چهارشنبه 2 ربیع‌الثانی 1447
۱ مهر ۱۴۰۴
24 سپتامبر 2025

۲۰۹ – آیا ناراحتی و خشم در هنگام مصیبت جایز است؟

۲۰۹ – از شیخ رحمه الله در مورد کسی سوال شد که وقتی مصیبتی به او می‌رسد، ناراحت و خشمگین می‌شود؟

جواب دادند: مردم در هنگام مصیبت، در چهار درجه هستند:

درجه‌ی اول: خشمگین شدن، و این خود، چند نوع است:

نوع اول: خشمش قلبی باشد. مثلا به خاطر چیزی که الله برایش مقدر کرده، از خشم، برافروخته شود. این نوع، حرام بوده و گاهی منجر به کفر می‌شود. الله تعالی می‌فرماید: {وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللَّهَ عَلَى حَرْفٍ فَإِنْ أَصَابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَلَى وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ}[۱]، یعنی: {و برخی از مردم الله را در حاشیه و با شک و دودلی عبادت می‌کنند. اگر خیری به آنان برسد، به آن آرامش می‌یابند و اگر بلایی به آنان برسد، رویگردان می‌شوند؛ در دنیا و آخرت زیان می‌بینند}.

نوع دوم: با زبان باشد. مانند واویلا گفتن و امثال آن. این نیز حرام است.

نوع سوم: با اعضا باشد. مثلا به صورت خود زدن، و یقه را پاره کردن، و کندن موها، و امثال آن، که همه‌اش حرام و با صبر واجب، منافات دارد.

درجه‌ی دوم: صبر است، و صبر همان طور که شاعر گفته:

والصبر مثل اسمه مُرّ مذاقته ………. لکن عواقبه أحلی من العسل

صبر، چشیدنش مانند اسمش تلخ است، اما عواقبش شیرین‌تر از عسل است.

می‌بیند این مساله بسیار برایش سنگین است. اما آن را تحمل می‌کند. از اتفاق افتادنش راضی نیست. اما ایمانش او را از خشمگین شدن، باز می‌دارد. برای او، وقوع و عدم وقوعش مثل هم نیست، و این واجب است، زیرا الله تعالی به صبر دستور داده و فرموده: {وَاصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ}[۲]، یعنی: {و صبر کنید، همانا الله با صابران است}.

درجه‌ی سوم: رضایت؛ این گونه که انسان به آن مصیبت راضی باشد. به طوری که وجود و عدم آن برایش یکسان باشد. وجود آن برایش مشکلی نباشد، و آن را برای خود سنگین نبیند. قول راجح این است که این درجه، مستحب است، و واجب نیست. فرق بین آن و بین درجه‌ی قبلی نیز واضح است. زیرا وجود یا عدم مصیبت نزد این شخص، با هم فرقی ندارد، اما در مورد قبلی، مصیبت بر او سخت است، اما بر آن صبر می‌کند.

درجه‌ی چهارم: شکر، و این درجه، بالاترین درجه است، که الله تعالی را به خاطر مصیبتی که بر او وارد شده، شکر گوید. این گونه که بداند این مصیبت، سبب بخشش و پاک شدن گناهان، و چه بسا، سبب زیاد شدن نیکی‌هایش شود. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «هیچ مصیبتی نیست که بر شخص مسلمان فرود آید، مگر اینکه الله آن را وسیله‌ای برای بخشیدن گناهانش قرار می‌دهد؛ حتی خاری که به پایش فرو رود».


[۱] – سوره حج، آیه «۱۱».

[۲] – سوره أنفال، آیه «۴۶».

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

(209) سئل فضيلة الشيخ : عمن يتسخط إذا نزلت به مصيبة؟

فأجاب بقوله : الناس حال المصيبة على مراتب أربع:

المرتبة الأولى : التسخط وهو على أنواع:

النوع الأول : أن يكون بالقلب كأن يسخط على ربه يغتاظ مما قدره الله عليه فهذا حرام ، وقد يؤدي إلى الكفر قال – تعالى : (ومن الناس من يعبد الله على حرف فإن أصابه خير اطمأن به وإن أصابته فتنة انقلب على وجهه خسر الدنيا والآخرة) (سورة الحج ، الآية “11”)

النوع الثاني: أن يكون باللسان كالدعاء بالويل والثبور وما أشبه ذلك ، وهذا حرام.

النوع الثالث: أن يكون بالجوارح كلطم الخدود ، وشق الجيوب ، ونتف الشعور وما أشبه ذلك وكل هذا حرام مناف للصبر الواجب.

المرتبة الثانية: الصبر وهو كما قال الشاعر :

والصبر مثل اسمه مر مذاقته … … لكن عواقبه أحلى من العسل

فيرى أن هذا الشيء ثقيل عليه لكنه يتحمله وهو يكره وقوعه ولكن يحميه إيمانه من السخط ، فليس وقوعه وعدمه سواء عنده وهذا واجب لأن الله تعالي أمر بالصبر فقال: (واصبروا إن الله مع الصابرين) (سورة الأنفال ، الآية “46”) .

المرتبة الثالثة: الرضا بأن يرضى الإنسان بالمصيبة بحيث يكون وجودها وعدمها سواء فلا يشق عليه وجودها ، ولا يتحمل لها حملاً ثقيلاً ، وهذه مستحبة وليست بواجبة على القول الراجح ، والفرق بينها وبين المرتبة التي قبلها ظاهر لأن المصيبة وعدمها سواء في الرضا عند هذا أما التي قبلها فالمصيبة صعبة عليه لكن صبر عليها.

المرتبة الرابعة: الشكر وهو أعلى المراتب ، وذلك بأن يشكر الله على ما أصابه من مصيبة حيث عرف أن هذه المصيبة سبب لتكفير سيئاته وربما لزيادة حسناته قال ﷺ “ما من مصيبة تصيب المسلم إلا كفر الله بها عنه حتى الشوكة يشاكها”.

مطالب مرتبط:

۱۹۲ – آیا بین قضا و قدر، عموم و خصوص وجود دارد؟

۱۹۲ – از شیخ رحمه الله سوال شد: آیا بین قضا و قدر، عموم و خصوص وجود دارد؟ جواب دادند: قضا، هنگامی که به صورت مطلق ذکر شود، شامل قدر نیز می‌شود، و قدر نیز وقتی به صورت مطلق ذکر شود، قضا را نیز شامل می‌شود. اما وقتی گفته شد: قضا و قدر؛ در این […]

ادامه مطلب …

۱۹۹ – آیا رزق و روزی و ازدواج، در لوح محفوظ نوشته شده است؟

۱۹۹ – از شیخ رحمه الله سوال شد: آیا روزی و ازدواج، در لوح محفوظ نوشته شده است؟ جواب دادند: هر چیزی از آن روز که قلم خلق شده، تا روز قیامت اتفاق می‌افتد، در لوح محفوظ نوشته شده. زیرا الله تعالی وقتی که قلم را خلق کرد، به او فرمود: «بنویس. گفت: پروردگارم، چه […]

ادامه مطلب …

۱۹۳ – ایمان به قضا و قدر

۱۹۳ – از شیخ رحمه الله در مورد ایمان به قضا و قدر سوال شد. جواب دادند: ایمان به قدر، یکی از ارکان شش گانه‌ی ایمان است که پیامبر وقتی جبریل از ایشان در مورد ایمان سوال کرد، آن را برایش بیان کردند. ایمان به قدر مساله‌ی بسیار مهمی است، و مردم در این مساله […]

ادامه مطلب …

۲۰۴ – شخصی که می‌گوید: «الله هدایت را برای من ننوشته»

۲۰۴ – از شیخ رحمه الله در مورد شخص نافرمانی سوال شد که وقتی او را به سوی حق دعوت می‌کنند، می‌گوید: «الله تعالی هدایت را برای من ننوشته». با چنین شخصی چگونه باید تعامل کرد؟ جواب دادند: به سادگی به او می‌گوییم: آیا از غیب خبر داری یا اینکه از الله عهد و پیمان […]

ادامه مطلب …

۱۹۰ – کسی که از ترس لغزش در عقیده از یادگیری آن می‌پرهیزد.

۱۹۰ – از شیخ رحمه الله در مورد کسی سوال شد که مطالعه‌ی عقیده را خصوصا در مساله‌ی قَدَر، از خوف اینکه بلغزد، دوست ندارد. جواب دادند: انسان به این مساله نیز مانند دیگر مسائل مهم، در دین و دنیای خود نیازمند است. باید در اعماق آن شناور شده و برای تحقیق و شناخت آن […]

ادامه مطلب …

۲۰۶ – آیا حدیث احتجاج آدم و موسی، اقرار به احتجاج به قَدَر است؟

۲۰۶ – از شیخ رحمه الله سوال شد: آیا در حدیث احتجاج آدم و موسی، اقرار به احتجاج به قَدَر است؟ از این رو که آدم و موسی با هم بحث کردند. موسی گفت: «تو پدر مایی. خود و ما را با بیرون کردنت از بهشت، گرفتار کردی». آدم گفت: آیا به خاطر چیزی مرا […]

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه