(۶۲۴۴) سوال: در دوران جوانی کارهایی انجام میدادم که مورد رضایت الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ نبود و اکنون توبه کردهام؛ چه کنم تا رضایت الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ را به دست آورم؟ و شروط توبهی خالصانه چیست؟ مرا راهنمایی کنید، بارک الله فیکم.
جواب:
مادامی که گفتی از آن کارهایی که در دوران کوچکی خود انجام میدادی و مورد رضایت الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ و رسول الله صَلَّىاللهُعَلَيْهِوَآلِهِوَسَلَّم نبودند، توبه کردهای، پس مژدهات باد! زیرا توبه گناهان پیشین را پاک میکند، الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ فرموده است: {قُلۡ یَـٰعِبَادِیَ ٱلَّذِینَ أَسۡرَفُوا۟ عَلَىٰۤ أَنفُسِهِمۡ لَا تَقۡنَطُوا۟ مِن رَّحۡمَةِ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ یَغۡفِرُ ٱلذُّنُوبَ جَمِیعًاۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِیمُ} [سوره الزمر: ۵۳]: ([ای پیامبر،] به بندگانم که [در ارتکاب به شرک و گناه] زیادهروی کردهاند، بگو: «از رحمت الهی مأیوس نباشید؛ چرا که [اگر توبه کنید،] الله همهی گناهانتان را میبخشد، به راستی که او تعالی بسیار آمرزنده و مهربان است).
توبهی نصوح (خالصانه)، توبهای است که دارای پنج شرط باشد:
شرط اول: خالص بودن برای الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ؛ یعنی توبه از روی ریا، یا برای خوشایند مردم، یا از ترس سرزنش یا کسب (جایگاه و مال) نباشد، بلکه تنها برای الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ و از صمیم قلب باشد و اگر این شرط وجود نداشته باشد، توبه پذیرفته نمیشود؛ زیرا همهی اعمال صالح شرط اساسیشان این است که برای الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ باشند.
شرط دوم: پشیمانی از آنچه گذشته است؛ بهگونهای که شخص از انجام آن کار ناراحت شود و تأسف بخورد، این نشانهی صحت توبه و شکستهدلی در برابر الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ است و نشان میدهد واقعاً به سوی او بازگشته است.
شرط سوم: ترک گناه (در همان لحظه)، اگر شخص همچنان مشغول انجام آن گناه باشد و اگر گناه مربوط به حقوق بندگان باشد، باید آن حق را به صاحبش بازگرداند؛ مانند دزدی یا فریب در معامله و مانند آن، تا وقتی این حق را ادا نکند، توبهاش صحیح نیست.
همچنین اگر کسی را با غیبت مورد ظلم قرار داده باشد، باید از او حلالیت بطلبد؛ مگر اینکه آن فرد نداند که از او غیبت شده، در این صورت، برخی از علما گفتهاند که لازم نیست حلالیت بطلبد، بلکه باید در همان مکانهایی که غیبت کرده، با صفات خوبی که دارد، از او به خوبی یاد کند و برایش استغفار نماید، و این او را از حلالیت گرفتن از او کفایت میکند.
اگر توبه مربوط به حقوق الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ باشد، مثلاً پرداخت زکات یا کفاره باشد، توبه از آن، این است که آن واجب را فوراً انجام دهد.
شرط چهارم: تصمیم جدی داشته باشد که در آینده به آن گناه بازنگردد ولی اگر کسی توبه کند، اما در دل خود قصد داشته باشد که اگر فرصت پیدا کرد، دوباره به آن گناه بازگردد، توبهاش صحیح نیست؛ زیرا این بازگشت واقعی به سوی الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ به شمار نمیآید.
شرط پنجم: توبه باید در زمان قبول آن انجام شود و اگر توبه در زمانی انجام شود که دیگر پذیرفته نمیشود، فایدهای ندارد و زمانهایی که توبه در آن پذیرفته نمیشود، دو نوع است:
زمان عام: طلوع خورشید از مغرب، وقتی خورشید از مغرب طلوع کند، دیگر توبهی هیچ کس پذیرفته نمیشود زیرا الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ فرموده است: { هَلۡ یَنظُرُونَ إِلَّاۤ أَن تَأۡتِیَهُمُ ٱلۡمَلَـٰۤىِٕكَةُ أَوۡ یَأۡتِیَ رَبُّكَ أَوۡ یَأۡتِیَ بَعۡضُ ءَایَـٰتِ رَبِّكَۗ یَوۡمَ یَأۡتِی بَعۡضُ ءَایَـٰتِ رَبِّكَ لَا یَنفَعُ نَفۡسًا إِیمَـٰنُهَا لَمۡ تَكُنۡ ءَامَنَتۡ مِن قَبۡلُ أَوۡ كَسَبَتۡ فِیۤ إِیمَـٰنِهَا خَیۡرࣰا} [سوره اﻷنعام: ۱۵۸]: (آیا [کافران] انتظاری جز این دارند که فرشتگان [مرگ] نزدشان بیایند یا پروردگارت [خود برای داوری] بیاید یا برخی از نشانههای پروردگارت [در مورد قیامت] فرارسد؟ روزی که برخی از نشانههای پروردگارت آشکار گردد، ایمان آوردن کسی که پیشتر ایمان نیاورده یا با ایمانش خیری حاصل نکرده است، سودی به حالش ندارد) و مراد از «برخی نشانهها» در این آیه، طلوع خورشید از مغرب است که بعد از آن توبهای نیست.
زمان خاص: هنگامی که مرگ فرا رسد، پس اگر کسی در لحظهی مرگش توبه کند، توبهاش پذیرفته نمیشود زیرا الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ فرموده است: {وَلَیۡسَتِ ٱلتَّوۡبَةُ لِلَّذِینَ یَعۡمَلُونَ ٱلسَّیِّـَٔاتِ حَتَّىٰۤ إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ ٱلۡمَوۡتُ قَالَ إِنِّی تُبۡتُ ٱلۡـَٔـٰنَ وَلَا ٱلَّذِینَ یَمُوتُونَ وَهُمۡ كُفَّارٌۚ أُو۟لَـٰۤىِٕكَ أَعۡتَدۡنَا لَهُمۡ عَذَابًا أَلِیمࣰا} [سوره النساء: ۱۸]: (و برای کسانی که [تا پایان عمر همواره] مرتکب کارهای ناشایست میشوند و هنگامی که مرگ یکی از آنان فرامیرسد میگوید: «اکنون توبه کردم» [هیچ] توبه [و بخششی در کار] نیست و نه برای کسانی که در حال کفر میمیرند، اینان هستند که برایشان عذاب دردناکی مهیّا ساختهایم) پس اگر کسی توبه را تا دیدن مرگ و رسیدن جان به گلوگاه به تأخیر بیندازد، توبهاش دیگر پذیرفته نمیشود.
بنابراین، اگر این پنج شرط تحقق یابد، توبه نصوح خواهد بود و الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ اگر آن را بپذیرد، تمام گناهانی که از آن توبه کرده را خواهد بخشید.
در میان علما اختلافی وجود دارد که آیا توبه از یک گناه با وجود اصرار بر گناه دیگر صحیح است یا نه؟
برخی گفتهاند: توبه از یک گناه وقتی که شخص بر گناهی دیگر اصرار دارد، پذیرفته نیست؛ مثلاً کسی از مصرف دخانیات توبه کند، اما همچنان بر تراشیدن ریش خود اصرار داشته باشد، در این صورت توبهاش از مصرف دخانیات پذیرفته نمیشود چون همچنان به معصیتی دیگر مصرّ است.
اما برخی دیگر از علما گفتهاند: توبه از یک گناه، حتی اگر شخص بر گناهی دیگر اصرار داشته باشد، صحیح است و این دیدگاه راجح است با این حال، چنین شخصی مستحق وصف مطلق توبهکننده نیست، و شامل توبهکنندگانی که مطلقا توبه کردند نمیشود و همچنین مستحق مدح و تحسینی که توبهکننگان مورد آن قرار میگیرند نیست بلکه تنها در حد توبهاش از همان گناه خاص، مورد تحسین قرار میگیرد.