذور شمرده می‌شود، به طوری که از حق چیزی نمی‌داند، و به او گفته نشده، شخص را گناه‌کار نمی‌کند، و بر صاحبش آنچه را که مقتضای عملش است، حکم نمی‌کند. سپس، اگر این شخص به مسلمانان انتساب دارد، و شهادت به یکتایی الله و رسالت محمد صلی الله علیه وسلم می‌دهد، از مسلمانان شمرده می‌شود، و اگر مسلمان نیست، حکمش حکم اهل همان دینی است که در دنیا به آن منسوب است. اما در آخرت، حکم اهل فطرت را دارد که عاقبتشان در قیامت، به دست الله تعالی است، و صحیح‌ترین قول در مورد آنان این است که الله در آنجا، آنها را هر گونه که بخواهد، مورد امتحان قرار می‌دهد. هر کدامشان که اطاعت کردند، وارد بهشت و هر کدام که عصیان نمودند، وارد جهنم می‌شوند. اما این را نیز باید دانست که ما در عصری زندگی می‌کنیم کمتر مکانی وجود دارد که به واسطه‌ی رسانه‌های متنوع و در هم آمیختن مردم، دعوت پیامبر صلی الله علیه وسلم به آنجا نرسیده است، و غالبا، کفر از عناد بر می‌خیزد.


[۱] – سوره نساء، آیات «۱۵۳-۱۶۵».

[۲] – سوره إسراء، آیه «۱۵».

[۳] – سوره توبه، آیه «۱۱۵».

[۴] – سوره زخرف، آیه «۲۲».

[۵] – سوره زخرف، آیه «۲۳».

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

(222) وسئل- رعاه الله بمنه وكرمه-: هل يعذر الإنسان بالجهل فيما يتعلق بالتوحيد؟

فأجاب بقوله : العذر بالجهل ثابت في كل ما يدين به العبد ربه ، لأن الله –سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ-قال: (إنا أوحينا إليك كما أوحينا إلى نوح والنبيين من بعده) حتى قال – عَزَّوَجَلَّ- : (رسلاً مبشرين ومنذرين لئلا يكون للناس على الله حجة بعد الرسل) (سورة النساء، الآيات “163-165”) ولقوله ـ تعالى ـ: (وما كنا معذبين حتى نبعث رسولاً) (سورة الإسراء، الآية “15”) . ولقوله ـ تعالى ـ: (وما كان الله ليضل قوماً بعد إذ هداهم حتى يبين لهم ما يتقون) (سورة التوبة، الآية “115”) . ولقول النبي، ﷺ: “والذي نفسي بيده لا يسمع بي واحد من هذه الأمة يهودي ولا نصراني ثم لا يؤمن بما جئت به إلا كان من أصحاب النار”. والنصوص في هذا كثيرة، فمن كان جاهلاً فإنه لا يؤاخذ بجهله في أي شيء كان من أمور الدين، ولكن يجب أن نعلم أن من الجهلة من يكون عنده نوع من العناد، أي إنه يذكر له الحق ولكنه لا يبحث عنه، ولا يتبعه، بل يكون على ما كان عليه أشياخه، ومن يعظمهم ويتبعهم، وهذا في الحقيقة ليس بمعذور، لأنه قد بلغه من الحجة ما أدنى أحواله أن يكون شبهة يحتاج أن يبحث ليتبين له الحق، وهذا الذي يعظم من يعظم من متبوعيه شأنه شأن من قال الله عنهم: (إنا وجدنا آباءنا على أمة وإنا على آثارهم مهتدون) (سورة الزخرف، الآية “22”) وفي الآية الثانية: (وإنا على آثارهم مقتدون) (سورة الزخرف، الآية “23”) فالمهم أن الجهل الذي يعذر به الإنسان بحيث لا يعلم عن الحق، ولا يذكر له، هو رافع للإثم، والحكم على صاحبه بما يقتضيه عمله، ثم إن كان ينتسب إلى المسلمين، ويشهد أن لا إله إلا الله وأن محمداً رسول الله، فإنه يعتبر منهم، وإن كان لا ينتسب إلى المسلمين فإن حكمه حكم أهل الدين، الذي ينتسب إليه في الدنيا. وأما في الآخرة فإن شأنه شأن أهل الفترة يكون أمره إلى الله ـ عَزَّوَجَلَّ ـ يوم القيامة، وأصح الأقوال فيهم أنهم يمتحنون بما شاء الله، فمن أطاع منهم دخل الجنة، ومن عصى منهم دخل النار، ولكن ليعلم أننا اليوم في عصر لا يكاد مكان في الأرض إلا وقد بلغته دعوة النبي، ﷺ، بواسطة وسائل الإعلام المتنوعة، واختلاط الناس بعضهم ببعض، وغالباً ما يكون الكفر عن عناد.

مطالب مرتبط:

۲۳۱ – حکم ذبح کردن برای غیر الله

قربانی کردنی که برخی مردم نزد قبور انجام می‌دهند – قبور کسانی که به زعم خودشان، اولیاء هستند – شرک اکبر بوده و انسان را از دین خارج می‌کند، و نصیحتمان به آنان، این است که از این کار به سوی الله توبه کنند...

ادامه مطلب …

۲۳۹ – حکم کسی که شخص صاحب ریش یا شخصی که لباسش بالاتر از قوزک پا است را تمسخر می‌کند

اگر قصدش تمسخر از عمل این شخص است و می‌داند که این عمل، جزئی از شریعت الهی است، بدون شک از شریعت الله تمسخر کرده، و اگر قصدش تمسخر از آن شخص به انگیزه‌ی شخصی است، تکفیر نمی‌شود....

ادامه مطلب …

۲۴۳ – برخی مردم در هنگام سختی می‌گویند: «یا محمد، یا علی، یا گیلانی». حکم چنین عملی چیست؟

۲۴۳ – از شیخ رحمه الله سوال شد: برخی مردم در هنگام سختی می‌گویند: «یا محمد، یا علی، یا گیلانی». حکم چنین عملی چیست؟ جواب دادند: اگر مقصودش خواندن آنان و استغاثه به آنهاست، مشرک بوده و از دین خارج شده است. باید توبه کند و تنها الله را بخواند. چنان که الله تعالی می‌فرماید: […]

ادامه مطلب …

۲۴۷ – شخصی که غیر الله را می‌خواند و گمان می‌کند که آن شخص، ولیّ الله است

۲۴۷ – از شیخ رحمه الله در مورد شخصی سوال شد که از غیر الله استغاثه می‌طلبد و گمان می‌کند که آن شخص، ولیّ الله است. علامات ولایت چیست؟ جواب دادند: علامات ولایت را الله تعالی در این آیه بیان فرموده: {أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ . الَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا […]

ادامه مطلب …

۲۴۴ – آیا اینکه انسان صفتی از صفات الله را عبادت کند، یا آن صفت را فرا بخواند، شرک است؟

۲۴۴ – از شیخ رحمه الله سوال شد: آیا اینکه انسان صفتی از صفات الله را عبادت کند، یا آن صفت را فرا بخواند، شرک به حساب می‌آید؟ جواب دادند: پرستش صفتی از صفات الله یا فراخواندن آن توسط انسان، جزئی از شرک است. شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله این را ذکر می‌کند. زیرا […]

ادامه مطلب …

۲۴۸ – حکم کسانی که مفاهیم در نزدشان تغییر کرده، و معروف نزدشان منکر، و منکر نزدشان تبدیل به معروف شده است

۲۴۸ – از شیخ رحمه الله سوال شد: نظرتان در مورد کسی که مفاهیم در نزد او تغییر کرده، و معروف نزدشان منکر، و منکر نزدشان تبدیل به معروف شده، چیست؟ جواب دادند: نظرم در مورد چنین کسانی که مفاهیم در نزدشان تغییر کرده، تا جایی که معروف را منکر، و منکر را معروف می‌بینند، […]

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه