۵۴۴- وعنْ أبي عبدِ اللَّه الزُّبَيْرِ بنِ العوَّامِ رضي الله عنه قال: قَالَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم: «لأَنْ يَأْخُذَ أَحَدُكُم أَحبُلَهُ ثُمَّ يَأْتِيَ الجَبَل، فَيَأْتِيَ بحُزْمَةٍ مِن حَطَبٍ عَلى ظَهِرِهِ فَيَبيعَهَا، فَيَكُفَّ اللَّه بها وَجْهَه، خَيْرٌ لَهُ مِنْ أَن يَسأَلَ النَّاس، أَعطَوْهُ أَوْ مَنَعُوهُ». [روایت بخاري]([۱])
ترجمه: ابوعبدالله، زبیر بن عوام رضي الله عنه میگوید: رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «اگر یکی از شما، طنابش را بردارد و به کوه برود و پشتهای هیزم بر پشت خود بیاورد و بفروشد و بدینسان الله آبروی او را حفاظت کند، این برایش بهتر است از اینکه دست نیاز پیش مردم دراز کند و از آنها کمک بخواهد و معلوم نیست که چیزی به او بدهند یا خیر».
شرح
مؤلف رحمه الله بابی بدین نام گشوده است: «جایز بودن گرفتن چیزی از کسی بدون درخواست و چشمداشت». یعنی زیبندهی انسان نیست که به مال دنیا دلبستگی داشته باشد و به آن چشم بدوزد و برای رسیدن به آن، عزتش را کنار بگذارد و آن را از کسی، درخواست کند؛ زیرا این مسأله باعث میشود که همهی همّ و فکر انسان، دنیا شود؛ در صورتی که انسان بهخاطر آخرت به دنیا آمده است. الله متعال میفرماید:
﴿وَمَا خَلَقۡتُ ٱلۡجِنَّ وَٱلۡإِنسَ إِلَّا لِيَعۡبُدُونِ ٥٦﴾ [الذاريات: ٥٦]
و انسانها و جنها را تنها برای این آفریدم که مرا عبادت و پرستش نمایند.
و میفرماید:
﴿بَلۡ تُؤۡثِرُونَ ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَا ١٦ وَٱلۡأٓخِرَةُ خَيۡرٞ وَأَبۡقَىٰٓ ١٧﴾ [الأعلى: ١٦، ١٧]
ولی شما زندگی دنیا را ترجیح میدهید؛ حالآنکه آخرت، بهتر و پایدارتر است.
لذا انسان نباید به مال دنیا وابسته شود یا به آن اهمیت دهد؛ اگر بدون رنج و درخواست یا بدون توقع و طمع، مال و ثروتی به او رسید، آن را بپذیرد و گرنه، در پیِ مال دنیا نباشد.
مؤلف رحمه الله حدیثی بدین مضمون ذکر کرده است که هرگاه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم چیزی به عمر بن خطاب رضي الله عنه میداد، عمر آن را قبول نمیکرد و میگفت: آن را به کسی بدهید که از من نیازمندتر است. در نتیجه رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم به او فرمودند: «آن را بگیر و هرگاه مال و ثروتی بدون چشمداشت یا درخواست، به تو رسید، بپذیر و از آن استفاده کن؛ اگر خواستی خود از آن بخور (استفاده ببر) و اگر خواستی، آن را صدقه بده؛ و گرنه، در پیِ آن مباش». از اینرو عبدالله بن عمر رضي الله عنهما هیچگاه از کسی چیزی نمیخواست و اگر چیزی به او میدادند، رد نمیکرد. این، نهایتِ ادب است که انسان خودش را خوار نگرداند و دست نیاز، پیشِ کسی دراز نکند یا به مال دنیا چشم ندوزد و به آن دلبستگی نداشته باشد. ولی اگر کسی، چیزی به شما داد، قبول کنید؛ زیرا اگر رد کنید، ممکن است هدیهدهنده یا بخشنده را ناراحت کنید و بدینسان او را از خود برنجانید؛ در نتیجه دربارهی شما قضاوت خوبی نکند و چنین گمان ببرد که شما، آدمِ مغرور و متکبری هستید. لذا اگر کسی، بدون درخواستِ شما، چیزی به شما داد، بپذیرید؛ مگر اینکه نگران این باشید که در آینده بر شما منت بگذارد و بگوید: من برای تو چنین و چنان کردم، یا به تو این و آن را دادم. در این صورت، هدیهاش را قبول نکنید؛ زیرا دلیلِ موجّهی دارید و از این میترسید که بخشنده یا هدیهدهنده، با چاقوی منت گردنتان را قطع کند و این، حقّ شماست که از خود دفاع نمایید.
سپس مؤلف رحمه الله باب دیگری به نام «تشویق بر خوردن از دسترنجِ خویش» گشوده و آیات و احادیثی ذکر کرده است که نشانگر فضیلت کسب و کار و تجارت برای انسان و استفاده از دسترنجِ خویش است. الله متعال میفرماید:
﴿هُوَ ٱلَّذِي جَعَلَ لَكُمُ ٱلۡأَرۡضَ ذَلُولٗا فَٱمۡشُواْ فِي مَنَاكِبِهَا وَكُلُواْ مِن رِّزۡقِهِۦ﴾ [الملك: ١٥]
او، ذاتیست که زمین را برای شما مسخّر کرد؛ پس در گوشه و کنار آن راه بروید و از روزی پروردگار بخورید.
﴿وَكُلُواْ مِن رِّزۡقِهِۦ﴾ یعنی: روزی پروردگار را از فضل او بجویید.
الله متعال میفرماید:
﴿فَإِذَا قُضِيَتِ ٱلصَّلَوٰةُ فَٱنتَشِرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَٱبۡتَغُواْ مِن فَضۡلِ ٱللَّهِ وَٱذۡكُرُواْ ٱللَّهَ كَثِيرٗا لَّعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ ١٠﴾ [الجمعة: ١٠]
و چون نماز پایان یافت، در زمین پراکنده شوید و در طلب فضل و روزیِ الله برآیید و الله را فراوان یاد کنید تا رستگار شوید.
البته نباید کسب و کار، شما را از یاد پروردگارتان غافل سازد؛ از اینرو فرمود:
﴿وَٱبۡتَغُواْ مِن فَضۡلِ ٱللَّهِ وَٱذۡكُرُواْ ٱللَّهَ كَثِيرٗا لَّعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ ١٠﴾ [الجمعة: ١٠]
و در طلب فضل و روزیِ الله برآیید و الله را فراوان یاد کنید تا رستگار شوید.
سپس مؤلف رحمه الله روایتی را که در «صحیح بخاری» آمده، ذکر کرده است؛ اینکه: داوود علیه السلام از دسترنجِ خود میخورد؛ وی لباس رزمی (زره) میساخت. همانگونه که الله متعال میفرماید:
﴿وَعَلَّمۡنَٰهُ صَنۡعَةَ لَبُوسٖ لَّكُمۡ لِتُحۡصِنَكُم مِّنۢ بَأۡسِكُمۡۖ فَهَلۡ أَنتُمۡ شَٰكِرُونَ٨٠﴾ [الأنبياء: ٨٠]
و به خاطر شما ساختن زره را به داوود آموختیم تا شما را از آسیبهای جنگ و کارزار حفظ کند. پس آیا شما سپاسگزارید؟
یعنی داوود علیه السلام آهنگر بود. چنانکه زکریا علیه السلام به پیشهی نجاری اشتغال داشت؛ یعنی در قبال درودگری، مُزد میگرفت. لذا درمییابیم که کسب و کار، ننگ و عار نیست؛ زیرا پیامبران الاهی به کسب و کار میپرداختند. بدون شک کسب روزیِ حلال، از گدایی یا دراز کردن دست نیاز پیشِ این و آن بهتر است. چنانکه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «اگر یکی از شما، طنابش را بردارد و به کوه برود و پشتهای هیزم بر پشت خود بیاورد و بفروشد و بدینسان الله آبروی او را حفاظت کند، این برایش بهتر است از اینکه دست نیاز پیش مردم دراز کند و از آنها کمک بخواهد و معلوم نیست که چیزی به او بدهند یا خیر».
این، از عزت نفس و شرافتِ انسان است که در برابر هیچکس سر فرود نیاورد و به ذلت تن ندهد؛ بلکه از دسترنج خود بخورد و از درآمد حاصل از کشاورزی، تجارت و کار و حرفهی خود، زندگیاش را سپری کند. الله متعال میفرماید:
﴿وَءَاخَرُونَ يَضۡرِبُونَ فِي ٱلۡأَرۡضِ يَبۡتَغُونَ مِن فَضۡلِ ٱللَّهِ﴾ [المزمل: ٢٠]
و عدهای برای کسب روزی از فضلِ الله، به سفر میروند.
([۱]) صحیح بخاری، ش: (۱۴۷۱، ۲۳۷۳).