(۲۹۴) سوال: حکم شرع در مورد کسی که در حالت خشم به دین اسلام، توهین کند چیست؟ آیا باید کفاره بدهد؟ شرط توبه از این کار چیست؟ من از اهل علم شنیدهام که چنین شخصی، از اسلام خارج شده و همسرش نیز بر او حرام میشود.
جواب:
حکم کسی که دین اسلام را دشنام دهد این است که کافر میشود زیرا دشنام دادن و تمسخر دین، خروج و ارتداد از دین اسلام و کفر ورزیدن به الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ و دین او است؛ الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ دربارهی قومی حکایت میکندین اسلام را تمسخر کردند: {وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ لَيَقُولُنَّ إِنَّمَا كُنَّا نَخُوضُ وَنَلْعَبُ قُلْ أَبِاللَّهِ وَآيَاتِهِ وَرَسُولِهِ كُنْتُمْ تَسْتَهْزِئُونَ * لا تَعْتَذِرُوا قَدْ كَفَرْتُمْ بَعْدَ إِيمَانِكُمْ} [التوبه: ۶۵-۶۶]: (اگر از آنها بپرسی پاسخ میدهند که ما به مزاح و شوخی سخن میگفتیم. بگو: آیا الله، آیات او و پیامبرش را تمسخر میکردید؟! بهانه نیاورید که بعد از ایمانتان، کافر شدید).
بنابراین مسخره کردن دين الله، دشنام گفتن و توهین کردن به دين الله یا ناسزا گفتن یا مسخره کردن الله و پیامبرش، کفر و موجب خروج از اسلام است؛ اما باز هم مجالی برای توبه و بازگشت به سوی الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ وجود دارد زیرا الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ میفرماید: {قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ} [الزمر: ۵۳]: (بگوای بندگانم! آنان که در ارتکاب گناه بر خود زیادهروی کردهاند، از رحمت و مهر الله ناامید نشوید که الله همهی گناهان را میبخشد؛ همانا او بسیار بخشنده و بسیار مهرورز است).
هرگاه انسان از هر کفر و ارتدادی به درگاه الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ توبهی نصوح و راستین کند و توبهاش شروط پنجگانه را داشته باشد الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ توبهاش را میپذیرد.
شروط پنجگانهی توبه عبارت هستند از:
اول: اخلاص قرار دادن توبه برای الله: به طوری که ریا (ظاهرنمایی برای دیگران)، سُمعه، ترس از مخلوق یا امید به دست آوردن امری دنیوی او را وادار به توبه نکرده باشد. در صورتی توبهاش را خالصانه برای الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ قرار داده که تقوای الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ، ترس از عقوبت وی و امید به اجر و ثوابش او را وادار به توبه کرده باشد.
دوم: پشیمانی از گناهانی که مرتکب شده است: به طوری که درونش به خاطر آن چه بر او گذشته احساس حسرت و اندوه داشته باشد و آن را چیز بزرگی بداند که باید از آن رهایی یابد.
سوم: دست کشیدن از گناه: که با عدم اصرار ورزیدن بر انجام گناه، محقق میشود؛ اگر گناهش ترک عمل واجبی باشد در حد امکان به انجام آن میپردازد و اگر گناهش ارتکاب امری حرام باشد از آن دست کشیده و از آن دور میشود. اگر گناهش مربوط به حقوق بندگان باشد، حقوق آنان را ادا مینماید یا از آنان درخواست بخشش میکند.
چهارم: عزم و ارادهی راسخ برای عدم انجام گناه در آینده: به طوری که در قلبش تصمیم جدی داشته باشد که هرگز مرتکب گناهی که از آن توبه کرده نشود.
پنجم: توبه در وقت قبول توبه انجام شود: اگر بعد از وقت قبول توبه باشد پذیرفته نمیشود؛ پایان وقت قبول توبه، دو حالت عام و خاص دارد:
وقت عام همان طلوع خورشید از مغرب است؛ بنابراین هرگاه خورشید از مغرب طلوع کند، توبه پذیرفته نمیشود زیرا الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ میفرماید: {يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آيَاتِ رَبِّكَ لا يَنْفَعُ نَفْساً إِيمَانُهَا لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمَانِهَا خَيْراً} [الانعام: ۱۵۸]: (روزی که بعضی آیات پروردگارت به آنها برسد، آن روز ایمان هیچ کس سودی به او نمیرساند اگر قبل از آن، ایمان نیاورده باشد یا در ایمان خود، خیر و نیکی کسب نکرده باشد).
وقت خاص نیز همان هنگام مرگ است؛ هرگاه اجل و لحظهی مرگ کسی فرا برسد، دیگر توبه سودی ندارد زیرا الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ میفرماید: {وَلَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ حَتَّى إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنِّي تُبْتُ الْآنَ وَلا الَّذِينَ يَمُوتُونَ وَهُمْ كُفَّارٌ} [النساء: ۱۸]: (کسانی که به گناهان و کارهای زشت بپردازند تا آن گاه که یکی از آنان مرگش فرا رسد و بگوید: (اکنون توبه کردم) توبهی چنین کسی و آنان که در حال کفر بمیرند پذیرفته نیست).
بنابراین میگویم: انسان از هر گناهی توبه کند حتی اگر آن گناه، توهین و بدگویی به دین باشد، چنان چه شروط توبه را رعایت کند، توبهاش پذیرفته میشود اما باید دانست که گاهی سخن، کفرآمیز و موجب خروج از دین است اما گوینده کافر نمیشود زیرا مانعی وجود دارد که از حکم به کفر وی منع میکند لذا به فرد مذکور که گفته از روی خشم، دین را دشنام داده میگوییم: اگر چنان به شدت، عصبانی شدهای که نمیدانستی چه میگویی یا حتی آن گاه نمیدانستی در آسمان یا زمین هستی و سخنی گفتی که آن را به یاد نداری و آن را نمیشناسی؛ این سخن، حکمی ندارد و حکم به ارتداد تو نمیشود زیرا آن سخنی است که بدون اراده و قصد بر زبان، جاری شده است و هر کلام و سخنی که بدون قصد و اراده گفته شود الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ انسان را به خاطر آن بازخواست نمینماید. الله سُبْحَانَهُوَتَعَالَىٰ در مورد سوگندها میفرماید: {لَا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ وَلَكِنْ يُؤَاخِذُكُمْ بِمَا كَسَبَتْ قُلُوبُكُمْ} [البقره: ۲۲۵]: (الله شما را به خاطر سوگندهای لغو و بیهوده، بازخواست نمیکند بلکه شما را به خاطر آنچه قلبهایتان کسب کرده بازخواست میکند) در آیهی دیگری میفرماید: {لا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ وَلَكِنْ يُؤَاخِذُكُمْ بِمَا عَقَّدْتُمُ الْأَيْمَانَ} [المائده: ۸۹]: (الله به خاطر سوگندهای بیهوده، شما را بازخواست نمیکند ولی شما به خاطر سوگندی که از روی قصد جاری کردهاید بازخواست میکند).
اگر این گوینده سخن کفری را در حالت عصبانیت شدید گفت، متوجه سخنانش نبود و نمیدانست که چه از او خارج میشود، سخنش حکمی ندارد و در این حالت، حکم ارتداد وی صادر نمیشود. در حالتی که مرتد نباشد همسرش نیز بر او حرام نمیشود زیرا عقد ازدواج همسرش فسخ نمیشود بلکه در عصمت او میماند.
در هر صورت شایسته است هرگاه انسان احساس خشم نمود، بر مداوا و کنترل آن حرص بورزد چنان چه رسول الله ﷺ توصیه نمود وقتی مردی از پیامبر ﷺ چنین خواس: مرا نصیحت فرما. فرمود: «لا تغضب»( ) : (خشمگین نشو) آن مرد چند بار سؤالش را تکرار نمود و ایشان پاسخ داد: «لا تغضب»: (خشمگین نشو) بنابراین فرد باید خود را کنترل کند و از شیطان رانده شده به الله پناه ببرد. اگر ایستاده است بنشیند، اگر نشسته است به پهلو دراز بکشد و اگر خشم وی شدت یافت وضو بگیرد زیرا این کارها خشم را از بین میبرد. چه بسیار هستند افرادی که زمان خشم، آن چه حکم و اقتضای خشم بوده را اجرا کردهاند و سپس از کارشان پشیمان شدهاند اما این پشیمانی دیر بوده است.
***