۲۴ – از شیخ رحمه الله در مورد چرخش زمین و چرخش خورشید به دور آن سوال شد؟ همچنین توصیهی شما به کسی که مسئول تدریس درس جغرافی است، چیست، که در این درس چنین میآید که آمدن شب و روز به خاطر چرخیدن زمین به دور خورشید است؟
جواب دادند: خلاصهی نظر ما در مورد چرخش زمین این است که این از اموری است که در قرآن و سنت، برای نفی یا اثبات آن هیچ چیزی نیامده است، و این به خاطر این است که این فرمودهی الله تعالی: (وَأَلْقَى فِي الْأَرْضِ رَوَاسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِكُمْ[۱])، یعنی: (و در زمین، کوههای استوار افکند، تا شما را نلرزاند)، در مورد چرخش زمین، صریح نیست، و اگر چه عدهای برای چرخش زمین به این آیه استدلال میکنند. آنها میگویند: (أَنْ تَمِيدَ بِكُمْ: تا شما را نلرزاند)، دال بر این است که زمین دارای حرکت است، و اگر این کوهها نبودند، هر چه بر روی زمین بود را در هم میکوبید.
همچنین این فرمودهی الله تعالی: (اللَّهُ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ قَرَارًا[۲])، یعنی: (آن الله که زمین را برای شما محل استقرار قرار داد)، منافاتی با دوران زمین ندارد. زیرا استقرار زمین در هنگام چرخش به خاطر وجود کوههایی است که بر روی آن قرار دارد.
اما نظرمان در مورد چرخش خورشید به دور زمین که سبب به وجود آمدن شب و روز میشود؛ در این زمینه ما متمسک به ظاهر قرآن و سنت هستیم که خورشید به گونهای دور زمین میچرخد که موجب پدید آمدن شب و روز پشت سر هم میشود، تا زمانی که دلیلی قطعی وجود داشته باشد که برای عدول از ظاهر قرآن و سنت، برای ما حجتی در آن وجود داشته باشد – که البته چنین دلیلی وجود ندارد – . پس بر مومن واجب است که در چنین اموری به ظاهر قرآن و سنت متمسک باشد.
از دلایلی که نشانگر چرخش خورشید به دور زمین که نتیجهی آن به وجود آمدن شب و روز پشت سر هم است، این فرمودهی الله تعالی است: (وَتَرَى الشَّمْسَ إِذَا طَلَعَتْ تَزَاوَرُ عَنْ كَهْفِهِمْ ذَاتَ الْيَمِينِ وَإِذَا غَرَبَتْ تَقْرِضُهُمْ ذَاتَ الشِّمَالِ[۳])، یعنی: (و خورشید را میدیدی که در هنگام طلوع، به سمت راست غارشان متمایل میگردد، و به هنگام غروب، به سمت چپ). پس این چهار فعل به خورشید نسبت داده شدهاند: (طلعت: طلوع کردن)، (تزاور: مایل شدن)، (غربت: غروب کردن)، (تقرضهم: ترک کردن و گذشتن). حال اگر پشت سر هم بودن شب و روز، به خاطر چرخش زمین بود، میفرمود: و خورشید را میبینی که وقتی سطح زمین در مقابل آن قرار میگیرد، در غارشان میتابد، یا امثال چنین سخنانی… همچنین از رسول الله صلی الله علیه وسلم ثابت است که به ابوذر زمانی که خورشید غروب کرد، گفت: «آیا میدانی کجا میرود؟»، گفت: الله و رسولش داناترند. فرمود: «او میرود و در زیر عرش سجده میکند، و اجازه میگیرد و به او اجازه داده میشود، و همچنین اجازه میگیرد و به او اجازه داده نمیشود، و به او گفته میشود: برگرد از همانجایی که آمدهای؛ پس از مغربش طلوع میکند». در این حدیث، رفت و برگشت و طلوع را به خورشید نسبت داده است، و دلالت این حدیث بر اینکه شب و روز به خاطر چرخش خورشید به دور زمین هستند، کاملا ظاهر است.
اما چیزی که ستاره شناسان عصر حاضر گفتهاند، نزد ما به حد یقین نمیرسد. پس به خاطر آن، ظاهر کتاب پروردگارمان و سنت پیامبرمان صلی الله علیه وسلم را رها نمیکنیم.
همچنین به کسی که معلم جغرافیا است توصیه میکنیم که برای دانش آموزانش بیان کند که قرآن کریم و سنت، ظاهر هر دو دلالت بر این دارد که پشت سر هم آمدن شب و روز، فقط به خاطر چرخش خورشید به دور زمین است، نه بر عکس.
اگر دانش آموز گفت: حال باید کدام یک از اینها را قبول کنیم؛ ظاهر کتاب و سنت را، یا آنچه اینها ادعا میکنند که این مساله، از امور یقینی است؟ جوابش این است: ما ظاهر قرآن و سنت را میگیریم. زیرا قرآن کریم، کلام الله تعالی است که خالق همهی هستی است، و عالم با همهی چیزهایی که در آن است، از أعیان و احوال و حرکات و سکون، مخلوق اوست. کلام او تعالی نیز صادقترین و واضحترین کلام است، و او سبحانه و تعالی، قرآن را فرستاده که بیانگر همه چیز هست، و او سبحانه و تعالی خبر داده که همه چیز را برای بندگانش بیان کرده تا گمراه نشوند. اما سنت، کلام رسول رب العالمین است، و او آگاهترین مخلوقات به احاکم و افعال پروردگارش است، و مانند چنین اموری، جز از روی وحی الله عز و جل سخن نمیگوید. چون در این زمینه هیچ مجالی برای سخن گفتن بدون ارتباط با وحی وجود ندارد. البته به نظر من – و الله اعلم – روزی خواهد رسید که این نظریهی ستاره شناسان امروزی رد خواهد شد، چنان که نظریهی داروین حول به وجود آمدن انسان رد شد.
[۱] – سوره لقمان، آیه «۱۰».
[۲] – سوره غافر، آیه «۶۴».
[۳] – سوره کهف، آیه «۱۷».