سه‌شنبه 22 ربیع‌الثانی 1447
۲۲ مهر ۱۴۰۴
14 اکتبر 2025

۳۷۴ – حکم توسل چیست؟

۳۷۴ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم توسل چیست؟

جواب دادند: این سوالی مهم است که دوست دارم آن را مفصل جواب دهم. پس می‌گویم:

توسل: مصدرِ «تَوَسَّلَ، یَتَوَسَلُ»، یعنی وسیله‌ای گرفت که او را به مقصود و هدفش برساند. پس، اصل این کلمه، طلب رسیدن به هدفی است که قصد دارد به آن برسد.

توسل به دو نوع تقسیم می‌شود: نوعی از آن، توسل صحیح است. توسل صحیح، یعنی توسل به وسیله‌ی صحیحی که او را به مطلوب برساند، که این وسیله، چند نوع است:

نوع اول: توسل به أسماء الله تعالی: این توسل بر دو وجه است:

اول: این توسل بر سبیل عموم باشد. مثال آن، دعایی است که در حدیث عبدالله بن مسعود رضی الله عنه در مورد دعای همّ و غم آمده، که فرمود: «اللَّهُمَّ إِنِّي عَبْدُكَ ابْنُ عَبْدِكَ ابْنُ أَمَتِكَ، نَاصِيَتِي بِيَدِكَ، مَاضٍ فِيَّ حُكْمُكَ، عَدْلٌ فِيَّ قَضَاؤُكَ، أَسْأَلُكَ بِكُلِّ اسْمٍ هُوَ لَكَ، سَمَّيْتَ بِهِ نَفْسَكَ، أَوْ أَنْزَلْتَهُ فِي كِتَابِكَ، أَوْ عَلَّمْتَهُ أَحَدًا مِنْ خَلْقِكَ، أَوِ اسْتَأْثَرْتَ بِهِ فِي عِلْمِ الْغَيْبِ عِنْدَكَ، أَنْ تَجْعَلَ الْقُرْآنَ رَبِيعَ قَلْبِي، وَنُورَ صَدْرِي، وَجَلَاءَ حُزْنِي، وَذَهَابَ هَمِّي» الی آخر…. اینجا توسل به اسماء الله تعالی بر سبیل عموم است: «أَسْأَلُكَ بِكُلِّ اسْمٍ هُوَ لَكَ، سَمَّيْتَ بِهِ نَفْسَكَ».

دوم: این توسل بر سبیل خصوص باشد. به طوری که انسان به اسمی خاص به خاطر حاجتی خاص که متناسب با این اسم است، توسل کند. چنان که در حدیث ابوبکر رضی الله عنه آمده، که از رسول الله صلی الله علیه وسلم دعایی خواست که آن را در نمازش بگوید. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: «بگو: اللَّهُمَّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي ظُلْمًا كَثِيرًا، وَلَا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا أَنْتَ، فَاغْفِرْ لِي مَغْفِرَةً مِنْ عِنْدِكَ، وَارْحَمْنِي إِنَّكَ أَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحِيم». از الله خواستار مغفرت و رحمت شد، و با دو اسم از اسم‌های الله توسل کرد که متناسب با خواسته‌اش هستند: «غفور» و «رحیم».

این نوع از توسل، زير این فرموده‌ی الله تعالی وارد می‌شود: {وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا}[۱]، یعنی: {و بهترین نام ها از آنِ الله است. پس او را با این نام ها بخوانید}. زیرا دعا در اینجا هم شامل دعای مسئلت، و هم دعای عبادت می‌شود.

نوع دوم: توسل به الله تعالی به وسیله‌ی صفات، و این نیز مانند توسل به أسماء الله، بر دو وجه است:

اول: عام باشد. مثلا بگویی: «الله إنی أسألک بأسمائک الحسنی و صفاتک العلیا»، و سپس خواسته‌ات را ذکر کنی.

دوم: خاص باشد. مثل توسل به الله تعالی با صفتی معین و مخصوص ، برای خواسته‌ای خاص، مثل آنچه در حدیث آمده: «اللَّهُم بِعِلْمِكَ الْغَيْبَ، وَقُدْرَتِكَ عَلَى الْخَلْقِ أحْيِنِي مَا عَلِمْتَ الْحَيَاةَ خَيْراً لِي، وَتَوَفَّنِي إِذَا كَانَتِ الْوَفَاةُ خَيْراً لِي». در اینجا با صفت «علم» و «قدرت» که هر دو با خواسته‌ی شخص، متناسب هستند، به الله توسل جسته است.

توسل به صفتی فعلی نیز از آن جمله است. مثلا: «اللهم صلّ علی محمد و علی آل محمد، کما صلّیت علی ابراهیم و علی آل ابراهیم».

نوع سوم: توسل انسان به الله عز و جل به وسیله‌ی ایمان به الله و رسولش صلی الله علیه وسلم. پس می‌گوید: «اللهم إنی آمنت بک، و برسولک، فاغفر لی» یا «وفّقنی». یا بگوید: «اللهم بایمانی بک و برسولک، أسألک کذا و کذا». و این فرموده‌ی الله تعالی از آن جمله است: {إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِأُولِي الْأَلْبَابِ. الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ. رَبَّنَا إِنَّكَ مَنْ تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَيْتَهُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصَارٍ. رَبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِيًا يُنَادِي لِلْإِيمَانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرْ عَنَّا سَيِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الْأَبْرَارِ}[۲]، یعنی: {همانا در آفرینش آسمان‌ها و زمین و گردش شب و روز، نشانه‌هایی برای خردمندان وجود دارد. کسانی که ایستاده و نشسته و یا در حالی که بر پهلوها آرمیده‌اند، الله را یاد می‌کنند و در آفرینش آسمان‌ها و زمین می‌اندیشند (و می‌گویند:) ای پروردگار ما! این را بیهوده نیافریده‌ای؛ تو پاکی. پس ما را از عذاب دوزخ محافظت بفرما. ای پروردگار ما! هر که را واردِ دوزخ کنی، به راستی رسوایش نموده‌ای؛ و ستمگران هیچ یاوری نخواهند داشت. ای پروردگارمان! ما ندای منادی توحید را شنیدیم که به سوی ایمان فرا می‌خواند و می‌گفت: «به پروردگارتان ایمان بیاورید». و ما ایمان آوردیم. ای پروردگار ما! گناهانمان را ببخش و ما را با نیکان بمیران}. پس با توسل به ایمانشان، به الله توسل جستند تا گناهانشان را بیامرزد و کفاره‌ای برای بدی‌هایشان قرار دهد، و آنها را نیکان، بمیراند.

نوع چهارم: با عمل صالح به الله سبحانه و تعالی توسل جوید. داستان آن سه نفری که به غار رفتند، از این نمونه است. این سه نفر به غار رفتند تا شب را در آن به صبح رسانند. اما پس از ورود به غار، سنگی بزرگ جلوی دهانه‌ی غار را بست و نمی‌توانستند آن را حرکت دهند. بنا بر این، هر کدام از آنها به عمل صالحی که انجام داده بود، توسل جست. یکی به نیکی‌اش به پدر و مادرش توسل کرد، و دیگه عفاف کامل خود، و دیگری به وفای به همسایه‌اش توسل کردند. همه‌ی آنها گفتند: «پروردگارا، اگر این را به خاطر تو انجام دادم، ما را از این مشکلی که در آن هستیم نجات ده». پس صخره جابجا شد. این، توسل به الله به وسیله‌ی اعمال صالح است.

نوع پنجم: توسل کردن به الله با ذکر حال خود. یعنی کسی که دعا می‌کند، با ذکر حالی که در آن است و حاجتی که دارد، به الله توسل می‌جوید. قول موسی از این نوع است که فرمود: {رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ}[۳]، یعنی: {ای پروردگارم! به هر خیر و نعمتی که نازل بفرمایی، نیازمندم}. با ذکر حال خود به الله عز و جل توسل کرد تا خیر به سوی او نازل کند. همچنین، قول زکریا علیه السلام نیز به این نزدیک است که گفت: {رَبِّ إِنِّي وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّي وَاشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَيْبًا وَلَمْ أَكُنْ بِدُعَائِكَ رَبِّ شَقِيًّا}[۴]، یعنی: {ای پروردگارم! به‌راستی استخوانم سست شده و سرم از پیری، سفید گشته است. و من از دعا و زاری به درگاهت ای پرودگارم! محروم نبوده‌ام}. اینها انواعی از توسلند که همگی جایز هستند. چون اسبابی درست برای رسیدن به مقصود با توسل به آنهاست.

نوع ششم: توسل به الله عز و جل به وسیله‌ی دعای شخص صالح که امید اجابت آن وجود دارد. زیرا صحابه از رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌خواستند که برای آنها دعای عام، و دعای خاص کند. در صحیحین از انس بن مالک رضی الله عنه روایت شده که مردی در روز جمعه و در حالی که رسول الله صلی الله علیه وسلم خطبه می‌خواند، وارد شده، گفت: یا رسول الله، اموالمان از بین رفت و هیچ راهی نمانده. از الله بخواه ما را باران دهد. پس رسول الله صلی الله علیه وسلم دستانش را بالا برده، دعا کرد: «پروردگارا، ما را باران بده»، سه بار این را گفت. هنوز از منبر پایین نیامده بود که آب باران از ریش‌هایش می‌چکید، و باران یک هفته‌ی کامل بارید. در جمعه‌ی بعدی همان مرد یا شخصی دیگر آمد، و در حالی که رسول الله صلی الله علیه وسلم خطبه می‌کرد، گفت: یا رسول الله، آب همه چیز را غرق کرد، و خانه‌ها را فرو ریخت. از الله بخواه آن را قطع کند. پس رسول الله صلی الله علیه وسلم دستان خود را به آسمان بلند کرده، دعا فرمود: «پروردگارا، اطراف ما، و نه بر ما». به هر سمتی از آسمان اشاره می‌کرد، ابرها می‌رفتند، تا جایی که وقتی مردم از مسجد خارج شدند، در آفتاب راه می‌رفتند. همچنین وقایع دیگری هم اتفاق افتادند که در آنها صحابه از رسول الله صلی الله علیه وسلم خواستند که خاص برای آنها دعا کند. از آن جمله، وقتی رسول الله صلی الله ذکر کردند در میان امتش هفتاد هزار نفر هستند که بدون حساب و بدون اینکه عذاب شوند، وارد بهشت می‌شوند، و آنها کسانی هستند که طلب رقیه نمی‌کنند، و داغ نمی‌زنند، و تطیُّر نکرده و بر الله توکل می‌کنند، عکاشه بن محصن برخاسته و گفت: یا رسول الله، از الله بخواه که مرا از آنها قرار دهد. فرمود: «تو از آنهایی». این نیز جزئی از توسل جایز است که انسان از شخصی که امید اجابت دعایش می‌رود، بخواهد که برایش دعا کند. البته شایسته است کسی که از برادرش می‌خواهد برایش دعا کند، منظورش از این کار، هم نفع خود و هم نفع برادرش باشد که از او طلب دعا می‌کند، تا درخواست دعا فقط برای خودش تنها نباشد. چون وقتی نفع برادرت و خودت را در نظر بگیری، این کار احسان به برادرت است؛ زیرا وقتی انسان برای برادرش در هنگام غیاب او دعا می‌کند، ملائکه می‌گویند: «آمین، و برای تو نیز مثل همین»، و همچنین در این صورت با این دعا، در زمره‌ی محسنین است و الله محسنین را دوست دارد.

نوع دوم: توسل غیر صحیح:

توسله غیر صحیح این است که انسان به چیزی توسل کند که الله تعالی آن را وسیله قرار نداده است، یعنی در شرع ثابت نشده که چنین چیزی، وسیله باشد؛ زیرا توسل به چنین چیزی توسل به لغو باطلی است که مخالف با معقول و منقول است. از آن جمله این است که انسان به دعای شخص مرده به الله توسل جوید. از این میت بخواهد که برای او دعا کند؛ زیرا این یک وسیله‌ی شرعی صحیح نیست. بلکه سفاهت است که انسان از میتی بخواهد برایش دعا کند؛ زیرا میت وقتی مُرد، عملش قطع می‌شود، و هیچ کس نمی‌تواند بعد از مرگش برای کسی دعا کند. حتی رسول الله صلی الله علیه وسلم نیز نمی‌تواند بعد از مرگش برای کسی دعا کند. به همین خاطر صحابه رضی الله عنها بعد از مرگ رسول الله صلی الله علیه وسلم با دعای ایشان به الله توسل نجستند. چه اینکه وقتی در زمان عمر رضی الله عنه، مردم دچار خشک سالی شدند، عمر گفت: «پروردگارا، ما به پیامبرت متوسل می‌شدیم و به ما باران می‌دادی. و الان به عموی پیامبرمان متوسل می‌شویم، پس ما را باران ده». سپس عباس رضی الله عنه بلند شد و دعا کرد. اگر طلب دعا از میت، جایز بود و وسیله‌ی صحیحی به شمار می‌آمد، عمر رضی الله عنه و صحابه‌ای که با او بودند، از رسول الله صلی الله علیه وسلم در خواست می‌کردند. زیرا دعای ایشان از دعای عباس رضی الله عنه به اجابت نزدیک‌تر است. مهم اینکه توسل به الله تعالی به وسیله‌ی طلب دعا از میت، باطل بوده و حلال نیست.

همچنین از جمله‌ی توسل غیر صحیح: توسل جستن انسان به جاه پیامبر صلی الله علیه وسلم است. زیرا جاه پیامبر صلی الله علیه وسلم فایده‌ای برای دعا کننده ندارد. بلکه تنها فایده‌اش برای پیامبر صلی الله علیه وسلم است، اما به نسبت داعی، فایده‌ای ندارد که بخواهد با آن به الله توسل کند. اینکه رسول الله صلی الله علیه وسلم جایگاه ویژه‌ای نزد الله دارد، چه نفعی برای تو دارد؟! اگر خواستی به صورت صحیح به الله توسل جویی، بگو: پروردگارا، به خاطر ایمان به تو و به پیامبرت، یا به خاطر محبتم به پیامبرت، و امثال اینها به الله توسل بجوی. زیرا این وسیله‌ی صحیح و سودمند است.


[۱] – سوره أعراف، آیه «۱۸۰».

[۲] – سوره آل عمران، آیات «۱۹۰-۱۹۳».

[۳] – سوره قصص، آیه «۲۴».

[۴] – سوره مریم، آیه «۴».

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

(374) سئل فضيلة الشيخ –جزاه الله عن الإسلام والمسلمين خيرالجزاء-:عن حكم التوسل؟

فأجاب بقوله : هذا سؤال مهم، فنحب أن نبسط الجواب فيه؛ فأقول :

التوسل : مصدر توسل يتوسل : ، أي اتخذ وسيلة توصله إلى مقصوده ؛ فأصله طلب الوصول إلى الغاية المقصودة .

وينقسم التوسل إلى قسمين :

القسم الأول: قسم صحيح ، وهو التوسل بالوسيلة الصحيحة الموصلة إلى المطلوب؛ وهو على أنواع نذكر منها:

النوع الأول : التوسل بأسماء الله – تعالى –؛ وذلك على وجهين :

الوجه الأول: أن يكون ذلك على سبيل العموم؛ ومثاله ما جاء في حديث عبد الله بن مسعود- رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُ – في دعاء الهم والغم قال :

“اللهم إني عبدك ، ابن عبدك ، ابن أمتك ، ناصيتي بيدك ، ماض فيّ حكمك، عدل فيّ قضاؤك ، أسألك اللهم بكل اسم هو لك سميت به نفسك ، أو أنزلته في كتابك ، أو علمته أحداً من خلقك ، أو استأثرت به في علم الغيب عندك أن تجعل القرآن ربيع قلبي…”الخ؛ فهنا توسل بأسماء الله – تعالى – على سبيل العموم “أسألك بكل اسم هو لك سميت به نفسك “.

الوجه الثاني: أن يكون ذلك على سبيل الخصوص بأن يتوسل الإنسان باسم خاص لحاجة خاصة تناسب هذا الاسم ، مثل ما جاء في حديث أبي بكر – رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُ – حيث طلب من النبي – ﷺ – دعاءً يدعو به في صلاته، فقال : “قل : اللهم إني ظلمت نفسي ظلماً كثيراً ، ولا يغفر الذنوب إلا أنت فاغفر لي مغفرة من عندك ، وارحمني إنك أنت الغفور الرحيم” فطلب المغفرة والرحمة وتوسل إلى الله –تعالى – باسمين من أسمائه مناسبين للمطلوب وهما “الغفور” و “الرحيم” .

وهذا النوع من التوسل داخل في قوله – تعالى-: (ولله الأسماء الحسنى فادعوه بها) (سورة الأعراف ، الآية “180”) فإن الدعاء هنا يشمل دعاء المسألة ، ودعاء العبادة .

النوع الثاني: التوسل إلى الله –تعالى – بصفاته ، وهو أيضاً كالتوسل بأسمائه على وجهين:

الوجه الأول : أن يكون عاماً كأن تقول : “اللهم إني أسألك بأسمائك الحسنى وصفاتك العليا” ثم تذكر مطلوبك .

الوجه الثاني: أن يكون خاصاً ، كأن تتوسل إلى الله – تعالى – بصفة معينة خاصة لمطلوب خاص ، مثل ما جاء في الحديث “اللهم بعلمك الغيب وقدرتك على الخلق أحيني ما علمت الحياة خيراً لي ، وتوفني إذا علمت الوفاة خيراً لي ” فهنا توسل لله – تعالى – بصفة “العلم” و”القدرة” وهما مناسبتان للمطلوب.

ومن ذلك أن يتوسل بصفة فعلية مثل: اللهم صل على محمد وعلى آل محمد كما صليت على إبراهيم وعلى آل إبراهيم.

النوع الثالث: أن يتوسل الإنسان إلى الله- عَزَّوَجَلَّ- بالإيمان به، وبرسوله – ﷺ- فيقول:”اللهم إني آمنت بك ، وبرسولك فاغفر لي أو وفقني” ، أو يقول: “اللهم بإيماني بك وبرسولك أسألك كذا وكذا”،ومنه قوله–تعالى : (إن في خلق السموات والأرض واختلاف الليل والنهار لآيات لأولي الألباب.الذين يذكرون الله قياماً وقعوداً وعلى جنوبهم) (سورة آل عمران ، الآيتان “190-191”) إلى قوله : (ربنا إننا سمعنا منادياً ينادي للإيمان أن آمنوا بربكم فآمنا ربنا فاغفر لنا ذنوبنا وكفر عنا سيئاتنا وتوفنا مع الأبرار) (سورة آل عمران ، الآيتان “192-193”) فتوسلوا إلى الله – تعالى – بالإيمان به أن يغفر لهم الذنوب، ويكفر عنهم السيئات، ويتوفاهم مع الأبرار.

النوع الرابع : أن يتوسل إلى الله – سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ – بالعمل الصالح ؛ ومنه قصة النفر الثلاثة الذين أووا إلى غار ليبيتوا فيه، فانطبق عليهم الغار بصخرة لا يستطيعون زحزحتها ، فتوسل كل منهم إلى الله بعمل صالح فعله ؛ فأحدهم توسل إلى الله – تعالى – ببره بوالديه؛ والثاني بعفته التامة ؛ والثالث بوفائه لأجيره ، قال كل منهم “اللهم إن كنت فعلت ذلك من أجلك فافرج عنا ما نحن فيه” فانفرجت الصخرة، فهذا توسل إلى الله بالعمل الصالح.

النوع الخامس : أن يتوسل إلى الله –تعالى- بذكر حاله يعني أن الداعي يتوسل إلى الله تعالى بذكر حاله وما هو عليه من الحاجة ، ومنه قول موسى – ﷺ -: (رب إني لما أنزلت إليّ من خير فقير) (سورة القصص، الآية “24”) يتوسل إلى الله – تعالى – بذكر حاله أن ينزل إليه الخير . ويقرب من ذلك قول زكريا – عَلَيْهِ‌الصَّلَاةُوَالسَّلَام -: (رب إني وهن العظم مني واشتعل الرأس شيباً ولم أكن بدعائك ربِ شقياً) (سورة مريم ، الآية “4”) فهذه أنواع من التوسل كلها جائزة؛ لأنها أسباب صالحة لحصول المقصود بالتوسل بها.

النوع السادس: التوسل إلى الله – عَزَّوَجَلَّ- بدعاء الرجل الصالح الذي ترجى إجابته ، فإن الصحابة – رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُم – كانوا يسألون النبي – ﷺ – أن يدعو الله عَزَّوَجَلَّ لهم بدعاءٍ عام، ودعاءٍ خاص؛ ففي الصحيحين من حديث أنس بن مالك – رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُ – أن رجلاً دخل يوم الجمعة والنبي – ﷺ – يخطب فقال : يا رسول الله هلكت الأموال وانقطعت السبل فادع الله يغيثنا ، فرفع النبي – ﷺ – يديه وقال: “اللهم أغثنا” ثلاث مرات، فما نزل من منبره إلا والمطر يتحادر من لحيته ، وبقي المطر أسبوعاً كاملاً . وفي الجمعة الأخرى جاء ذلك الرجل أو غيره والنبي – ﷺ – يخطب فقال : يا رسول الله ، غرق المال ، وتهدم البناء فادع الله أن يمسكها عنا ، فرفع النبي – ﷺ – يديه وقال: “اللهم حوالينا ولا علينا” فما يشير إلى ناحية من السماء إلا انفرجت ، حتى خرج الناس يمشون في الشمس؛ وهناك عدة وقائع سأل الصحابة النبي – ﷺ – أن يدعو لهم على وجه الخصوص ومن ذلك أن النبي-ﷺ – ذكر أن في أمته سبعين ألفاً يدخلون الجنة بغير حساب ولا عذاب وهم الذين لا يسترقون ، ولا يكتوون ، ولا يتطيرون ، وعلى ربهم يتوكلون ، فقام عكاشة بن محصن وقال : يا رسول الله ادع الله أن يجعلني منهم فقال: “أنت منهم” فهذا أيضاً من التوسل الجائز وهو أن يطلب الإنسان من شخص ترجى إجابته أن يدعو الله – تعالى – له؛ إلا أن الذي ينبغي: أن يكون السائل يريد بذلك نفع نفسه ، ونفع أخيه الذي طلب منه الدعاء ، حتى لا يتمحض السؤال لنفسه خاصة ؛ لأنك إذا أردت نفع أخيك ونفع نفسك صار في هذا إحسان إليه؛ فإن الإنسان إذا دعا لأخيه في ظهر الغيب قال الملك : “آمين ولك بمثل” وهو كذلك يكون من المحسنين بهذا الدعاء والله يحب المحسنين.

القسم الثاني: – التوسل غير الصحيح وهو : – أن يتوسل الإنسان إلى الله – تعالى – بما ليس بوسيلة ، أي بما لم يثبت في الشرع أنه وسيلة؛ لأن التوسل بمثل ذلك من اللغو، والباطل المخالف للمعقول ، والمنقول ؛ ومن ذلك أن يتوسل الإنسان إلى الله – تعالى – بدعاء ميت يطلب من هذا الميت أن يدعو الله له ؛ لأن هذا ليس وسيلة شرعية صحيحة؛ بل من سفه الإنسان أن يطلب من الميت أن يدعو الله له ؛ لأن الميت إذا مات انقطع عمله ، ولا يمكن لأحد أن يدعو لأحد بعد موته ، حتى النبي – ﷺ – لا يمكن أن يدعو لأحد بعد موته؛ ولهذا لم يتوسل الصحابة – رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُم – إلى الله بطلب الدعاء من رسوله – ﷺ – بعد موته ؛ فإن الناس لما أصابهم الجدب في عهد عمر- رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُ- قال: – “اللهم إنا كنا نتوسل إليك بنبينا فتسقينا وإنا نتوسل إليك بعم نبينا فاسقنا” فقام العباس – رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُ- فدعا الله- تعالى- . ولو كان طلب الدعاء من الميت سائغاً، ووسيلة صحيحة لكان عمر ومن معه من الصحابة يطلبون ذلك من رسول الله – ﷺ -؛ لأن إجابة دعائه – ﷺ – أقرب من إجابة دعاء العباس – رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُ-؛ فالمهم أن التوسل إلى الله- تعالى – بطلب الدعاء من ميت توسل باطل لا يحل، ولا يجوز.

ومن التوسل الذي ليس بصحيح : أن يتوسل الإنسان بجاه النبي – ﷺ– وذلك أن جاه الرسول- صلىالله عليه وسلم – ليس مفيداً بالنسبة إلى الداعي؛ لأنه لا يفيد إلا الرسول – ﷺ – أما بالنسبة للداعي فليس بمفيد حتى يتوسل إلى الله به؛ وقد تقدم أن التوسل اتخاذ الوسيلة الصالحة التي تثمر . فما فائدتك أنت من كون الرسول – ﷺ- له جاه عند الله ؟! وإذا أردت تتوسل إلى الله على وجه صحيح فقل: اللهم بإيماني بك وبرسولك،أو بمحبتي لرسولك، وما أشبه ذلك؛ فإن هذا الوسيلة الصحيحة النافعة .

مطالب مرتبط:

۳۸۱ – آیا این‌گونه دعا کردن: «پروردگارا با توسل به حقی که دعا کنندگان بر تو دارند، از تو می‌خواهم…» درست است؟

۳۸۱ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم این دعا چیست: «پروردگارا با توسل به حقی که دعا کنندگان بر تو دارند، از تو می‌خواهم»؟ آیا دعا کنندگان، حقی بر الله دارند؟ جواب دادند: اول از هر چیز، واجب است که بدانیم توسل به الله، دو نوع است: جایز: نوعی است که در شرع […]

ادامه مطلب …

۳۷۷ – آیا توسل از مسائل عقیده است؟ حکم توسل به صالحین چیست؟

۳۷۷ – از شیخ رحمه الله سوال شد: آیا توسل، جزئی از مسائل عقیده است؟ حکم توسل به صالحین چیست؟ جواب دادند: توسل جزء عقیده است. زیرا کسی که متوسل می‌شود، عقیده دارد که این وسیله برای حصول خواسته‌اش، یا دفع مکروهش، تاثیر دارد. پس، توسل در حقیقت یکی از مسائل عقیده است. زیرا انسان […]

ادامه مطلب …

۳۷۶ – حکم توسل به پیامبر ﷺ چیست؟

۳۷۶ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم توسل به پیامبر علیه الصلاة و السلام چیست؟ جواب دادند: توسل به پیامبر صلی الله علیه وسلم چند نوع است: اول: متوسله به ایمانش به رسول الله صلی الله علیه وسلم شود. این نوع توسل، صحیح است. مثلا بگوید: «پروردگارا، من به تو و پیامبرت ایمان […]

ادامه مطلب …

۳۷۹ – آیا پیامبر ﷺ در حدیثی به مرد نابینا گفته است که برای شفا به او توسل کند؟

این حدیث که: کوری نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم آمده و گفت: یا رسول الله، از الله بخواه که چشمانم را بینا کند. فرمود: «یا رهایت کنم»[1]. گفت: یا رسول الله، از بین رفتن بینایی‌ام برای خیلی سخت است. فرمود: برو وضو بگیر، سپس دو رکعت نماز بخوان، و بگو: «پروردگارا، من از تو می‌خواهم و با توسل به پیامبرمان محمد صلی الله علیه وسلم، نبیّ رحمت، به سوی تو متوجه می‌شوم. ای محمد، من به وسیله‌ی تو متوجه پروردگارم می‌شود تا حاجتم روا شود». صحت این حدیث در چه حدی است؟

ادامه مطلب …

۳۷۵ – آیا توسل جایز است؟ انواع توسل چیست؟

۳۷۵ – از شیخ رحمه الله سوال شد: حکم توسل چیست؟ و چه اقسامی دارد؟ جواب دادند: توسل، اتخاذ وسیله است. وسیله «هر چیزی است که با آن به هدف دستیابی شود». از وصل می‌آید. چون، صاد و سین متناوب هستند؛ همان طور که گفته می‌شود: صراط و سراط. بصطه و بسطه. توسل در دعا […]

ادامه مطلب …

۳۷۸ – آیا توسل کردن به مقام رسول الله ﷺ جایز است؟

۳۷۸ – از شیخ رحمه الله سوال شد: آیا توسل کردن به جاه رسول الله صلی الله علیه وسلم جایز است؟ جواب دادند: توسل به جاه رسول الله صلی الله علیه وسلم بنا بر قول راجح نزد اهل علم، جایز نیست. به همین خاطر، توسل جستن به جاه رسول الله صلی الله علیه وسلم حرام […]

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه