۵۸۳- وَعَنْ أبي هريرة رضي الله عنه أَنَّ رَسُولَ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم قال: «بادروا بالأَعْمال سبعاً، هل تَنتَظرونَ إلاَّ فقراً مُنسياً، أَوْ غنيٌ مُطْغياً، أَوْ مرضاً مُفسِداً، أَو هرماً مُفْنداً أَو موتاً مُجهزاً أَوِ الدَّجَّال فشرُّ غَائب يُنتَظَرُ، أَوِ السَّاعة فالسَّاعةُ أَدْهى وأَمر». [روایت ترمذی]([۱])
ترجمه: ابوهریره رضي الله عنه میگوید: «رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «پیش از فرارسیدن هفت چیز، به سوی اعمال نیک بشتابید؛ آیا جز این هفت مورد، انتظار یا توقع دیگری دارید؟ فقری نسیانآور، یا ثروتی طغیانگر، یا بیماری و مرضی تباهکننده، یا پیریای که باعث زوال عقل میشود، یا مرگی ناگهانی، یا دجال که بدترین غایب مورد انتظار است یا رستاخیز که سختتر و تلختر میباشد».
شرح
مؤلف رحمه الله در باب یاد مرگ و کوتاه کردن آرزو حدیثی بدین مضمون نقل کرده است که ابوهریره رضي الله عنه میگوید: رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «پیش از فرارسیدن هفت چیز، به سوی اعمال نیک بشتابید». یعنی پیش از اینکه گرفتار این هفت مورد شوید، کارهای نیک انجام دهید. سپس هفت مورد را ذکر فرمود:
«فقری نسیانآور»؛ یعنی انسان بهگونهای فقیر شود که پروردگارش را از یاد ببرد. زیرا لباس فقر بدترین لباسیست که بنده میپوشد؛ به عبارت دیگر آدم فقیر هم به خوردن و آشامیدن، لباس، همسر و مسکن نیازمند است، اما چیزی برای رفع نیازهایش ندارد؛ لذا زمین با تمام گستردگیاش بر تو تنگ میشود و آنقدر برای رفع نیازهایش تلاش و تکاپو میکند که الله عزوجل را از یاد میبرد و نمیتواند آنگونه که باید و شاید او را عبادت نماید. همچنین از بسیاری از عبادتها مانند زکات، صدقه، آزاد کردن برده، حج، انفاق در راه الله و دیگر عبادتهایی که مستلزم ثروت است، بازمیماند.
«یا ثروتی طغیانگر»؛ بدینسان که الله عزوجل دنیا را به روی انسان بگشاید و او را ثروتمند بگرداند؛ اما انسان خود را از پروردگارش بینیاز بداند و به سرکشی روی بیاورد و واجبات الاهی را انجام ندهد و از کارهایی که الله متعال نهی کرده، خودداری نکند. الله متعال میفرماید:
﴿كَلَّآ إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لَيَطۡغَىٰٓ ٦ أَن رَّءَاهُ ٱسۡتَغۡنَىٰٓ ٧﴾ [العلق: ٦، ٧]
حقا که انسان (عجیب است و) سر به طغیان مینهد، هنگامی که خود را بینیاز میبیند.
«یا بیماری و مرضی تباهکننده»؛ یعنی بیماریای که زندگی انسان را فلج و تباه کند. زیرا انسان تا زمانی که سالم و تندرست است، پرنشاط و آسودهخاطر میباشد و دنیاش به رویش گشوده است؛ اما همینکه بیمار میشود، از لحظ جسمی و روحی ضعیف میگردد و همواره در غم و اندوه بهسر میبرد و بدینسان زندگیاش خراب میشود.
«یا پیریای که باعث ضعف و زوال عقل میگردد»؛ همانگونه که الله متعال میفرماید:
﴿ٱللَّهُ ٱلَّذِي خَلَقَكُم مِّن ضَعۡفٖ ثُمَّ جَعَلَ مِنۢ بَعۡدِ ضَعۡفٖ قُوَّةٗ ثُمَّ جَعَلَ مِنۢ بَعۡدِ قُوَّةٖ ضَعۡفٗا وَشَيۡبَةٗۚ يَخۡلُقُ مَا يَشَآءُۚ وَهُوَ ٱلۡعَلِيمُ ٱلۡقَدِيرُ ٥٤﴾ [الروم: ٥٤]
الله ذاتیست که شما را از نطفهای ضعیف آفرید؛ سپس بعد از ناتوانی، قدرت و نیرو بخشید و آنگاه پس از توانایی، پیری و ناتوانی قرار داد. هر چه بخواهد، میآفریند؛ و او، دانای تواناست.
انسان تا زمانی که جوان است و نیرو دارد، در عبادت، چالاک میباشد؛ راحت وضو میگیرد، با نشاط نماز میخواند و با توان و نیرو به کسب علم و دانش میپردازد؛ اما هنگامی که پیر میشود، بهگونهای میگردد که الله عزوجل از زبان زکریا علیه السلام بیان فرموده است:
﴿قَالَ رَبِّ إِنِّي وَهَنَ ٱلۡعَظۡمُ مِنِّي وَٱشۡتَعَلَ ٱلرَّأۡسُ شَيۡبٗا﴾ [مريم: ٤]
گفت: ای پروردگارم! بهراستیستخوانم سست شده و سرم از پیری، سفید گشته است.
منظور از سست شدن استخوان، ضعیف شدن اسکلت است که تمام بدن بر روی آن قرار میگیرد؛ وقتی اسکلت ضعیف شود، تمام بدن ضعیف میگردد و انسان نمیتواند کارهایی را که در جوانی انجام میداده، انجام دهد.
«یا مرگی سریع و ناگهانی»؛ هنگامی که انسان میمیرد، فرصت عمل کردن پایان مییابد. چه بسیار انسانهایی که مردهاند، اما گمان نمیکردند که بدین زودی بمیرند! چه بسیار جوانانی که در کام مرگ فرو رفتهاند! چه بسیار جوانان سالم و تنومندی که در حوداثی از قبیل آتشسوزی، واژگونی ماشین، فروریختن دیوار یا در اثر سکتهی قلبی مردهاند!
پس به سوی اعمال نیک بشتابید؛ چهبسا در حالِ گفتگو با خانواده باشید و مرگ به سراغتان بیاید؛ چه بسا در رختخواب باشید و بمیرید؛ چه بسا مشغول خوردن غذا باشید و هیچگاه از سرِ سفره بلند نشوید؛ شاید هم در خودرو یا در سفر، رهسپار آخرت شوید؛ پس به سوی کارهای نیک بشتابید.
و فرمود: «یا دجال که بدترین غایب مورد انتظار است». دجال، مردی بدطینت، دروغگو و پلید است که در آخر زمان ظهور میکند و مردم را به گمراهی میکشاند و آنها را به پرستش و عبادت خویش فرا میخواند و بسیاری از مردم، الا ماشاءالله به او میگروند.
این، همان واقعهی خطرناکیست که در هر نمازی از آن به الله عزوجل پناه میبریم. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: «در پایان آخرین تشهد، این دعا را بخوانید: اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنْ عَذَابِ جَهَنَّمَ وَمِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ، وَمِنْ فِتْنَةِ الْمَحْيَا وَالْمَمَاتِ، وَمِنْ فِتْنَةِ الْمَسِيحِ الدَّجَّالِ».([۲]) یعنی: «یا الله! از عذاب دوزخ، عذاب قبر، از فتنهی زندگی و مرگ، و از فتنهی دجال به تو پناه میبرم».
دجال، مردی از بنیآدم و از جنس بشر است؛ این دروغگوی کافر، لوچ و کور است و چشمش مانند دانهی انگور، برآمده میباشد و میان دو چشمش، نوشته شده است: «کافر» (ک، ف، ر)؛ و هر مؤمنی میتواند آن را بخواند؛ چه باسواد باشد و چه بیسواد. اما منافقان و کافران، نمیتوانند کلمهی کافر را که در میان چشمان دجال نوشته شده است، بخوانند؛ اگرچه باسواد باشند. این، یکی از نشانههای الاهیست.
دجال، مردم را به پرستش خویش فرامیخواند و میگوید: من، پروردگار شما هستم. بوستان و آتشی با اوست؛ بوستان یا بهشتی که با خود دارد، در حقیقت، دوزخ است؛ و برعکس، آتشی که با اوست، بهشت است.([۳])
مردم دچار توهم میشوند و گمان میکنند هرکس از او اطاعت کند، او را به بهشت میبرد و هرکس از او نافرمانی کند، او را در دوزخ میافکند؛ اما حقیقت، غیر از اینست؛ یعنی کسی که وارد بهشت دجال شود، وارد دوزخ پروردگار میگردد و هرکس از او نافرمانی کند و در آتش دجال بیفتد، به بهشت الهی میرود.
دجال نزد گروهی از صحرانشینان میرود که در صحرایی خشک و بیعلف زندگی میکنند؛ پستانهای دامهایشان خشکیده و شیری در آن نیست. وی، آنها را به پرستش خویش فرامیخواند و آنها نیز میپذیرند. آنگاه دجال به آسمان دستور میدهد که ببارد و به زمین فرمان میدهد که گیاه برویاند و همینطور نیز میشود. در نتیجه کسانی که دجال را عبادت می کنند، در رفاه و آسایش قرار میگیرند و دامهایشان در حالی از صحرا باز میگردند که پستانهایی آکنده از شیر دارند و چاق و فربه هستند. لذا اینها به عبادت دجال ادامه میدهند و مدتی کوتاه از رفاه و آسایش دنیا احساس سعادت میکنند، اما در حقیقت دنیا و آخرت خویش را تباه میگردانند؛ زیرا دجال را به جای الله، به خدایی میگیرند. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دربارهی دجال فرمود: «او، بدترین غایب مورد انتظار است». الله متعال، ما و شما را از فتنهاش در پناهِ خویش قرار دهد.
سپس فرمود: «یا رستاخیز که سختتر و تلختر میباشد»؛ یعنی برپا شدن قیامت. همانگونه که الله عزوجل میفرماید:
﴿بَلِ ٱلسَّاعَةُ مَوۡعِدُهُمۡ وَٱلسَّاعَةُ أَدۡهَىٰ وَأَمَرُّ ٤٦﴾ [القمر: ٤٦]
بلکه رستاخیز، وعدهگاه آنان است و رستاخیز، سختتر و تلختر میباشد.
لذا هر آن امکان دارد که انسان، گرفتار این هفت مورد شود و از عمل باز بماند؛ از اینرو هرکس باید تا زمانی که سالم، جوان و بانشاط است و فراغت و امنیت دارد، فرصت را غنیمت بداند و پیش از آنکه این نعمتها را از دست بدهد و پشیمان شود، به انجام کارهای نیک بپردازد؛ و گرنه، پشیمانی سودی نخواهد داشت.
([۱]) ضعیف است؛ نک: ضعیف الجامع، ش: ۲۳۱۵؛ و السلسلة الضعيفة، ش: ۱۶۶۶؛ و ضعیف الترمذی، ش: ۴۰۰، از آلبانی رحمه الله؛ این حدیث پیشتر بهشمارهی ۹۴ گذشت.
([۲])صحیح مسلم، ش: ۵۸۸ بهنقل از ابوهریره رضي الله عنه؛ در صحیح بخاری نیز حدیثی به همین مضمون آمده است؛ ر.ک: بخاری، ش: ۱۳۷۷.