۱۹۰ – از شیخ رحمه الله در مورد کسی سوال شد که مطالعهی عقیده را خصوصا در مسالهی قَدَر، از خوف اینکه بلغزد، دوست ندارد.
جواب دادند: انسان به این مساله نیز مانند دیگر مسائل مهم، در دین و دنیای خود نیازمند است. باید در اعماق آن شناور شده و برای تحقیق و شناخت آن از الله کمک بگیرد تا اینکه موضوع برایش واضح شود. چون به هیج عنوان شایسته نیست که انسان در چنین امور مهمی در شک و تردید باشد. اما به تاخیر انداختن مسائلی که خللی به دین انسان وارد نمیکند و ترس از آن وجود ندارد که سبب انحراف شخص شود، اشکالی ندارد؛ البته تا زمانی که مسائلی مهمتر از آن وجود داشته باشند. مسائل قَدَر از مسائل مهمی است که بر بنده واجب است در آن کاملا تحقیق کند تا اینکه به درجهی یقین برسد، و در حقیقت، هیچ مشکلی – الحمدلله – در این مساله وجود ندارد. اما آنچه که دروس عقیده را بر بعضی مردم ثقیل کرده، این است متاسفانه آنها جانب «چگونه» را بر جانب «چرا» ترجیح دادهاند. انسان در قبال عملی که انجام میدهد با دو ادات از ادوات استفهام مورد سوال قرار میگیرد: چرا چنین کردی؟ این اخلاص است. چگونه انجام دادی؟ این متابعت از رسول الله صلی الله علیه وسلم است. اما بیشتر مردم الان مشغول محقق ساختن جواب «چگونه انجام دادی» هستند، و از محقق نمودن جواب «چرا انجام دادی» غافلند، و به همین خاطر میبینید که در جانب اخلاص، زیاد دنبال محقق ساختن آن نیستند، اما در جنبهی متابعت، بر ریزترین امور نیز دقیق هستند. الان مردم بسیار به این جنبه اهمیت میدهند و از جنبهی مهمتر که همان عقیده و اخلاص و توحید است، غافلند. به همین خاطر میبینید که بعضی از مردم در مورد مسائل دنیوی از چیزهای بسیار کوچک سوال میپرسند و قلبشان وابسته به دنیاست، و مطلقا در زمینهی خرید و فروش و سواری و مسکن و لباسش از الله غافل است. الان برخی مردم بندهی دنیا هستند، اما خودشان بی خبرند. ممکن است در دنیا، مشرک باشد، اما خبر ندارد. چون متاسفانه به جنبهی عقیده و توحید اهتمام ورزیده نمیشود، و این مساله نه فقط در بین عوام، که حتی برخی طلاب علم نیز چنین هستند و این موضوع خطرناکی است. همان گونه که متمرکز بودن بر عقیده، بدون عمل، که شارع آن را به عنوان حامی و دیوار آن قرار داده، خطاست. چون در رادیوها میشنویم و در روزنامهها و جراید میخوانیم که همهی تمرکزشان بر این است که دین، آسان است و امثال چنین عباراتی را تکرار میکنند. در حقیقت این ترس وجود دارد که این کار باعث باز شدن دری شود که از طریق آن و با این حجت که عقیده، سالم است، برخی محرمات، حلال شوند. بلکه باید بر هر دو موضوع دقت و ملاحظه داشت تا هنگامی که از «چرا» و «چگونه» سوال شدیم، جواب درستی داشته باشیم.
خلاصهی جواب این است: مطالعهی علم توحید و عقیده، بر هر شخصی واجب است؛ تا اینکه نسبت به إله و معبودش بصیرت داشته باشد. در اسماء و صفات و افعال الله، بر بصیرت باشد. در احکام کونی و شرعی الله، بر بصیرت باشد. در مورد حکمت الله تعالی و اسرار شریعت و خلقتش، بر بصیرت باشد تا نه خود گمراه شده و نه کسی دیگر را به گمراهی کشاند. نیز، علم توحید، شریفترین علوم است، چون آنچه متعلق به این علم است (یعنی الله)، شریف است، و به همین خاطر، اهل علم، آن را (فقه اکبر) خواندهاند، و رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده است: (هر آن کس که الله به او ارادهی خیر داشته باشد، او را در دین، فقیه میگرداند)، و اولین و اولاترین چیزی که تحت این حدیث وارد میشود، علم توحید و عقیده است. اما؛ همچنین بر شخص واجب است به دنبال این باشد که چگونه این علم را فرا گیرد و از چه مصدری آن را اخذ کند. اولا باید آنچه از این علم را که خالص مانده و خالی از شبهات است فرا گیرد. سپس در مرحلهی دوم باید به بدعتها و شبهاتی که وارد میشوند، نظری داشته باشد؛ تا بتواند آنها را رد کرده و با آنچه از عقیدهی صحیح و خالص که قبلا آموخته، واقعیت آنها را بیان نماید. باید مصدری که از آن علم را فرا میگیرد، کتاب الله و سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم و سپس کلام صحابه رضی الله عنهم باشد. سپس آنچه را که ائمهی بعد از صحابه، مثل تابعین و اتباع آنها گفتهاند، فرا گیرد. سپس علم را از علمایی که در علم و امانتشان مورد وثوق هستند؛ مانند شیخ الاسلام ابن تیمیه و شاگردشان، ابن قیم علیهما و علی سائر المسلمین و ائمتهم الرحمة و الرضوان، فرا گیرد.