۲۲۸ – از شیخ رحمه الله سوال شد: آیا فرقی بین مسالهی معینی که قاضی در آن به غیر آنچه الله نازل کرده، حکم میکند، و بین مسائلی که تشریع عام به حساب میآیند، وجود دارد؟
جواب دادند: بله، فرق وجود دارد. زیرا تقسیم سابق، در مسائلی که تشریع عام به حساب میآیند، راه ندارد، و بلکه از نوع اول است. زیرا این قانونگذار که قانونی مخالف اسلام وضع کرده، به این خاطر چنین کرده معتقد است این قانون برای مردم از اسلام بهتر و سودمندتر است.
حکم به غیر آنچه الله نازل کرده، دو نوع است:
اول: این حکم را جایگزین حکم الله کند. به طوری که از حکم الله آگاهی داشته باشد. اما نظرش این باشد که حکم مخالف با حکم الهی، برای مردم بهتر و سودمندتر از حکم الله، یا مساوی با حکم الله است، و یا معتقد باشد عدول کردن از حکم الهی به حکمی که خودش وضع کرده، برایش جایز است و آن را به عنوان قانونی قرار دهد که همه باید به آن رجوع کنند. چنین شخصی، کافر بوده و از اسلام خارج است. زیرا فاعل این کار، به ربوبیت الله و رسالت محمد و به دین اسلام راضی نیست، و این فرمودهی الله تعالی بر او منطبق است، که میفرماید: {أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْمًا لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ}[۱]، یعنی: {آیا خواهان حُکم جاهلیتند؟ و برای کسانی که یقین دارند، چه حکمی بهتر از حکم الله است}؟ و این فرمودهی الله تعالی: {وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ}[۲]، یعنی: {کسانی که مطابق احکامی که الله نازل نموده است، حکم نکنند، کافرند}، و این فرمودهی الله تعالی: {ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا لِلَّذِينَ كَرِهُوا مَا نَزَّلَ اللَّهُ سَنُطِيعُكُمْ فِي بَعْضِ الْأَمْرِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِسْرَارَهُمْ (۲۶) فَكَيْفَ إِذَا تَوَفَّتْهُمُ الْمَلَائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَأَدْبَارَهُمْ (۲۷) ذَلِكَ بِأَنَّهُمُ اتَّبَعُوا مَا أَسْخَطَ اللَّهَ وَكَرِهُوا رِضْوَانَهُ فَأَحْبَطَ أَعْمَالَهُمْ}[۳]، یعنی: {زیرا آنان به کسانی که وحیِ نازلشده از سوی الله را نپسندیدند، گفتند: «در برخی از امور از شما پیروی خواهیم کرد». و الله، پنهانکاری ایشان را میداند. پس حال و وضع اینها در آن هنگام که فرشتگان، جانشان را در حالی میگیرند که بر چهرهها و پُشتشان میزنند، چگونه خواهد بود؟ این عذاب، برای آن است که آنان از چیزی پیروی کردند که الله را به خشم میآورد و خشنودی او را نپسندیدند؛ پس (الله) اعمالشان را تباه و نابود نمود}، و در این صورت، نماز و زکات و روزه و حج، هیچ نفعی به او نمیرسانند؛ زیرا کسی که به قسمتی از شریعت کفر ورزد، به همهی شریعت کفر ورزیده است. الله تعالی میفرماید: {أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذَلِكَ مِنْكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَى أَشَدِّ الْعَذَابِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ}[۴]، یعنی: {آیا به بخشی از دستورات کتابِ (آسمانی) ایمان میآورید و به بخشی دیگر کفر میورزید؟! بدانید برای آن دسته از شما که چنین کنند، چیزی جز خواری و رسوایی در زندگی دنیا نیست و روز رستاخیز گرفتار سختترین عذابها میشوند. و الله از کارهایتان بی خبر نیست}، و میفرماید: {إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَيُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلًا . أُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ حَقًّا وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُهِينًا}[۵]، یعنی: {همانا کسانی که به الله و فرستادگانش کفر میورزند و میخواهند میان الله و پیامبرانش (از لحاظ ایمان آوردن) تفاوت بگذارند و میگویند: «به برخی ایمان میآوریم و برخی را انکار میکنیم» و میخواهند میان کفر و ایمان راهی برگزینند؛ چنین کسانی در حقیقت کافرند. و ما برای کافران عذاب رسوا کنندهای آماده کردهایم}.
دوم: حکمی مخالف حکم الله را در قضیهای معین جایگزین حکم الله کند. اما آن را به عنوان قانونی که داوری بردن نزد آن واجب باشد، قرار نداده است. چنین حکمی سه حالت دارد:
اول: آن را در حالی انجام دهد که به حکم الله در آن زمینه آگاه بوده، و معتقد باشد حکمی را که جایگزین حکم الهی میکند، برای بندگان بهتر از حکم الله و سودمندتر است، یا مساوی با آن است، یا معتقد باشد عدول کردن از حکم الله به حکم بشر، جایز است. چنین شخصی کافر بوده و کفرش او را از اسلام خارج میکند.
دوم: این کار را در حالی که به حکم الله آگاه است، انجام دهد، و معتقد باشد حکم الله بهتر و سودمندتر است. اما به قصد ضرر رساندن به محکوم علیه یا نفع رساندن به او، با حکم الله مخالفت میکند. چنین شخصی ظالم بوده و کافر نیست، و این فرمودهی الله تعالی در مورد او صدق میکند: {وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ}[۶]، یعنی: {کسانی که مطابق احکامی که الله نازل نموده است، حکم نکنند، ستمکارند}.
سوم: به حکم الله آگاه باشد، اما به خاطر هوی و هوس و یا مصلحتی که به خودش بر میگردد، با حکم الله مخالفت میکند. چنین شخصی فاسق بوده و کافر نیست، و این فرمودهی الله در مورد او صدق میکند: {وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ}[۷]، یعنی: {و کسانی که مطابق احکامی که الله نازل نموده، حکم نمی کنند، فاسق و بدکارند}.
این مساله، منظورم حکم به غیر آن چیزی است که الله نازل فرموده، از مسائل بزرگی است که حکام این عصر به آن مبتلا هستند. شخص نباید در حکم کردن بر آنها عجله به خرج دهد و حکمی به آنها دهد که مستحقش نیستند، تا زمانی که حقیقت برایش تبیین شود. زیرا این مساله بسیار خطرناک است. از الله تعالی خواهانیم که اولیای امور مسلمانان و همنشینانشان را اصلاح گرداند. همچنین بر هر کسی که الله تعالی به او علم عطا فرموده، واجب است که حق را برای این حکام بیان کند تا حجت بر آنها اقامه شده و راه درست، برایشان آشکار شود، تا هر که هلاک میشود، از روی دلیل آشکار و واضح هلاک شود و هر که زنده میماند، از روی برهانی روشن، زنده بماند، و خود را برای بیان آن حقیر نشمارد و از هیچ کسی نترسد. زیرا عزت برای الله و پیامبرش و مومنان است. والله ولی التوفیق.
[۱] – سوره مائده، آیه «۵۰».
[۲] – سوره مائده، آیه «۴۴».
[۳] – سوره محمد، آیات «۲۶-۲۸».
[۴] – سوره بقره، آیه «۸۵».
[۵] – سوره نساء، آیات «۱۵۰و۱۵۱».
[۶] – سوره مائده، آیه «۴۵».
[۷] – سوره مائده، آیه «۴۷».