چهارشنبه 23 ربیع‌الثانی 1447
۲۳ مهر ۱۴۰۴
15 اکتبر 2025

۷۷- الثَّالِث: عن ابْنِ عَبَّاس رضي الله عنهما أيضاً قال: ﴿حَسۡبُنَا ٱللَّهُ وَنِعۡمَ ٱلۡوَكِيلُ﴾ قَالَهَا إبْراهِيمُ صلی الله علیه و آله و سلم حينَ أُلْقِى في النَّار، وَقالهَا مُحمَّدٌ صلی الله علیه و آله و سلم حيِنَ قَالُوا: ﴿إِنَّ ٱلنَّاسَ قَدۡ جَمَعُواْ لَكُمۡ فَٱخۡشَوۡهُمۡ فَزَادَهُمۡ إِيمَٰنٗا وَقَالُواْ حَسۡبُنَا ٱللَّهُ وَنِعۡمَ ٱلۡوَكِيلُ﴾ [روایت بخارى]

۷۷- الثَّالِث: عن ابْنِ عَبَّاس رضي الله عنهما أيضاً قال: ﴿حَسۡبُنَا ٱللَّهُ وَنِعۡمَ ٱلۡوَكِيلُ﴾ قَالَهَا إبْراهِيمُ صلی الله علیه و آله و سلم حينَ أُلْقِى في النَّار، وَقالهَا مُحمَّدٌ صلی الله علیه و آله و سلم حيِنَ قَالُوا: ﴿إِنَّ ٱلنَّاسَ قَدۡ جَمَعُواْ لَكُمۡ فَٱخۡشَوۡهُمۡ فَزَادَهُمۡ إِيمَٰنٗا وَقَالُواْ حَسۡبُنَا ٱللَّهُ وَنِعۡمَ ٱلۡوَكِيلُ﴾  [روایت بخارى]([۱])

وفي رواية له عن ابْنِ عَبَّاسٍ رضي الله عنهما قال: «كَانَ آخِرَ قَوْل إبْراهِيمَ صلی الله علیه و آله و سلم حِينَ ألْقِي في النَّارِ: «حسْبي اللَّهُ وَنِعمَ الْوَكِيلُ».

ترجمه: ابن‌عباس رضي الله عنهما مي‌گويد: هنگامي كه ابراهيم صلی الله علیه و آله و سلم را در آتش انداختند، گفت:   ﴿حَسۡبُنَا ٱللَّهُ وَنِعۡمَ ٱلۡوَكِيلُ﴾ و هنگامی که به محمد صلی الله علیه و آله و سلم (و یارانش) گفتند: از دشمنان بترسید که برای نبرد با شما جمع شده‌اند، این سخن بر ایمانشان افزود و گفتند:﴿حَسۡبُنَا ٱللَّهُ وَنِعۡمَ ٱلۡوَكِيلُ﴾ یعنی: «الله، برای ما کافی‌ست و او، بهترین کارساز است».

در روایت دیگری از بخاری، آمده است که ابن عباس رضي الله عنهما می‌گوید: هنگامی که ابراهیم صلی الله علیه و آله و سلم را در آتش انداختند، آخرین سخنش، این بود که: «حسْبي اللَّهُ وَنِعمَ الْوَكِيلُ»؛ یعنی: «الله برای من کافی‌ست و او، بهترین کارساز است».

شرح

ابراهیم و محمد علیهماالصلاة والسلام، هر دو خلیلِ الله عزوجل هستند. الله جل جلاله می‌فرماید:

﴿وَٱتَّخَذَ ٱللَّهُ إِبۡرَٰهِيمَ خَلِيلٗا ١٢٥﴾                                                       [النساء : ١٢٥]

الله، ابراهیم را به دوستی برگزید.

رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: «إنَّ اللهَ قد اتَّخَذَنِی خلیلاً کما اتَّخذَ إبراهیمَ خَلیلاً»؛([۲]) یعنی: «الله همان‌طور که ابراهیم را به‌دوستی گرفته، مرا نیز به دوستی برگزیده است». خلیل، به دوستِ بسیار خاصی و ویژه‌ای گفته می‌شود که بیش‌ترین محبت و دوستی را دارد و تنها ابراهیم و محمد علیهماالصلاة والسلام به این مقام از دوستی رسیده‌اند. گاه می‌شنویم که برخی از مردم می‌گویند: ابراهیم خلیل‌الله، محمد حبیب‌الله و موسی، کلیم‌الله. در سخنِ کسی که رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم را «حبیب‌الله» می‌نامد، این اشکال وجود دارد که خُلّت از محبت، بلیغ‌تر است؛ یعنی مقام خلیل، از مقام حبیب بالاتر می‌باشد. لذا اگر رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم را حبیب‌الله بدانیم، نه «خلیل‌الله»؛ در آن نوعی نقص یا کاستی نسبت به حق رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم وجود دارد؛ زیرا خیلی‌ها از چنین مقامی برخوردارند؛ مؤمنان، نیکوکاران و افراد عادل، همه دوستان خدا هستند و الله، آن‌ها را دوست دارد. اما دوست خاص و ویژه‌ی الله، فقط ابراهیم و محمد علیهماالصلاة والسلام، هستند؛ لذا درست، این است که بگوییم: ابراهیم خلیل‌الله، محمد خلیل‌الله و موسی، کلیم‌الله. ضمن این‌که الله عزوجل هنگامی که محمد صلی الله علیه و آله و سلم را بالای هفت آسمان برد، با او بدون واسطه و به‌طور مستقیم، سخن گفت.

هنگامي كه ابراهيم صلی الله علیه و آله و سلم را در آتش انداختند، ﴿حَسۡبُنَا ٱللَّهُ وَنِعۡمَ ٱلۡوَكِيلُ﴾  گفت. آری؛ ابراهیم عليه السلام را در آتش انداختند؛ زیرا قومش را به عبادت الله یکتا و بی‌شریک، فراخواند؛ اما قومش قبول نکردند و بر کفر و شرک پافشاری نمودند. روزی ابراهیم عليه السلام همه‌ی بت‌هایشان، جز بت بزرگ را شکست و آن‌ها را تکه‌تکه کرد. وقتی از سور و جشن خویش بازگشتند، دیدند که چه بر سرِ معبودانشان آمده است؛ لذا تصمیم گرفتند ابراهیم عليه السلام را مجازات کنند. گفتند: حال با ابراهیم، چه کنیم؟

﴿قَالُواْ حَرِّقُوهُ وَٱنصُرُوٓاْ ءَالِهَتَكُمۡ إِن كُنتُمۡ فَٰعِلِينَ ٦٨﴾                     [الأنبياء: ٦٨]

گفتند: اگر می‌خواهید کاری بکنید، او را بسوزانید و معبودانتان را یاری دهید.

آتش بزرگی برافروختند و ابراهیم عليه السلام را در آن انداختند. گفته می‌شود: آتش به‌اندازه‌ای بزرگ بود که نمی‌توانستند به آن نزدیک شوند و ناگزیر شدند که ابراهیم عليه السلام را از دور، با منجنیق در آتش بیندازند. وقتی او را در آتش انداختند، گفت: «حسْبي اللَّهُ وَنِعمَ الْوَكِيلُ». یعنی: «الله برای من کافی‌ست و او، بهترین کارساز است». چه اتفاقی افتاد؟ الله جل جلاله می‌فرماید:

﴿قُلۡنَا يَٰنَارُ كُونِي بَرۡدٗا وَسَلَٰمًا عَلَىٰٓ إِبۡرَٰهِيمَ ٦٩﴾                                  [الأنبياء: ٦٩]

گفتیم: ای آتش! بر ابراهیم سرد و سلامت باش.

سرد باش، نه گرم یا داغ؛ سلامت باش، نه به‌گونه‌ای که ابراهیم هلاک شود؛ زیرا آتش، داغ و سوزان است و خداوند عزوجل به آتش دستور داد که بر ابراهیم عليه السلام سرد و سلامت باشد و همین‌طور هم شد.

برخی از مفسران به‌نقل از بنی‌اسرائیل آورده‌اند که وقتی خداوند متعال به آتش دستور داد که بر ابراهیم عليه السلام، سرد و سلامت باشد، همه‌ی آتش‌های دنیا خاموش شد.

این، روایت درستی نیست؛ زیرا الله عزوجل همان آتشی را خطاب قرار داد که ابراهیم عليه السلام را در آن انداختند. کارشناسان زبان عربی و علمای نحو می‌گویند: چنین خطابی با این ترکیب و ساختار، این را می‌رساند که خطاب، شامل هر آتشی نمی‌‌شود؛ بلکه خطاب فقط متوجه آتشی‌ست که ابراهیم عليه السلام را در آن انداختند و از این‌رو سایر آتش‌های دنیا خاموش نشد.

الله متعال به دنبال این‌که به آتش، امر نمود که بر ابراهیم عليه السلام سرد شود، دستور داد که بر او سلامت نیز باشد؛ از این‌رو علما گفته‌اند: اگر فقط فرمان می‌داد که سرد باشد، آتش به‌اندازه‌ای سرد می‌شد که ابراهیم عليه السلام را هلاک می‌کرد؛ زیرا همه چیز از الله فرمان‌برداری می‌کند. ببینید که خدای متعال می‌فرماید:

﴿ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰٓ إِلَى ٱلسَّمَآءِ وَهِيَ دُخَانٞ فَقَالَ لَهَا وَلِلۡأَرۡضِ ٱئۡتِيَا طَوۡعًا أَوۡ كَرۡهٗا قَالَتَآ أَتَيۡنَا طَآئِعِينَ ١١﴾                                                                                                        [فصلت: ١١]

سپس به آفرینش آسمان که به صورت دود بود، پرداخت؛ به آسمان و زمین فرمود: خواسته یا ناخواسته (برای اجرای فرمانم، پیش) آیید. گفتند: به دل‌خواه آمدیم و فرمان‌برداریم.

دومین خلیل، محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم نیز ﴿حَسۡبُنَا ٱللَّهُ وَنِعۡمَ ٱلۡوَكِيلُ﴾  گفت. رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم و صحابه رضي الله عنهم پس از آن‌که از غزوه‌ی احد بازگشتند، به آن‌ها گفته شد: مردم، دوباره برای نبرد با شما جمع شده‌اند و می‌خواهند به مدینه حمله نمایند و کارتان را تمام کنند؛ اما پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و یارانش گفتند: ﴿حَسۡبُنَا ٱللَّهُ وَنِعۡمَ ٱلۡوَكِيلُ﴾  یعنی: «الله برای ما کافی‌ست و او بهترین کارساز است». الله جل جلاله می‌فرماید:

﴿فَٱنقَلَبُواْ بِنِعۡمَةٖ مِّنَ ٱللَّهِ وَفَضۡلٖ لَّمۡ يَمۡسَسۡهُمۡ سُوٓءٞ وَٱتَّبَعُواْ رِضۡوَٰنَ ٱللَّهِۗ وَٱللَّهُ ذُو فَضۡلٍ عَظِيمٍ ١٧٤﴾                                                                                                  [آل عمران: ١٧٤]

مؤمنان، به نعمت و فضل الله بازگشتند؛ هیچ آسیبی به آنان نرسید و در پی رضایت الله برآمدند. و الله، دارای فضل بزرگ و بی‌کرانی‌ست.

پسندیده است که انسان هنگام رویارویی با دشمنانش بگوید: ﴿حَسۡبُنَا ٱللَّهُ وَنِعۡمَ ٱلۡوَكِيلُ﴾ ؛ لذا خدای متعال، او را از شرّ دشمنانش مصون می‌دارد؛ همان‌گونه که ابراهیم و محمد علیهماالصلاة والسلام را کفایت و محافظت نمود.

([۱]) صحیح بخاری، ش: ۴۵۶۳.

([۲]) صحیح مسلم، ش: ۸۲۷ به نقل از جُندَب رضي الله عنه.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی
مطالب مرتبط:

۷۸- الرَّابع: عَن أبي هُرَيْرةَ رضي الله عنه عن النَّبيِّ صلی الله علیه و آله و سلم : «يَدْخُلُ الْجَنَّةَ أقْوَامٌ أفْئِدتُهُمْ مِثْلُ أفئدة الطَّيْرِ». [روایت مسلم]

۷۸- الرَّابع: عَن أبي هُرَيْرةَ رضي الله عنه عن النَّبيِّ صلی الله علیه و آله و سلم : «يَدْخُلُ الْجَنَّةَ أقْوَامٌ أفْئِدتُهُمْ مِثْلُ أفئدة الطَّيْرِ». [روایت مسلم]( ) ترجمه: ابوهریره رضي الله عنه می‌گوید: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «مردمانی وارد بهشت می‌شوند که دل‌هایشان مانند دل‌های پرندگان است». [نووی رحمه […]

ادامه مطلب …

۷۶- الثَّانِي: عَنْ ابْن عبَّاس رضي الله عنهما أيْضاً أَنَّ رسولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم كانَ يقُول: «اللَّهُم لَكَ أسْلَمْتُ وبِكَ آمنْت، وعليكَ توَكَّلْت، وإلَيكَ أنَبْت، وبِكَ خاصَمْت. اللَّهمَّ أعُوذُ بِعِزَّتِك، لا إلَه إلاَّ أنْتَ أنْ تُضِلَّنِي أنْت الْحيُّ الَّذي لا تمُوت، وَالْجِنُّ وَالإِنْسُ يمُوتُونَ».

۷۶- الثَّانِي: عَنْ ابْن عبَّاس رضي الله عنهما أيْضاً أَنَّ رسولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم كانَ يقُول: «اللَّهُم لَكَ أسْلَمْتُ وبِكَ آمنْت، وعليكَ توَكَّلْت، وإلَيكَ أنَبْت، وبِكَ خاصَمْت. اللَّهمَّ أعُوذُ بِعِزَّتِك، لا إلَه إلاَّ أنْتَ أنْ تُضِلَّنِي أنْت الْحيُّ الَّذي لا تمُوت، وَالْجِنُّ وَالإِنْسُ يمُوتُونَ». [متفق عليه؛ این، لفظ مسلم می‌باشد […]

ادامه مطلب …

۷۹- الْخَامِس: عنْ جَابِرٍ رضي الله عنه أَنَّهُ غَزَا مَعَ النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله و سلم قِبَلَ نَجْدٍ فَلَمَّا قَفَل رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم قَفَل مَعهُم، فأدْركتْهُمُ الْقائِلَةُ في وادٍ كَثِيرِ الْعضَاه، فَنَزَلَ رسولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم وتَفَرَّقَ النَّاسُ يسْتظلُّونَ بالشجر، ونَزَلَ رسولُ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم تَحْتَ سمُرَةٍ، فَعَلَّقَ بِهَا سيْفَه، ونِمْنَا نوْمةً، فإذا رسولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم يدْعونَا، وإِذَا عِنْدَهُ أعْرابِيٌّ فقال: «إنَّ هَذَا اخْتَرَطَ عَلَيَّ سيْفي وأَنَا نَائِم، فاسْتيقَظتُ وَهُو في يدِهِ صَلْتًا، قال: مَنْ يَمْنَعُكَ منِّي؟ قُلْت: اللَّه ثَلاثاً». وَلَمْ يُعاقِبْهُ وَجَلَس. [متفق عليه] ( ) وفي رواية: قَالَ جابِر رضي الله عنه : كُنَّا مع رسول اللِّهِ صلی الله علیه و آله و سلم بذاتِ الرِّقاع، فإذَا أتينا على شَجرةٍ ظليلة تركْنَاهَا لرسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم فَجاء رجُلٌ من الْمُشْرِكِين، وسيف رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم مُعَلَّقٌ بالشَّجرةِ ، فاخْترطهُ فقال: تَخَافُنِي؟ قال: «لا». قال: فمَنْ يمْنَعُكَ مِنِّي؟ قال: «اللَّه». وفي رواية أبي بكرٍ الإِسماعيلي في صحيحِه: قال: منْ يمْنعُكَ مِنِّي؟ قال: «اللَّهُ». قال: فسقَطَ السَّيْفُ مِنْ يدِه، فأخذ رسَول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم السَّيْفَ فَقال: «منْ يمنعُكَ مِنِّي؟» فَقال: كُن خَيْرَ آخِذ، فَقال: «تَشهدُ أنْ لا إلَه إلا اللَّه، وأنِّي رسولُ اللَّه؟» قال: لا، ولكِنِّي أعاهِدُك أن لا أقَاتِلَك، ولا أكُونَ مع قوم يقاتلونك، فَخلَّى سبِيله، فَأتى أصحابَه فقال: جِئتكُمْ مِنْ عِندِ خيرِ النَّاس.

۷۹- الْخَامِس: عنْ جَابِرٍ رضي الله عنه أَنَّهُ غَزَا مَعَ النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله و سلم قِبَلَ نَجْدٍ فَلَمَّا قَفَل رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم قَفَل مَعهُم، فأدْركتْهُمُ الْقائِلَةُ في وادٍ كَثِيرِ الْعضَاه، فَنَزَلَ رسولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم وتَفَرَّقَ النَّاسُ يسْتظلُّونَ بالشجر، ونَزَلَ رسولُ […]

ادامه مطلب …

۸۱- السَّابِع: عن أبي عِمَارةَ الْبراءِ بْنِ عازِبٍ رضي الله عنهما قال: قال رسولُ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم : «يا فُلان إذَا أَويْتَ إِلَى فِرَاشِكَ فَقُل: اللَّهمَّ أسْلَمْتُ نفْسي إلَيْك، ووجَّهْتُ وجْهِي إِلَيْك، وفَوَّضْتُ أمري إِلَيْك، وألْجأْتُ ظهْرِي إلَيْك. رغْبَة ورهْبةً إلَيْك، لا ملجَأَ ولا منْجى مِنْكَ إلاَّ إلَيْك، آمَنْتُ بِكِتَابِكَ الَّذي أنْزَلْتَ، وبنبيِّك الَّذي أرْسلت، فَإِنَّكَ إنْ مِتَّ مِنْ لَيْلَتِكَ مِتَّ عَلَى الْفِطْرَةِ، وإنْ أصْبحْتَ أصَبْتَ خيْراً». [متفق عليه]( ) وفي رواية في الصَّحيحين عن الْبرَاء رضي الله عنه قال: قال لي رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم : «إذَا أتَيْتَ مضجعَكَ فَتَوَضَّأْ وُضُوءَكَ للصَّلاَةِ، ثُمَّ اضْطَجِعْ عَلَى شِقِّكَ الأيْمَنِ وقُل: وذَكَر نحْوَه ثُمَّ قَالَ وَاجْعَلْهُنَّ آخرَ ما تَقُولُ».

۸۱- السَّابِع: عن أبي عِمَارةَ الْبراءِ بْنِ عازِبٍ رضي الله عنهما قال: قال رسولُ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم : «يا فُلان إذَا أَويْتَ إِلَى فِرَاشِكَ فَقُل: اللَّهمَّ أسْلَمْتُ نفْسي إلَيْك، ووجَّهْتُ وجْهِي إِلَيْك، وفَوَّضْتُ أمري إِلَيْك، وألْجأْتُ ظهْرِي إلَيْك. رغْبَة ورهْبةً إلَيْك، لا ملجَأَ ولا منْجى مِنْكَ إلاَّ إلَيْك، آمَنْتُ بِكِتَابِكَ […]

ادامه مطلب …

۸۲- الثَّامِن: عنْ أبي بَكْرٍ الصِّدِّيق، عبدِ اللَّه بنِ عثمانَ بنِ عامِرِ بنِ عُمَرَ بن كعب بن سعد بْنِ تَيْمِ بْن مُرَّةَ بْنِ كَعْبِ بْن لُؤيِّ بْنِ غَالِب الْقُرَشِيِّ التَّيْمِيِّ رضي الله عنه وهُو وأبُوهُ وَأُمَّهُ صحابَةٌ رضي الله عنهم قال: نظرتُ إلى أقْدَامِ المُشْرِكِينَ ونَحنُ في الْغَارِ وهُمْ علَى رؤوسنا فقلتُ: يا رسولَ اللَّهِ لَوْ أَنَّ أحَدَهمْ نَظرَ تَحتَ قَدميْهِ لأبصرَنا فقال: «مَا ظَنُّك يا أبا بكرٍ باثْنْينِ اللَّهُ ثالثُِهْما». [متفق عليه]

۸۲- الثَّامِن: عنْ أبي بَكْرٍ الصِّدِّيق، عبدِ اللَّه بنِ عثمانَ بنِ عامِرِ بنِ عُمَرَ بن كعب بن سعد بْنِ تَيْمِ بْن مُرَّةَ بْنِ كَعْبِ بْن لُؤيِّ بْنِ غَالِب الْقُرَشِيِّ التَّيْمِيِّ رضي الله عنه وهُو وأبُوهُ وَأُمَّهُ صحابَةٌ رضي الله عنهم قال: نظرتُ إلى أقْدَامِ المُشْرِكِينَ ونَحنُ في الْغَارِ وهُمْ علَى رؤوسنا فقلتُ: يا رسولَ اللَّهِ […]

ادامه مطلب …

۸۴- الْعَاشِر: عنْ أنسٍ رضي الله عنه قال: قال: رسولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم : «مَنْ قَالَ يعنِي إذا خَرَج مِنْ بيْتِهِ: بِسْم اللَّهِ توكَّلْتُ عَلَى اللَّه، ولا حوْلَ ولا قُوةَ إلاَّ بِاللَّه، يقالُ لهُ: هُديتَ وَكُفِيت و وُقِيتَ، وتنحَّى عنه الشَّيْطَانُ». زاد أبو داود: «فيقول: يعْنِي الشَّيْطَانَ لِشَيْطانٍ آخر: كيْفَ لك بِرجُلٍ قَدْ هُدِيَ وَكُفي وَوُقِى»؟

۸۴- الْعَاشِر: عنْ أنسٍ رضي الله عنه قال: قال: رسولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم : «مَنْ قَالَ يعنِي إذا خَرَج مِنْ بيْتِهِ: بِسْم اللَّهِ توكَّلْتُ عَلَى اللَّه، ولا حوْلَ ولا قُوةَ إلاَّ بِاللَّه، يقالُ لهُ: هُديتَ وَكُفِيت و وُقِيتَ، وتنحَّى عنه الشَّيْطَانُ». [روایت ابو داود، ترمذي و نسائی و… ترمذی، این […]

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه