۸۰۵- وعنه قال: قالَ رسُولُ الله صلی الله علیه و آله و سلم: «مَنْ جَرَّ ثَوبَه خُيَلاءَ لَمْ يَنْظُرِ الله إِلَيْهِ يَوْمَ القيامِةِ». فقالَتْ أُمُّ سَلَمَةَ: فَكَيْفَ تَصْنَعُ النِّسَاءُ بِذُيُولِهن؟ قال: «يُرْخينَ شِبْرًا». قَالَتْ: إِذن تَنكَشفُ أَقْدامُهُنَّ. قال: «فيُرْخِينَهُ ذِراعاً لاَ يَزِدْنَ». [روایت ابوداود و ترمذي؛ ترمذی گفته است: این حدیث، حسن صحیح میباشد.]([۱])
ترجمه: ابن عمر رضي الله عنهما میگوید: رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «الله، روز قیامت به کسی که لباسش را از روی تکبر بر زمین بکشد، نگاه نمیکند». امسلمه رضي الله عنها گفت: پس زنان با دامنهای خود چکار کنند؟ فرمود: آن را یک وجب – روی زمین- رها نمایند». امسلمه عرض کرد: در این صورت، قدمهایشان نمایان میشود. فرمود: «پس یک ذراع (یک گَز) رها کنند و بر آن نیفزایند».
شرح
مؤلف رحمه الله حدیثی بدین مضمون نقل کرده است که ابوسعید خدری رضي الله عنه میگوید: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «شلوار مسلمان، تا نصفِ ساق است و مانع یا گناهی ندارد که بین ساق و قوزک باشد و پایینتر از قوزک – چنانچه با شلوار پوشیده شود- در آتش است و الله به کسی که شلوار (لُنگ) خود را از روی تکبر بر زمین بکشد، نگاه نمیکند». بدینترتیب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم اندازهی لباس اعم از پیراهن، شلوار یا لُنگ را به چهار دسته تقسیم کرد:
نخست: سنت و تا نصف ساق است.
دوم: رخصت است؛ یعنی از نصف ساق تا قوزکِ پا.
سوم: حرام، و یکی از گناهان کبیره است؛ بدینسان که لباسِ کسی پایینتر از قوزک پایش باشد و این عمل را از روی تکبر انجام ندهد.
و چهارمین حالت، بدترین نوع لباس، اینست که کسی لباسش را از روی تکبر، بر زمین بکشد یا لباسش را پایینتر از قوزک پایش قرار دهد. الله متعال به چنین کسی، نظر رحمت نمیکند.
لذا درمییابیم که هرکس لباسش، یعنی پیراهن یا شلوار یا لُنگ خود را پایینتر از قوزک پایش قرار دهد، مرتکب گناه کبیره شده است؛ فرقی ندارد که این عمل را از روی تکبر انجام دهد یا قصدِ تکبر نداشته باشد. زیرا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در این حدیث، میان این عمل از روی تکبر و انجام آن بدون تکبر، فرق گذاشته و فرموده است: «کسی که این عمل را از روی تکبر انجام دهد، الله متعال، روز قیامت به او نگاه نمیکند». با پیوست این حدیث به حدیث ابوذر رضي الله عنه که پیشتر ذکر شد، روشن میشود که هرکس این عمل را از روی تکبر انجام دهد، چهار عقوبت دارد: الله به او نگاه نمیکند، با او سخن نمیگوید، او را پاکیزه نمیگرداند و چنین شخصی عذاب دردناکی خواهد داشت.
اما پایینتر از پای کسی که نه بهقصد تکبر، بلکه از روی بیتوجهی اسبال ازار میکند، در آتش دوزخ خواهد بود و به مجازاتهای چهارگانهی مذکور، گرفتار نمیگردد.
سپس مؤلف رحمه الله حدیث ابنعمر رضي الله عنهما را ذکر کرده است که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به او دستور داد که شلوار خویش را بالا بکشد. ابنعمر رضي الله عنه شلوارش را بالا کشید؛ شخصی پرسید:» ای رسولخدا! تا کجا بالا بکشد؟ فرمود: «تا نیمهی دو ساق».
یعنی بیشترین مقداری که باید لباس خود را بالا بکشیم، نیمهی ساقِ پاست و کمتر از آن تا قوزک پا، جایز میباشد. البته بهتر است که تا نیمهی ساق، بالا بکشیم.
و در حدیث دیگر آمده است که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بنا بر پرسش امسلمه رضي الله عنها اجازه داد که زنها، لباس خود را یک وجب روی زمین رها کنند. امسلمه رضي الله عنها عرض کرد: در این صورت، قدمهایشان دیده میشود. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «پس یک ذراع (یک گَز) رها کنند و بر آن نیفزایند». زیرا قدمهای زن، عورت است و اگر نمایان گردد و مردم قدمهای زن را ببینند، در فتنه میافتند. لذا زن باید لباسش را روی زمین رها کند تا پاها یا قدمهایش دیده نشود.
این، نشانگر وجوبِ پوشش صورت برای زنان است؛ زیرا وقتی پوشاندنِ قدم که کمتر مایهی فتنه میگردد، واجب است، پوشاندن صورت از باب اولی واجب میباشد و امکان ندارد شریعتی که از سوی پروردگاری حکیم و دانا نازل شده، به زنها دستور دهد که قدمهای خود را بپوشند و صورتهایشان را رها کنند. و این، تناقض در احکام بهشمار میآید؛ مگر میشود که شریعت به پوشاندن قدمها حکم کند و از صدور این حکم دربارهی صورت که مهمتر است، غفلت ورزد؟ چنین چیزی در شریعتی که خود، معیار عدل و عدالت است، قابل تصور نیست. لذا پندار کسانی که پوشش قدم را برای زن واجب دانسته و در عین حال، پوشاندن صورت را برای زن واجب نمیدانند، اشتباه است؛ دیدگاه درست، اینست که برای زن جایز نیست که صورتش را جز به شوهر یا محارم خویش نشان دهد.([۲])
([۱]) صحیح الجامع، ش: ۶۱۸۷؛ غایۀ المرام، ش: ۹۰؛ و صحیح أبی داود، آلبانی رحمه الله، ش: ۳۴۶۷.
([۲]) آلبانی رحمه الله با نگاهی دیگر و متفاوت از دیدگاه شارح رحمه الله، کتابی مفید در این موضوع دارد که مطالعهی آن به دانشپژوهان و اهل تحقیق، پیشنهاد میشود. کتابِ : «الرد المفحم على من خالف العلماء وتشدد وتعصب وألزم المرأة أن تستر وجهها وكفيها وأوجب ولم يقنع بقولهم : إنه سنة ومستحبة». [مترجم]