۶۳- الثَّالث: عن ابنِ عبَّاس رضي الله عنهما قال: «كُنْتُ خَلْفَ النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله و سلم يوْماً فَقال: «يَا غُلامُ إِنِّي أُعلِّمكَ كَلِمَات: احْفَظِ اللَّهَ يَحْفَظْكَ احْفَظِ اللَّهَ تَجِدْهُ تُجَاهَك، إِذَا سَأَلْتَ فَاسْأَل اللَّه، وَإِذَا اسْتَعَنْتَ فَاسْتَعِنْ بِاللَّه، واعلَم: أَنَّ الأُمَّةَ لَو اجتَمعتْ عَلَى أَنْ ينْفعُوكَ بِشيْء، لَمْ يَنْفعُوكَ إِلاَّ بِشَيْءٍ قَد كَتَبَهُ اللَّهُ لَك، وإِنِ اجْتَمَعُوا عَلَى أَنْ يَضُرُّوك بِشَيْء، لَمْ يَضُرُّوكَ إِلاَّ بَشَيْءٍ قد كَتَبَهُ اللَّه عليْك، رُفِعَتِ الأقْلام، وجَفَّتِ الصُّحُفُ». [ترمذی، روایتش کرده و آن را حسن صحیح دانسته است.]([۱])
وفي رواية غيرِ التِّرْمِذي: «احفظَ اللَّهَ تَجِدْهُ أَمَامَك، تَعَرَّفْ إِلَى اللَّهِ في الرَّخَاءِ يعرِفْكَ في الشِّدةِ، واعْلَمْ أَنّ مَا أَخْطَأَكَ لَمْ يَكُنْ لِيُصيبَك، وَمَا أَصَابَكَ لمْ يَكُن لِيُخْطِئَكَ واعْلَمْ أنّ النَّصْرَ مَعَ الصَّبْر، وأَنَّ الْفَرَجَ مَعَ الْكَرْب، وأَنَّ مَعَ الْعُسرِ يُسْراً».
ترجمه: ابنعباس رضي الله عنهما میگوید: روزی (سوار بر اسب) پشت سر رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم نشسته بودم؛ فرمود: «پسر جان! چند سخن به تو میآموزم: شریعت الله را پاس بدار تا تو را حفظ کند؛ شریعت الله را حفظ کن تا او را در برابر خویش بیابی. هرگاه، چیزی خواستی، از الله بخواه و هرگاه کمک و یاری خواستی، از الله درخواست کمک کن و بدان که اگر همهی مردم جمع شوند تا نفعی به تو برسانند، نمیتوانند؛ مگر آنچه را که الله، برایت مقدَّر کرده است. و اگر همهی مردم جمع شوند تا زیانی به تو برسانند، نمیتوانند مگر زیانی که الله برایت رقم زده است. کار نوشتن تقدیر بهوسیلهی قلمها پایان یافته و نامهها، خشک شده است».
در روایتی غیر از ترمذی آمده است: «شریعت الله را پاس بدار تا او را در برابر خویش بیابی؛ خدا را در آسایش و راحتی بهیاد داشته باش تا تو را در سختیها بشناسد (و تو را یاری کند). و بدان که آنچه برایت مقدّر نشده، امکان ندارد که به تو برسد و آنچه که برایت مقدّر شده است، ممکن نیست که به تو نرسد. بهیقین پیروزی و موفقیت با صبر و شکیباییست و گشایش، با تحمل رنج و سختی؛ و در کنار هر سختی، آسانیست».
شرح
ابنعباس رضي الله عنه میگوید: پشت سر رسولخدا صلی الله علیه و آله و سلم بودم؛ یعنی: سوار بر اسب یا مرکب، پشت سر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نشسته بودم. رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «پسر جان! شریعت الله را پاس بدار تا تو را حفظ کند…». پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از آن جهت به ابنعباس رضي الله عنهما فرمود: «پسر جان» که ابن عباس نوجوانی کمسن و سال بود. ابنعباس رضي الله عنهما به هنگام وفات رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم تازهبالغ، یعنی پانزده یا شانزده ساله و یا کمتر از آن بود. لذا او را با عبارتِ «پسر جان» خطاب قرار داد و فرمود: «احْفَظِ اللَّهَ يَحْفَظْكَ». این، سخن و رهنمود بسیار بزرگیست؛ یعنی شریعت الله را با اجرای دستورهای الهی و دوری از نواهی او، پاس بدار. فراگیری بخشی از علوم و معارف دینی برای انجام عبادتها و معاملات، و نیز فراخواندن به سوی الله عزوجل، در این مفهوم میگنجد و جزو حفظ شریعت الهیست. لذا این معنا که خدا را حفظ کن، درست نیست و منظور، حفظ و پاسداشتِ شریعت الله میباشد؛ زیرا الله متعال، به هیچکس نیاز ندارد. الله جل جلاله میفرماید:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِن تَنصُرُواْ ٱللَّهَ يَنصُرۡكُمۡ﴾ [محمد : ٧]
ای مؤمنان! اگر (دین) الله را یاری کنید، (الله) شما را یاری میکند.
میبینید که در این آیه، منظور از یاری کردنِ الله، یاری رساندن به دین اوست؛ زیرا الله عزوجل از همه، بینیاز است. چنانکه در آیهی دیگری میفرماید:
﴿ذَٰلِكَۖ وَلَوۡ يَشَآءُ ٱللَّهُ لَٱنتَصَرَ مِنۡهُمۡ﴾ [محمد : ٤]
و اگر الله میخواست، خود از آنان انتقام میگرفت.
بهطور قطع، کافران نمیتوانند از عذاب الله فرار کنند یا او را درمانده نمایند:
﴿وَمَا كَانَ ٱللَّهُ لِيُعۡجِزَهُۥ مِن شَيۡءٖ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَلَا فِي ٱلۡأَرۡضِۚ﴾ [فاطر: ٤٤]
و هيچ چيز نه در آسمانها و نه در زمين الله را درمانده نكرده است.
لذا عبارتِ «احْفَظِ اللَّهَ يَحْفَظْكَ»، بیانگر این است که هرچه انسان دین و شریعت الهی را پاس بدارد، الله متعال نیز او را در حفظ و امان خویش قرار میدهد. حال ببینیم منظور از اینکه الله، او را حفظ میکند، چیست؟
پاسخ: یعنی خداوند جان و مال و خانواده، و دین چنین شخص را که از همه چیز مهمتر است، حفظ میکند و انسان را از همهی گمراهیها و کجرویها مصون میدارد؛ زیرا انسان هرچه راه هدایت را در پیش بگیرد، بر هدایتش افزوده میشود؛ الله جل جلاله میفرماید:
﴿وَٱلَّذِينَ ٱهۡتَدَوۡاْ زَادَهُمۡ هُدٗى وَءَاتَىٰهُمۡ تَقۡوَىٰهُمۡ ١٧﴾ [محمد : ١٧]
و آنان که هدایت یافتند، (الله) بر هدایتشان افزود و پرهیزکاری و تقوایشان را به آنان بخشید.
همچنین انسان هرچه گمراهی و ضلالت را در پیش بگیرد، بیشتر گمراه میشود؛ چنانکه در حدیثی آمده است: «إنَّ الإنسانَ إذا أذنَبَ صَارَ في قَلْبِهِ نُکْتَةٌ سَوداء فإن تابَ مُحِیَت»؛([۲]) یعنی: «هرگاه انسان گناه میکند، نقطهی سیاهی در دلش ایجاد میشود که اگر توبه نماید، این نقطه از میان میرود». اگر دوباره گناه کند، نقطهی سیاه دیگری در قلبش ایجاد میگردد و با تکرار گناه، این نقطه در دل پدید میآید تا اینکه سرانجام، مُهر تیرهدلی و شقاوت بر دل زده میشود. پس اگر شریعت الهی را پاس بدارید، الله متعال جان و مال و خانوادهی شما را در حفظ خویش قرار میدهد.
آنگاه رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «شریعت الله را پاس بدار تا او را در برابر خویش بیابی»؛ یعنی اگر به دستورهای الله عمل کنی و از آنچه که نهی کرده است، دوری نمایی، او را در برابر خویش خواهی یافت؛ این فرمودهی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به معنای همان عبارتیست که پیشتر دربارهاش توضیح دادم. به هر حال با حفظ دین الهی، خداوند عزوجل را در مقابل خویش مییابی؛ بدینسان تو را بهسوی خیر و نیکی، رهنمون میشود و هر بدی و امر ناگواری را از تو دور میکند؛ به ویژه اگر در راستای حفظ و نگهداری دین الله، تنها از او یاری بجویی؛ زیرا اگر انسان از الله کمک و یاری بجوید و بر او توکل کند، بهیقین الله، برای او کافیست و کسی که خدا برای او کافی باشد، پس از الله، محتاج هیچکس نخواهد بود. الله جل جلاله میفرماید:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ حَسۡبُكَ ٱللَّهُ وَمَنِ ٱتَّبَعَكَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٦٤﴾ [الأنفال: ٦٤]
ای پیامبر! الله برای تو و برای مؤمنانی كه از تو پيروى كردهاند، کافیست.
و میفرماید:
﴿وَإِن يُرِيدُوٓاْ أَن يَخۡدَعُوكَ فَإِنَّ حَسۡبَكَ ٱللَّهُۚ﴾ [الأنفال: ٦٢]
و اگر بخواهند تو را فریب دهند، بدان که الله برایت کافیست.
وقتی الله پشتیبان انسان باشد، دیگر، هیچ گزندی به انسان نمیرسد؛ از اینرو رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «شریعت الله را پاس بدار تا او را در برابر خویش بیابی».
سپس افزود: «هرگاه چیزی خواستی، از الله بخواه و هرگاه کمک و یاری خواستی، از الله درخواست کمک كن». یعنی بر هیچیک از مخلوقها و آفریدههای خداوند، اعتماد مکن. به عنوان مثال: آدمِ فقیر و نیازمند که هیچ مال وثروتی ندارد، دست به دعا برمیدارد و میگوید: یا الله! به من رزق و روزی عطا فرما. و آنگاه از آنجا که گمانش را ندارد، روزیاش میرسدإ اما اگر دست نیاز پیش مردم دراز کند، معلوم نیست که چیزی به او بدهند یا ندهند؛ از اینرو در حدیث آمده است: «لأَنْ يَأْخُذَ أَحَدُكُمْ حَبْلَهُ فَيَحْتَطِبَ ثُمَّ یَبِیعَهُ لَكَانَ خَيْرًا لَهُ مِنْ أَنْ يَسألَ النَّاسَ أَعْطَوهُ أَوْ مَنَعَوهُ»؛([۳]) یعنی: «اگر هریک از شما ریسمانش را بر دارد و با جمعآوری و فروش هيزم امرار معاش كند، برايش بهتر است از اینکه دست گدايي پيش مردم دراز کند؛ و معلوم نيست كه چيزي به او بدهند يا ندهند». لذا اگر چیزی میخواستی، از الله بخواه و بگو: «خدایا! به من روزی بده». «یا الله! بهفضل خویش مرا از غیر خود، بینیاز بگردان». و با چنین دعاهایی، به سوی الله عزوجل روی بیاور. همچنین «هرگاه کمک میخواستی، از الله درخواست کمک کن» و از هیچ انسانی، کمک مخواه؛ مگر آنکه سخت نیازمند باشی. البته در شرایط سختی که ناگزیر میشوی، نیازت را با کسی درمیان بگذاری، همهی توکل و اعتمادت به الله عزوجل باشد و فقط بهعنوان یک وسیله، مشکلت را با کسی که کاری از او ساخته است، در میان بگذار.
از این دو جمله، بدین نکته پی میبریم که دراز کردن دست نیاز در پیش غیر خدا، با توحید در تعارض است؛ لذا عرض نیاز در پیش غیر خدا، برای چیز کوچکی باشد یا برای نیازی بزرگ، ناپسند و مکروه است. چهبسا الله متعال اگر بخواهد، کمکی برایت فراهم کند و مشکلی را که از توان همه خارج است، برطرف نماید و تو را به دست یکی از بندگان یا آفریدههایش که برای تو مسخّر کرده، یاری رساند و او را بر آن دارد كه به تو کمک کند. با این حال، به هیچ عنوان برایت جایز نیست که مسبِّب اصلی، یعنی الله عزوجل را از یاد ببری. مانند چیزی که امروزه از سوی برخی از افراد جاهل و نادان، شاهدِ آن هستیم؛ بدینسان که چون کافران به کمک حکومتشان آمدهاند، برخی، این کافران را تقدیس میکنند و گویا نمیدانند که این کفار، دشمنشان هستند؛ فرقی نمیکند که کمکشان کنند یا نه.
بههر حال، اینها تا روز قیامت با شما دشمنی دارند و برای هیچکس جایز نیست که با آنان دوستی کند یا بهیاری آنها برخیزد و یا برایشان دعا نماید؛ و متأسفانه گاه از برخی از این افراد نادان میشنویم که میگویند: ما حاضریم برای فلانی و فلانی (که کافر است) جانفشانی کنیم! پناه بر الله! حتی برخی، فرزندانشان را به نام این کفار نامگذاری میکنند! اینها باید بدانند که اگر الله متعال، کافران را برایشان مسخّر نمیکرد، خود نمیتوانستند هیچ کاری از پیش ببرند. نفعدهنده و ضرردهنده، الله متعال است و او، این کفار را مسخّر نمود که به شما کمک کردند؛ در حدیثی آمده است: «إِنَّ اللَّهَ لَيُؤَيِّدُ هذا الدِّينَ بِالرَّجُلِ الْفَاجِرِ»؛ یعنی: «خداوند، این دین را با شخص فاجر نیز یاری میرساند». لذا هیچگاه نباید این لطف خدا را از یاد ببریم که کافران را برای ما مسخّر فرمود و بر ماست که عموم مردم را نیز از این نکته آگاه نماییم. وقتی کسی را دیدیم که به این کافران، تکیه و اعتماد دارد و میگوید: همینها بودند که به ما کمک کردند، باید به او یادآوری کنیم که چنین رویکردی، نقص و خلل در توحید بهشمار میرود. والله اعلم.
رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «بدان که اگر همهی مردم جمع شوند تا نفعی به تو برسانند، نمیتوانند؛ مگر آنچه را که الله برایت مقدَّر کرده است». لذا اگر نفعی از سوی مردم به تو رسید، بدان که از سوی الله متعال بوده است؛ زیرا الله آن را برای تو مقدّر کرده است. رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم نفرمود که اگر همهی مردم جمع شوند، نمیتوانند هیچ نفعی به تو برسانند؛ فرمود: «نمیتوانند، مگر آنچه را که الله برایت مقدّر کرده است».
بدون شک، مردم به یکدیگر نفع میرسانند و به هم کمک میکنند؛ اما همهی اینها به خواستِ الله و تقدیریست که برای انسان رقم زده است. لذا اول از همه، لطف خدای متعال است که کسی را مسخّر نموده تا به تو نفعی برساند یا به تو نیکی کند و یا مشکلت را برطرف نماید.
برعکس، اگر همه جمع شوند تا زیانی به انسان برسانند، نمیتوانند؛ مگر زیانی که الله برایش مقدّر کرده است. لازمهی چنین ایمانی، این است که انسان همواره به پروردگارش وابسته باشد و بر او توکل کند و به هیچکس جز او روی نیاورد؛ چون میداند که اگر همهی آفریدهها جمع شوند تا زیانی به او برسانند، نمیتوانند؛ مگر زیانی که الله برایش رقم زده است. لذا امیدش به خداست و به حمایت و پشتیبانی الله عزوجل چشم میدوزد و به غیر خدا نمیاندیشد و ترس و واهمهای از غیر او ندارد؛ هرچند بر ضد او ، جمع و یکپارچه شوند؛ از اینرو هنگامی که به گذشتگان این امت نگاه میکنیم، میبینیم که هرگاه به الله متعال، اعتماد و توکل کردهاند، نیرنگ دشمنان و حسادتِ حسودان، هیچ زیانی به آنان نرسانده است:
﴿وَإِن تَصۡبِرُواْ وَتَتَّقُواْ لَا يَضُرُّكُمۡ كَيۡدُهُمۡ شَيًۡٔاۗ إِنَّ ٱللَّهَ بِمَا يَعۡمَلُونَ مُحِيطٞ ١٢٠﴾ [آل عمران: ١٢٠]
اگر شکیبایی و تقوا پیشه کنید، مکرشان هیچ زیانی به شما نمیرساند. همانا الله به آنچه انجام میدهند، احاطه دارد.
سپس رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «رُفِعَتِ الأقْلام، وجَفَّتِ الصُّحُفُ»؛ یعنی: «کار نوشتن تقدیر بهوسیلهی قلمها، پایان یافته و دواتِ نامهها، خشک شده است» و دیگر، بازنگری و مراجعهای در کار نیست؛ از اینرو «آنچه برایت مقدّر شده، ممکن نیست که به تو نرسد». همانطور که در همین حدیث میفرماید: «آنچه برایت مقدّر نشده است، امکان ندارد که به تو برسد».
رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «بهیقین پیروزی، با صبر و شکیباییست و موفقیت با تحمل رنج و سختی؛ و در کنار هر سختی، آسانیست»؛ یعنی یقین و باور راسخ داشته باش که پیروزی با صبر و شکیبایی، بهدست میآید و اگر شکیبایی نمودی و مطابق حکم الله، زمینههای پیروزی را فراهم کردی و بدان عمل نمودی، بدان که الله متعال، تو را یاری میکند. صبر در اینجا به معنای پایداری بر اطاعت الله و دوری از معصیت و نافرمانی او و نیز به معنای استقامت در برابر مشکلات و آزمونهای سختیست که از طرف خداوند متعال برای انسان رقم میخورد؛ زیرا دشمن از هر سو به انسان ضربه میزند و گاه، این احساس به آدم دست میدهد که توان رویارویی با دشمن را ندارد و خسته و درمانده میشود و جهاد را ترک میکند. گاه جهاد را آغاز مینماید؛ اما همینکه سختیهایی به او میرسد، جا میزند و درمانده میشود و دیگر، ادامه نمیدهد؛ برخی از اوقات ادامه میدهد؛ اما از سوی دشمن، رنج و سختی زیادی میبیند؛ لذا بر او واجب است که پایداری نماید. الله جل جلاله میفرماید:
﴿إِن يَمۡسَسۡكُمۡ قَرۡحٞ فَقَدۡ مَسَّ ٱلۡقَوۡمَ قَرۡحٞ مِّثۡلُهُۥۚ﴾ [آل عمران: ١٤٠]
اگر (در جنگ احد) به شما آسیبی رسید، به کافران نیز چنین آسیبی رسید.
و میفرماید:
﴿وَلَا تَهِنُواْ فِي ٱبۡتِغَآءِ ٱلۡقَوۡمِۖ إِن تَكُونُواْ تَأۡلَمُونَ فَإِنَّهُمۡ يَأۡلَمُونَ كَمَا تَأۡلَمُونَۖ وَتَرۡجُونَ مِنَ ٱللَّهِ مَا لَا يَرۡجُونَۗ وَكَانَ ٱللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا ١٠٤﴾ [النساء : ١٠٤]
و در تعقیب و جستجوی دشمن سستی نکنید. اگر شما (هنگام رویارویی با دشمن) متحمل درد و رنج میشوید، آنان نیز همانند شما درد و رنج میکشند؛ ولی شما از الله امیدی دارید که آنها ندارند. و الله دانای حکیم است.
لذا اگر انسان شکیبایی کند و پایداری نماید و مسیر جهاد را ادامه دهد، الله متعال او را یاری میکند و به پیروزی میرساند.
رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم همچنین فرمود: «و گشایش، با تحمل رنج و سختیست». هرچه سختیها بیشتر و شدیدتر شود، گشایش، نزدیکتر میگردد؛ زیرا الله عزوجل در کتابش میفرماید:
﴿أَمَّن يُجِيبُ ٱلۡمُضۡطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكۡشِفُ ٱلسُّوٓءَ وَيَجۡعَلُكُمۡ خُلَفَآءَ ٱلۡأَرۡضِۗ أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِۚ قَلِيلٗا مَّا تَذَكَّرُونَ ٦٢﴾ [النمل:۶۲]
آیا (معبودان باطل بهترند یا) ذاتی که دعای درمانده را آنگاه که او را بخواند، اجابت میکند و سختی و گرفتاری را برطرف مینماید و شما را جانشین (یکدیگر) در زمین میگرداند؟ آیا معبود برحقی جز الله وجود دارد؟ اندک پند میپذیرید.
لذا وقتی که سختیها شدت بیشتری مییابد، منتظر گشایشی از سوی الله متعال باش.
رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «و در کنار هر سختی، آسانیست». آری! پس از هر سختی، آسانی خواهد بود و در دو سوی سختی، آسانیست: یک آسانی، پیش از سختی؛ و آن یکی، پس از سختی؛ الله متعال میفرماید:
﴿فَإِنَّ مَعَ ٱلۡعُسۡرِ يُسۡرًا ٥ إِنَّ مَعَ ٱلۡعُسۡرِ يُسۡرٗا ٦﴾ [الشرح: ٥، ٦]
پس بیگمان در کنار دشواری، آسانیست. بیشک در کنار دشواری، آسانیست.
ابنعباس رضي الله عنهما میگوید: «هیچ سختیای بر دو آسانی، غالب نمیشود».
سزاوار است که انسان، این حدیث را همواره بهیاد داشته باشد و به این سه رهنمود سودمند پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به پسرعمویش، عبدالله بن عباس رضي الله عنهما عمل کند.
([۱]) صحیح الجامع (۷۹۵۷)، صحیح الترمذی از آلبانی رحمهالله، ش: ۲۴۳؛ وی در مشکاة المصابیح، ش: ۵۳۰۲، این حدیث را صحیح دانسته است. و السنة، ح: ۳۱۶-۳۱۸.
([۲]) ابونعیم در حلیة الأولیاء، این روایت را با این الفاظ، به هنوان سخن میمون بن مهران، نقل کرده است؛ نگا: حلیة الأولیاء (۴/۸۹)؛ البته اصل حدیث با الفاظی غیر از این در صحیح مسلم، ش: ۲۰۷ آمده است.