۶۰۲- وعن سعد بن أبي وقَّاص رضي الله عنه قال: سَمِعْتُ رسولَ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم يَقُول: «إِنَّ اللهَ يحِبُّ العَبْدَ التَّقِيَّ الخَفِيَّ الغَنِيَّ». [روایت مسلم]([۱])
ترجمه: سعد بن ابیوقاص رضي الله عنه میگوید: از رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم شنیدم که میفرمود: «همانا الله، بندهی پرهیزگار، غنی (بینیاز) و عزلتگزیده (ناشناخته) را دوست دارد».
[نووی میگوید: منظور از غنی (بینیاز) کسیست که عزت نفس و غنای درون دارد.]
شرح
مؤلف رحمه الله بابی بدین عنوان گشوده است: «مستحب بودن عزلت در دوران فتنه و فساد و هنگامِ ترس از ابتلا به فتنه…».
گفتنیست: مؤمنی که در میانِ مردم میماندو در برابر اذیت و آزار آنان شکیبایی میورزد، از مؤمنی که عنانِ صبر از دست میدهد و از مردم؛ کنارهگیری میکند، بهتر است؛ البته گاه شرایطی پیش میآید که عزلت و گوشهنشینی بهتر است؛ مانندِ زمانی که انسان نگرانِ منحرف شدن از دین خود باشد؛ مثلاً در سرزمینی زندگی میکند که او را به سوی بدعت یا انحراف از دین، فرا میخوانند یا در سرزمینی آکنده از فسق و فجور زندگی میکند و نگرانِ است که شاید به کارهای زشت، دچار شود. در چنین شرایطی، عزلت و گوشهنشینی یا دوری از اجتماع، بهتر است.
به همین خاطر است که انسان، وظیفه دارد از سرزمین شرک به سرزمین اسلام و از مناطق پرفساد به مناطقِ سالم، هجرت کند؛ هجرت با عوض شدن مردم و زمانه نیز یک وظیفهی شرعیست. از اینرو در حدیث صحیح آمده است: «بهزودی، بهترین ثروت و داراییِ مسلمان، گوسفندانش خواهند بود که او به دنبالِ آنها به قلهی کوهها و محلهای بارش باران میرود تا دینش را از فتنهها محفوظ بدارد».
لذا در جمعبندی این موضوع میگوییم: زمانی عزلت و گوشهنشینی از حضور در اجتماع بهتر است که شرارت و فتنه همهگیر شود؛ و گرنه، در اصل حضور در اجتماع بهتر است و باید در میان مردم باشیم و به ارشادِ مردم و امر به معروف و نهی از منکر بپردازیم و آنها را به سوی حق و حقیقت فرا بخوانیم و سنت را برایشان بیان کنیم. اما اگر تحمل این شرایط ممکن نبود و فتنهها، افزایش یافت، پس عزلت و گوشهنشینی در بلندای کوهها یا در ژرفای درهها بهتر است. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم همچنین ویژگی شخصی را بیان نمود که الله عزوجل او را دوست دارد؛ چنانکه فرمود: «إِنَّ اللهَ يحِبُّ العَبْدَ التَّقِيَّ الخَفِيَّ الغَنِيَّ». یعنی: «همانا الله، بندهی پرهیزگار، غنی (بینیاز) و عزلتگزیده (ناشناخته) را دوست دارد».
پرهیزگار، کسیست که تقوای الهی پیشه میسازد، فرمانهای الله عزوجل را انجام میدهد و از آنچه نهی فرموده، دوری میکند؛ نمازش را بهموقع و با جماعت بهجا میآورد، زکاتش را میدهد، ماه رمضان، روزه میگیرد، حج میگزارد، به پدر و مادرش نیکی میکند، با خویشاوندانش ارتباط دارد، به همسایگانش نیکی مینماید، از نیکی کردن به یتیمان، دریغ نمیکند و همواره به کارهای نیک و پسندیدهای میپردازد که نشانهی تقوا و پرهیزگاریست.
منظور از غنی یا بینیاز در این حدیث، کسیست که با ایمان و اعتماد به الله عزوجل از غیرِ او بینیازی میجوید و عزت نفس دارد و دست نیاز، پیشِ مردم دراز نمیکند و خودش را نزدشان خوار و ذلیل نمیگرداند؛ بلکه با ایمان به الله، از مردم بینیازی میجوید و به غیرالله روی نمیآورد.
عزلتگزیده یا ناشناخته، کسیست که اظهارِ وجود نمیکند و پیشِ دیگران، به خودنمایی و اظهارِ خویشتن نمیپردازد و به این فکر نمیکند که انگشتنمای مردم شود یا توجه مردم را بهخود جلب نماید تا همه از او سخن بگویند؛ بلکه از خانه به مسجد و از مسجد به خانه میرود و خیلی عادی با نزدیکان و برادران مسلمانش دیدار میکند؛ البته منظور، این نیست که اگر الله عزوجل به کسی علم و دانش داده، در خانهاش بنشیند و این دانش را به دیگران آموزش ندهد؛ این، با تقوا مغایرت دارد؛ لذا به جای اینکه در خانه بنشیند و دیگران را از این دانش، محروم نماید، بهتر است این علم را به مردم منتقل کند و اگر ثروتی دارد، به جای نشستن در خانه، دیگران را از آن بهرهمند سازد. اگر دو گزینهی شهرت و گمنامی پیشِ رویش بود و هر دو نتایج یکسانی داشت، پس گزینهی دوم را انتخاب کند؛ ولی اگر ناگزیر، نشر علم و دانش و برگزاریِ کلاسهای علمی و حلقههای درس یا ایرادِ سخنرانی در جمعه و اعیاد شرعی – فطر و قربان- به شهرتش منجر میشد، ایرادی ندارد و وظیفهاش را انجام دهد؛ این هم جزو چیزهاییست که الله عزوجل میپسندد.