شنبه 19 ربیع‌الثانی 1447
۱۸ مهر ۱۴۰۴
11 اکتبر 2025

(۲۷۹۱) حکم رکوع مأموم در حال برخاستن امام و اثر آن بر ادراک رکعت

(۲۷۹۱) سوال: هنگام ورود به نماز جماعت در حالی که امام در رکوع بود وارد مسجد شدم و تکبیر گفتم  و هنگام رفتن به رکوع امام قصد بالا آمدن از رکوع را داشت؛ آیا ادامه دهم تا اینکه رکوع را با امام تکمیل کنم یا اینکه بدون تکمیل نمودن رکوع بایستم؟ آیا در این حالت این رکعت حساب می‌‌شود یا خیر؟

جواب:

هنگامی که انسان وارد شد در حالی که امام در حالت رکوع بود، تکبیرة الاحرام را گفته و فوری رکوع کند، در این حالت تکبیر گفتنش برای رکوع سنت است و واجب نیست. اگر برای رکوع تکبیر بگوید بهتر است اما اگر آن را ترک نمود اشکالی ندارد.

بعد از آن از سه حالت خارج نیست:

اول: اینکه یقین حاصل نموده که به رکوع قبل از بالا آمدن امام از آن رسیده است در این صورت یک رکعت را درک نموده است و در این حالت سوره‌‌ی فاتحه از او ساقط می‌‌شود.

دوم: اینکه یقین حاصل نموده که قبل از اینکه به رکوع برسد امام از رکوع برخواسته است در این صورت یک رکعت از او فوت شده و باید آن را قضا نماید.

سوم: اینکه شک و تردید داشته باشد که آیا امام را در حالت رکوعش درک نموده یا اینکه امام قبل از اینکه او را در رکوع درک نماید بلند شده است؟ در این حالت بر ظن غالبش بنا می‌‌کند. اگر نزدش ترجیح پیدا کرد که امام را در رکوع درک نموده پس او را درک نموده است ولی اگر ترجیح پیدا کرد که امام را در رکوع درک ننموده پس امام را درک نکرده است و در این حالت اگر چیزی از نماز از او فوت شده بعد از سلام سجده‌‌ی سهو را به جای می‌‌آورد و اگر چیزی از نماز از او فوت نشده -به این صورت که رکعتی که در آن شک دارد رکعت اولی باشد و ظن غالبش بر این باشد که آن را درک نموده است- در این حالت سجده‌‌ی سهو از او فوت می‌‌شود، زیرا نمازش با نماز امام مرتبط است و امام متحمل سجود سهو از ماموم را می‌‌شود در صورتی که چیزی از نماز از ماموم فوت نشده باشد.

حالت دیگری نیز در حال شک وجود دارد و آن هم اینکه انسان بدون ترجیح تردید داشته باشد که امام را در حالت رکوع درک نموده است در این حالت بر یقین یعنی عدم درک نمودن بنا می‌‌کند و این رکعت از او فوت شده و قبل از سلام سجده‌‌ی سهو را به جای می‌‌آورد.

مساله‌‌ای وجود دارد که دوست دارم در این مناسبت توجه شما را به آن جلب کنم و آن هم اینکه بسیاری از مردم هنگامی که وارد مسجد شدند در حالی که امام در حالت رکوع بود به سختی خود را خم نموده و از امام تبعیت می‌‌کند و چه بسا بگوید الله با صبرکنندگان است و شاید پاهایش را بر زمین بکوبد که همه‌‌ی این‌‌ها خلاف سنت بوده باعث پرت شدن حواس امام و مامومین می‌‌شود.

همچنین برخی از مردم هنگامی که وارد شدند و امام در حالت رکوع بود سرعت خود را خیلی زیاد می‌‌کنند در حالی که پیامبر À از این کار نهی نموده است لذا می‌‌فرماید: «إذا سمعتم الإقامة فامشوا للصلاة و علیکم السکینة و الوقار، و لا تسرعوا، فما أدرکتم فصلوا، و ما فاتکم فأتموا»[۱](هرگاه صدای اقامه را شنیدید با آرامش و وقار به سمت نماز بروید و شتابان نروید. هر اندازه از نماز را که رسیدید بخوانید و هر چه از شما فوت شد را تکمیل نمایید).


[۱] تخریج آن گذشت.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

يقول السائل: عند الدخول في صلاة الجماعة والإمام راكع دخلت المسجد وكَبَّرْتُ، وعند نزولي في الركوع كان الإمام يهم في القيام من الركوع، فهل أستمر حتى أكمل الركوع مع الإمام، أم أعود واقفًا بدون تكملة الركوع؟ وهل تحتسب الركعة في هذه الحالة أم لا؟

فأجاب – رحمه الله تعالى-: إذا دخل الإنسان والإمام راكع ثم كَبَّرَ للإحرام فليركع فورًا، وتكبيره للركوع حينئذ سنة وليس بواجب، فإن كبر للركوع فهو أفضل، وإن تركه فلا حرج عليه.

ثم بعد ذلك لا يخلو من ثلاث حالات:

الأولى: أن يتيقن أنه وصل إلى الركوع قبل أن ينهض الإمام منه، فيكون حينئذ مدركًا للركعة، وتسقط عنه الفاتحة في هذه الحال. الثانية: أن يتيقن أن الإمام رفع من الركوع قبل أن يصل هو إلى الركوع، وحينئذ تكون الركعة قد فاتته، ويلزمه قضاؤها، فهاتان حالان.

الثالثة: أن يتردد ويشك هل أدرك الإمام في ركوعه، أو أن الإمام رفع قبل أن يدركه في الركوع؟ وفي هذه الحال يبني على غالب ظنه، فإن ترجح عنده أنه أدرك الإمام في الركوع فقد أدرك الركعة، وإن ترجح عنده أنه لم يدرك الإمام في الركوع فقد فاتته الركعة وفي هذه الحال إن كان قد فاته شيء من الصلاة فإنه يسجد للسهو بعد السلام، وإن لم يفته شيء من الصلاة بأن كانت الركعة المشكوك فيها هي الركعة الأولى، وغلب على ظنه أنه أدركها فإن سجود السهو في هذه الحال يسقط عنه؛ لارتباط صلاته بصلاة الإمام والإمام يتحمل سجود السهو عن المأموم إذا لم يَفتِ المأموم شيءٌ من الصلاة. وهناك حال أخرى في حال الشك، يكون الإنسان مترددا في إدراك الإمام راكعا بدون ترجيح، ففي هذه الحال يبني على اليقين وهو عدم الإدراك، وتكون هذه الركعة قد فاتته، ويسجد للسهو قبل السلام.

وها هنا مسألة أحب أن أنبه لها في هذه المناسبة، وهي: أن كثيرًا من الناس إذا دخلوا المسجد والإمام راكع صار يتنحنح بشدة وتتابع، وربما يتكلم إن الله مع الصابرين، وربما يخبط بقدميه، وكل هذا خلاف السنة، وفيه تشويش على الإمام والمأمومين.

ومن الناس من إذا دخل والإمام راكع أسرع إسراعًا قبيحًا، وقد نهى النبي صلى الله عليه وسلم عن ذلك، فقال صلى الله عليه وسلم: «إذا سمعتم الإقامة فامشوا للصلاة وعليكم السكينة والوقار، ولا تُسْرِعُوا، فما أدركتم فصلوا، وما فاتكم فأتموا».

مطالب مرتبط:

(۲۷۹۲) اعتبار رکعت مأموم در صورت درک رکوع امام پس از تکبیرة الإحرام

هرگاه انسان همراه امام وارد نماز شده و تکبیرة الاحرام بگوید سپس به رکوع برود ولی امام قبل از این او به حد رکوع برسد بلند شود آن رکعت را درک نکرده است...

ادامه مطلب …

(۲۷۹۶) حکم رکعتی که در آن سوره فاتحه از مأموم فوت شده باشد در نماز جماعت

هنگامی که انسان به نماز آمد در حالی که امام در حالت رکوع بود تکبیرة الاحرام را در حالت ایستاده می‌‌گوید سپس تکبیر رکوع را می‌‌گوید و رکوع می‌‌کند و این رکعتش کامل است چه سوره‌‌ی فاتحه را بخواند و چه سوره‌‌‌‌ی فاتحه را نخواند...

ادامه مطلب …

(۲۷۹۰) چگونه نمازگزار نماز جماعت را درک می‌‌کند؟

درست این است که جماعت مگر با درک نمودن یک رکعت کامل درک نمی‌‌شود به دلیل فرموده‌‌‌‌ی رسول الله ﷺ:...

ادامه مطلب …

(۲۷۹۳) حکم ایستادن مأموم هنگام رکوع امام و عدم متابعت تا سجده

اگر آمدی در حالی که امام سرش را از رکوع بر بالا آورد در حالی که ایستاده‌‌ای تکبیرة الاحرام بگو سپس اگر امام در حال سجده بود به سجد برو و اگر امام نشسته بود بنشین و با این کار یک رکعت محسوب نمی‌‌شود زیرا رکوع از تو فوت شده است و هرکس رکوع از او فوت شد رکعت از او فوت شده است....

ادامه مطلب …

(۲۷۹۵) آیا رسیدن به رکوع برای درک رکعت کافی است؟

درست آن چیزی است که جمهور اهل علم بر آن نظر هستند این است که انسان هرگاه امام را در رکوع درک نمود آن رکعت را درک نموده است...

ادامه مطلب …

(۲۷۹۷) حکم درک رکعت آخر نماز جماعت و اثر آن در تحقق جماعت

کسی که رکوع رکعت آخری نماز را با امام درک نموده نماز جماعت را درک نموده است...

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه