دوشنبه 22 جمادی‌الثانی 1446
۳ دی ۱۴۰۳
23 دسامبر 2024

(۵۰۹) توضیح درباره‌ی روایتی در مورد توسل به دعای پیامبرﷺ

(۵۰۹) سوال: عثمان بن حنیف از رسول الله ﷺ روایت کرده است که شخص نابینایی به نزد رسول الله ﷺ آمد و گفت: (از الله بخواه تا مرا شفا و عافیت ببخشد). ایشان ﷺ فرمود: «إِنْ شِئْتَ دَعَوْتُ لَكَ، وَإِنْ شِئْتَ أَخَّرْتُ ذَاكَ، فَهُوَ خَيْرٌ»: (اگر بخواهی برایت دعا می‌کنم واگر بخواهی آن را به تأخیر می‌اندازم که این برایت بهتر است) مرد گفت: (برایم دعا کن) لذا به او دستور داد به بهترین شیوه وضو بگیرد، دو رکعت نماز بخواند و چنین دعا کند: «اللهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ، وَأَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ نَبِيِّ الرَّحْمَةِ، يَا مُحَمَّدُ، إِنِّي تَوَجَّهْتُ بِكَ إِلَى رَبِّي فِي حَاجَتِي هَذِهِ، فَتَقْضِي لِي، اللهُمَّ شَفِّعْهُ فِيَّ»۱ : (ای الله! همانا من از تو می‌خواهم و با پیامبرت محمد که پیامبر رحمت است به تو متوسل می‌شوم. ‌ای محمد! من برای برآورده شدن این نیازم با توسل به تو به پروردگارم روی آورده‌ام تا آن ‌را برآورده نمایی. ‌ای الله! شفاعت پیامبرت را در حق من بپذیر) آیا این روایت، صحیح است؟

جواب:

علماء درباره‌ی صحت این حدیث، اختلاف ‌نظر دارند لذا برخی آن ‌را انکار کرده و گفته‌اند: از پیامبر ﷺ ثابت نیست. برخی دیگر نیز می‌گویند: صحیح و ثابت است. بر فرض صحت و ثبوت این حدیث، باز هم از باب توسل به ذات پیامبر ﷺ نیست، بلکه چنان که واضح و آشکار است، توسل به دعای پیامبر ﷺ است.

پیامبر ﷺ به او سفارش نمود که وضو بگیرد و دو رکعت نماز بخواند تا آمادگی و مقدمه‌ای برای پذیرش درخواست شفاعت پیامبر ﷺ برای او از سوی الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ باشد زیرا هر اندازه ایمان در فرد محقق شود، به رسیدن به شفاعت رسول الله ﷺ نیز نزدیک‌تر می‌شود؛ به همین دلیل در حديث می‌گوید: «اللّهُمَّ إنِّي أسألُكَ وَأتَوَجَّهُ إلَيكَ بِنَبِيِّنَا مُحَمَّدٍ ﷺ نَبِيِّ الرَّحمَةِ يَا مُحَمَّدُ إنّي أتَوَجَّهُ بِكَ إلَى رَبِّي» وی با عبارت «يَا مُحَمَّدُ إنّي أتَوَجَّهُ بِكَ إلَى رَبِّي» پیامبر ﷺ را مخاطب قرار می‌دهد که این بدین معنا است که رسول الله ﷺ حاضر بوده و آن شخص از پیامبر ﷺ می‌خواهد که نزد الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ برایش شفاعت کند. آن‌گاه از الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ می‌خواهد که این شفاعت را بپذیرد: «اللّهُمَّ شَفِّعهُ فّيَّ» که البته این حدیث، نمی‌تواند دليلی بر توسل به ذات رسول الله ﷺ باشد.

شایان ذکر است که توسل به الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ با دعا، دو نوع است: جایز و ممنوع؛ توسل جایز، وجوه متعددی دارد:

اول: توسل به الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ با نام‌های او؛ گاهی با اسم خاصی صورت می‌گیرد و گاهی با تمام اسم‌های الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ به طور کلی؛ چنان که در حدیث مشهوری از عبد الله بن مسعود رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُ آمده است: «أسأَلُكَ بكلِّ اسمٍ هو لك، سمَّيتَ به نفْسَكَ، أو علَّمتَه أحدًا مِن خلْقِكَ، أو أنزَلتَه في كتابِكَ، أو استَأثَرتَ به في عِلمِ الغَيبِ عندَك»: (به هر نامی كه از آنِ تو است که خود را به آن خوانده‌ای یا به کسی از آفریدگانت آموخته‌ای یا در كتابت فرستاده‌ای یا علم آن را نزد خود نگاه داشته‌ای) این از جمله توسل به عموم نام‌های الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ است. اگر شخصی در دعایش بگوید: (اللّهُمَّ إنِّي أسألُكَ أن تَغفِرَ لِي فَإنَّكَ أنتَ الغَفُورُ الرَّحِيمُ): (ای الله! از تو می‌خواهم که مرا ببخشی که تو همان بخشنده‌ی مهربان هستی) این توسل با اسم خاص و ویژه‌ای است که با آن چه از الله می‌خوهی مناسبت و هم‌خوانی دارد که زیر این فرموده‌ی الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ وارد می‌شود: {وَلِلَّهِ الأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا} [الاعراف: ۱۸۰]: (الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ نام‌های بسیار نیکو دارد؛ او را با آن‌ها فرا بخوانید).

دوم: توسل به الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ با صفات وی؛ گاهی با یک صفت معیّن و گاهی با تمام صفات به طور عموم صورت می‌پذیرد، چنان که می‎‌گویی: مانند: “اللّهُمَّ إنِّي أسألُكُ بِصِفَاتِكَ العُليَا أن تَغفِرَ لِي“: (ای الله! با توسل به صفات والایت از تو می‌خواهم مرا بیامرزی) گاهی نیز با برخی صفات معيّن صورت می‌پذیرد؛ مانند: «اللَّهمَّ بعِلمِكَ الغيبَ وقدرتِكَ على الخلقِ أحيني ما عَلِمتَ الحَيَاةَ خَيراً لِي وتَوَفَّني إذا عَلِمتَ الوَفَاةَ خَيرٌ لي»: (ای الله! با دانشت به غیب و قدرتت بر آفریدگان، مرا تا زمانی که ‌می‌دانی برایم بهتر است، زنده بدار و زمانی که می‌دانی مرگ برایم بهتر است، بمیران)  بدین ترتیب با علم و قدرت الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ که دو صفت خاص هستند، به او متوسل شدی.

سوم: توسل به الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ با ايمان به او و پیامبرش؛ مانند: {رَبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِياً يُنَادِي لِلإِيمَانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرْ عَنَّا سَيِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الأَبْرَارِ} [آل عمران: ۱۹۳]: (پروردگارا! ما شنیدیم که منادی به ایمان، ندا می‌دهد که به پروردگارتان ایمان آورید؛ پس ایمان آوردیم؛ پس گناهان ما را ببخش و اشتباهاتمان را بپوشان و ما را با نیکوکاران بمیران).

چهارم: توسل به الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ با عمل نیک و صالح؛ مانند: ماجرای سه نفر که درب غار بر آنان بسته شد و نتوانستند سنگی که درب را به رویشان بسته بود از جایش تکان دهند. نفر اول به کمال نیکوکاری خود به پدر و مادر، نفر دوم به کمال عفت و پاک‌دامنی خویش و نفر سوم به کمال وفای به قرارداد متوسل شدند که این قصه‌، معروف و مشهور است.

پنجم: توسل به الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ ذکر حال و فقر خویش به درگاه پروردگار؛ مانند: “اللّهُمَّ إنِّي فَقِيرٌ إلَيكَ ذَليلٌ بَينَ يَدَيكَ“: (ای الله! من فقیر و محتاج به درگاه تو هستم و در پیشگاه ذلیل و فروتن هستم) و… از جمله سخن موسى عَلَيْهِ‌السَّلَام: {رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ} [قصص: ۲۴]: (پروردگارا! به آن‌ چه از خیر که بر من نازل ‌کنی، فقیر و نیازمند هستم).

ششم: توسل به الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ با دعای کسی ‌که امید اجابت دعایش می‌رود؛ مانند توسل صحابه رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُم  به دعای پیامبر ﷺ چنان که در حديث انس رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُ آمده است: روز جمعه در حالی که رسول الله ﷺ خطبه می‌خواند، مردی وارد مسجد شد و به رسول الله ﷺ گفت: (ای رسول الله! اموال از بين رفت و راه‌ها قطع شد، از الله بخواه تا بر ما باران نازل کند). انس بن مالک رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُ می‌گوید: رسول الله ﷺ دستانش را به سوی آسمان بالا برد و فرمود: «اللَّهُمَّ أَغِثْنَا، اللَّهُمَّ أَغِثْنَا، اللَّهُمَّ أَغِثْنَا»: (ای الله، بر ما باران نازل فرما، ‌ای الله! بر ما باران نازل فرما، ‌ای الله! بر ما باران نازل فرما) انس رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُ می‌گوید: به الله  که هيچ ابر يا تکه ابر کوچکی در آسمان نمی‌ديديم و بين ما و کوه سَلع، هيچ خانه و منزلی وجود نداشت. ناگهان از پشت کوه سَلع، تکه ابری مانند سپر جنگی ظاهر شد و وقتی به وسط آسمان رسيد، گسترده شد و شروع به ريزش باران کرد. به الله سوگند که شش روز، خورشيد را نديديم. وضعیت بر همین منوال بود که در جمعه‌ی آينده در حالی که رسول الله ﷺ خطبه می‌خواند مردی وارد مسجد شد و به رسول الله ﷺ گفت: (ای رسول الله! اموال از بين رفت و راه‌ها ويران شد؛ از الله بخواه تا ريزش باران را قطع کند). انس رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُ می‌گويد: رسول الله ﷺ دستانش را به سوی آسمان بالا برد و فرمود: «اللَّهُمَّ حَوَالَيْنَا وَلا عَلَيْنَا، اللَّهُمَّ على الآكَامِ وَالظِّرَابِ وَبُطُونِ الأَوْدِيَةِ وَمَنَابِتِ الشَّجَر»: (ای الله! اين باران را بر اطراف ما نازل فرما، نه بر ما؛ ‌ای الله! آن‌را بر کوه‌ها، تپه‌ها، در دل دره‌ها و محل رويش درختان نازل فرما) این از جمله توسل به دعای کسی است که امید اجابت دعایش می‌رود.

همچنین در روایتی صحیح از عمر رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُ آمده که هنگام دعای باران گفت: “اللَّهُمَّ إنَّا كُنَّا نَتَوَسَّلُ إلَيْكَ بنَبِيِّنَا فَتَسْقِينَا، وإنَّا نَتَوَسَّلُ إلَيْكَ بعَمِّ نَبِيِّنَا فَاسْقِنَا“: (ای الله: قبلا با پیامبرمان به تو متوسل می‌شدیم و بر ما باران می‌باراندی، اکنون با عموی پیامبرمان ﷺ به تو متوسل می‌شویم پس بر ما باران ببار) سپس عباس رَضِيَ‌اللهُ‌عَنْهُ برخاست و دعا کرد و باران بارید.

این‌ها انواع توسل جایز است.

 توسل ممنوع، توسل جستن به چیزی است که وسیله و سببی برای رسیدن به هدف و مقصود نباشد؛ مانند توسل به ذات پیامبر ﷺ یا به جاه و منزلت ایشان. چون توسل به ذات یا به جاه پیامبر ﷺ سبب رسیدن به هدف نیست زیرا اگر سبب و عاملی برای رسیدن به هدفتان نداشته باشید، جاه و منزلت رسول الله ﷺ در نزد الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ سودی به برای شما ندارد زیرا فقط خود ایشان است که از جاه و مقام خویش سود می‌برد. بدین خاطر است که ابو لهب از مقام پیامبر ﷺ و ذات وی، هیچ بهره‌ای نبرد چون وسیله و سببی ندارد که او را از عذاب الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ در امان بدارد. همچنین توسل بت‌پرستان به بت‌هایشان که ‌گفتند: {مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى الله زُلْفَى} [الزمر: ۳]: (آنان را فقط برای این ما را به الله بسیار نزدیک کنند، عبادت و پرستش می‌کنیم) این توسل، هیچ سودی برای آنان ندارد زیرا مشرك هستند.

برادران مسلمانم را توصیه و نصیحت می‌کنم که در توسل جستن به الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ بر پیروی از نصوص و ادله‌ی شرعی حرص بورزند و چه زیبا است فرمان‌برداری از این فرمایش الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ که فرمود: {وَلِلَّهِ الأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا} [الاعراف: ۱۸۰]: (الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ نام‌های بسیار نیکو دارد؛ او را با آن‌ها فرا بخوانید) بهترین توسل همان است که شخص با اسماء و صفات الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ به او متوسل شود.

***


  1. مسند احمد: (۲۸/ ٤٧٨، شماره ١٧٢٤٠) / سنن ترمذی: أبواب الدعوات، باب في دعاء الضيف، شماره (۳۵۷۸) / سنن ابن ماجه: كتاب إقامة الصلاة والسنة فيها، باب ما جاء في صلاة الحاجة، شماره (١٣٨٥). ↩︎

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

تقول السائلة من الأردن: ورد عن النبي صلى الله عليه وسلم والراوي عثمان بن حنيف، أَنَّ رَجُلًا ضَرِيرَ الْبَصَرِ أَتَى النَّبِيَّ صلى الله عليه وسلم فَقَالَ: ادْعُ اللَّهَ أَنْ يُعَافِيَنِي. قَالَ: «إِنْ شِئْتَ دَعَوْتُ لَكَ، وَإِنْ شِئْتَ أَخَّرْتُ ذَاكَ، فَهُوَ خَيْرٌ». فَقَالَ: ادْعُهُ. فَأَمَرَهُ أَنْ يَتَوَضَّأَ ، فَيُحْسِنَ وُضُوءَهُ، وَيُصَلِّي رَكْعَتَيْنِ، وَيَدْعُوَ بِهَذَا الدُّعَاءِ: اللهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ، وَأَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ نَبِيِّ الرَّحْمَةِ، يَا مُحَمَّدُ، إِنِّي تَوَجَّهْتُ بِكَ إِلَى رَبِّ فِي حَاجَتِي هَذِهِ، فَتَقْضِي لِي، اللهُمَّ شَفْعَهُ فِيَّ». فما صحة هذا؟

فأجاب رحمه الله تعالى: هذا الحديث اختلف العلماء في صحته؛ فمنهم من أنكره، وقال: إنه لا يصح عن النبي صلى الله عليه وسلم. ومنهم من قال: إنه صحيح. وعلى تقدير صحته فإنه ليس من باب التوسل بذات النبي صلى الله عليه وسلم، ولكنه من باب التوسل بدعائه؛ بدعاء النبي صلى الله عليه وسلم كما هو ظاهر، ولكن أمره النبي صلى الله عليه وسلم أن يصلي ركعتين تمهيدا وتوطئة لاستجابة الله – سبحانه وتعالى- لشفاعة النبي صلى الله عليه وسلم  فيه، لأنه كلما تحقق الإيمان الشخص كان أقرب إلى نيل شفاعة الرسول صلى الله عليه وسلم.

ولهذا في هذا الحديث يقول: اللهم إني أسألك وأتوجه إليك بنبينا محمد صلى الله عليه وسلم نبي الرحمة، يا محمد إني أتوجه بك إلى ربي فإن قوله: يا محمد، إني أتوجه بك إلى ربي. يخاطب النبي صلى الله عليه وسلم، وهذا يدل على أن رسول الله صلى الله عليه وسلم كان حاضرا، وأن هذا طلب من النبي أن يشفع فيه إلى الله -عز وجل-، ثم سأل الله عز وجل أن يقبل هذه الشفاعة، وقال: اللهم شفعه في. وهذا لا يكون دليلا على التوسل بذات الرسول صلى الله عليه وسلم.

وإني بهذه المناسبة أقول: إن التوسل إلى الله -سبحانه وتعالى- بالدعاء على نوعين: نوع جائز ونوع ممنوع فالتوسل الجائز على عدة وجوه:

الوجه الأول: أن نتوجه إلى الله تعالى بأسمائه: قد يكون باسم خاص، وقد يكون بالأسماء عموما، ففي حديث ابن مسعود رضي الله عنه الحديث المشهور: «أَسْأَلُكَ بِكُلِّ اسْمٍ هُوَ لَكَ سَمَّيْتَ بِهِ نَفْسَكَ، أَوْ عَلَّمْتَهُ أَحَدًا مِنْ خَلْقِكَ، أَوْ أَنْزَلْتَهُ فِي كِتَابِكَ، أَوِ اسْتَأْثَرْتَ بِهِ فِي عِلْمِ الْغَيْبِ عِنْدَكَ». هذا من التوسل بالأسماء على سبيل العموم. وقول السائل: اللهم إني أسألك أن تغفر لي، فإنك أنت الغفور الرحيم. هذا من التوسل بالاسم الخاص المناسب لما تدعو الله به، وهو داخل في قوله تعالى: ﴿ وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا [الأعراف: ١٨٠].

الوجه الثاني: أن نتوجه إلى الله تعالى بصفاته : قد يكون بصفات معينة، وقد يكون بالصفات ،عموما فتقول: اللهم إني أسألك بصفاتك العليا أن تغفر لي. وقد يكون بصفة خاصة، مثل قولك: «اللَّهُمَّ بِعِلْمِكَ الْغَيْبَ، وَقُدْرَتِكَ عَلَى الْخَلْقِ، أَحْيِنِي مَا عَلِمْتَ الْحَيَاةَ خَيْرًا لِي، وَتَوَفَّنِي إِذَا عَلِمْتَ الْوَفَاةَ خَيْرًا لي». فتوسلت إلى الله بعلمه وقدرته، وهما صفتان خاصتان.

الوجه الثالث: أن نتوجه إلى الله تعالى بالإيمان به وبرسوله والتوسل إلى الله تعالى بالإيمان به وبرسوله مثل قوله تعالى: ﴿ رَبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِيًا يُنَادِي لِلْإِيمَنِ أَنْعَامِنُوا بِرَبِّكُمْ فَتَامَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرْ عَنَّا سَيِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الْأَبْرَارِ ﴾ [آل عمران: ١٩٣].

الوجه الرابع: أن نتوجه إلى الله تعالى بالعمل الصالح: ومثاله: توسل الثلاثة الذين انطبق عليهم الغار ، فلم يستطيعوا أن يزحزحوا الصخرة التي سدت عليهم الباب فتوسل أحدهم إلى الله تعالى بكمال بره، والثاني بكمال عفته، والثالث بكمال وفائه بالعقد. والقصة مشهورة.

الوجه الخامس: أن نتوجه إلى الله تعالى بذكر حاله وفقره إلى ربه ومثاله أن تقول: اللهم إني فقير إليك، ذليل بين يديك وما أشبه ذلك، ومنه قول موسى: ﴿ رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرِ فَقِيرُ ﴾ [القصص: ٢٤].

الوجه السادس: أن نتوجه إلى الله -عز وجل- بدعاء من تُرجَى إجابته: ومثاله: توسل الصحابة رضي الله عنهم بدعاء النبي صلى الله عليه وسلم، كما في حديث أنس: أن رجلا دخل يوم جمعة، والنبي صلى الله عليه وسلم يخطب، فقال: يَا رَسُولَ اللَّهِ، هَلَكَتِ الْأَمْوَالُ وَانْقَطَعْتِ السُّبُلُ، فَادْعُ اللَّهَ يُغِيتُنَا. فَرَفَعَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم يَدَيْهِ، ثُمَّ قَالَ: «اللَّهُمَّ أَغِثْنَا اللَّهُمَّ أَغِتُنَا اللَّهُمَّ أَعْتُنَا». قَالَ أَنَسٌ وَلَا وَاللَّهِ، مَا نَرَى فِي السَّمَاءِ مِنْ سَحَابٍ، وَلَا قَزَعَةٌ، وَمَا بَيْنَنَا وَبَيْنَ سَلْعِ مِنْ بَيْتٍ وَلَا دَارٍ، قَالَ: فَطَلَعَتْ مِنْ وَرَائِهِ سَحَابَةٌ مِثْلُ التَّرْسِ، فَلَمَّا تَوَسَطَتِ السَّمَاءَ انْتَشَرَتْ، ثُمَّ أَمْطَرَتْ، فَلَا وَاللَّهِ، مَا رَأَيْنَا الشَّمْسَ سِتَّا، ثُمَّ دَخَلَ رَجُلٌ مِنْ ذَلِكَ البَابِ فِي الْجُمُعَةِ، وَرَسُولُ اللَّهِ قَائِمٌ يَخْطُبُ، فَاسْتَقْبَلَهُ قَائِمًا، فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، هَلَكَتِ الأَمْوَالُ، وَانْقَطَعَتِ السُّبُلُ، فَادْعُ اللَّهَ يُمْسِكْهَا عَنَّا. قَالَ: فَرَفَعَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم يَدَيْهِ، ثُمَّ قَالَ: «اللَّهُمَّ حَوَالَيْنَا وَلَا عَلَيْنَا اللَّهُمَّ عَلَى الْآكَامِ وَالظُّرَابِ، وَبُطُونِ الْأَوْدِيَةِ، وَمَنَابِتِ الشَّجَرِ». فهذا من التوسل بدعاء من ترجى إجابته.

وفي الصحيح أيضًا، من حديث عمر رضي االله عنه، أنه استسقى فقال: «اللَّهُمَّ إِنَّا كُنَّا نَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّنَا فَتَسْقِينَا، وَإِنَّا نَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِعَمْ نَبِيِّنَا فَاسْقِنَا». فَيَقُومُ العَبَّاسُ فَيَدْعُو فَيُسْقَوْن». هذه أصناف التوسل الجائز.

أما التوسل الممنوع: فأن نتوسل بشيء ليس وسيلة، وليس سببا في حصول المقصود، مثل : أن يتوسل بذات النبي ، أو بجاه النبي، فإن التوسل بذاته أو بجاهه ليس سببًا في حصول المقصود؛ لأنك إذا لم يكن لديك سبب يُوصل إلى حصول المقصود لم ينفعك جاه رسول الله صلى الله عليه وسلم عند ربه؛ لأن جاهه إنما ينفعه هو -صلوات الله وسلامه عليه- .

ولهذا لم ينتفع أبو لهب بجاه النبي صلى الله عليه وسلم ولا بذاته؛ لأنه ليس لديه وسيلة تمنعه من عذاب الله، وكذلك توسل أصحاب الأوثان بأوثانهم الذين قالوا: ﴿ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِبُونَا إِلَى اللهِ زُلْفَى ﴾ [الزمر:3] ، فإن هذا التوسل لا ينفعهم

بشيء؛ لأنهم مشركون.

وإنني أنصح إخواني المسلمين أن يحرصوا على اتباع الآثار فيما يتوسلون به إلى الله، وما أحسنَ الامتثال لقوله تعالى: ﴿ وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا ﴾ [الأعراف: ١٨٠]. وهذا خير ما يتوسل به المرءُ؛ أن يتوسل إلى الله تعالى بأسمائه الدالة على صفاته العظيمة وعلى ذاته، فهذا خير متوسل به.

مطالب مرتبط:

(۴۹۷) حكم توسل به پیامبر ﷺ در دعا

در مورد توسل به پیامبر ﷺ؛ اگر منظور فرد توسل با ایمان و محبتش به رسول الله ﷺ باشد، ایرادی ندارد اما اگر منظورش توسل به ذات و شخصیت ایشان است، جایز نیست؛ زیرا توسل به ذات وی، سودی برای فرد ندارد.

ادامه مطلب …

(۴۹۲) انواع توسل جایز

انواع توسل جایز و شرعی، زیاد است؛ از آن‌جمله: توسل به الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ با نام‌های نیکویش که به طور عموم.

ادامه مطلب …

(۴۹۵) حکم توسل به الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ با پیامبران و فرستادگان و افراد صالح

توسل به الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ یعنی چیزی را یاد کند که او را به هدفش برساند؛ یاد کردن چیزی برای توسل به الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ که تأثیری ندارد، بدعت است. بنابراین می‌گوییم: اگر منظور از توسل به پیامبران، پیروی از آن‌ها، محبتشان و ایمان به آنان باشد، ایرادی ندارد و مشروع است اما شایسته نیست که فرد متوسل بگوید: "با پیامبرت (یا پیامبرانت) به تو متوسل می‌شوم.

ادامه مطلب …

(۴۹۴) چگونه با نام‌های بسیار نیک الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ دعا کنم؟

چنین است که آن نام‌ها را پیش از دعا یا در پایان آن بگویی و با آن به الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ متوسل شوی. همان طور که توسل به الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ با نام‌هایش در دعا جایز است، توسل به صفات الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ در دعا نیز جایز است.

ادامه مطلب …

(۵۰۲) حکم توسل به جاه رسول الله ﷺ در دعا

باید دانست که دعا از عبادت الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ است لذا حق نداریم وسیله‌ای را که شریعت تعیین نکرده است، در آن نوآوری کنیم؛ توسل به الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ در دعا با چند چیز صورت می‌گیرد...

ادامه مطلب …

(۴۹۹) حکم بیان سيادت رسول الله ﷺ (لفظ سیدنا) در صلوات بر ایشان

افزودن واژه‌ی "سَيِّدِنا" در صلوات بر رسول الله ﷺ: اگر منظور، الفاظی است که در نص شرعی وارد شده است، این لفظ از جمله الفاظی نیست که در نصّ شرعی وارده شده است، لذا شایسته نیست گفته شود.

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه