۶۵۶- وعنها أَنَّ قريشًا أَهَمَّهُم شَأْنُ المرأةِ المَخزُومِية التي سَرقَت فقالوا: مَن يُكلِّمُ فيها رسولَ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم؟ فقالوا: مَن يجتَرِئُ عليهِ إلا أُسامةُ بنُ زيدٍ حِبُّ رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم؟ فَكَلًَّمَهُ أُسامةُ رضي الله عنه؛ فقَالَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم: «أَتَشفَعُ في حدٍّ مِن حُدُودِ اللَّهِ تعالى؟» ثُمَّ قامَ فَاخْتَطَبَ ثُمَّ قال: «إنَّمَا أهْلَكَ من قَبلَكُم أنَّهُم كانُوا إذَا سرقَ فِيهِم الشَّريفُ تَركُوه، وإذا سرق فِيهم الضَّعِيفُ أَقامُوا عليهِ الحدَّ، وايْمُ اللَّه، لو أنَّ فاطمَة بنت محمدٍ سرقَتْ لقَطَعْتُ يَدهَا». [متفقٌ عليه]([۱])
ترجمه: عایشه رضي الله عنها میگوید: ماجرای زنی از «بنیمخزوم» که سرقت کرده بود، باعثِ نگرانی قریش شد؛ گفتند: چه کسی در اینباره با رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم صحبت کند؟ و بدین نتیجه رسیدند که کسی جز اسامه بن زید رضي الله عنهما که محبوبِ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است، جرأت میانجیگری و شفاعت ندارد. لذا اسامه رضي الله عنه با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم صحبت کرد- و از ایشان درخواست نمود که دستِ این زن را قطع نکنند.- رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «آیا دربارهی حکم و قانون خدا، سفارش میکنی؟» آنگاه برخاست و سخنرانی نمود؛ فرمود: «امتهای پیش از شما (بنیاسرائیل)، از آن جهت به هلاکت رسیدند که وقتی فردِ مشهور و نامداری در میان آنها دزدی میکرد، او را رها میکردند و هرگاه، فردِ ضعیفی مرتکب سرقت میشد، حد را بر او جاری مینمودند. به الله سوگند، اگر دخترم فاطمه دزدی کند، دستش را حتماً قطع میکنم».
شرح
مؤلف رحمه الله دو حدیث از عایشه رضي الله عنها ذکر کرده است. و اما حدیث نخست؛ عایشه رضي الله عنها میگوید: رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم از سفری برگشت و من، تاقچهی خانهام را با پردهای که تصاویری در آن بود، پوشانده بودم. رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم وقتی آن را دید، رنگ چهرهاش عوض شد، آن را پاره کرد و فرمود: «ای عایشه! سختترین عذاب روز قیامت را کسانی نزد الله دارند که به آفرینش الله تشبه میجویند». یعنی الله متعال به تصویرگران، چه آنانکه مجسمه میسازند و چه آنانکه جانداران را ترسیم میکنند، عذابِ سختی میرساند؛ زیرا در حقیقت در آفرینش و تصویرگری پروردگار به مخالفت با او برمیخیزند. در گذشته ساختن تصاویر با دست انجام میشد؛ زیرا دستگاهها، امکانات و وسایل امروزی وجود نداشت که بدون دخالتِ دست، تصویرگری کنند. بلکه تصاویر را با دست خود، رسم یا حَک میکردند تا بینندگان به مهارت آنها گواهی دهند؛ بهگونهای که بینندگان میگفتند: چه نقاش یا چه مجسمهسازِ ماهریست! چهقدر اثرش طبیعی بهنظر میرسد! یا چهقدر اثرش به آفرینش خداوند شباهت دارد! و بدینسان در پیِ این بودند که در صورتگری، با الله متعال، شریک شوند؛ در صورتی که الله متعال، یکتا و بیشریک است:
﴿هُوَ ٱلَّذِي يُصَوِّرُكُمۡ فِي ٱلۡأَرۡحَامِ كَيۡفَ يَشَآءُ﴾ [آل عمران: ٦]
او ذاتیست که به شما در رحمهای (مادرانتان)، هر شکل و صورتی که بخواهد، میبخشد.
و میفرماید:
﴿وَصَوَّرَكُمۡ فَأَحۡسَنَ صُوَرَكُمۡ﴾ [غافر: ٦٤]
و به شما شکل و قیافه بخشید و شکلهایتان را نیک و زیبا گردانید
همانگونه که عایشه رضي الله عنها گفته است: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم پرده را پاره کرد. و این، نشان میدهد که پاره کردن تصاویری که با دست ترسیم میشوند، درست است؛ زیرا ترسیم جانداران، تشبه جستن به آفرینش الهی میباشد و تأیید اعمالِ نادرست، به معنای ارتکاب آن است.
از این حدیث درمییابیم که خشمگین شدن در هنگامی که عمل نادرستی انجام میشود یا حکمی شرعی پایمال میگردد، مشروع است؛ زیرا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم خشمگین شد و آن پرده را پاره کرد.
و اما دومین حدیث؛ زنی از بنیمخزوم، کالاهایی مانند دیگ و مشک را بهعاریت میگرفت و سپس انکارش میکرد؛ یعنی مرتکب سرقت میشد. رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم دستور داد که دستش را قطع کنند. قریش از بابت آبروی خود، نگران شدند؛ زیرا این زن از یکی از مهمترین و سرآمدترین طوایف عرب بود. لذا از اسامه بن زید رضي الله عنه درخواست کردند که نزد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سفارش کند تا این حکم را لغو نماید. رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم به اسامه رضي الله عنه فرمود: «آیا دربارهی حکم و قانون خدا، سفارش میکنی؟» آنگاه برخاست و برای مردم سخنرانی نمود و فرمود: «امتهای پیش از شما (بنیاسرائیل)، از آن جهت به هلاکت رسیدند که وقتی فردِ مشهور و نامداری در میان آنها دزدی میکرد، او را رها میکردند و هرگاه، فردِ ضعیفی، مرتکب سرقت میشد، دستش را قطع مینمودند». سپس سوگند یاد کرد و فرمود: «اگر دخترم، فاطمه دزدی کند، دستش را حتماً قطع میکنم».
شاهدِ موضوع از این حدیث، اینجاست که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بهخاطرِ میانجیگری بیمورد و نادرست اسامه رضي الله عنه دربارهی لغو یکی از مجازاتهای شرعی خشمگین شد؛ لذا خشم و غضب بهخاطر الله عزوجل نیک و پسندیده میباشد و خشم و غضبی، نکوهیده و ناپسند است که برای انتقام یا بهخاطرِ منافع شخصی باشد. زیرا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از چنین خشم و غضبی نهی نموده است؛ چنانکه یکی از یارانش درخواست نصیحت کرد. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «خشمگین مشو». او چندین بار درخواست نصیحت نمود و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «خشمگین مشو». لذا تفاوت آشکاری در میان این دو خشم وجود دارد. پس خشم و غضب برای الله یا بهخاطر شریعت الهی، نیک و پسندیده است و روش پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نیز همینگونه بود. خشمی که برای الله یا بهخاطر دینش باشد، نشانگر غیرت انسان نسبت به دین و اقامهی شعایر دینیست. اما چه خوب است که انسان، خشم شخصی خود را پنهان کند یا بردباری ورزد و وقتی بهخاطر منفعتی شخصی خشمگین شد، از شرّ شیطانِ راندهشده به الله عزوجل پناه ببرد؛ اگر ایستاده است، بنشیند و اگر نشسته، دراز بکشد یا بر پهلو تکیه دهد. چنین روشی از خشم و غضب انسان میکاهد.