(۵۹۳۲) سوال: آیا سیگار کشیدن از جمله چیزهای مکروه است یا حرام یا اینکه حرام و مکروه نیست؟ نظر به اینکه من -الحمدلله- سیگار نمیکشم بلکه این مطلب را فقط برای راهنمایی افرادی که سیگار میکشند و با توجه به حفظ اموال و جانهای مسلمانان بیان میکنم.
جواب:
سیگار کشیدن که همان مصرف دخانیات بوده، علما در ابتدای امر پیرامون آن علما اختلاف نمودند؛ زیرا اصل در غذاها، نوشیدنیها و لباسها بر حلال بودن است مگر اینکه دلیلی بر حرام بودنش باشد، اما بعد از اینکه آشکار گشت که از جمله نوشیدنیهای مضر است، آشکار شد که از چندین وجه حرام است:
وجه اول: به بدن آسیب میرساند و الله À میفرماید: {وَلَا تَقْتُلُوا أَنفُسَكُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيمًا}[النساء: ۲۹]: (و خودتان را نکشید زیرا الله (نسبت) به شما مهربان است) همچنین میفرماید: {وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ}[البقرة: ۱۹۵]: (و ( با ترک انفاق) خود را با دست خویش به هلاکت نیفکنید) همچنین میفرماید: {وَكُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا ۚ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ}[الاعراف: ۳۱]: (و(نيز) بخوريد وبياشاميد ولی اسراف نکنيد, بی گمان خداوند اسرافکاران را دوست نمیدارد) و رسول الله ﷺ میفرماید: «لا ضرر ولا ضرار»[۱]: (ضرر رساندن به خود و دیگران حرام است).
وجه دوم: نه تنها تلف کردن مال بدون فایده بوده بلکه در آن چیزی است که ضرر دارد و از بین برد مال به این صورت، کم خردی و مخالف با خردمندی است؛ الله À میفرماید: {وَلَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِيَامًا}[النساء: ۵]: (و اموال خود را که الله آن را وسیلهی قوام (زندگی) شما قرار داده است به سفیهان (و کم خردان) ندهید) الله À نهی میکند از اینکه اموال خود را به کم خردان دهیم؛ زیرا آن را ضایع نموده و در چیزی که فایده ندارد مصرف میکند سپس به حکمت آن اشاره نمود که این اموال را الله À برای برپایی مصالح دین ودنیای آنها قرار داده است. الله À میفرماید: {وَابْتَلُوا الْيَتَامَىٰ حَتَّىٰ إِذَا بَلَغُوا النِّكَاحَ فَإِنْ آنَسْتُم مِّنْهُمْ رُشْدًا فَادْفَعُوا إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ}[النساء: ۶]: (و یتیمان را بیازمایید تا وقتی که به (سن) ازدواج (و بلوغ) رسند پس اگر در ایشان رشد (کافی) یافتید اموالشان را به آنان بدهید) الله À شرط کرده که جواز واگذاری مال یتیم به او، دانستن رشد او است یعنی خوب تصرف کردن در مال، از این جهت که مالش را در حرام و آنچه بیفایده بوده خرج نکند و از رسول الله ﷺ ثابت شده که از ضایع نمودن مال نهی نموده است[۲].
وجه سوم: کشیدن سیگار در چهره، دندان، لثه و زبان کسی که آن را میکشد تأثیر میگذارد؛ به خصوص کسی که زیاد سیگار میکشد آنقدر آشکار میشود که جز بر اندکی از مردم مخفی نمیماند و برای انسان شایسته نیست آن چیزی را که ضرر دارد بخورد هر چند این ضرر بر برخی از اعضای بدنش باشد.
وجه چهارم: در آن بوی بدی وجود دارد که بسیاری از کسانی که سیگار نمیکشند را اذیت میکند و از آنچه باعث اذیت مسلمان است، دوری میشود.
وجه پنجم: هر گاه کسی که سیگار میکشد، در کشیدن آن تأخیر کند؛ دچار تنگی سینه و تأثیرات روحی میشود، بلکه دنیا بر او تنگ میشود و چیزی که به این وضعیت منجر میشود، مورد نهی قرار میگیرد. چرا که انسان باید دارای سینهای گشاده و روحی باز باشد. از این رو، م برای انسان سنت است که به اندازهی توان شادی را در دل برادرانش وارد کند. حتی برخی از افراد که نمیتوانند در زمانهایی که میخواهند، سیگار بکشند؛ برخی از امور مهم در دین و دنیای خود را رها میکنند؛ چون احساس تنگنایی میکنند.
وجه ششم: چه بسا هرگاه انسان به سیگار دست پیدا نکند، منجر به دزدی شود؛ زیرا این سیگار افسار صاحبش را میگیرد و او را رها نمیکند. تا جایی که از برخی نقل شده که آبرو و شرافتش را به خاطر رسیدن به سیگار؛ حلال کرده است و این امر خطرناکی است.
وجه هفتم: بر هیچ کس پوشیده نیست که فرد سیگاری روزه را، که از برترین عبادات بلکه یکی از ارکان اسلام است، سنگین میپندارد و کسانی که سیگار میکشند را میبینی که در قبال این واجب دچار تنگنایی میشوند و آن را سنگین میپندارند و هنگامی که وقت افطار آمد، مهمترین چیزی که در آن لحظه به آن فکر میکند کشیدن سیگار است.
با توجه به این دلایل و دلایل دیگر روشن میشود که سیگار کشیدن حرام است و برای عاقل، چه برسد به مؤمن، جایز نیست که سیگار بکشد. اما به من بگو: راه رهایی از آن چیست؟ زیرا این موضوع مهم است؛ چرا که بسیاری از مردم از زیان آن آگاهند و با اشتیاق دوست دارند که از آن دست بکشند اما راه رهایی از آن را میخواهند. پاسخ به این سؤال چنین است:
اول: تضرع به درگاه الله À، از این جهت که انسان رضایت پروردگارش را بر هوای نفسش مقدم کند. هرگاه انسان باور داشته باشد که حرام بوده و در آن معصیت الله À و رسول الله ﷺ است؛ مؤمن واقعی به خود اجازه نمیدهد در حالی که که حرام است بر آن پافشاری کند.
دوم: اینکه از ضررهای مالی، جسمی، اجتماعی و دینی که بر آن مترتب میشود، آگاه باشد. هنگامی که این موضوع را بداند ضرورت این دانستن، اقتضا میکند که از آن دست بکشد.
سوم: از همنشینی با کسانی که مبتلا به کشیدن سیگار هستند در حد توان دوری کند تا اینکه نفسش بر تقلید نمودن و موافقت با آنها بر او غالب نشود.
چهارم: اینکه نفس خود را بر دست کشیدن از آن به صورت کم کم عادت دهد. به وسیلهی این تمرین، ترک نمودن آن بر او آسان میگردد.
پنجم: چیزهایی را که هنگام ترک سیگار به آسان شدن آن کمک میکند مصرف کند و این با مراجعه به پزشک است تا اینکه این سیگار را ترک کند.
همهی اینها بعد از تصمیم راستین و اشتیاق فراوان در ترکش است و از برخی از مردم سراغ دارم که با تصمیم راستین ترک سیگار برای آنها بسیار آسان شده است.
[۱] تخریج آن گذشت.
[۲] تخریج آن گذشت.