۴۷۰- وعن أبي هريرة رضي الله عنه عنْ رسولِ الله صلی الله علیه و آله و سلم قال: «لو كان لِي مِثلُ أُحُدٍ ذَهَبًا، لَسرَّنِي أَنْ لا تَمُرَّ علَيَّ ثَلاثُ لَيَالٍ وَعِندِي منه شَيءٌ إلاَّ شَيءٌ أَرْصُدُهُ لِدَينٍ». [متفق عليه]([۱])
ترجمه: ابوهریره رضي الله عنه میگوید: رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «اگر بهاندازهی احد طلا داشته باشم، برایم باعث خوشحالی خواهد بود که سه شب بر من نگذرد و چیزی از آن نزدم باقی نماند، مگر آنچه برای پرداخت بدهی نگه میدارم».
([۱]) صحیح بخاری، ش: ۲۳۸۹؛ و صحیح مسلم، ش: ۹۹۱.
شرح
همهی این احادیث که مؤلف رحمه الله ذکر کرده است، دربارهی زهد و پارسایی در دنیا و بیعلاقگی به آن است. از جمله حدیث ابوذر و ابوهریره رضي الله عنهما که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: «دوست ندارم بهاندازهی کوه احد طلا داشته باشم و سه روز بر من بگذرد و دیناری از آن نزدِ من باقی بماند، جز مقداری که برای پرداخت بدهی نگه میدارم؛ مگر اینکه بگویم آن را در میان بندگان الله، چنین و چنان تقسیم کنند». و – به نشانهی نحوهی بذل و بخشش- به چپ و راست و پشت سرش اشاره کرد.
این، نشان میدهد که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم زاهدترین فرد در دنیا بوده است؛ زیرا به جمعآوری مال و ثروت، علاقهای نداشت و مال و ثروتی نزد خویش نگه نمیداشت، مگر برای پرداخت بدهی. از اینرو در حالی از دنیا رفت که سپر جنگیاش بهخاطر مقداری جو که برای خانوادهاش قرض گرفته بود، در گرو (رهن) یک یهودی بود.
اگر دنیا نزد الله متعال ارزشی داشت، پیامبرش صلی الله علیه و آله و سلم را از آن، محروم نمیکرد؛ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: «إِنَّ الدُّنْيَا مَلْعُونَةٌ، مَلعون مَا فيها، إِلاَّ ذِكْرَ اللَّه، ومَا وَالاَه وَعالِماً وَمُتَعلِّماً».([۱]) یعنی: «دنیا و آن چه در آن است، نفرینشده میباشد؛ جز ذکر الله متعال و آنچه که مانند آن است – یعنی هر عمل نیکی که مانند ذکر خداست- و عالم و کسی که به کسب علم و دانش، مشغول است (دانشآموز)».
سپس در حدیث ابوذر رضي الله عنه آمده است: «کسانی که ثروت بیشتری دارند، روز قیامت، اجر و پاداش کمتری خواهند داشت». زیرا معمولاً انسان همینکه به نان و نوایی میرسد، احساس بینیازی میکند و تکبر میورزد و از اطاعت و بندگی الله عزوجل رویگردان میشود؛ چراکه دنیا او را به خود مشغول میسازد و بدینسان همواره به دنیا مشغول است و به آخرت، کمتر توجه میکند. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در ادامه فرمود: «مگر کسانی که چنین و چنان بذل و بخشش میکنند»؛ یعنی امولشان را در راه الله عزوجل انفاق مینمایند.
در حدیث ابوذر رضي الله عنه آمده است: «هرکس در حالی بمیرد که هیچچیز (و هیچکس) را با الله شریک نسازد، وارد بهشت میشود؛ حتی اگر دزدی و زنا کند». این، بدین معنا نیست که دزدی و زنا، گناهان کوچکی هستند؛ بلکه گناهان بزرگی محسوب میشوند. از اینرو ابوذر تعجب کرد و پرسید: حتی اگر دزدی و زنا کند؟! و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «حتی اگر دزدی و زنا کند». زیرا اگر کسی در حالِ ایمان بمیرد و گناهان بزرگی بر دوش داشته باشد، باز هم الله متعال، او را خواهد بخشید؛ همانگونه که الله جل جلاله میفرماید:
﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَغۡفِرُ أَن يُشۡرَكَ بِهِۦ وَيَغۡفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَن يَشَآءُ﴾ [النساء : ٤٨]
همانا الله، این را که به او شرک ورزند، نمیآمرزد و جز شرک را برای هر کس که بخواهد میبخشد.
لذا امید است که الله متعال، چنین بندهای را بیامرزد؛ همانطور که بیم آن میرود او را مجازات کند، ولی مسلمانِ گنهکار، در نهایت به بهشت میرود؛ زیرا فرجامِ کسی که به الله شرک نمیآورد و مرتکب عمل کفرآمیزی نمیشود، بهشت است. اما کسی که مرتکب عملی کفرآمیز مانند ترک نماز میگردد، برای همیشه در آتش دوزخ خواهد ماند؛ زیرا کافر و مرتد بهشمار میآید، گرچه شهادتین بگوید و گواهی دهد که معبود راستینی جز الله وجود ندارد و محمد، فرستادهی اوست و ادعا کند که به الله و آخرت، ایمان دارد! ولی چون نماز نمیخواند، کافر است؛ منافقان به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم میگفتند: ما، گواهی میدهیم که تو، فرستادهی الله هستی.([۲]) آنها، ذکر خدا میگفتند، ولی الله متعال را فقط اندکی یاد میکردند و نماز هم میخواندند، اما الله متعال، دربارهی آنها میفرماید:
﴿وَإِذَا قَامُوٓاْ إِلَى ٱلصَّلَوٰةِ قَامُواْ كُسَالَىٰ يُرَآءُونَ ٱلنَّاسَ وَلَا يَذۡكُرُونَ ٱللَّهَ إِلَّا قَلِيلٗا ١٤٢﴾ [النساء : ١٤٢]
و هنگامی که به نماز میایستند، از روی تنبلی (به نماز) میایستند و در برابر مردم ریا و خودنمایی میکنند و الله را جز اندکی یاد نمیکنند.
لذا با اینکه نماز میخوانند، در پایینترین ردهی دوزخ خواهند بود.
همهی این احادیث، نشانگر اهمیت زهد در دنیاست و نشان میدهد که شایستهی هیچ انسانی نیست که به دنیا وابسته باشد؛ بلکه دنیا را باید در دست بگیریم، نه در قلب تا بتوانیم با قلبی پاک و بیآلایش به سوی الله عزوجل روی بیاوریم. این، کمال زهد است. لذا زهد و پارسایی، بدین معنا نیست که از دنیا استفاده نکنیم؛ بلکه باید از دنیا و نعمتهای حلال آن بهخوبی و بهدرستی استفاده نماییم و در چارچوب شریعت، سهم خود را از آن بگیریم، ولی مهم اینست که دنیا را در دست قرار دهیم، نه در قلب.
([۱]) روایت ترمذی (۲۳۲۲۹، ابنماجه (۴۱۱۲)؛ آلبانی رحمه الله در صحیح الجامع (۱۶۰۹، ۳۴۱۴) این روایت را بهنقل از ابوهریره و ابنمسعود، حسن دانسته است.