دوشنبه 22 جمادی‌الثانی 1446
۳ دی ۱۴۰۳
23 دسامبر 2024

(۱۹۲) آیا مردگان مدت مرگ خود را احساس می‌کنند؟

(۱۹۲) سوال: الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ در کتابش ذکر نموده که اصحاب کهف بیش از سیصد سال خوابیده‌اند، همچنین الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ عزیر را نیز صد سال میراند سپس اصحاب کهف و عزیر را بیدار و زنده نمود. آیا مردگان تا زمانی‌ که الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ آنان را در روز قیامت زنده نماید، مدت مرگ خود را احساس نمی‌کنند؟ لطفا در این مورد برایمان توضیح دهید، جزاکم الله خیرا.

جواب:

به دو داستان اشاره کرد: یکی اصحاب کهف و دیگری داستان مردی که الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ وی را صد سال میراند و سپس زنده نمود که البته از رسول الله ﷺ ثابت نیست که آن مرد عزیر بوده است. پند و عبرت حاصل از این ماجرا نیز از آیات الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ برگرفته می‌شود.

اصحاب کهف نمُردند بلکه خوابیدند. الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ در این مدت طولانی، خواب را بر آنان افکند که در این مورد می‌فرماید: {وَلَبِثُوا فِی كَهفِهِم ثَلَـثَ مِائَة سِنِینَ وَٱزدَادُوا تِسعا} [كهف ۲۵]: «آن‌ها سیصد سال در غار‌شان درنگ کردند و نُه سال بر آن افزودند» وقتی بیدار شدند، از یکدیگر پرسیدند: {كَم لَبِثتُم قَالُوا لَبِثنَا یَومًا أَو بَعضَ یَوم} [كهف ۱۹]: «چه مدت خوابیدید؟ گفتند: یک روز یا بخشی از یک روز» زیرا کسی که در خواب است، متوجه گذر زمان نمی‌‌شود؛ گاهی انسان یک یا دو روز می‌خوابد اما گویا فقط یک یا دو ساعت خوابیده که این مسئله قابل مشاهده است.

ظاهر چنین است که مرگ مانند خواب است که در داستان دوم، مرگ رخ داد؛ مردی از روستایی عبور می‌کرد که دیوارها بر سقف‌هایش فرو ریخته بود. در گمان خودش بعید دانست یا سؤال پرسید که الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ چگونه زمین این روستا را بعد از مرگش زنده می‌کند؟ چنین شد که الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ این نشانه‌ی بزرگ را به وی نشان داد؛ بدین صورت که وی را صد سال میراند سپس او را از خواب برانگیخت و پرسید: {كَم لَبِثتَ قَالَ لَبِثتُ یَومًا أَو بَعضَ یَوم قَالَ بَل لَّبِثتَ مِائَةَ عَام} [بقرة ۲۵۹]: «چه قدر درنگ کردی؟ گفت: یک روز یا بخشی از یک روز را درنگ کردم. فرمود: بلکه صد سال درنگ کرده‌ای» سپس به وی فرمان داد به غذا و نوشیدنی‌اش بنگرد که با وجود گذشت صد سال، هیچ تغییری نکرده و بر اثر خورشید و باد، خشک نشده بود و غذا بد بو نشده بلکه همان طور باقی مانده بود اما الاغ، مرده بود و پوست و گوشتش از بین رفته و فقط استخوان‌هایش باقی مانده بود که الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ فرمود: {وَٱنظُر إِلَى حِمَارِكَ وَلِنَجعَلَكَ ءَایَة لِّلنَّاسِ وَٱنظُر إِلَى ٱلعِظَامِ كَیفَ نُنشِزُهَا ثُمَّ نَكسُوهَا لَحماً} [بقرة ۲۵۹]: «به الاغ خود نگاه کن و تو را نشانه‌ای برای مردم قرار دهیم و به استخوان‌ها نگاه کن که چگونه آن‌ها را به هم پیوند می‌دهیم سپس گوشت بر آن می‌پوشانیم» دید که الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ استخوانها را به وسیله‌ی رگ پیوند می‌دهد. وقتی کامل شد، الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ با گوشت آن را پوشاند که بدین صورت، الاغی کامل شد. این از جمله نشانه‌های بزرگ الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ است که بر قدرتش و این که برای انجام هر کاری توانا است دلالت دارد.

خلاصه این که در دو داستان، آیات بزرگ الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ وجود دارد که برای عبرت‌گیرنده آشکار است. اما جواب سؤال که آیا مرده متوجه گذر زمان می‌شود؟ چنین است که ظاهرا مرده مانند شخص در حال خواب است که وقت بر وی می‌گذرد و او متوجه سرعت گذر وقت نمی‌شود.

***

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی

تقول السائلة: لقد ذكر الله جل شأنه في كتابه العزيز أن أصحاب الكهف ناموا أكثر من ثلاثمائة سنة، وأن العزير أماته الله سبحانه وتعالى مائة، ثم بعثهم وبعثه، وقد علمنا من شأنهم بقية القصة. السؤال: هل الموتى لا يحسون بمدة موتهم إلى أن يحييهم الله يوم القيامة؟ وضحوا لنا ذلك جزاكم الله خيرًا.

فأجاب رحمه الله تعالى: أولا: هي ذكرت قصتين: قصة أصحاب الكهف، وقصة الرجل الذي أماته الله مائة عام ثم بعثه ، ولم يثبت عن النبي عليه الصلاة والسلام يا الله أنه كان عزيرا، فهو رجل حصلت له هذه القصة. والعبرة لما في القصة من آيات الله -عز وجل-.

أما أصحاب الكهف فإنهم لم يموتوا ولكنهم ناموا، ألقى الله عليهم النوم هذه المدة الطويلة التي قال الله عنها: ﴿ وَلَبِثُوا فِي كَهْفِهِمْ ثَلَاثَ مِائَةٍ سِنِينَ وَازْدَادُوا تِسْعًا ﴾ [الكهف: ٢٥] ولما استيقظوا تساءلوا : ﴿ كَمْ لَبِثْتُمْ قَالُوا لَبِثْنَا يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْرٍ ﴾ [الكهف: ۱۹] لأن النائم -كما هو مشاهد ومحسوس- لا يحس بالوقت قد ينام الإنسان يوما أو يومين وكأنه لم ينم إلا ساعة أو ساعتين، وهذا شيء مشاهد.

والظاهر أن الموت كالنَّوم، وهي التي صارت فيها القصة الثانية، فإن هذا الرجل الذي مر على قرية وهي خاوية على عروشها، فاستبعد أو استفهم كيف يحيي الله الأرض هذه القرية بعد موتها ؟ فأراه الله – عز وجل – هذه الآية العظيمة، أماته الله مائة سنة ثم بعثه من موته، وسأله: ﴿ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَل لَبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ ﴾ [البقرة: ٢٥٩]، ثم أمره عز وجل أن ينظر إلى طعامه وشرابه لم يتغير، مع أنه بقي مائة سنة، فلم ييبس من شمس ولا رياح والطعام لم ينتن، بل هو باق كما كان، أما الحمار فإنه قد مات و ذهب جلده ولحمه ولم يبق إلا عظامه، فقال الله تعالى: ﴿ وَانْظُرْ إِلَى حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَك ءَايَةً لِلنَّاسِ وَانْظُرْ إِلَى الْعِظَامِ كَيْفَ نُنشِرُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْماً﴾ [البقرة: ٢٥٩]، فشاهد العظام ينشز الله بعضها ببعض بواسطة العصب، فلما تكاملت كساها الله لحما فكان حمارًا كاملا، وهذا من آيات الله العظيمة الدالة على قدرته، وأنه على كل شيء قدير.

والخلاصة أن في هاتين القصتين من آيات الله العظيمة ما هو ظاهر للمعتبر، وأن الجواب على سؤال السائلة – وهو: أن الميت لا يدري عن المدة التي تمر عليه: أن الظاهر أن الميت كالنائم ينطوي عليه الوقت، ولا يدري عن سرعته.

مطالب مرتبط:

(۱۸۵) منظور از يأجوج و مأجوج چیست؟

يأجوج و مأجوج دو قبیله از فرزندان آدم هستند همان‌ گونه که در حدیث رسول الله ﷺ یاد شده‌اند. در بعضی کتاب‌ها آمده است که برخی بسیار کوچک و کوتاه و برخی دیگر بزرگ هستند، برخی یک گوش را فرش کرده و دیگری را دور خود می‌پیچد و... که همه‌ی این‌ سخنان بی‌پایه و اساس است.....

ادامه مطلب …

(۲۵۰) حکم ایمان به قضا و قدر

ایمان به قضا و قدر یکی از ارکان شش‌‌گانه‌ی ایمان است همان طور که پیامبر ﷺ به جبرئیل عَلَيْهِ‌السَّلَام پاسخ دادند...

ادامه مطلب …

(۲۴۴) عذاب شیاطین در قیامت چگونه است؟

آتشی که شیاطین با آن عذاب می‌‌شوند همان آتشی است که انسان‌‌های کافر با آن عذاب می‌گردند و فرقی ندارد. ...

ادامه مطلب …

(۲۲۰) آیا طول پل صراط به اندازه‌ی سه هزار سال است؟

خیر، ثابت نیست.

ادامه مطلب …

(۲۲۴) چگونگی حاضر شدن نوزاد فوت شده در آخرت

نمی‌دانیم این کودک در روز قیامت چگونه محشور می‌شود؛ ولی ثابت است که مردم در روز قيامت، پا برهنه، لُخت و ختنه نشده، حشر می‌شوند...

ادامه مطلب …

(۲۵۴) حکم آرزو کردن مرگ برای مسلمان

جایز نیست به خاطر سختی و ضرری که به او رسیده آرزوی مرگ کند بلکه واجب است صبر نماید، امید اجر و پاداش داشته باشد، با سختی مبارزه کند و به وسیله‌ی راهنمایی و نصیحت برادرانش از الله سُبْحَانَهُ‌وَتَعَالَىٰ برای دفع چنین کارهای ممنوع و حرام، کمک بگیرد....

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه