۶۰۵- وعنْ أبي هُريرة رضي الله عنه عَنِ النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله و سلم قال: «مَا بَعَثَ اللَّهُ نَبِيًّا إِلاَّ رَعَى الْغَنَمَ»؛ فَقَال أَصْحابُه: وَأَنْت؟ قال: «نَعَم، كُنْتُ أَرْعَاهَا عَلى قَرارِيطَ لأَهْلِ مَكَّةَ». [روایت بخاري]([۱])
ترجمه: ابوهریره رضي الله عنه میگوید: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «الله، هیچ پیامبری مبعوث نکرد مگر اینکه چوپانی کرده بود». اصحابش پرسیدند: آیا شما هم چوپانی کردهاید؟ فرمود: «بله، من نیز گوسفندان اهالی مکه را در برابر چند قیراط – مُزدی ناچیز- میچراندم».
شرح
در این باب حدیثی بدین مضمون ذکر شده است که ابوهریره رضي الله عنه میگوید: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «الله، هیچ پیامبری مبعوث نکرد مگر اینکه چوپانی کرده بود». یعنی هر پیامبری پیش از آنکه به نبوت مبعوث شود، چوپان بوده است. اصحاب رضي الله عنهم پرسیدند: ای رسولخدا! آیا شما هم چوپانی کردهاید؟ فرمود: «بله، من نیز گوسفندان اهالی مکه را در برابر چند قیراط – مُزدی ناچیز- میچراندم». علما گفتهاند: حکمتش این بود تا پیامبران، پیش از بعثتشان افرادی مسؤولیتپذیر پرورش یابند و بیاموزند که چگونه مسؤولیتی را که به عهده میگیرند، بهخوبی ادا نمایند و با نگهداری از گوسفندان، ویژگیهایی چون صبر، آرامش، عطوفت و مهربانی در آنان تقویت شود. زیرا چوپان، گاه گوسفندان را به چراگاهی سرسبز و پرگیاه میبرد و گاه گوسفندان به جایی میروند که خشک و بیگیاه است و گاه چوپان، گوسفندان را در جایی نگه میدارد. منظورم، اینست که پیامبر نیز امتش را به سوی علم، هدایت و بصیرت سوق میدهد؛ مانند چوپان که به نگهداری و مراقبت از گوسفندها میپردازد و آنها را به مناطق و چراگاههای پرگیاه میبرد؛ یعنی به جاهایی که هم به غذای کافی میرسند و هم به آب خوب و سالم. از آنجا که گوسفندان، حیوانات ضعیفی هستند و به نگهداری نیاز دارند، معمولاً چوپانها و کسانی که از گوسفندان نگهداری میکنند، آدمهای مهربان، آرام و رقیقالقلبی هستند. از اینرو الله متعال چوپانی یا نگهداری از گوسفندان را برای پیامبرانش انتخاب کرد، نه نگهداری از شترها را؛ زیرا ساربانها و پرورشدهندگان شتر، معمولاً سرسخت و سنگدلاند؛ مانندِ ویژگیهایی که شترها دارند. لذا پیامبران، ابتدا چوپان بودند تا ویژگیهای خوبی که یک چوپان دارد، در آنها تقویت شود و بیشتر و بهتر به انسانها، رسیدگی نمایند.
رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم در برابر مزدی اندک برای اهل مکه چوپانی کرد؛ موسی علیه السلام نیز برای پرداختِ مهریهی همسرش، یعنی دختر شعیب علیه السلام، چوپانی نمود و گوسفندان شعیب را چراند. الله متعال میفرماید:
﴿قَالَ إِنِّيٓ أُرِيدُ أَنۡ أُنكِحَكَ إِحۡدَى ٱبۡنَتَيَّ هَٰتَيۡنِ عَلَىٰٓ أَن تَأۡجُرَنِي ثَمَٰنِيَ حِجَجٖۖ فَإِنۡ أَتۡمَمۡتَ عَشۡرٗا فَمِنۡ عِندِكَۖ وَمَآ أُرِيدُ أَنۡ أَشُقَّ عَلَيۡكَۚ سَتَجِدُنِيٓ إِن شَآءَ ٱللَّهُ مِنَ ٱلصَّٰلِحِينَ ٢٧﴾ [القصص: ٢٧]
(شعیب به موسی) گفت: من میخواهم یکی از این دو دخترم را به ازدواج تو در آورم؛ به شرط آنکه هشت سال در استخدام من باشی و اگر این مدت را به ده سال برسانی، با خود توست.
دومین حدیثی که در این بخش ذکر شده، نشان میدهد که گاه عزلت و گوشهنشینی بهتر است؛ «و بهترین نمونه، مسلمانیست که لگام اسبش را در راه الله گرفته، بر پشت آن جولان میکند و هر بار صدای حضور دشمن یا بانگِ جنگ را میشنود، بیپروا به امید کشتن دشمن یا به امید شهادت در راه الله، به سوی مناطقی میشتابد که چنین موقعیتی دارند. همچنین مسلمانیست که در ارتفاع یکی از کوهها یا در عمق یکی از درهها بهسر میبرد، و الله عزوجل را عبادت میکند و جز در کارهای نیک و پسندیده، مردم را ترک مینماید و در میان آنها نیست».
پیشتر این نکته را بیان کردیم که این دسته از متون دینی که نشانگر عزلت و گوشهنشینیست، حمل بر این میشود که حضور در اجتماع و جمع مردم، زیانبار باشد و به دین و ایمان انسان، ضرر برساند؛ اما اگر به دین و ایمان شخص ضرری نرسد، مؤمنی که با مردم و در میان آنهاست و در برابر اذیت و آزارشان شکیبایی میورزد، از مؤمنی که از آنها دوری میکند و عنان صبر از دست میدهد، بهتر است.