سه‌شنبه 22 ربیع‌الثانی 1447
۲۲ مهر ۱۴۰۴
14 اکتبر 2025

۷۴۵- وعنْ سلمةَ بنِ الأَكْوع رضي الله عنه أَنَّ رَجُلاً أَكَل عِنْدَ رسولِ الله صلی الله علیه و آله و سلم بِشِمالِهِ فقال: «كُلْ بِيَمِينِكَ». قال: لاَ أَسْتَطِيع. قال: «لا اسْتَطَعْتَ»؛ مَا مَنَعَهُ إِلاَّ الكبْر. قال: فما رَفَعها إِلى فِيه. [روایت مسلم]

۷۴۵- وعنْ سلمةَ بنِ الأَكْوع رضي الله عنه أَنَّ رَجُلاً أَكَل عِنْدَ رسولِ الله صلی الله علیه و آله و سلم بِشِمالِهِ فقال: «كُلْ بِيَمِينِكَ». قال: لاَ أَسْتَطِيع. قال: «لا اسْتَطَعْتَ»؛ مَا مَنَعَهُ إِلاَّ الكبْر. قال: فما رَفَعها إِلى فِيه. [روایت مسلم]([۱])

ترجمه: سلمه بن اکوع رضي الله عنه می‌گوید: شخصی، نزد رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم با دست چپ خود، غذا خورد؛ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به او فرمود: «با دست راستِ خود بخور». آن مرد گفت: نمی‌توانم. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «هیچ‌گاه نتوانی». چیزی جز کبر، آن مرد را از اطاعت بازنداشت؛ از آن پس نمی‌توانست دست راستش را به سوی دهانش بلند کند.

شرح

مؤلف رحمه الله در بخش آداب غذا خوردن، بابی بدین عنوان گشوده است: «غذا خوردن از جلوی خود و آموزش آداب غذا به کسی که بد غذا می‌خورد».

پیش‌تر این نکته را بیان کردیم که خوردن و آشامیدن، با دستِ راست واجب می‌باشد؛ لذا خوردن و آشامیدن با دستِ چپ حرام است و هرکس با دستِ چپش بخورد و بیاشامد، گنه‎کار می‌باشد و از الله و پیامبرش نافرمانی کرده و مانندِ شیطان و دوستان وی که همان کفار هستند، عمل نموده است.

بر هر مسلمانی واجب است که با دستِ راستِ خود بخورد؛ مگر این‌که معذور باشد، مثلاً دست راستش فلج باشد. چنان‌که الله عزوجل می‌فرماید:

﴿فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ مَا ٱسۡتَطَعۡتُمۡ﴾                                              [التغابن : ١٦]

تا می‌توانید، تقوای الله پیشه کنید.

از این‌رو مؤلف رحمه الله حدیثی بدین مضمون ذکر کرده است که سلمه بن اکوع رضي الله عنه می‌گوید: شخصی، نزد رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم با دست چپ خود، غذا خورد؛ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به او فرمود: «با دست راستِ خود بخور». آن مرد گفت: نمی‌توانم. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «هیچ‌گاه نتوانی». چیزی جز کبر، آن مرد را از اطاعت بازنداشت؛ از آن پس نمی‌توانست دست راستش را به سوی دهانش بلند کند.

در این روایت آمده است: «چیزی جز کبر، آن مرد را از اطاعت بازنداشت». یعنی سرکشی از فرمانِ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم باعث شد که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بر ضدِ او دعا کند. و معنای دیگرش، این‌که تکبر او را از خوردن با دستِ راست بازداشت. در هر صورت، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برایش بددعایی کرد؛ لذا دستِ آن شخص فلج شد و دیگر نمی‌توانست آن را به سوی دهانش بلند کند.

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم خبر داده است که شیطان، با دست چپش می‌خورد و می‌آشامد؛ لذا برای خوردن و آشامیدن دو روش پیشِ رویِ ماست: یکی، روشِ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و دیگری، روشِ شیطان. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با دستِ راستش می‌خورد و می‌نوشید و شیطان با دستِ چپش می‌خورد و می‌آشامد. حال کدام روش را انتخاب می‌کنید؟

از این‌رو دوستانِ شیطان، یعنی یهودیان، نصارا و مشرکان، معمولاً به این مسأله اهمیت نمی‌دهند و بیش‌تر با دستِ چپ می‌خورند و می‌نوشند. چون دوستان شیطان هستند و شیطان بر آنان حکم می‌رانَد. لذا دقت کنید که مانندِ آن‌ها نباشید.

برخی از مردم، لیوان را با دست چپِ خود می‌گیرند و می‌گویند: بدین خاطر با دستِ چپم آب می‌نوشم که دست راستِ من چرب است و نمی‌خواهم، لیوان هم چرب شود. می‌گوییم: بگذار چرب گردد؛ آلوده به نجاست که نمی‌شود؛ شسته خواهد شد. یا انگشتان سبابه و شست خود را به صورت حلقه درآورید و بدین‌سان لیوان را بگیرید تا کم‌تر چرب شود. به‌ویژه که بسیاری معمولاً لیوان‌های امروزی، فلزی یا شیشه‌ای (بلورین) است و شستن آن‌ها دشوار نیست؛ هم‌چنین برخی از مردم از لیوان‌های یک بار مصرف استفاده می‌کنند. در هر حال هیچ عذر و بهانه‌ای برای خوردن و آشامیدن با دست چپ، پذیرفته نیست؛ زیرا خوردن و آشامیدن با دست چپ، حرام است و اعمال حرام، تنها در شرایط اضطراری و گریزناپذیر، جایز است؛ یعنی اگر کسی، دست راستش شکسته یا فلج باشد و نتواند آن را به سوی دهانش بالا ببرد، این، ضرورت یا حالتِ اضطراری محسوب می‌شود و برای چنین فردی خوردن و آشامیدن با دست چپ، جایز است. کسی که با دست چپش می‌خورد و می‌نوشد، از الله و پیامبرش نافرمانی می‌کند؛ زیرا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از این عمل نهی کرده است. این، یعنی نافرمانی از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و نافرمانی از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نافرمانی از خداست. الله متعال می‌فرماید:

﴿مَّن يُطِعِ ٱلرَّسُولَ فَقَدۡ أَطَاعَ ٱللَّهَۖ﴾                                     [النساء : ٨٠]

کسی که از پیامبر اطاعت کند، از الله اطاعت نموده است.

هم‌چنین می‌فرماید:

﴿وَمَن يَعۡصِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ فَقَدۡ ضَلَّ ضَلَٰلٗا مُّبِينٗا ٣٦﴾            [الأحزاب : ٣٦]

و هرکس از الله و پیامبرش نافرمانی کند، دچار گمراهی آشکاری شده است.

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هیچ چیزی از پیشِ خود نگفته است؛ بلکه او فرستاده‌ی پروردگار جهانیان بود که پیام‌های الهی را ابلاغ کرد.

مؤلف رحمه الله روایتی از عمر بن ابوسلمه رضي الله عنه نقل کرده است. عمر بن ابوسلمه رضي الله عنه ناپسری یا پیش‌زاده‌ی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بود؛ زیرا پسرِ همسر ایشان، ام‌سلمه رضي الله عنها بوده است. ام‌سلمه رضي الله عنها پیش از ازدواج با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم همسرِپسرعمویش، ابوسلمه رضي الله عنه بود و او را خیلی دوست داشت. وقتی ابوسلمه رضي الله عنه از دنیا رفت، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بر بالینش حاضر شد؛ در آن هنگام چمشان ابوسلمه رضي الله عنه باز مانده بود. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «إِنَّ الرُّوح إِذَا قُبِضَ تَبِعَهُ الْبَصَر». یعنی: «وقتی روح از تَن جدا می‌شود، چشم آن را دنبال می‌کند». زیرا روح، جسمِ لطیفی‌ست که از بدن خارج می‌گردد و نمی‌توانیم آن را ببینیم؛ البته مُرده، آن را می‌بیند و مشاهده می‌کند که چگونه از پیکرش بیرون می‌آید. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «إِنَّ الرُّوح إِذَا قُبِضَ تَبِعَهُ الْبَصَر». یعنی: «وقتی روح از تَن جدا می‌شود، چشم آن را دنبال می‌کند». برخی از افراد خانواده‌ی ابوسلمه رضي الله عنه همین‌که این سخن پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را شنیدند، دریافتند که ابوسلمه رضي الله عنه وفات کرده است؛ لذا آه و واویلا سر دادند و حتی آرزوی مرگ کردند. همان‌طور که عادتِ برخی از مردم است؛ چنان‌که عادت دوران جاهلیت بود. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «لا تَدْعُوا عَلَى أَنْفُسِكُمْ إِلا بِخَيْرٍ، فَإِنَّ الْمَلائِكَةَ يُؤَمِّنُونَ عَلَى مَا تَقُولُونَ». یعنی: «برای خود جز دعای نیک نکنید؛ زیرا فرشتگان بر دعای شما، آمین می‌گویند». سپس پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دستانش را روی پلک‌های ابوسلمه رضي الله عنه کشید تا چشمانش بسته شود. این عمل را هنگامی انجام می‌دهند که بدنِ میّت گرم است؛ زیرا اگر سرد شود، نمی‌توان چشمانش را بست. سپس پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برای ابوسلمه رضي الله عنه دعا کرد و فرمود: «اللهمَّ اغْفِرْ لأَبِي سَلَمَةَ وَارْفَعْ دَرَجَتَهُ فِي الْمَهْدِيِّينَ، وَاخْلُفْهُ فِي عَقِبِهِ فِي الْغَابِرِينَ، وَاغْفِرْ لَنَا وَلَهُ يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ، وَافْسَحْ لَهُ فِي قَبْرِهِ، وَنَوِّرْ لَهُ فِيهِ».([۲]) یعنی: «یا الله! گناهان ابوسلمه را بیامرز و درجه‌اش را در میان بندگان هدایت‌یافته‌ات در بهشت، بلند بگردان و خود حامی بازماندگانش باش و ما و او را بیامرز ای پروردگار جهانیان! و قبرش را فراخ و نورانی بگردان». به‌به! دعایی که همه‌ی ما آرزویش را داریم.

ام‌سلمه رضي الله عنها از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم یاد گرفته بود که در مصیبت، این دعا را بگوید: «اللهُمَّ أْجُرْنِي فِي مُصِيبَتِي وَأَخْلِفْ لِي خَيْرًا مِنْهَا». یعنی: «یا الله! در این مصیبت، به من اجر و پاداش عنایت کن و به من بهتر از آن عوض بده». وی، از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم شنیده بود که هرکس در مصیبتی که به او می‌رسد، این دعا را بگوید، الله متعال در مصیبتی که به وی رسیده، به او اجر و پاداش عطا می‌کند و بهتر از آن به او عوض می‌دهد. ام‌سلمه رضي الله عنها که شوهر، یعنی پسرعموی عزیزش را از دست داده بود، با خود می‌گفت: چه کسی برایم از ابوسلمه رضي الله عنه بهتر خواهد بود؟ البته او به فرموده‌ی رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم باور داشت، اما با خود می‌گفت: چه کسی برایم از ابوسلمه بهتر است؟

لذا همین‌که عده‌اش پایان یافت، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از او خواستگاری کرد و بی‌شک پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برای ام‌سلمه رضي الله عنها از ابوسلمه رضي الله عنه بهتر بود. ضمنِ این‌که الله متعال، دعای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را در حقِ ابوسلمه رضي الله عنه پذیرفت؛ زیرا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم درباره‌ی ابوسلمه رضي الله عنه دعا کرده و گفته بود: «وَاخْلُفْهُ فِي عَقِبِهِ فِي الْغَابِرِينَ». یعنی: «خود حامی بازماندگانش باش» و بدین‌سان الله متعال، بهترین شخص، یعنی رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم را جای‌گزین پدرشان کرد. یکی از بازماندگانِ ابوسلمه رضي الله عنه، پسر خردسالش عمر بن ابی‌سلمه بود. وی، با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم غذا می‌خورد و دستش در ظرف غذا دور می‌زد؛ یعنی از هر طرف ظرف، لقمه برمی‌داشت. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به او فرمود: «پسر جان! بسم‌الله بگو و با دست راست، و از جلوی خود بخور». بدین ترتیب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سه مورد از آداب غذا خوردن را به او یاد داد:

اول: گفتنِ «بسم الله» در ابتدای غذا که واجب است.

دوم: «با دست راست خود بخور». این هم واجب می‌باشد.

سوم: «و از جلوی خود بخور». یعنی وقتی با کسی هم‌کاسه هستی، از جلوی او نخور؛ زیرا بی‌ادبی‌ست.

آری؛ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در یک وعده غذا، سه مورد از آداب غذا خوردن را به او یاد داد و این، از برکت‌های پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بود که الله متعال در او نهاده، به او توفیق می‌داد که از هر فرصتی برای تعلیم و تربیت دیگران، استفاده کند.

از این‌رو شایسته است که علما و همه‌ی کسانی که حتی یکی از سنت‌های پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را یاد دارند، در هر مناسبت یا فرصتی، آن را به دیگران آموزش دهند. هیچ‌گاه نگو: من که عالِم نیستم. آری؛ عالِم نیستی، اما هرچه یاد داری، به دیگران منتقل کن. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: «بَلِّغُوا عَنِّي وَلَو آية».([۳]) یعنی: «از طرف من تبلیغ کنید؛ گرچه یک آیه (یک مسأله) باشد». لذا شایسته است که انسان چنین فرصت‌هایی را غنیمت شمارد و در هر فرصتی که به‌دست می‌آورَد، به نشر و ترویج سنت بپردازد تا از اجر و پاداش سنت و از ثواب کسانی که تا قیامت به آن عمل می‌کنند، برخوردار شود.

([۱]) صحیح مسلم، ش: ۲۰۲۱. [این حدیث پیش‌تر به‌شماره‌ی ۱۶۳ و ۶۱۸ ذکر شد.]

([۲]) مسلم، ش: ۱۵۲۸ به‌نقل از ام‌المؤمنین ام‌سلمه رضي الله عنها.

([۳]) بخاری، ش: ۳۲۰۲ به‌نقل از عبدالله بن عمرو رضي الله عنهما.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی
مطالب مرتبط:

۷۴۴- عن عُمَرَ بنِ أبي سلَمةَ قال: كُنْتُ غُلاماً في حجْرِ رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم وكَانَتْ يَدِي تَطِيشُ في الصَّحْفَةِ، فقال لي رسولُ الله صلی الله علیه و آله و سلم: «يا غُلامُ سمِّ الله تعالى، وَكُلْ بِيمِينِكَ، وكُل ممَّا يليكَ». [متفقٌ عليه]

۷۴۴- عن عُمَرَ بنِ أبي سلَمةَ قال: كُنْتُ غُلاماً في حجْرِ رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم وكَانَتْ يَدِي تَطِيشُ في الصَّحْفَةِ، فقال لي رسولُ الله صلی الله علیه و آله و سلم: «يا غُلامُ سمِّ الله تعالى، وَكُلْ بِيمِينِكَ، وكُل ممَّا يليكَ». [متفقٌ عليه]([۱]) ترجمه: عمر بن ابوسلمه رضي الله عنه […]

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه