(۶۹۸) سوال: تدریس عقیده، یک موضوع بسیار مهم است. حال وظیفهی دانشجویان و دعوتگران به سوی الله در این زمینه چیست؟
جواب:
واقعیت این است که مردم چه در زمینهی عقیده و چه غیر عقیده، جهل بسیاری دارند. اما – الحمدلله – مردم تا حدودی رو به علم آورده و حتی بعضی از آنها دچار غلو شدهاند تا جایی که حتی در عقیده نیز غلو میکنند. در مورد مسائلی صحبت میکنند و میخواهند آنها را اثبات کنند که سلف در مورد آنها چیزی نگفتهاند. اما بر دانشجویان و طلاب علم واجب است که بر حسب موقعیت با مردم سخن بگویند؛ مثلا اگر دیدیم اهالی یک منطقه در باب عقیده به انحراف رفتهاند، روی عقیده تمرکز کرده و به صورت قوی آن را مطرح کنیم. اگر دیدیم کسانی دیگر در باب نماز جماعت تنبلی میکنند، در مورد نماز جماعت صحبت کنیم. بنا بر این دعوت و اصرار بر دعوت بر حسب موقعیت و وضعیت موجود است. الله سبحانه و تعالی میفرماید: {ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ} [نحل: ۱۲۵]: (مردمان را با حکمت و موعظهی نیکو به راه پروردگارت فراخوان، و با ايشان به شيوهی هرچه نيكوتر و بهتر گفتگو كن). حال اگر کسانی را دیدیم که نماز را به صورت شایسته برگزار میکنند، اما در مورد زکات، سهل انگاری دارند، ما روی قضیهی نماز تمرکز کنیم چون مهمتر از زکات است؟ یا چون در موضوع زکات تساهل دارند، باید تمرکز خود را روی زکات بگذاریم؟ جواب، دومی است؛ زیرا هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد و حکیم آن است که کاری را انجام دهد که میبیند مردم به آن نیاز دارند؛ چه این احتیاج در باب عقیده باشد و چه در باب دیگر مسائل.
***