۶۲۶- وعن أَنسٍ رضي الله عنه قال: كانَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم أَحْسنَ النَّاسِ خُلُقًا. [متفقٌ عليه]([۱])
ترجمه: انس رضي الله عنه میگوید: رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم خوشاخلاقترین مردم بود.
شرح
حافظ نووی رحمه الله بابی به نام خوشخلقی گشوده است؛ این باب به اخلاق و رفتار نیک تشویق میکند و نشانگر فضیلت و برتری خوشخلقی و نیز فضلِ کسانیست که به اخلاقِ نیک و پسندیده آراسته هستند. خوشخلقی دو جنبه دارد: رفتارِ نیک و پسندیده با الله، و رفتار نیک با خلق خدا.
تعامل یا رفتار نیکو با الله، بدین معناست که انسان به حکم شرعی و تقدیریِ پروردگار راضی باشد و آن را با سینهای باز و بدور از ناراحتی و دلتنگی بپذیرد. اگر الله متعال، چیزی رقم میزند که برای بندهاش ناگوار است، بنده با کمالِ خرسندی و رضایت، آن را بپذیرد و به تقدیر الهی راضی باشد و با قلب و زبانش بگوید: از اینکه الله، پروردگارِ من است، راضی و خشنودم. همچنین اگر الله عزوجل حکمی شرعی برایش تعیین کرده است، آن را با کمال رضایت و خرسندی بپذیرد و با اطمینان خاطر و سینهای باز در برابر شریعت الهی تسلیم شود. این، مفهومِ خوشخلقی و رفتار نیکو با الله عزوجل میباشد.
و اما خوشرفتاری یا خوشاخلاقی با خلق، اینست که برخوردِ نیک و پسندیدهای با آنان داشته باشد؛ بهگفتهی یکی از علما، از اذیت و آزارشان بپرهیزد، مهر و بخشش خویش را از آنان دریغ نکند و با گشادهرویی از آنان استقبال نماید.
پرهیز از اذیت و آزار، اینست که با دست و زبانِ خویش آزاری به آنها نرساند. بذل و بخشش، اینست که مهر، علم و ثروت و دیگر داشتههایش را از آنان دریغ نکند. و گشادهرویی بدین معناست که با غرور و تکبر یا با چهرهای اخمو و در همکشیده، با آنان روبهرو نشود.
روشن است کسی که در برخورد با دیگران، چنین رویکردی دارد، در برابر ناملایمات و بدیهای دیگران، شکیباست. لذا صبر و خویشتنداری نیز یکی از ویژگیهای نیک و پسندیده است؛ برخی از مردم همنوعان و برادران خود را میآزارند و گاه به حقوق آنها تجاوز میکنند؛ بدینسان که مالِ کسی را میخورند یا حقّ کسی را انکار مینمایند. اما در مقابل، آدمهای خوشاخلاق صبر میکنند و به اجر و ثواب الهی امیدوارند و از آنجا که فرجام نیک از آنِ پرهیزگاران است، اینها نتیجهی صبرشان را میبینند. آنچه ذکر شده، نمونههایی از خوشرفتاری با مردم است.
مؤلف رحمه الله در ابتدای این باب فرمودهی الله متعال به پیامبرش را ذکر کرده است: ﴿وَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٖ ٤﴾ ؛ این آیه معطوف به جوابِ قسم است:
﴿نٓۚ وَٱلۡقَلَمِ وَمَا يَسۡطُرُونَ ١ مَآ أَنتَ بِنِعۡمَةِ رَبِّكَ بِمَجۡنُونٖ ٢ وَإِنَّ لَكَ لَأَجۡرًا غَيۡرَ مَمۡنُونٖ ٣ وَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٖ ٤﴾ [القلم: ١، ٤]
نون؛ سوگند به قلم و آنچه مینویسند که تو به فضل پروردگارت دیوانه نیستی و بهراستی تو، پاداش بیپایانی داری؛ و بیگمان تو، بر اخلاق بزرگی قرار داری.
﴿وَإِنَّكَ﴾، یعنی تو ای محمد! ﴿لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٖ ٤﴾؛ هیچکس به اخلاق سترگ تو، نرسیده است؛ نه در تعامل با الله و نه در تعامل با مردم. ویژگیهای اخلاقی تو از قبیل شجاعت، بخشندگی، خوشرفتاری و دیگر ارزشهای اخلاقی، بینظیر است. آری؛ خلق و خوی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برگرفته از آموزهها و رهنمودهای قرآن بود؛ چنانکه به فرمانهای قرآن عمل میکرد و از نواهیِ قرآن، دوری مینمود.
سپس مؤلف رحمه الله بخشی از آیهی ۱۳۴ سورهی «آلعمران» را ذکر کرده است که الله عزوجل میفرماید:
﴿وَٱلۡكَٰظِمِينَ ٱلۡغَيۡظَ وَٱلۡعَافِينَ عَنِ ٱلنَّاسِ﴾ [آل عمران: ١٣٤]
کسانی که خشمشان را فرو میخورند و از خطای مردم گذشت میکنند.
این، از صفات پرهیزگاران میباشد که الله متعال، بهشت را برای آنان آماده کرده است؛ همانگونه که میفرماید:
﴿وَسَارِعُوٓاْ إِلَىٰ مَغۡفِرَةٖ مِّن رَّبِّكُمۡ وَجَنَّةٍ عَرۡضُهَا ٱلسَّمَٰوَٰتُ وَٱلۡأَرۡضُ أُعِدَّتۡ لِلۡمُتَّقِينَ ١٣٣ ٱلَّذِينَ يُنفِقُونَ فِي ٱلسَّرَّآءِ وَٱلضَّرَّآءِ وَٱلۡكَٰظِمِينَ ٱلۡغَيۡظَ وَٱلۡعَافِينَ عَنِ ٱلنَّاسِۗ وَٱللَّهُ يُحِبُّ ٱلۡمُحۡسِنِينَ ١٣٤﴾ [آل عمران: ١٣٣، ١٣٤]
به سوی آمرزش پروردگارتان و بهشتی بشتابید که پهنایش، به گستردگی آسمانها و زمین است و برای پرهیزگاران آماده شده است؛ کسانی که در توانگری و تنگدستی انفاق میکنند و خشمشان را فرو میخورند و از خطای مردم گذشت مینمایند. و الله نیکوکاران را دوست دارد.
﴿وَٱلۡكَٰظِمِينَ ٱلۡغَيۡظَ﴾: «کسانی که خشمِ خود را فرو میخورند»؛ یعنی وقتی خشمگین میشوند، خود را کنترل مینمایند و در نتیجهی خشم و عصبانیت به کسی تعدّی و تجاوز نمیکنند. همچنین اگر کسی به آنها بد کند، از او میگذرند: ﴿وَٱلۡعَافِينَ عَنِ ٱلنَّاسِ﴾.
﴿وَٱللَّهُ يُحِبُّ ٱلۡمُحۡسِنِينَ ١٣٤﴾: «و الله، نیکوکاران را دوست دارد». یکی از نمونههای احسان و نیکوکاری، اینست که اگر کسی به شما ستم کرد، او را ببخشید و از او بگذرید. البته عفو و گذشت، باید بهجا و در محلش باشد؛ یعنی بخشش بدیهای دیگران، بهطور مطلق و در همه حال، پسندیده نیست. بخششی پسندیده است که با اصلاح همراه باشد. زیرا الله عزوجل در کتابش میفرماید:
﴿فَمَنۡ عَفَا وَأَصۡلَحَ فَأَجۡرُهُۥ عَلَى ٱللَّهِ﴾ [الشورى: ٤٠]
هر کس گذشت نماید و اصلاح کند، پاداش او با الله است.
اگر پیامد بخشیدن، اصلاح نباشد، دیگر، نباید بخشید. به عنوان مثال: شخصی که به شما بدی میکند، آدم شروریست که به شرارت مشهور میباشد و اگر شما، او را ببخشید، شرارتش بیشتر میشود. در چنین حالتی، بهتر است که او را نبخشید؛ بلکه حقتان را بهقصد اصلاح از او بگیرید یا برای گرفتنِ حقّ خود به مراجع قضایی مراجعه کنید. ولی اگر بخشیدن، پیامدی منفی نداشته باشد، بهتر است که عفو و گذشت پیشه کنید. زیرا چهبسا آن شخص در نتیجهی عفو و گذشتِ شما، شرمنده شود و دیگر، نه به شما ستم کند و نه به سایر مردم. الله جل جلاله میفرماید:
﴿فَمَنۡ عَفَا وَأَصۡلَحَ فَأَجۡرُهُۥ عَلَى ٱللَّهِ﴾ [الشورى: ٤٠]
هر کس گذشت نماید و اصلاح کند، پاداش او با الله است.
گاه انسان از درون، وسوسه میشود که حقش را بگیرد؛ لذا همانگونه که گفتم، اگر طرفِ مقابل شایستهی عفو و گذشت است، بهتر است او را ببخشید و گرنه، گرفتن حق برتر میباشد.