چهارشنبه 26 صفر 1447
۲۹ مرداد ۱۴۰۴
20 آگوست 2025

۸۷- وعنْ أبي هُريْرة رضي الله عنه قال: قال رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم : «قَارِبُوا وسدِّدُوا، واعْلَمُوا أَنَّه لَنْ ينْجُو أحدٌ منْكُمْ بعملهِ». قَالوا: ولا أنْت يَا رسُولَ اللَّه؟ قال: «ولا أَنَا إلا أنْ يتَغَمَّدني اللَّه برَحْمةٍ منْه وَفضْلٍ». [روایت مسلم]

ترجمه: ابوهریره رضي الله عنه می‌گوید: رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «راه راست و میانه‌روی را در پیش بگیرید و درست‌کار و استوار باشید و بدانید که هیچ‌یک از شما در ازای عمل خویش نجات نمی‌یابد». گفتند: حتی شما ای رسول‌خدا؟! فرمود: «من نیز (نجات نمی‌یابم) مگر این‌که فضل و رحمت الله، شامل حالم شود».

[نووی: علما گفته‌اند: استقامت به معنای پای‌بندی بر اطاعت و فرمان‌برداری از الله متعال است. آن‌ها، استقامت را شامل همه‌ی کارهای نیک و مایه‌‌ی نظم و سامان در همه‌‌ی امور دانسته‌اند.]

شرح

این حدیث، نشان می‌دهد که انسان تا می‌تواند باید بر راه راست و شریعت الله استقامت کند؛ آن‌جا که رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «راه راست و میانه‌روی را در پیش بگیرید و درست‌کار و استوار باشید»؛ یعنی سعی کنید در مسیری حرکت کنید که فرمان یافته‌اید و تلاش شما بر این باشد که تا می‌توانید، اعمالتان را درست انجام دهید؛ اما انسان هر چه‌قدر که پرهیزگار باشد، باز هم خطا می‌کند. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: «كُلُّ بَنِی آدَمَ خَطَّاءٌ، وَخَيْرُ الْخَطَّائِينَ التَّوَّابُونَ»؛([۱]) یعنی: «همه‌ی انسان‌ها خطاکارند و بهترین خطاکاران، کسانی هستند که توبه می‌کنند». هم‌چنین فرموده است: «لَوْ لَمْ تُذْنِبُوا لَذَهَبَ الله بِكُمْ ثُمَّ لجَاءَ بِقَومٍ يُذْنِبُونَ فَيَسْتَغْفِرُونَ الله فَيَغْفِرُ لَهُمْ»؛([۲]) یعنی: «اگر گناه نکنید، الله به‌جای شما کسانی را می‌آورد که گناه کنند و درخواست آمرزش نمایند؛ آن‌گاه آن‌ها را می‌آمرزد». لذا انسان وظیفه دارد که در حد توان خود، راه راست و میانه‌روی را در پیش بگیرد و سعی کند که اعمالش درست و استوار باشد.

سپس فرمود: «و بدانید که هیچ‌کس در برابر عمل خود، (از آتش دوزخ) نجات نمی‌یابد»؛ زیرا هیچ عملی در حد و اندازه‌ای نیست که از عهده‌ی شکر و سپاس الله عزوجل برآید:

«از دست و زبـان که برآیـد             کز عهده‌ی شکرش بِدَر آید»

از رسول‌خدا صلی الله علیه و آله و سلم پرسیدند: «حتی شما؟» فرمود: «من نیز (در مقابل عمل خود نجات نمی‌یابم) مگر این‌که فضل و رحمت الله، شامل حالم شود». لذا انسان هر جایگاهی که داشته باشد، حتی به عنوان دوست و ولی خدا، باز هم در ازای عمل خود از آتش دوزخ نجات نمی‌یابد؛ حتی رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم که اگر الله متعال بر او منت نمی‌گذاشت و او را نمی‌بخشید، نجات نمی‌یافت.

البته این پرسش مطرح می‌شود که داده‌ها و آموزه‌های کتاب و سنت نشان نمی‌دهد که عمل نیک و شایسته، باعث رهایی از آتش دوزخ و ورود به بهشت می‌باشد؟ مثلاً الله عزوجل می‌فرماید:

﴿مَنۡ عَمِلَ صَٰلِحٗا مِّن ذَكَرٍ أَوۡ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَلَنُحۡيِيَنَّهُۥ حَيَوٰةٗ طَيِّبَةٗۖ وَلَنَجۡزِيَنَّهُمۡ أَجۡرَهُم بِأَحۡسَنِ مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ٩٧﴾                                                               [النحل: ٩٧]

به هر مؤمن نیکوکاری اعم از مرد و زن زندگی نیک و پاکیزه‌ای می‌بخشیم و به آنان مطابق بهترین کردارشان پاداش می‌دهیم.

پس چگونه می‌توانیم میان مفهوم این آیه و حدیثی که پیش‌تر گذشت، جمع‌بندی کنیم؟

پاسخ: مفهوم حدیث، این است که هیچ‌کس در برابر عمل خود وارد بهشت نمی‌شود؛ بلکه عمل نیک، سبب ورود به بهشت می‌باشد و نه عوض یا چیزی که با بهشت و پاداش الهی، برابری کند. بدون شک، عمل نیک سبب ورود انسان به بهشت و نجاتش از دوزخ است؛ اما چیزی نیست که با رهایی از دوزخ و ورود به بهشت برابر باشد. ضمن این‌که عمل نیک، تنها چیزی نیست که انسان را وارد بهشت می‌کند؛ بلکه فضل و رحمت الهی، اصلی‌ترین عامل ورود انسان به بهشت و رهایی از دوزخ است.

از این حدیث درمی‌یابیم که اعمال انسان هر چه نیک و زیاد باشد، باز هم نباید بدان فریفته و مغرور شود؛ زیرا اعمال نیک انسان در مقایسه با حق الله متعال بر او، چیزی نیست.

و نیز بدین نکته پی می‌بریم که انسان باید همواره از الله عزوجل بخواهد که فضل و رحمتش را شامل حالش بگرداند و دعا کند: «خدایا! فضل و رحمت خویش را شامل حالم بگردان».

علاوه بر این، درمی‌یابیم که صحابه رضي الله عنهم اشتیاق وافری به دانستن و کسب علم و آگاهی داشتند؛ چنان‌که با طرح سؤال، از رسول‌خدا صلی الله علیه و آله و سلم خواستند که توضیح بیش‌تری بدهد که آیا این موضوع عمومی و کلی که هیچ‌کس در برابر عملش نجات نمی‌یابد، شامل حال خود رسول‌خدا صلی الله علیه و آله و سلم نیز می‌شود یا خیر؟ رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم نیز در پاسخشان بیان فرمود که این قاعده، شامل حال خودش نیز می‌گردد.

اندکی تأمل و تدبر در زندگی صحابه رضي الله عنهم نشان می‌دهد که آن بزرگواران بیش‌ از همه‌ی مردم مشتاق کسب علم بودند و هر مسأله‌ای را که در امور دینی و دنیوی خویش به آن نیاز داشتند، دنبال می‌کردند.

 

([۱]) روایت احمد در مسند (۳/۱۹۸) و ابن ابی‌شیبه (۷/۶۲) از زید بن الحباب از علی بن مسعده‌ی باهلی از قتاده از انس رضي الله عنه. حاکم در المستدرک (۴/۲۷۲)، ابن ماجه در سنن خود (۴۲۵۱)، و ترمذی در سنن خویش (۲۴۹۹)، و رویانی در مسندش (۱۳۶۶) و ابویعلی در مسند خود (۲۹۲۲) و عبد بن حمید در مسندش (۱۱۹۷)، و دارمی در سنن خود (۷۲۷۲) از طریق زید روایتش کرده‌اند. و سندش، ضعیف است؛ زیرا اگرچه ابن معین و برخی دیگر، علی بن مسعده را تحسین کرده‌اند، اما بخاری، او را به‌شدت جرح کرده و گفته است: «فیه نظر». ترمذی، این حدیث را «غریب» دانسته و گفته است: «آن را فقط از طریق علی بن مسعده می‌شناسیم». حاکم، سندش را صحیح دانسته و آلبانی در صحیح الجامع (۴۵۱۵)، آن را «حسن» قلمداد کرده است. و آلبانی رحمه الله، خود در تحقیقش بر کتاب الإیمان از ابن ابی‌شیبه، حدیث «الإسلام علانیة والإیمان في القلب» را به سبب علی بن مسعده، معلَّل دانسته است. لذا روشن نیست که چرا، این حدیث را حسن برشمرده است و بنده، به هیچ دلیلی دست نیافتم که این حدیث را تا درجه‌ی «حسن» بالا ببرد. بنابراین اگر دلیلی داشته باشد، حسن است؛ و گرنه، ضعیف می‌باشد؛ هرچند معنا، ثابت است.

([۲]) صحیح مسلم، ش: ۴۹۳۶ به‌نقل از ابوهریره رضي الله عنه.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی
مطالب مرتبط:

۸۶ ـ وَعَنْ أبي عمرو، وقيل أبي عمْرة سُفْيانَ بنِ عبد اللَّه رضي الله عنه قال: قُلْت: يا رسول اللَّهِ قُلْ لِي في الإِسلامِ قَولاً لا أَسْأَلُ عنْه أَحداً غيْرك. قال: «قُل: آمَنْتُ باللَّهِ: ثُمَّ اسْتَقِمْ». [روایت مسلم]

۸۶ ـ وَعَنْ أبي عمرو، وقيل أبي عمْرة سُفْيانَ بنِ عبد اللَّه رضي الله عنه قال: قُلْت: يا رسول اللَّهِ قُلْ لِي في الإِسلامِ قَولاً لا أَسْأَلُ عنْه أَحداً غيْرك. قال: «قُل: آمَنْتُ باللَّهِ: ثُمَّ اسْتَقِمْ». [روایت مسلم]([۱]) ترجمه: ابوعمرو یا ابوعمره، سفیان بن عبدالله رضي الله عنه می‌گوید: گفتم: ای رسول‌خدا! درباره‌ی اسلام سخنی […]

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه