دوشنبه 22 جمادی‌الثانی 1446
۲ دی ۱۴۰۳
23 دسامبر 2024

۶۱۱- عن الأسوَد بنِ يَزيدَ قال: سُئِلَتْ عَائِشَةُ رضيَ اللَّه عنها: ما كانَ النَّبِيُّ صلی الله علیه و آله و سلم يَصنعُ في بَيْتِهِ؟ قالت: كان يَكُون في مِهْنَةِ أَهْلِهِ -يَعني: خِدمَةِ أَهلِه- فإِذا حَضَرَتِ الصَّلاة، خَرَجَ إِلى الصَّلاةِ. [روایت بخاري]

۶۱۱- عن الأسوَد بنِ يَزيدَ قال: سُئِلَتْ عَائِشَةُ رضيَ اللَّه عنها: ما كانَ النَّبِيُّ صلی الله علیه و آله و سلم يَصنعُ في بَيْتِهِ؟ قالت: كان يَكُون في مِهْنَةِ أَهْلِهِ -يَعني: خِدمَةِ أَهلِه- فإِذا حَضَرَتِ الصَّلاة، خَرَجَ إِلى الصَّلاةِ. [روایت بخاري]([۱])

ترجمه: اسود بن یزید می‌گوید: از عایشه رضي الله عنها سؤال شد: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در خانه‌اش چه‌کار می‌کرد؟ عایشه رضي الله عنها فرمود: «در خدمتِ خانواده‌اش بود – و به آن‌ها کمک می‌کرد.- و چون وقتِ نماز می‌شد، به نماز می‌رفت».

([۱]) صحیح بخاری، ش: ۶۷۶.

شرح

حافظ نووی رحمه الله این احادیث را درباره‌ی تواضع و فروتنی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ذکر کرده است؛ از جمله این روایت که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هنگامی که از کنارِ بچه‌ها می‌گذشت، به آن‌ها سلام می‌کرد؛ اگرچه آن‌ها، خردسال و غیرمکلف بودند. اصحاب رضي الله عنهم نیز به‌پیروی از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به بچه‌ها سلام می‌گفتند؛ چنان‌که انس رضي الله عنه هنگامی که از کنارِ بچه‌ها می‌گذشت، به آن‌ها سلام می‌نمود و می‌گفت: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم چنین می‌کرد؛ یعنی به بچه‌ها سلام می‌گفت و این، از تواضع و خوش‌خُلقی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بود و چه زیبا کارهای نیک را به بچه‌ها آموزش می‌داد؛ زیرا اگر به بچه‌ها سلام کنیم، آن‌ها نیز به سلام کردن عادت می‌کنند و این رفتارِ پسندیده، در سرشتِ آن‌ها نهادینه می‌شود. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به بچه‌ها سلام می‌کرد، ولی برای کسانی که از کنارِ افراد بالغ می‌گذرند و به آن‌ها سلام نمی‌کنند، متأسفیم. و این، معمولاً از روی بی‌توجهی‌ست و هیچ مشکلی در میانِ آن‌ها وجود ندارد و با یکدیگر قهر هم نیستند؛ بلکه غفلت، جهل، بی‌توجهی یا عدمِ پیروی از سنت است که به بزرگ‌ترها سلام نمی‌کنند. و چون با یکدیگر قهر نیستند، گنه‎کار نمی‌شوند، اما خیر و نیکیِ فراوانی را از دست می‌دهند.

سنت این‎ست که هر که را دیدیم، به او سلام کنیم و در سلام گفتن، پیش‌دستی نماییم؛ گرچه از ما کوچک‌تر باشد. زیرا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با آن جایگاهِ والایش هر که را می‌دید، در سلام کردن پیش‌دستی می‌فرمود. کسی که ابتدا سلام می‌کند به خیر و نیکیِ فراوانی دست می‌یابد؛ زیرا از یک‌سو از رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم پیروی می‌نماید و از سوی دیگر، این سنتِ فراموش‌شده را ترویج می‌دهد. ناگفته پیداست که زنده کردنِ سنت، دو پاداش دارد: یکی ثواب احیای سنت و دیگری، پاداش عمل به آن؛ هم‌چنین انسان در ثواب فرض کفایه که همان جواب سلام است، شریک می‌شود؛ زیرا با سلام کردن، باعثِ شکل‌گیری چنین عمل واجبی می‌گردد. بنابراین سلام کردن از جوابِ سلام، برتر است؛ گرچه سلام کردن، سنت و جوابِ سلام، واجب می‌باشد. زیرا این واجب، مبتنی بر سنت است و در حالتی که سنت، مبنای واجب باشد، از واجب برتر می گردد. لذا گاه به صورتِ چیستان یا معما می‌پرسند: کدامین سنت، برتر از واجب است؟ به‌ظاهر تعجب‌آور می‌باشد؛ زیرا همه اتفاق نظر دارند که فرض یا واجب، برتر از سنت است. به عنوان مثال: دو رکعت فرضِ صبح بر سنت صبح برتری دارد. اما سلام کردن که سنت است، بر جوابِ سلام که واجب می‌باشد، فضیلت دارد؛ زیرا جوابِ سلام، مبتنی بر سلام کردن است.

خلاصه این‌که چه خوب است این سنت، یعنی ترویج دادن سلام را زنده کنیم؛ زیرا باعث افزایش محبت و دوستی در میان مسلمانان می‌شود و از کمال ایمان و از اسباب ورود به بهشت است. چنان‌که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: «لا تَدْخُلُونَ الجَنَّةَ حَتَّى تُؤْمِنُوا، ولا تُؤْمِنُوا حَتَّى تَحَابُّوا، أَوَ لا أَدُلُّكُمْ عَلَى شَيءٍ إِذَا فَعَلْتُمُوه تَحَابَبْتُم؟ أَفْشُوا السَّلامَ بينَكم».([۲]) یعنی: «وارد بهشت نمی‌شوید تا این‌که ایمان داشته باشید و ایمان ندارید مگر زمانی که یکدیگر را دوست بدارید؛ آیا شما را به کاری راهنمایی نمایم که اگر انجامش دهید یکدیگر را دوست خواهید داشت؟ سلام گفتن به یکدیگر را در میان خود رواج دهید».

یکی دیگر از نمونه‌های تواضعِ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم این‎ست که وقتی در خانه بود، به خانواده‌اش کمک می‌کرد؛ شیر گوسفند را می‌دوشید، کفش‌ها را می‌دوخت یا پینه می‌زد و در خدمتِ خانواده‌اش بود. چنان‌که از عایشه رضي الله عنها سؤال شد: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در خانه چه‌کار می‌کرد؟ عایشه رضي الله عنها پاسخ داد: «در خدمتِ خانواده‌اش بود».

لذا سنت، این‎ست که وقتی در خانه هستیم، برای خود چای درست کنیم و اگر آشپزی یاد داریم، غذا بپزیم و در شستنِ ظرف و لباس به خانواده کمک نماییم؛ این کارها، نه این‌که برای مردان عار نیست، بلکه سنت است و هرکس به انجامِ این کارها بپردازد، پاداش می‌یابد؛ زیرا به خاطرِ الله عزوجل تواضع نموده و به سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم عمل کرده است. روشن است که کمک کردن به خانواده، مهر و محبت آن‌ها به یکدیگر را افزایش می‌دهد و باعث می‌شود که زن، احساسِ خوبی نسبت به همسرش داشته باشد و او را بیش‌تر دوست بدارد. خُب؛ فایده‌ی بزرگی‌ست!

و اما نمونه‌ای دیگر از تواضع پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم؛ ایشان در حالِ سخنرانی بود که شخصی آمد و گفت: «مردی غریبم؛ آمده‌ام تا درباره‌ی دینم بپرسم». پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم خطبه‌اش را قطع کرد و نزدِ آن مرد رفت. سپس برایش صندلی آوردند. آن‌گاه رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم از تعالیم دینی به این مرد آموزش داد. زیرا این مرد، با اشتیاق کسبِ علم، نزد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آمده بود و می‌خواست دینش را یاد بگیرد تا به آن عمل کند. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نیز با رویِ باز، سخنرانی‌اش را قطع کرد و پس از آموزش مسایل و معارف دینی به آن مرد، سخنرانی‌اش را ادامه داد و آن را کامل فرمود. این، از تواضع پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بود که بدین زیبایی به امتش رسیدگی و توجه می‌کرد.

شاید این پرسش مطرح شود که آیا نباید منافع عمومی را بر مسایل شخصی و خصوصی ترجیح داد؟ درخواست این مرد نیز، یک درخواست شخصی بود و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برای یک جمع سخنرانی می‌کرد؟ پس چرا سخنرانی‌اش را قطع نمود؟ می‌گوییم: مراعاتِ منافع عمومی در صورتی اولویت دارد که پرداختن به مسایل شخصی و فردیِ دیگران، به از دست رفتنِ فرصت‌ها و از میان رفتن منافع عمومی منجر شود؛ اما در این‌ ماجرا حاضران نیز از درس‌های پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به آن مرد استفاده کردند و بدین‌سان منافع عمومی، رعایت شد. ضمناً این مردِ غریب آمده بود تا اطلاعاتی درباره‌ی دینش کسب کند و چون با استقبالِ گرم پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم روبه‌رو شد، گرایش و محبتش به اسلام افزایش یافت و مهرِ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در دلش نشست و این، از حکمت و فرزانگی رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم بود که با آن غریبه این‌قدر خوب برخورد کرد.

([۱]) صحیح بخاری، ش: ۶۲۴۷؛ و صحیح مسلم، ش: ۲۱۶۸.

([۲]) صحیح مسلم، ش:۵۴.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی
مطالب مرتبط:

۶۰۸- وعن أبي هُريرة رضي الله عنه أَنَّ رَسُولَ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم قال: «مَا نَقَصَتْ صَدَقَةٌ مِنْ مَالٍ، وَمَا زَادَ اللَّهُ عَبْدًا بِعَفْوٍ إِلاَّ عِزًّا، وَمَا تَوَاضَعَ أَحَدٌ لِلَّهِ إِلاَّ رَفَعَهُ اللَّهُ». [روایت مسلم]

۶۰۸- وعن أبي هُريرة رضي الله عنه أَنَّ رَسُولَ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم قال: «مَا نَقَصَتْ صَدَقَةٌ مِنْ مَالٍ، وَمَا زَادَ اللَّهُ عَبْدًا بِعَفْوٍ إِلاَّ عِزًّا، وَمَا تَوَاضَعَ أَحَدٌ لِلَّهِ إِلاَّ رَفَعَهُ اللَّهُ». [روایت مسلم]([۱]) ترجمه: ابوهریره رضي الله عنه می‌گوید: رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «هرگز […]

ادامه مطلب …

۶۰۷- وعن عِيَاضِ بنِ حِمَارٍ رضي الله عنه قال: قَالَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم: «إِن اللَّه تعَالی أَوحَى إِلیَّ أَنْ تَواضَعُوا حَتَّى لا يَفْخَرَ أَحَدٌ عَلى أَحَدٍ ولا يَبغِيَ أَحَدٌ على أَحَدٍ». [روایت مسلم]

۶۰۷- وعن عِيَاضِ بنِ حِمَارٍ رضي الله عنه قال: قَالَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم: «إِن اللَّه تعَالی أَوحَى إِلیَّ أَنْ تَواضَعُوا حَتَّى لا يَفْخَرَ أَحَدٌ عَلى أَحَدٍ ولا يَبغِيَ أَحَدٌ على أَحَدٍ». [روایت مسلم]([۱]) ترجمه: عیاض بن حمار رضي الله عنه می‌گوید: رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم […]

ادامه مطلب …

۶۱۲- وعن أبي رِفَاعَةَ تَميم بن أُسَيدٍ رضي الله عنه قال: انْتَهَيْتُ إِلى رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم وَهُوَ يَخْطُبُ، فَقُلْتُ: يَا رَسُولَ اللهِ، رجُلٌ غَرِيبٌ جَاءَ يَسْأَلُ عن دِينِهِ لا يَدري مَا دِينُه؟ فَأَقْبَلَ عَليَّ رسولُ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم وتَرَكَ خُطْبَتَهُ حتى انتَهَى إِلیَّ، فَأُتِيَ بِكُرسِيٍّ، فَقَعَدَ عَلَيه، وجَعَلَ يُعَلِّمُنِي مِمَّا عَلَّمَه اللَّه، ثَُّم أَتَى خُطْبَتَه، فأَتمَّ آخِرَهَا. [روایت مسلم]

۶۱۲- وعن أبي رِفَاعَةَ تَميم بن أُسَيدٍ رضي الله عنه قال: انْتَهَيْتُ إِلى رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم وَهُوَ يَخْطُبُ، فَقُلْتُ: يَا رَسُولَ اللهِ، رجُلٌ غَرِيبٌ جَاءَ يَسْأَلُ عن دِينِهِ لا يَدري مَا دِينُه؟ فَأَقْبَلَ عَليَّ رسولُ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم وتَرَكَ خُطْبَتَهُ حتى انتَهَى إِلیَّ، فَأُتِيَ […]

ادامه مطلب …

۶۱۵- وعنهُ عَنِ النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله و سلم قال: «لَوْ دُعِيتُ إِلى كُراعٍ أَوْ ذِرَاعٍ لَقَبِلْتُ؛ وَلَوْ أُهْدِيَ إِلَیَّ ذِراعٌ أَو كُراعٌ لَقَبِلْتُ». [روایت بخاري]

۶۱۵- وعنهُ عَنِ النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله و سلم قال: «لَوْ دُعِيتُ إِلى كُراعٍ أَوْ ذِرَاعٍ لَقَبِلْتُ؛ وَلَوْ أُهْدِيَ إِلَیَّ ذِراعٌ أَو كُراعٌ لَقَبِلْتُ». [روایت بخاري]([۱]) ترجمه: ابوهریره رضي الله عنه می‌گوید: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «اگر مرا به صرفِ پاچه یا ساقِ دستِ (گوسفندی) دعوت کنند، می‌پذیرم؛ […]

ادامه مطلب …

۶۱۴- وعنْ أبي هُريرة رضي الله عنه عَنِ النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله و سلم قال: «مَا بَعَثَ اللَّه نَبِيًّا إِلاَّ رَعَى الْغَنَمَ»؛ فَقَال أَصْحابُه: وَأَنْت؟ قال: «نَعَم، كُنْتُ أَرْعَاهَا عَلى قَرارِيطَ لأَهْلِ مَكَّةَ». [روایت بخاري]

۶۱۴- وعنْ أبي هُريرة رضي الله عنه عَنِ النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله و سلم قال: «مَا بَعَثَ اللَّه نَبِيًّا إِلاَّ رَعَى الْغَنَمَ»؛ فَقَال أَصْحابُه: وَأَنْت؟ قال: «نَعَم، كُنْتُ أَرْعَاهَا عَلى قَرارِيطَ لأَهْلِ مَكَّةَ». [روایت بخاري]([۱]) ترجمه: ابوهریره رضي الله عنه می‌گوید: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «الله، هیچ پیامبری […]

ادامه مطلب …

۶۱۰- وعن أَنس رضي الله عنه أَنَّهُ مَرَّ عَلَى صِبيانٍ فَسَلَّم عَلَيْهِم وقال: كان النَّبِيُّ صلی الله علیه و آله و سلم يَفْعَلُه. [متفقٌ عليه]

۶۱۰- وعن أَنس رضي الله عنه أَنَّهُ مَرَّ عَلَى صِبيانٍ فَسَلَّم عَلَيْهِم وقال: كان النَّبِيُّ صلی الله علیه و آله و سلم يَفْعَلُه. [متفقٌ عليه]([۱]) ترجمه: از انس رضي الله عنه روایت است که از کنارِ تعدادی کودک گذشت و به آن‌ها سلام نمود و گفت: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم چنین […]

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه