سه‌شنبه 22 ربیع‌الثانی 1447
۲۲ مهر ۱۴۰۴
14 اکتبر 2025

۲۲۸ – فرق بین حکم کردن قاضی به غیر آنچه الله نازل کرده، و حکم کردن در مسائلی که تشریع عام به حساب می‌آیند

۲۲۸ – از شیخ رحمه الله سوال شد: آیا فرقی بین مساله‌ی معینی که قاضی در آن به غیر آنچه الله نازل کرده، حکم می‌کند، و بین مسائلی که تشریع عام به حساب می‌آیند، وجود دارد؟

جواب دادند: بله، فرق وجود دارد. زیرا تقسیم سابق، در مسائلی که تشریع عام به حساب می‌آیند، راه ندارد، و بلکه از نوع اول است. زیرا این قانونگذار که قانونی مخالف اسلام وضع کرده، به این خاطر چنین کرده معتقد است این قانون برای مردم از اسلام بهتر و سودمندتر است.

حکم به غیر آنچه الله نازل کرده، دو نوع است:

اول: این حکم را جایگزین حکم الله کند. به طوری که از حکم الله آگاهی داشته باشد. اما نظرش این باشد که حکم مخالف با حکم الهی، برای مردم بهتر و سودمندتر از حکم الله، یا مساوی با حکم الله است، و یا معتقد باشد عدول کردن از حکم الهی به حکمی که خودش وضع کرده، برایش جایز است و آن را به عنوان قانونی قرار دهد که همه باید به آن رجوع کنند. چنین شخصی، کافر بوده و از اسلام خارج است. زیرا فاعل این کار، به ربوبیت الله و رسالت محمد و به دین اسلام راضی نیست، و این فرموده‌ی الله تعالی بر او منطبق است، که می‌فرماید: {أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْمًا لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ}[۱]، یعنی: {آیا خواهان حُکم جاهلیتند؟ و برای کسانی که یقین دارند، چه حکمی بهتر از حکم الله است}؟ و این فرموده‌ی الله تعالی: {وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ}[۲]، یعنی: {کسانی که مطابق احکامی که الله نازل نموده است، حکم نکنند، کافرند}، و این فرموده‌ی الله تعالی: {ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا لِلَّذِينَ كَرِهُوا مَا نَزَّلَ اللَّهُ سَنُطِيعُكُمْ فِي بَعْضِ الْأَمْرِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِسْرَارَهُمْ (۲۶) فَكَيْفَ إِذَا تَوَفَّتْهُمُ الْمَلَائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَأَدْبَارَهُمْ (۲۷) ذَلِكَ بِأَنَّهُمُ اتَّبَعُوا مَا أَسْخَطَ اللَّهَ وَكَرِهُوا رِضْوَانَهُ فَأَحْبَطَ أَعْمَالَهُمْ}[۳]، یعنی: {زیرا آنان به کسانی که وحیِ نازل‌شده از سوی الله را نپسندیدند، گفتند: «در برخی از امور از شما پیروی خواهیم کرد». و الله، پنهان‌کاری ایشان را می‌داند. پس حال و وضع اینها در آن هنگام که فرشتگان، جانشان را در حالی می‌گیرند که بر چهره‌ها و پُشتشان می‌زنند، چگونه خواهد بود؟ این عذاب، برای آن است که آنان از چیزی پیروی کردند که الله را به خشم می‌آورد و خشنودی او را نپسندیدند؛ پس (الله) اعمالشان را تباه و نابود نمود}، و در این صورت، نماز و زکات و روزه و حج، هیچ نفعی به او نمی‌رسانند؛ زیرا کسی که به قسمتی از شریعت کفر ورزد، به همه‌ی شریعت کفر ورزیده است. الله تعالی می‌فرماید: {أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذَلِكَ مِنْكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَى أَشَدِّ الْعَذَابِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ}[۴]، یعنی: {آیا به بخشی از دستورات کتابِ (آسمانی) ایمان می‌آورید و به بخشی دیگر کفر می‏ورزید؟! بدانید برای آن دسته از شما که چنین کنند، چیزی جز خواری و رسوایی در زندگی دنیا نیست و روز رستاخیز گرفتار سخت‌ترین عذاب‌ها می‏شوند. و الله از کارهایتان بی خبر نیست}، و می‌فرماید: {إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَيُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلًا . أُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ حَقًّا وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُهِينًا}[۵]، یعنی: {همانا کسانی که به الله و فرستادگانش کفر می‌ورزند و می‌خواهند میان الله و پیامبرانش (از لحاظ ایمان آوردن) تفاوت بگذارند و می‌گویند: «به برخی ایمان می‌آوریم و برخی را انکار می‌کنیم» و می‌خواهند میان کفر و ایمان راهی برگزینند؛ چنین کسانی در حقیقت کافرند. و ما برای کافران عذاب رسوا کننده‌ای آماده کرده‌ایم}.

دوم: حکمی مخالف حکم الله را در قضیه‌ای معین جایگزین حکم الله کند. اما آن را به عنوان قانونی که داوری بردن نزد آن واجب باشد، قرار نداده است. چنین حکمی سه حالت دارد:

اول: آن را در حالی انجام دهد که به حکم الله در آن زمینه آگاه بوده، و معتقد باشد حکمی را که جایگزین حکم الهی می‌کند، برای بندگان بهتر از حکم الله و سودمندتر است، یا مساوی با آن است، یا معتقد باشد عدول کردن از حکم الله به حکم بشر، جایز است. چنین شخصی کافر بوده و کفرش او را از اسلام خارج می‌کند.

دوم: این کار را در حالی که به حکم الله آگاه است، انجام دهد، و معتقد باشد حکم الله بهتر و سودمندتر است. اما به قصد ضرر رساندن به محکوم علیه یا نفع رساندن به او، با حکم الله مخالفت می‌کند. چنین شخصی ظالم بوده و کافر نیست، و این فرموده‌ی الله تعالی در مورد او صدق می‌کند: {وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ}[۶]، یعنی: {کسانی که مطابق احکامی که الله نازل نموده است، حکم نکنند، ستمکارند}.

سوم: به حکم الله آگاه باشد، اما به خاطر هوی و هوس و یا مصلحتی که به خودش بر می‌گردد، با حکم الله مخالفت می‌کند. چنین شخصی فاسق بوده و کافر نیست، و این فرموده‌ی الله در مورد او صدق می‌کند: {وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ}[۷]، یعنی: {و کسانی که مطابق احکامی که الله نازل نموده، حکم نمی کنند، فاسق و بدکارند}.

این مساله، منظورم حکم به غیر آن چیزی است که الله نازل فرموده، از مسائل بزرگی است که حکام این عصر به آن مبتلا هستند. شخص نباید در حکم کردن بر آنها عجله به خرج دهد و حکمی به آنها دهد که مستحقش نیستند، تا زمانی که حقیقت برایش تبیین شود. زیرا این مساله بسیار خطرناک است. از الله تعالی خواهانیم که اولیای امور مسلمانان و همنشینانشان را اصلاح گرداند. همچنین بر هر کسی که الله تعالی به او علم عطا فرموده، واجب است که حق را برای این حکام بیان کند تا حجت بر آنها اقامه شده و راه درست، برایشان آشکار شود، تا هر که هلاک می‌شود، از روی دلیل آشکار و واضح هلاک شود و هر که زنده می‌ماند، از روی برهانی روشن، زنده بماند، و خود را برای بیان آن حقیر نشمارد و از هیچ کسی نترسد. زیرا عزت برای الله و پیامبرش و مومنان است. والله ولی التوفیق.


[۱] – سوره مائده، آیه «۵۰».

[۲] – سوره مائده، آیه «۴۴».

[۳] – سوره محمد، آیات «۲۶-۲۸».

[۴] – سوره بقره، آیه «۸۵».

[۵] – سوره نساء، آیات «۱۵۰و۱۵۱».

[۶] – سوره مائده، آیه «۴۵».

[۷] – سوره مائده، آیه «۴۷».

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

(228) وسئل: هل هناك فرق في المسألة المعينة التي يحكم فيها القاضي بغير ما أنزل الله وبين المسائل التي تعتبر تشريعاً عاماً؟

فأجاب بقوله : نعم هناك فرق فإن المسائل التي تعتبر تشريعاً عاماً لا يتأتى فيها التقسيم السابق وإنما هي من القسم الأول فقط ، لأن هذا المشرع تشريعاً يخالف الإسلام إنما شرعه لاعتقاده أنه أصلح من الإسلام وأنفع للعباد كما سبقت الإشارة إليه.

والحكم بغير ما أنزل الله ينقسم إلى قسمين :

أحدهما: أن يستبدل هذا الحكم بحكم الله –تعالى – بحيث يكون عالماً بحكم الله، ولكنه يرى أن الحكم المخالف له أولى وأنفع للعباد من حكم الله ، أو أنه مساو لحكم الله ، أو أن العدول عن حكم الله إليه جائز فيجعله القانون الذي يجب التحاكم إليه فمثل هذا كافر كفراً مخرجاً عن الملة لأن فاعله لم يرض بالله رباً ولا بمحمد رسولاً ولا بالإسلام ديناً وعليه ينطبق قوله – تعالى-: (أفحكم الجاهلية يبغون ومن أحسن من الله حكماً لقوم يوقنون) (سورة المائدة ، الآية “50”) وقوله – تعالى -: (ومن لم يحكم بما أنزل الله فأولئك هم الكافرون) (سورة المائدة ، الآية “44”).

وقوله –تعالى-: (ذلك بأنهم قالوا للذين كرهوا ما نزل الله سنطيعكم في بعض الأمر والله يعلم أسرارهم . فكيف إذ توفتهم الملائكة يضربون وجوههم وأدبارهم . ذلك بأنهم اتبعوا ما أسخط الله وكرهوا رضوانه فأحبط أعمالهم) (سورة محمد ، الآيات “26-28”) ولا ينفعه صلاة ، ولا زكاة ، ولا صوم ، ولا حج ؛ لأن الكافر ببعض كافر به كله قال الله ـ تعالى-: (أفتؤمنون ببعض الكتاب وتكفرون ببعض فما جزاء من يفعل ذلك منكم إلا خزي في الحياة الدنيا ويوم القيامة يردون إلى أشد العذاب وما الله بغافل عما تعملون) (سورة البقرة ، الآية “85”)

وقال سبحانه : (إن الذين يكفرون بالله ورسله ويريدون أن يفرقوا بين الله ورسله ويقولون نؤمن ببعض ونكفر ببعض ويريدون أن يتخذوا بين ذلك سبيلاً . أولئك هم الكافرون حقاً وأعتدنا للكافرين عذاباً مهيناً) . (سورة النساء ، الآيتان “150-151”)

الثاني: أن يستبدل بحكم الله – تعالى – حكماً مخالفاً له في قضية معينة دون أن يجعل ذلك قانوناً يجب التحاكم إليه فله ثلاث حالات :

الأولى: أن يفعل ذلك عالماً بحكم الله-تعالى – معتقداً أن ما خالفه أولى منه وأنفع للعباد ، أو أنه مساو له ، أو أن العدول عن حكم الله إليه جائز فهذا كافر كفراً مخرجاً عن الملة لما سبق في القسم الأول.

الثانية : أن يفعل ذلك عالماً بحكم الله معتقداً أنه أولى وأنفع لكن خالفه بقصد الإضرار بالمحكوم عليه أو نفع المحكوم له ، فهذا ظالم وليس بكافر وعليه يتنزل قول الله – تعالى- : (ومن لم يحكم بما أنزل الله فأولئك هم الظالمون) . (سورة المائدة ، الآية “45”)

الثالثة : أن يكون كذلك لكن خالفه لهوى في نفسه أو مصلحة تعود إليه فهذا فاسق وليس بكافر وعليه يتنزل قول الله تعالى -: (ومن لم يحكم بما أنزل فأولئك هم الفاسقون) . ( سورة المائدة ، الآية “47”)

وهذه المسألة أعني مسألة الحكم بغير ما أنزل الله من المسائل الكبرى التي ابتلي بها حكام هذا الزمان فعلى المرء أن لا يتسرع في الحكم عليهم بما لا يستحقونه حتى يتبين له الحق لأن المسألة خطيرة –نسأل الله-تعالى-أن يصلح للمسلمين ولاة أمورهم وبطانتهم –كما أن على المرء الذي آتاه الله العلم أن يبينه لهؤلاء الحكام لتقوم الحجة عليهم وتبين المحجة ، فيهلك من هلك عن بينة ، ويحيا من حي عن بينة ، ولا يحقرن نفسه عن بيانه ، ولا يهابن أحداً فيه فإن العزة لله ولرسوله وللمؤمنين. والله ولي التوفيق .

مطالب مرتبط:

۲۳۶ – حکم کسی که ملتزمین به اوامر الله ﷻ و پیامبر ﷺ را تمسخر می‌کند

استهزای کسانی که ملتزم به اوامر الله تعالی و رسول الله صلی الله علیه وسلم هستند، به این خاطر اینکه ملتزم هستند، حرام، و برای شخص بسیار خطرناک است....

ادامه مطلب …

۲۴۸ – حکم کسانی که مفاهیم در نزدشان تغییر کرده، و معروف نزدشان منکر، و منکر نزدشان تبدیل به معروف شده است

۲۴۸ – از شیخ رحمه الله سوال شد: نظرتان در مورد کسی که مفاهیم در نزد او تغییر کرده، و معروف نزدشان منکر، و منکر نزدشان تبدیل به معروف شده، چیست؟ جواب دادند: نظرم در مورد چنین کسانی که مفاهیم در نزدشان تغییر کرده، تا جایی که معروف را منکر، و منکر را معروف می‌بینند، […]

ادامه مطلب …

۲۱۹ – آیا جایز است به شخصی که عمل کفر آمیزی انجام داد بگوییم کافر است؟

۲۱۹ – از شیخ رحمه الله سوال شد: آیا جایز است وقتی شخص معینی عمل کفر آمیزی انجام داد، به او کافر گفته شود؟ جواب دادند: وقتی شروط تکفیر در حق او به جای آمده باشد، اطلاق لفظ کفر بر او به عینه جایز است، و اگر چنین نباشد، وصف ارتداد بر هیچ کس قابل […]

ادامه مطلب …

۲۱۷ – آیا انکار خالق، کفر به حساب می‌آید؟

۲۱۷ – از شیخ رحمه الله سوال شد: آیا انکار خالق، کفر به حساب می‌آید؟ جواب دادند: این سوال مانند این است که بپرسد: آیا خورشید، خورشید است؟ آیا شب، شب است؟ آیا روز، روز است؟ چه کسی این اشکال برایش پیش می‌آید که آیا کسی که منکر خالق است، کافر است یا نه؟ گر […]

ادامه مطلب …

۲۲۱ – حکم کسی که نمی‌داند دعا کردن به سوی غیر از الله، شرک است؟

۲۲۱ – از شیخ رحمه الله در مورد کسی سوال شد که نمی‌داند متوجه کردن چیزی از دعا به کسی غیر از الله، شرک است؟ جواب دادند: جهل نسبت به حکم کاری که انسان با انجام آن کافر می‌شود، مانند جهل نسبت به حکم کاری است که انسان با انجام آن، فاسق می‌شود. همان طور […]

ادامه مطلب …

۲۲۲ – آیا انسان در مسائلی که متعلق به توحید است، معذور به جهل شناخته می‌شود یا خیر؟

۲۲۲ – از شیخ رحمه الله سوال شد: آیا انسان در مسائلی که متعلق به توحید است، معذور به جهل شناخته می‌شود یا خیر؟ جواب دادند: عذر به جهل در هر موردی که بنده به عنوان دین، با آن الله را عبادت می‌کند، ثابت است. زیرا الله سبحانه و تعالی می‌فرماید: {إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا […]

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه