۴۴۸ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم ثنا گفتن انسان بر الله با این عبارت: «خیر و شر به دست اوست»، چیست؟
جواب دادند: بهترین روشی که بنده با آن پروردگارش را ستایش میکند، آن چیزی است که الله سبحانه تعالی با آن خود را ستایش کرده، و یا رسول الله صلی الله علیه و سلم که آگاهترین انسان نسبت به الله است، او را چنان ستوده است. الله عز و جل در حالی که در مورد عموم مُلک خود و کمال سلطنت و تصرفش سخن میگوید، ذکر از اینکه شر به دست اوست، به میان نمیآورد. چنان که میفرماید: {قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}[۱]، یعنی: {بگو: بار الها! ای مالکَ الملک! به هر که بخواهی، پادشاهی و حکومت میبخشی و پادشاهی و حکومت را از هر که بخواهی، میگیری و هر که را بخواهی، عزت میدهی و هر که را بخواهی، خوار و زبون میگردانی. خوبی به دست توست و تو، بر همه چیز توانایی}. الله تعالی در این مقام که ممکن است به نسبت محل آن، یعنی انسان که ذلت برایش مقدر شده، شر باشد، اما خود را ثنا میگوید که خیر به دست اوست. ممکن است به نسبت انسان، شر باشد، اما به نسبت فعل الله به خاطر اینکه از روی حکمت بی پایان او صادر شده، خیر است، و به همین خاطر، بعد از آن فرمود: {بِيَدِكَ الْخَيْرُ: خوبی به دست توست}. این چنین، هر شرارتی که الله تعالی در مخلوقاتش خلق کرده، به نسبت محل آن، شر است. اما به نسبت اینکه فعل الله تعالی است و او آن را ایجاد کرده، خیر است؛ به خاطر اینکه از روی حکمت بی پایان صادر شده. چرا که بین فعل الله تعالی که همهی افعالش خیر است، و بین مفعولات و مخلوقات جدا از او که خیر و شر، هر دو در آنها وجود دارد، فرق است. وضوح مساله آنجا بیشتر میشود که رسول الله صلی الله علیه وسلم پروردگارش را ثنا گفته، و فرموده که خیر به دست اوست، و نسبت شر را از او نفی کرده است. چنان که در حدیث علی رضی الله عنه که مسلم و دیگران به صورت طولانی روایت کردهاند، ذکر شده، و در آن آمده که او صلی الله علیه وسلم هنگامی که نماز را شروع میکرد، میفرمود: «وجهت وجهی للذی فطر السموات و الارض …» تا آنجا که میگوید: «لبیک و سعدیک، و الخیر کله فی یدیک، و الشرّ لیس إلیک»، یعنی: «به فرمان تو و برای خدمت گذاری تو حاضریم، و خیر همه در دستان توست، و شر به تو راهی ندارد». پس رسول الله صلی الله علیه وسلم نسبت شر به الله را نفی فرمود. زیرا افعال او گر چه به نسبت محلّ آن و کسی که آن را انجام میدهد، شر است، اما به نسبت او تعالی، به خاطر صدور آن از روی حکمت بی پایانی که متضمن خیر است، شر نیست. این گونه تبیین میشود که برای ثنا و ستایش الله، اولاتر و بلکه واجبتر این است که به آنچه الله تعالی خود را بدان ستوده، و نیز رسولش صلی الله علیه وسلم، الله را آن گونه ستوده، اکتفا نمود. زیرا او تعالی به خود آگاهتر است، و پیامبرش، محمد صلی الله علیه وسلم از هر مخلوق دیگری نسبت به او عالِمتر است. پس چنان که در قرآن و سنت آمده، میگوییم: «خیر به دست توست»، و به گفتن همین، اکتفا میکنیم.
[۱] – سوره آل عمران، آیه «۲۶».