۴۳۷ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم این سخن در پایان دعا و امثال آن چیست: «إن الله علی ما یشاء قدیر»؟
جواب دادند: از چند جهت، گفتن چنین چیزی جایز نیست:
اول: وقتی الله تعالی خود را وصف به قدرت نموده، آن مقید به مشیئت نفرموده است. در این آیه، میفرماید: {وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}[۱]، یعنی: {اگر الله اراده کند، شنوایی و بیناییشان را از میان میبرد؛ همانا الله، بر هر کاری تواناست}، و در این آیه: {أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}[۲]، یعنی: {آیا نمیدانی که الله بر همه چیز تواناست}، و این آیه: {أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ}[۳]، یعنی: {آیا نمیدانی که فرمانروایی آسمانها و زمین، از آنِ الله است}. در این آیات، قدرت را تعمیم داده، همان طور که مُلکش را بر همه چیز تعمیم داده است، و این آیه: {وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}[۴]، یعنی: {فرمانروایی آسمانها و زمین و آنچه در میان آنهاست، از آنِ الله میباشد؛ هر چه بخواهد میآفریند و الله بر هر کاری تواناست}، هم در مورد ملک و هم قدرت، عام است. مشیئت را خاص برای آفرینش و خلقت قرار داده. زیرا خلقت، فعل است و فعل با اراده و مشیئت صورت میگیرد. اما قدرت، صفتی ازلی و ابدی است و شامل هر چیزی که بخواهد و نخواهد میشود. اما، هر چیزی که بخواهد، میشود، و چیزی که نخواهد، نمیشود. آیاتی که در این زمینه هستند، بسیارند.
دوم: مقید کردن قدرت به مشیئت، خلاف آن چیزی است که رسول الله صلی الله علیه وسلم و اتباعشان بر آن بودهاند. الله تعالی در مورد آنها میفرماید: {يَوْمَ لَا يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعَى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَتْمِمْ لَنَا نُورَنَا وَاغْفِرْ لَنَا إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}[۵]، یعنی: {روزی که الله، پیامبر و مؤمنان همراهش را رسوا نمیکند؛ در حالی که نورشان پیشاپیش آنان و از سمت راستشان حرکت میکند. میگویند: «ای پروردگارمان! نورمان را برای ما کامل بگردان و ما را بیامرز. بیگمان تو، بر همه چیز توانایی»}، و نگفتند: «تو بر هر چیز که بخواهی، توانایی»، و بهترین طریق، طریق انبیاء و اتباع آنهاست. زیرا آنها علمشان بیشتر و علمشان بهتر است.
سوم: مقید کردن قدرت به مشیئت، این گمان را ایجاد میکند که قدرت، فقط مختص به هر چیزی است که الله تعالی آن را اراده کند. خصوصا که این تقیید در غالب، اول میآید. به طوری که گفته میشود: «علی ما یشاء قدیر»، و آمدنِ معمول قبل از عامل، افادهی حصر میکند؛ چنان که از تقریرات علمای بلاغت و شواهد آن از قرآن و سنت و لغت، فهمیده میشود. بنا بر این، وقتی قدرت الله فقط خاص چیزهایی شود که آنها را اراده میکند، دچار نقص در مدلول و خارج کردن آن از عموم خود میشود، و در این صورت، قدرت الله تعالی ناقص میشود؛ چون فقط منحصر در چیزهایی است که آن را اراده میکند، و این بر خلاف واقعیت است. زیرا قدرت الله تعالی در مورد همه چیز، عام است. در مورد همهی چیزهایی که میخواهد و نمیخواهد، یکی است. اما آنچه را بخواهد، حتما اتفاق میافتد، و آنچه را نمیخواهد، امکان اتفاق افتادنش وجود ندارد.
وقتی تبیین شد که صفت قدرت الله تعالی مقید به مشیئت نیست، بلکه چنان که الله تعالی آن را مطلق بیان کرده، مطلق است، این با فرمودهی الله تعالی تعارضی ندارد که میفرماید: {وَهُوَ عَلَى جَمْعِهِمْ إِذَا يَشَاءُ قَدِيرٌ}[۶]، یعنی: {و او هرگاه بخواهد، بر جمع کردن آنها تواناست}. زیرا آنچه در اینجا مقید به مشیئت شده، جمع است، نه قدرت، و جمع آوردن، فعلی است که فقط با مشیئت و اراده، صورت میگیرد، و به همین خاطر آن را مقید به مشیئت کرد. معنای آیه این است که الله تعالی هر گاه بخواهد، توانایی جمع کردن آنها را دارد و از این کار عاجز نیست، و این بر خلاف ادعای کسانی است که مدعی عجز او تعالی بوده و آن را مقید به مشیئت میکنند و در رد قول مشرکان است که الله تعالی در مورد آنها میفرماید: {وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ مَا كَانَ حُجَّتَهُمْ إِلَّا أَنْ قَالُوا ائْتُوا بِآبَائِنَا إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ. قُلِ اللَّهُ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يَجْمَعُكُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَا رَيْبَ فِيهِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ}[۷]، یعنی: {و هنگامی که آیات روشن ما بر آنان خوانده میشود، تنها شبهه و دلیلشان این است که میگویند: اگر راست میگویید، پدران ما را (زنده کنید و) نزدمان بیاورید. بگو: الله، به شما حیات و زندگی میبخشد و سپس شما را میمیراند و آنگاه شما را در روز قیامت که هیچ شکی در آن نیست، گرد میآورد؛ ولی بیشتر مردم نمیدانند}. وقتی مشرکین درخواست کردند که پدرانشان را حاضر کنند، که با این کار، مسلمانان را به مبارزه طلبیده باشند، و نیز برای انکار مسائلی از زنده شدن پس از مرگ که ایمان به آن واجب است، الله تعالی بیان کرد که این جمع آوری در روز قیامت و با مشیئت او اتفاق خواهد افتاد، و وجوب آن به خاطر مبارزه طلبی و انکار اینها، نیست. چنان که الله تعالی میفرماید: {زَعَمَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنْ لَنْ يُبْعَثُوا قُلْ بَلَى وَرَبِّي لَتُبْعَثُنَّ ثُمَّ لَتُنَبَّؤُنَّ بِمَا عَمِلْتُمْ وَذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ. فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِي أَنْزَلْنَا وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ. يَوْمَ يَجْمَعُكُمْ لِيَوْمِ الْجَمْعِ ذَلِكَ يَوْمُ التَّغَابُنِ}[۸]، یعنی: {کافران پنداشتند که هرگز برانگیخته نخواهند شد. بگو: آری؛ به پروردگارم سوگند که بهطور قطع برانگیخته میشوید و سپس از آنچه انجام دادهاید، آگاه میگردید. و این، بر الله آسان است. پس به الله و پیامبرش و نوری که نازل کردیم، ایمان بیاورید. و الله، به کردارتان آگاه است. زمانی که شما را در روز اجتماع (روز قیامت) جمع میکند؛ آن روز، روز زیان و پشیمانی است}. خلاصه اینکه این فرمودهی الله تعالی: {وَهُوَ عَلَى جَمْعِهِمْ إِذَا يَشَاءُ قَدِيرٌ}[۹]، یعنی: {و او هرگاه بخواهد، بر جمع کردن آنها تواناست}، تعارضی با آنچه ما ذکر کردیم، ندارد. زیرا مقید کردن به وسیلهی مشیئت، به قدرت باز نمیگردد، بلکه به جمع، باز میگردد.
نیز، تعارضی با آنچه در صحیح مسلم در کتاب «الایمان» در باب «آخر أهل النار خروجاً» ندارد که از ابن مسعود رضی الله عنه روایت شده که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «آخرین مردی که وارد بهشت میشود…» و حدیث را ذکر میکند، و در آن آمده که الله تعالی به آن مرد میگوید: «من تو را مورد استهزاء قرار ندادهام، اما من بر هر آنچه بخواهم توانا هستم». زیرا در این حدیث، قدرت برای امر واقع استفاده شده و امری که صورت گرفته، بدون شک بعد از مشیئت است، و منظور از آن ذکر آن صفت مطلق نیست که الله تعالی در ازل و تا ابد به آن موصوف است. به همین خاطر از آن با اسم فاعل «قادر» تعبیر نمود، و صفت مشبهه «قدیر» را ذکر نکرد. بر این اساس وقتی اتفاق بزرگی رخ میدهد که شخص انتظار آن را ندارد و یا آن را بعید میداند، در اقرار به آن اتفاق گفته میشود: الله بر هر چه که بخواهد، قادر است. این اشکالی ندارد، و مردم هنوز در این مورد، چنین تعبیری به کار میبرند. وقتی اتفاق بزرگی رخ میدهد که غیر منتظره و یا بعید است، میگویند: بر هر چه بخواهد، قادر است. بنا بر این واجب است فرق بین قدرت را که به عنوان صفت الله است و مقید به مشیئت نیست، و بین ذکر آن برای تقریر چیزی که اتفاق افتاده، بدانیم. زیرا در این صورت، مانعی از مقید کردن آن با مشیئت نیست. زیرا کاری که انجام شده، جز با مشیئت انجام نگرفته است، و قدرت در اینجا برای اثبات چیزی که به وقوع پیوسته، ذکر شده است. والله اعلم.
[۱] – سوره بقره، آیه «۲۰».
[۲] – سوره بقره، آیه «۱۰۶».
[۳] – سوره بقره، آیه «۱۰۷».
[۴] – سوره مائده، آیه «۱۷».
[۵] – سوره تحریم، آیه «۸».
[۶] – سوره شوری، آیه «۲۹».
[۷] – سوره جاثیه، آیات «۲۵و۲۶».
[۸] – سوره تغابن، آیات «۷-۹».
[۹] – سوره شوری، آیه «۲۹».