دوشنبه 22 جمادی‌الثانی 1446
۲ دی ۱۴۰۳
23 دسامبر 2024

۱۰ – میانه‌روی در اسلام

۱۰ – از شیخ جزاه الله خیرا در مورد میانه‌روی در دین سوال شد.

جواب دادند: میانه‌روی در دین این است که انسان در آن غلو نکند و از حدی که الله قرار داده، فراتر نرود، و از کوتاهی کردن در آن نیز بپرهیزد تا از حدی که الله قرار داده است، پایین‌تر نباشد.

میانه­‌روی در دین این است که متمسک به سیرت پیامبر صلی الله علیه وسلم باشد، و غلو در دین این است که از سیرت ایشان تجاوز کند، و کوتاهی نیز این است که به سیرت او عمل نکند.

مثال آن، این است که مردی بگوید: من می‌خواهم شب‌ها را کامل در نماز بگذرانم و در طول زندگیم، شب‌ها نخوابم. زیرا نماز یکی از بزرگ‌ترین عبادت‌هاست . به همین خاطر دوست دارم همه‌ی شب را در نماز باشم. می‌گوییم: چنین شخصی در دین الله غلو کرده و بر حق نیست. چنین موردی در زمان رسول الله صلی الله علیه وسلم اتفاق افتاد. گروهی جمع شدند. یکی از آنها گفت: من تمام شب را به نماز می‌ایستم و نمی‌خوابم. دیگری گفت: من روزها را روزه گرفته و هیچ روزی را بدون روزه گرفتن سر نمی‌کنم، و سومی گفت: من هیچ وقت با زنی ازدواج نمی‌کنم. این موضوع به گوش رسول الله صلی الله علیه وسلم رسید. ایشان صلی الله علیه وسلم فرمودند: « چه شده گروهی را که چنین و چنان می‌گویند؟ من، روزی را روزه می‌گیرم و روز دیگر را بدون روزه سپری می‌کنم، و شب‌ها را هم به نماز می‌گذارنم و هم می‌خوابم، و با زنان ازدواج می‌کنم. هر کس که از سنت من رویگردان شود، از من نیست ». این‌ها در دین غلو کرده و به همین خاطر رسول الله صلی الله علیه وسلم از آنها بیزاری جست؛ زیرا آنها از سنت او صلی الله علیه وسلم رویگردانی کرده بودند. چون او هم روزه می‌گرفت و هم روزه نمی‌گرفت، و در شب، هم نماز می‌خواند و هم می‌خوابید، و با زنان ازدواج می‌کرد.

اما کسی که کوتاهی می‌کند: او کسی است که می‌گوید من نیازی به اعمال تطوعی ندارم و فقط فریضه را انجام می‌دهم، و چه بسا حتی در انجام فرایض نیز کوتاهی می‌کند.

اما معتدل و میانه‌رو: کسی است که به دنبال پیامبر صلی الله علیه وسلم و خلفای راشدین حرکت می‌کند.

مثالی دیگر: سه نفر مرد فاسقی را در مقابل خود دارند. یکی از آنها می‌گوید: من به این شخص سلام نمی‌کنم، و او را هَجر کرده و از او دوری می‌کنم و سخنی با او نمی‌گویم.

دومی می‌گوید: من با این فاسق می‌گردم و به او سلام می‌کنم، و با او خوشرویی می‌کنم، و او را به خانه‌ام دعوت کرده و دعوت او را نیز می‌پذیرم و این شخص نزد من مردی صالح است.

سومی می‌گوید: از این فاسق به خاطر فسقش بدم می‌آید، و به خاطر ایمانش نیز او را دوست دارم. او را هَجر نمی‌کنم مگر اینکه هجر کردنش، سببی برای اصلاحش باشد. اگر این کار سبب اصلاحش نباشد، بلکه باعث شود فسقش زیادتر شود، او را هَجر نمی‌کنم.

می‌گوییم: اولی افراطی است، و دومی دچار تفریط و کوتاهی شده، و سومی، میانه‌رو است.

مثل همین را در مورد سایز عبادت‌ها و تعاملاتمان با دیگران نیز می‌گوییم که مردم در مورد آن به مقصر و افراطی و میانه‌رو تقسیم می‌شوند.

مثال سوم: مردی است که اسیر زن خود است. زنش هر طور بخواهد او را کنترل می‌کند. نه او را از گناه باز می‌دارد و نه او را به خیر و خوبی تشویق می‌کند. مالک عقل مرد شده و بر او قدرت و تسلط دارد.

مرد دیگری سخت گیر بوده و به زنش ظلم می‌کند و هیچ توجهی به او ندارد، مثل اینکه زنش برایش از یک خادم نیز کمتر است.

مرد دیگری در این رابطه، چنان که الله و رسولش دستور داده‌اند، میانه‌رو است. الله تعالی می‌فرماید: ( وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ[۱] )، یعنی: ( و برای زنان حقوق شایسته‌ای است همانند حقوق و وظایفی که بر عهده‌ی آنهاست )، و رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌فرماید: ( هیچ مرد مومنی، بغض زن مومنه‌اش را نداشته باشد. اگر از یک اخلاق او بدش آمد، از اخلاق دیگرش راضی خواهد شد ). این آخری میانه‌رو بوده و اولی در تعامل با همسرش افراطی و دومی مقصر است. حال بقیه‌ی اعمال و عبادات را نیز بر همین منوال قیاس بگیرید.


[۱] – سوره بقره، آیه «۲۲۸».

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

( 10 ) وسئل جزاه الله عن الإسلام والمسلمين خيراً عن المراد بالوسط في الدين ؟

فأجاب بقوله : الوسط في الدين أن لا يغلو الإنسان فيه فيتجاوز ما حد الله عَزَّوَجَلَّ ولا يقصر فيه فينقص عما حد الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ .

الوسط في الدين أن يتمسك بسيرة النبي ﷺ والغلو في الدين أن يتجاوزها، والتقصير أن لا يبلغها .

مثال ذلك: رجل قال أنا أريد أن أقوم الليل ولا أنام كل الدهر، لأن الصلاة من أفضل العبادات فأحب أن أحيي الليل كله صلاة فنقول : هذا غال في دين الله وليس على حق، وقد وقع في عهد النبي ﷺ مثل هذا، اجتمع نفر فقال بعضهم : أنا أقوم ولا أنام، وقال الآخر : أنا أصوم ولا أفطر، وقال الثالث : أنا لا أتزوج النساء، فبلغ ذلك النبي ﷺ فقال، عليه الصلاة والسلام : ” ما بال أقوامٍ يقول :ون كذا وكذا ؟ أنا أصوم وأفطر، وأقوم وأنام، وأتزوج النساء، فمن رغب عن سنتي فليس مني ” فهؤلاء غلوا في الدين وتبرأ منهم الرسول ﷺ لأنهم رغبوا عن سنته ﷺ التي فيها صوم وإفطار، وقيام ونوم، وتزوج نساء .

أما المقصر : فهو الذي يقول : : لا حاجة لي بالتطوع فأنا لا أتطوع وآتي بالفريضة فقط، وربما أيضاً يقصر في الفرائض فهذا مقصر .

والمعتدل:هو الذي يتمشى على ما كان عليه الرسول ﷺ وخلفاؤه الراشدون .

مثال آخر : ثلاثة رجال أمامهم رجل فاسق، أحدهم قال : أنا لا أسلم على هذا الفاسق وأهجره وأبتعد عنه ولا أكلمه .

والثاني يقول : : أنا أمشي مع هذا الفاسق وأسلم عليه وأبش في وجهه وأدعوه عندي وأجيب دعوته وليس عندي إلا كرجل صالح .

والثالث يقول : : هذا الفاسق أكرهه لفسقه وأحبه لإيمانه ولا أهجره إلا حيث يكون الهجر سبباً لإصلاحه، فإن لم يكن الهجر سبباً لإصلاحه بل كان سبباً لازدياده في فسقه فأنا لا أهجره .

فنقول : الأول مفرط غالٍ – من الغلو- والثاني مفرط مقصر والثالث متوسط .

وهكذا نقول في سائر العبادات ومعاملات الخلق الناس فيها بين مقصر وغال ومتوسط .

ومثال ثالث : رجل كان أسيراً لامرأته توجهه حيث شاءت لا يردها عن إثم ولا يحثها على فضيلة، قد ملكت عقله وصارت هي القوّامة عليه .

ورجل آخر عنده تعسف وتكبر وترفع على امرأته لا يبالي بها وكأنها عنده أقل من الخادم .

ورجل ثالث وسط يعاملها كما أمر الله ورسوله : ( ولهن مثل الذي عليهن بالمعروف‌) (سورة البقرة، الآية ” 228 “) “لا يفرك مؤمن مؤمنة إن كره منها خلقاً رضي منها خلقاً آخر ” . فهذا الأخير متوسط والأول غالٍ في معاملة زوجته، والثاني مقصر . وقس على هذه بقية الأعمال والعبادات .

مطالب مرتبط:

۷ – اهل سنت و جماعت به چه کسانی گفته می‌شود؟

تعریف اهل سنت و جماعت چیست و این عبارت به چه کسانی اطلاق می‌شود؟

ادامه مطلب …

۹ – خصوصیات فرقه‌ی ناجیه

در مورد فرقه‌ی ناجیه یا گروه نجات یافتع، که در حدیث صحیح از رسول الله ﷺ آمده است، بارزترین خصوصیات آنها چیست؟ و آیا نقص در این خصوصیات، شخص را از فرقه‌ی ناجیه خارج می‌کند؟

ادامه مطلب …

۸ – فرقه‌ی نجات یافته کدام است؟

رسول الله ﷺ خبر داده است که اسلام به هفتاد و سه فرقه در خواهد آمد و تنها یکی از آن‌ها از آتش جهنم نجات خواهد یافت. خصوصیات این گروه نجات یافته چیست و چرا از آتش نجات می‌یابند؟

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه