۱۰۲ – از شیخ رحمه الله سوال شد: میدانیم که شب به دور کرهی زمین میچرخد، و الله عز وجل نیز در یک سوم آخر شب به آسمان دنیا نزول میکند. مقتضای آن، این است که الله کل شب در آسمان دنیا باشد. جواب این سخن چیست؟
جواب دادند: بر ما واجب است که به آنچه الله خود را به آن وصف کرده و نامیده، و همچنین پیامبرش صلی الله علیه وسلم با آن الله را وصف کرده و نامیده، ایمان بیاوریم؛ بدون اینکه آن را تحریف یا تعطیل کرده و یا برای آن کیفیت تعیین کنیم و یا برایش مثال بیاوریم. تحریف، در نصوص صورت میگیرد، و تعطیل در اعتقاد، و تعیین کیفیت و تمثیل، در صفات صورت میگیرند، و تمثیل، خاصتر از تکییف – یعنی بیان چگونگی – است، زیرا با بیان مثال، کیفیت آن را مشخص میکند. پس واجب است که اعتقاد خود را از این چهار حرام مبرّا کنیم، و واجب است که انسان در مسائلی که متعلق به اسماء و صفات الله است، خود را از سوال با کلمهی «چرا» و «چگونه» منع کند. نیز از تفکر در کیفیت آنها خودداری کند. این روش را وقتی انسان بپیماید، بسیار آسوده خاطر میشود، و حال سلف این گونه بوده است. به همین خاطر وقتی مردی نزد امام مالک بن انس آمده و گفت: ای ابوعبدالله، «رحمن بر عرش استوا کرده»، چگونه استوا کرده؟
امام مالک سر خود را به زیر افکنده و در حالی که از خشم، پیشانهاش به عرق نشسته بود، گفت: «استوا غیر مجهول، و کیفیت غیر معقول، و ایمان به آن واجب، و سوال از آن بدعت است، و تو را نمیبینم مگر اینکه مبتدع هستی».
این کسی که میگوید الله تعالی هر شب، وقتی یک سوم آخر آن میرسد به آسمان دنیا نزول میکند، و لازمهاش این است که تمام شب در آسمان دنیا باشد؛ زیرا شب روی همهی زمین میچرخد، و یک سوم آن از مکانی به مکان دیگر منتقل میشود.
جواب ما به چنین شخصی این است: صحابه رضوان الله علیهم این سوال را نپرسیدهاند، و اگر این سوالی بود که بر قلب مومنی که کاملا تسلیم است، میگذشت، بدون شک الله و رسولش آن را بیان میکردند، و میگوییم: مادامی که یک سوم آخر شب در این جهت باقی است، نزول نیز در آن محقَّق است، و وقتی شب به پایان رسد، نزول منتفی میشود، و ما کیفیت نزول الله سبحانه و تعالی را نمیتوانیم درک کنیم و نسبت به آن علمی نداریم، و میدانیم که هیچ چیزی همانند او سبحانه و تعالی نیست، و بر ما است که تسلیم شده و بگوییم: شنیدیم، و ایمان آوردیم، و پیروی کردیم، و اطاعت میکنیم. وظیفهی ما همین است.