۷۱۸- وعن عمرَ بنِ الخطاب رضي الله عنه قال: اسْتَأْذَنْتُ النَّبِيَّ صلی الله علیه و آله و سلم في العُمْرَةِ، فَأَذِنَ لي، وقال: «لا تَنْسَنَا يا أُخَيَّ مِنْ دُعَائِكَ»، فقال كَلِمَةً مَا يسُرُّني أَنَّ لي بِهَا الدُّنْيَا.
وفي روايةٍ قال: «أَشْرِكْنَا يَا أُخَيَّ في دُعَائِكَ». [حديث صحيحیست که ابوداود روایت کرده و ترمذی، آن را حسن صحیح دانسته است.]([۱])
ترجمه: عمر بن خطاب رضي الله عنه میگوید: از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برای ادای عمره اجازه خواستم؛ به من اجازه داد و فرمود: «برادرم! ما را از دعای خود فراموش مکن». سخنی گفت که حاضر نیستم آن را تمام دنیا عوض کنم.
و در روایتی آمده است: فرمود: «برادرم! ما را در دعای خود شریک کن».
([۱]) ضعیف است؛ ضعیف ابیداود، آلبانی رحمه الله، ش: ۳۲۲. این حدیث پیشتر بهشمارهی ۳۷۸ گذشت.