۶۶۵- وعن عبد اللَّهِ بنِ عمرو بن العاص رَضِيَ اللهُ عَنْهما قال: قَالَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم: «إنَّ الْمُقسِطينَ عِنْدَ اللَّهِ عَلى مَنابِرَ مِنْ نور: الَّذِينَ يعْدِلُونَ في حُكْمِهِمْ وأَهلِيهِمْ وَمَا وُلُّوا». [روایت مسلم]([۱])
ترجمه: عبدالله بن عمرو بن عاص رضي الله عنهما میگوید: رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «همانا دادگران نزد الله متعال بر منابری از نور قرار دارند؛ یعنی کسانی که در حکمرانی و در میان همسران و خانوادهی خویش و نیز در مسؤولیتی که به آنها داده میشود، عدالت میورزند».
شرح
نووی رحمه الله میگوید: «باب زمامدار عادل». زمامدار به کسی گفته میشود که مسؤولیتی خاص یا مسؤولیتی عام و فراگیر به او واگذار میگردد. حتی مرد زمامدار خانه و خانوادهی خویش محسوب میشود؛ زیرا دربارهی آنها مسؤولیت دارد و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: «والرَّجُلُ رَاعٍ في أَهْلِهِ ومسئولٌ عَنْ رَعِيَّتِه».([۲]) یعنی: «و مرد، مسؤول خانوادهاش میباشد و دربارهی خانوادهاش بازخواست میشود». رعایت عدالت در هر زمینهای واجب است؛ حتی در رفتاری که انسان با خود دارد؛ زیرا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: «إِنَّ لرَبِّكَ عَلَيْكَ حَقًّا، وَإِنَّ لنَفْسِكَ عَلَيْكَ حقًّا، ولأهلِك عَلَيْكَ حَقًّا، وَلِزَوْرِكَ عَلَيْكَ حَقًّا؛ فَأَعْطِ كُلَّ ذِي حَقٍّ حَقَّهُ».([۳]) یعنی: «پروردگارت بر تو حقی دارد؛ نفس تو بر تو حقی دارد؛ همسرت بر تو حقی دارد؛ مهمانت بر تو حقّی دارد؛ پس هر حقّ هر صاحبِ حقی را ادا کن».
لذا عدالت در هر کاری واجب است؛ اما رعایت عدالت از سوی زمامداران، اهمیت بیشتری دارد. زیرا اگر زمامداران ظلم و ستم کنند، اسباب نارضایتی مردم فراهم میشود و در نتیجه نابسامانی و هرج و مرج پدید میآید. البته موضعِ ما در برابرِ زمامدار یا حاکمی که عدالت نمیورزد، اینست که صبر میکنیم؛ یعنی در برابر ظلم و ستمش شکیبایی میورزیم. حتی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به انصار رضي الله عنهم فرمود: «إِنَّكُمْ سَتَلْقَوْنَ بَعْدي أَثَرَةً فاصْبِرُوا حَتَّى تلقَوْنِي علَى الْحوْضِ».([۴]) يعني: «پس از من، تبعيض و حقکُشی خواهید دید؛ پس صبر كنيد تا مرا در كنار حوض ملاقات نماييد». زیرا پیامدهای رویارویی و درگیری با فرمانروا، به مراتب بدتر و شدیدتر از ظلم و ستمِ اوست و عقل و شریعت چنین ایجاب میکنند که انسان در شرایط اضطراری یا گریزناپذیر، از میان بد و بدتر، بد را انتخاب نماید یا ضررِ کمتر را ترجیح دهد. سپس مؤلف رحمه الله آیات و احادیثی در این باب ذکر کرده است؛ از جمله این آیه که الله عزوجل میفرماید:
﴿إِنَّ ٱللَّهَ يَأۡمُرُ بِٱلۡعَدۡلِ وَٱلۡإِحۡسَٰنِ﴾ [النحل: ٩٠]
همانا الله به عدل و احسان فرمان میدهد.
عدالت، واجب است و احسان، نیکی یا لطفی افزون بر عدالت میباشد که سنت است. انتظار میرفت مؤلف رحمه الله این آیه را هم ذکر کند که الله عزوجل میفرماید:
﴿إِنَّ ٱللَّهَ يَأۡمُرُكُمۡ أَن تُؤَدُّواْ ٱلۡأَمَٰنَٰتِ إِلَىٰٓ أَهۡلِهَا وَإِذَا حَكَمۡتُم بَيۡنَ ٱلنَّاسِ أَن تَحۡكُمُواْ بِٱلۡعَدۡلِۚ إِنَّ ٱللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُم بِهِۦٓۗ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ سَمِيعَۢا بَصِيرٗا ٥٨﴾ [النساء : ٥٨]
الله به شما فرمان میدهد که امانتها را به صاحبانش بازپس دهید و هنگامِ داوری در میانِ مردم، عدالت را رعایت کنید. چه پندِ نیکیست پندی که الله به شما میدهد! بهیقین الله، شنوای بیناست.
عدالت زمامدار، اینست که میان مردم فرق نگذارد، به هیچکس ستم روا ندارد و از هیچکس بهخاطر ثروت یا فقر یا قرابت و خویشاوندیاش جانبداری نکند؛ بلکه به عدالت حکمرانی و داوری نماید. حتی علما گفتهاند: بر قاضی واجب است که عدالت را در میان دو طرف دعوا رعایت کند؛ هر چند یکی از دو طرفِ دعوا کافر باشد. یعنی بر قاضی واجب است که در همه چیز، در سخن گفتن، نشاندن و نحوهی ورودشان یا استقبال از آنها، عدالت را در میانشان رعایت نماید؛ زیرا جایگاه، جایگاه قضاوت و داوریست و رعایت عدالت در چنین جایگاهی، واجب است و اهمیت ویژهای دارد. گرچه برخی از افراد کمعلم و ناآگاه میگویند: مسلمان را مقدّم بدار یا در قضاوت از او جانبداری کن. میگوییم: جایز نیست که مسلمان را مقدّم بداریم یا از او جانبداری کنیم؛ زیرا قضاوت، جایگاه دادرسی و عدالتورزیست و رعایت عدالت در همهی ابعاد، مهم و گریزناپذیر میباشد.
سپس مؤلف رحمه الله حدیث ابوهریره رضي الله عنه را ذکر کرده است؛ ابوهریره رضي الله عنه میگوید: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «الله، در روزي كه هيچ سايهاي جز سايهی او وجود ندارد، هفت گروه را در زير سايهی خود، جاي ميدهد».
این، انحصاری نیست؛ یعنی فقط همین هفت گروه نیستند که روز قیامت زیر سایهای که الله میآفریند، جای میگیرند. آنجا افراد و گروههای دیگری هم خواهند بود که الله متعال آنها را زیرِ این سایه جا میدهد. حافظ ابنحجر در شرح صحیح بخاری، بیست گروه را برشمرده است که روز قیامت از این نعمت الهی برخوردار میشوند؛ اما پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم متناسب با موقعیت، سخن میگفت. لذا هرچند گروههای دیگری هم هستند که زیر سایهی پروردگار جای میگیرند، اما پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم گاه بنا بر موقعیت، فقط از سه دسته و گاه از هفت گروه و گاه از چهار گروه و امثال آن سخن گفته است. زیرا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بهعنوان سخنورترین فرد بشر، متناسب با موقعیت، سخن میگفت و سخنش شیوا و رسا بود. فرمود: «الله، در روزي كه هيچ سايهاي جز سايهی او وجود ندارد، هفت گروه را در زير سايهی خود، جاي ميدهد». و این، در روز قیامت خواهد بود. در آن روز مردم، پابرهنه، لخت و ختنهنشده برانگیخته میشوند. روز قیامت، هیچ پستی و بلندی و هیچ کوه و درخت و ساختمانی وجود ندارد که مردم، زیرِ سایهاش بروند و تنها، همان سایهای وجود دارد که الله عزوجل، آن را برای برخی از بندگانش میآفریند و تنها الله عزوجل خود، کیفیتش را میداند.
نخست فرمانرواي عادل را ذکر کرد؛ یعنی زمامداری که در میان مردم عدالت میورزد. مهمترین شاخص عدالت یک حاکم، اینست که در میان مردم مطابق شریعت الهی حکم براند؛ زیرا شریعت الهی، سراسر عدل و عدالت است. از اینرو کسی که بر اساس قوانین بشریِ مخالف با شریعت حکم میراند، جرو ستمکارترین حکام بهشمار میآید و روز قیامت که هیچ سایهای جز سایهی پروردگار وجود ندارد، در جرگهی کسانی قرار میگیرد که از این سایه، دور هستند. زیرا عدالت نیست که حاکمی بر اساس شریعت و قانونی غیر از شریعت الهی حکم براند؛ چه کسی این حق را به او داده است؟ باید در میان مردم مطابق شریعت پروردگارشان حکم براند و این، بزرگترین عدالت است.
یکی دیگر از شاخصهای عادل بودن حاکم، اینست که حق دیگران را از خود و نزدیکترین افرادش بگیرد و آن را به صاحبانِ آن بدهد؛ زیرا الله متعال میفرماید:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ كُونُواْ قَوَّٰمِينَ بِٱلۡقِسۡطِ شُهَدَآءَ لِلَّهِ﴾ [النساء : ١٣٥]
ای مؤمنان! به عدل و داد بپردازید و به خاطر الله (بهحق) گواهی دهید.
همچنین حاکم نباید در میان نزدیکان خود و دیگران، فرق بگذارد؛ لذا چنین نباشد که اگر حقّی بر گردن یکی از نزدیکان اوست، در اجرای حکم، درنگ کند یا اجرای عدالت را بهتأخیر بیندازد یا اگر نزدیکش حق حقّی بر دیگری دارد، بیدرنگ از آن شخص قصاص بگیرد. این، عدل نیست. عدالت حاکم، انواع و شاخههای گوناگونی دارد که اینجا گنجایش ذکرش را ندارد.
دوم: «جواني كه در اطاعت و بندگيِ الله، رشد يافته است»؛ یعنی از خردسالی به همین شکل پرورش یافته و به عبادت و بندگی الله عزوجل ادامه داده است؛ این هم در شمارِ هفت گروهی قرار دارد که الله متعال آنها را روز قیامت در سایهی خود جای میدهد؛ زیرا این جوان، بهجای سرگرمیها و نادانیهای دوران جوانی، به عبادت الله عزوجل پرداخته و با اینکه قدرت و زمینهی انحراف در او وجود داشته، جوانِ سر به راه و عبادتگزاری بوده است.
سوم: «دو مسلماني كه فقط بهخاطر خشنودي الله با يكديگر دوست باشند و بر همین اساس، گردِ هم میآیند یا از يكديگر جدا ميشوند». یعنی دو دوستِ مسلمان که دوستی و محبتشان با یکدیگر، انگیزهای مالی یا دنیوی مانند پست و مقام ندارد؛ بلکه دوستی و محبتشان با یکدیگر فقط بهخاطر خشنودی خداست و بدینخاطر با هم دوستی میکنند که یکدیگر را در مسیر اطاعت وبندگی الله عزوجل میبینند و از محرمات و کارهای ممنوع و حرام، میپرهیزند. از اینرو پیوند دوستی استواری در دنیا با یکدیگر دارند و تنها چیزی که میان آنها فاصله میاندازد، مرگ است.
چهارم: «كسي كه همواره به مسجد دلبسته باشد»؛ یعنی با نماز و مسجد اُنس دارد و هر بار که نمازش را به پایان میرساند، منتظرِ نماز بعدیست. مسجد، یعنی سجدهگاه یا محل سجده؛ فرقی نمیکند که برای نماز بنا شده باشد یا خیر. لذا این شخص، همواره مشتاق نماز است و پس از پایان هر نماز، به نمازِ بعدی میاندیشد. این نشانگر پیوند محکمش با خداست؛ زیرا نماز، پیوند میان بنده با پروردگارش میباشد و اُنس و اشتیاقِ انسان به نماز، نشان میدهد که بنده دوست دارد ارتباط محکمی با پروردگارش داشته باشد؛ از اینرو در شمارِ کسانی قرار میگیرد که الله متعال آنان را در روزی كه هيچ سايهاي جز سايهی او وجود ندارد، زير سايهی خود جاي ميدهد».
پنجم: «كسي كه زني زيبا و صاحبمقام، او را به سوی خود بخواند، ولي او نپذيرد و بگويد: من از الله ميترسم». زنی زیبا که از طبقات پایین نیست و نام و جایگاهی دارد، از مردی که دارای توانایی جسمی و جنسیست، در جایی خالی که هیچکس نیست و هیچکس باخبر نمیشود، درخواست زنا و کار زشت میکند؛ شرایط، فراهم است و این مرد نیز، آدم کمتوان یا ضعیفی نیست که میل و شهوتی به زنان نداشته باشد. اما میگوید: من از الله میترسم. تنها چیزی که او را از این کار زشت، باز میدارد، ترس خداست. ببینید، همهی شرایط فراهم است؛ هم خود مرد، توانایی و میل جنسی دارد و هم زنی زیبا خودش را در اختیارش قرار داده است و جای خلوتی نیز دارند؛ اما یک مانع قوی و بزرگتر از شرایط موجود برای آن مرد، او را از زنا کردن باز میدارد؛ یعنی ترس خدا. از اینرو میگوید: «من، از خدا میترسم». نگفت: من، میلی به زنها ندارم؛ یا نگفت که تو، زشتی یا از طبقات پایین جامعه هستی. همچنین نگفت که کسی، اینجاست و ما را میبیند؛ خیر، بلکه از خدا ترسید و گفت: «من، از الله میترسم». الله متعال، روز قیامت که سایهای جز سایهی او وجود ندارد، این شخص را زیر سایهی خود جای میدهد.
ششم: «كسي كه با دست راستش، بهگونهای صدقه دهد كه دست چپش نداند دست راستش چه صدقه میدهد». این، کمال اخلاص است که انسان سعی کند هیچکس، از اعمال نیکش باخبر نشود؛ بلکه خواهان این باشد که عملش، فقط بین او و خدایش بماند؛ لذا دور از چشم مردم، صدقه میدهد، بهگونهای که دست چپش نمیداند که دست راستش چه صدقه داده است. یعنی اگر امکانش بود، طوری صدقه میداد که دست چپش نیز نفهمد که دست راستش صدقه میدهد. چنین شخصی، بینهایت مخلص است و الله متعال، او را در قیامت، زیر سایهی خود جای میدهد.
ناگفته نماند: صدقهی پنهانی، بهتر است؛ اما در شرایطی که آشکار کردن صدقه، باعث تشویق دیگران شود، آشکار نمودن آن، افضل و بهتر میباشد.
هفتم: «كسي كه در تنهايي، الله را یاد کند و اشک، از چشمانش سرازیر شود».
یعنی با زبان و قلب خود، الله را ذکر کند و هیچکس نزد نباشد که شائبهی خودنمایی یا ریا پیش آید؛ بلکه به الله دلبستگی داشته و دلش از دنیا و وابستگی به آن، خالی و تهی باشد. لذا وقتی با دل و زبان، ذکر خدا میکند و عظمت و بزرگی پروردگار را بهیاد میآورد، مشتاق الله عزوجل میگردد و اشک از چشمانش سرازیر میشود. چنین شخصی، جزو کسانیست که روز قیامت در زیر سایهی الله، جای میگیرند.
گاه، انسان توفیق یکی از این اعمال هفتگانه را پیدا میکند و گاه توفیق مییابد که دو یا سه یا چهار یا پنج و یا شش یا همهی این اعمال را انجام دهد؛ امکانش وجود دارد و هیچ اشکالی هم پیش نمیآید که انسان، از اینهمه توفیق برخوردار شود. البته گاه فقط یکی از این صفات در او وجود دارد؛ و همین یکی برای دستیابی به این سعادت بزرگ کافیست.
سپس مؤلف رحمه الله حدیث عبدالله بن عمرو بن عاص رضي الله عنهما را ذکر کرده است که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «همانا دادگران نزد الله متعال بر منابری از نور قرار خواهند داشت؛ یعنی کسانی که در حکمرانی و در میان همسران و خانوادهی خویش و نیز در مسؤولیتی که به آنها داده میشود، عدالت میورزند».
این، نشانگر فضیلت عدل دربارهی همسر و فرزندان و دیگر کسانیست که تحت سرپرستی انسان قرار میگیرند؛ پس عدالت بورزید تا روز قیامت نزد الله عزوجل بر منبری از نور باشید.
([۲]) صحیح بخاری، ش: ۸۹۳؛ و صحیح مسلم، ش: ۱۸۲۹. ر.ک: حدیث شمارهی ۲۸۸ همین کتاب.