چهارشنبه 23 ربیع‌الثانی 1447
۲۲ مهر ۱۴۰۴
15 اکتبر 2025

۵۱- وَعَنْ ابْن عَبَاسٍ رضي الله عنهما قال: قَدِمَ عُيَيْنَة بْنُ حِصْنٍ فَنَزلَ عَلَى ابْنِ أَخيِهِ الْحُر بْنِ قَيْس، وَكَانَ مِن النَّفَرِ الَّذِين يُدْنِيهِمْ عُمرُ رضي الله عنه وَكَانَ الْقُرَّاءُ أَصْحابَ مَجْلِسِ عُمَرَ رضي الله عنه وَمُشاوَرَتِهِ كُهولاً كَانُوا أَوْ شُبَّانا، فَقَالَ عُييْنَةُ لابْنِ أَخيِه: يَا ابْنَ أَخِى لَكَ وَجْهٌ عِنْدَ هَذَا الأمِيرِ فَاسْتَأْذِنْ لى عَلَيْه، فاستَأذنَ فَأَذِنَ لَهُ عُمر. فَلَمَّا دخَلَ قال: هِيْ يا ابْنَ الْخَطَّاب، فَوَاللَّه مَا تُعْطِينَا الْجَزْلَ وَلا تَحْكُمُ فِينَا بالْعَدْل، فَغَضِبَ عُمَرُ رضي الله عنه حتَّى هَمَّ أَنْ يُوقِعَ بِهِ فَقَالَ لَهُ الْحُر: يا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ إِنَّ اللَّه تعَالى قَال لِنبِيِّهِ صلی الله علیه و آله و سلم: ﴿خُذِ ٱلۡعَفۡوَ وَأۡمُرۡ بِٱلۡعُرۡفِ وَأَعۡرِضۡ عَنِ ٱلۡجَٰهِلِينَ ١٩٩ ﴾ [الأعراف: ١٩٩] وإنَّ هَذَا مِنَ الجاهلين، وَاللَّه ما جاوَزَها عُمَرُ حِينَ تلاها، وكَانَ وَقَّافاً عِنْد كِتَابِ اللَّهِ تعالى. [روایت بخارى]

۵۱- وَعَنْ ابْن عَبَاسٍ رضي الله عنهما قال: قَدِمَ عُيَيْنَة بْنُ حِصْنٍ فَنَزلَ عَلَى ابْنِ أَخيِهِ الْحُر بْنِ قَيْس، وَكَانَ مِن النَّفَرِ الَّذِين يُدْنِيهِمْ عُمرُ رضي الله عنه وَكَانَ الْقُرَّاءُ أَصْحابَ مَجْلِسِ عُمَرَ رضي الله عنه وَمُشاوَرَتِهِ كُهولاً كَانُوا أَوْ شُبَّانا، فَقَالَ عُييْنَةُ لابْنِ أَخيِه: يَا ابْنَ أَخِى لَكَ وَجْهٌ عِنْدَ هَذَا الأمِيرِ فَاسْتَأْذِنْ لى عَلَيْه، فاستَأذنَ فَأَذِنَ لَهُ عُمر. فَلَمَّا دخَلَ قال: هِيْ يا ابْنَ الْخَطَّاب، فَوَاللَّه مَا تُعْطِينَا الْجَزْلَ وَلا تَحْكُمُ فِينَا بالْعَدْل، فَغَضِبَ عُمَرُ رضي الله عنه حتَّى هَمَّ أَنْ يُوقِعَ بِهِ فَقَالَ لَهُ الْحُر: يا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ إِنَّ اللَّه تعَالى قَال لِنبِيِّهِ صلی الله علیه و آله و سلم: ﴿خُذِ ٱلۡعَفۡوَ وَأۡمُرۡ بِٱلۡعُرۡفِ وَأَعۡرِضۡ عَنِ ٱلۡجَٰهِلِينَ ١٩٩ ﴾ [الأعراف: ١٩٩]   وإنَّ هَذَا مِنَ الجاهلين، وَاللَّه ما جاوَزَها عُمَرُ حِينَ تلاها، وكَانَ وَقَّافاً عِنْد كِتَابِ اللَّهِ تعالى. [روایت بخارى]([۱])

ترجمه: ابن‌عباس رضي الله عنه می‌گوید: عیینه بن حصن- به مدینه- آمد و به‌خانه‌ی برادرزاده‌اش، حر بن قیس رفت. حُر، جزو افرادی بود که عمر رضي الله عنه آن‌ها را به خود نزدیک می‌کرد (و گرامی می‌داشت)؛ قاریان قرآن، پیر بودند یا جوان، همواره در مجلس عمر رضي الله عنه حضور داشتند و طرفِ مشورتش بودند. عیینه به حصن به برادرزاده‌اش گفت: تو نزد این امیر، قدر و منزلت داری؛ از او بخواه که مرا به حضور بپذیرد. عیینه هنگامی که وارد مجلس عمر رضي الله عنه شد، گفت: های! ای پسر خطاب! تو چیزِ زیادی به ما نمی‌دهی و در میان ما به‌عدالت حکم نمی‌کنی. عمر رضي الله عنه خشمگین شد و می‌خواست او را تنبیه کند. حر به عمر گفت: ای امیر مؤمنان! الله متعال، به پیامبرش صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است:

﴿خُذِ ٱلۡعَفۡوَ وَأۡمُرۡ بِٱلۡعُرۡفِ وَأَعۡرِضۡ عَنِ ٱلۡجَٰهِلِينَ ١٩٩﴾              [الأعراف: ١٩٩]

عفو و گذشت (در پیش) بگیر و به کار نیک و پسندیده فرمان بده و از جاهلان روی بگردان.

و ادامه داد: و این شخص نیز از جاهلان است. (ابن‌عباس رضي الله عنهما می‌گوید:) به‌خدا سوگند، هنگامی که حر، این آیه را تلاوت نمود، عمر رضي الله عنه از حکم آن تجاوز نکرد؛ عمر رضي الله عنه در برابر کتاب خدا، بسیار مطیع بود.

شرح

مؤلف رحمه الله در ادامه‌ی احادیثی که در باب صبر آورده، حدیثی از ابن‌عباس رضي الله عنهما درباره‌ی امیر مؤمنان، عمر بن خطاب رضي الله عنه ذکر کرده که دومین خلیفه پس از ابوبکر صدیق رضي الله عنه بود. عمر رضي الله عنه به رعایت عدالت در میان شهروندانش  و به فروتنی در برابر حق، مشهور بود. چنان‌که زنی، آیه‌ای از قرآن را به او تذکر داد و او، بدون چانه‌زنی تسلیم شد. عیینه بن حصن که از سران قومش بود، نزد عمر رضي الله عنه رفت و با لحنی ناپسند گفت: های! ای پسر خطاب! تو، چیز زیادی به ما نمی‌دهی و در میان ما عادلانه رفتار نمی‌کنی.

ببینید که این شخص، با خلیفه‌ی عادل چگونه سخن می‌گوید؟! خلیفه‌ای که قاریان قرآن را گرامی می‌داشت و آن دسته از اصحاب رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم را که قاری بودند، در کنار خود می‌نشاند و فرقی نمی‌کرد که پیر و میان‌سال بودند یا جوان؛ بلکه آن‌ها را گرامی می‌داشت و با آن‌ها مشورت می‌کرد. هر خلیفه و حاکمی باید این‌چنین باشد و مشاوران و هم‌نشینان نیک و شایسته‌ای برای خود انتخاب نماید؛ زیرا در غیر این صورت، هم خودش را نابود می‌کند و هم امت را به نابودی می‌کشاند. اما اگر هم‌نشینان خوبی داشته باشد، الله، او را مایه‌ی خیررسانی به امت می‌گرداند. بر ولی امر و زمام‌دار مسلمانان، واجب است که برای خود مشاوران و هم‌نشینانی از اهل علم و ایمان برگزیند. قاریان صحابه رضي الله عنهم، همان علما بودند؛ زیرا تا زمانی که علوم و معارفِ دَه آیه را فرا نمی‌گرفتند و به آن عمل نمی‌کردند، به حفظ آیه‌های بعد نمی‌پرداختند.

خلاصه این‌که سخنان ناپسند آن مرد، خشم عمر رضي الله عنه را برانگیخت و چیزی نمانده بود که عمر رضي الله عنه تنبیهش کند؛ اما حر بن قیس، برادرزاده‌ی عیینه، آیه‌ی ۱۹۹ سوره‌ی اعراف را به عمر رضي الله عنه یادآوری کرد که الله عزوجل پیامبرش را به روی‌گردانی از جاهلان فرمان می‌دهد و سپس عرض کرد که عیینه هم جهالت کرده است. عمر رضي الله عنه با شنیدن این آیه، دیگر حرکتی نکرد و از تنبیه عیینه، خودداری نمود؛ زیرا سخت مطیع قرآن بود. صحابه رضي الله عنهم در برابر قرآن و احکام الهی، چه همه ادب داشتند! وقتی به آن‌ها گفته می‌شد: این، سخن یا حکم الله است، جلوتر نمی‌رفتند و مطیع می‌شدند.

﴿خُذِ ٱلۡعَفۡوَ﴾، یعنی عفو گذشت در پیش بگیر و تا می‌توانی از حقّ خود بگذر که نمی‌توانی به آن دست یابی. ﴿وَأۡمُرۡ بِٱلۡعُرۡفِ﴾ و به کار پسندیده، یعنی کاری که مردم و شریعت می‌پسندند، فرمان بده و به منکر یا غیرعرف فرامخوان؛ مسایل، در یک نگاه کلی سه دسته‌اند:

منکر یا زشت که باید از آن نهی کرد.

عُرف یا پسندیده که باید به آن فرمان داد.

کارهایی که نه منکر است و نه پسندیده؛ درباره‌‌ی چنین کارهایی سکوت می‌کنیم.

البته همواره باید سعی کنیم که فقط سخنانی بگوییم که در آن خیری وجود دارد؛ زیرا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: «مَنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَاليَوْمِ الآخِرِ فَلْيَقُلْ خَيْرًا أَوْ لِيَصْمُتْ»؛ یعنی: «هرکس به الله و آخرت ایمان دارد، باید سخن نیک بگوید و گرنه، سکوت کند».

فرمود: ﴿وَأَعۡرِضۡ عَنِ ٱلۡجَٰهِلِينَ﴾  یعنی هر کس نسبت به تو جهالت نمود و به تو تعدی یا زبان‌درازی کرد، از او روی بگردان؛ به ویژه اگر روی‌گردانی‌ات، از روی ضعف یا خفت و خواری نباشد. مانند عمر بن خطاب رضي الله عنه که از روی خفت و خواری یا ضعف و ناتوانی، روی‌گردانی نکرد؛ بلکه می‌توانست آن مرد را تنبیه کند، ولی به‌حکم این آیه از این کار صرف نظر نمود. جهل، دو معنا دارد:

عدم آگاهی از چیزی.

سفاهت و نادانی یا تعدی و گستاخی نسبت به دیگران. چنان‌که شاعر دوران جاهلی می‌گوید:

ألا لا یجهلنّ أحدٌ علینـا                    فنجهل فوق جهل الجاهلینا

یعنی: «هان! مبادا کسی نسبت به ما جهالت و گستاخی کند که ما نیز بیش از جاهلان و فراتر از آن‌ها بر او جهالت خواهیم کرد».

البته واضح است که این شعر، شعری جاهلی‌ست و ادب اسلامی، غیر از این است؛ الله جل جلاله می‌فرماید:

﴿وَلَا تَسۡتَوِي ٱلۡحَسَنَةُ وَلَا ٱلسَّيِّئَةُۚ ٱدۡفَعۡ بِٱلَّتِي هِيَ أَحۡسَنُ فَإِذَا ٱلَّذِي بَيۡنَكَ وَبَيۡنَهُۥ عَدَٰوَةٞ كَأَنَّهُۥ وَلِيٌّ حَمِيمٞ ٣٤﴾                                                                                        [فصلت: ٣٤]

نیکی و بدی یک‌سان نیست. (بدی را) به بهترین شیوه پاسخ بده که اگر چنین کنی، ناگاه کسی که میان تو و او دشمنی‌ست، چنان می‌شود که گویا دوستی صمیمی و نزدیک است.

سبحان الله! می‌فرماید: پاسخ کسی را که به تو بد می‌کند و میان شما دشمنی‌ست، به بهترین شیوه بده؛ اگر این کار را بکنی، بلافاصله پاداش آن را می‌یابی؛ یعنی آن شخص، چنان می‌شود که گویا دوست صمیمی و نزدیک توست. چه کسی، این را می‌گوید؟ بله، الله عزوجل که دل‌ها در دست اوست و آن‌ها را هر گونه که بخواهد، می‌گرداند. دلِ هر انسانی در میان دو انگشت از انگشتان پروردگار رحمان است. چه بسا الله، دل بنده‌اش را به‌گونه‌ای بگرداند که دوستی، جای دشمنی را بگیرد و آن شخص، دوستی صمیمی‌ات گردد.

خلاصه این‌که وقتی آیه‌ی ۱۹۹ سوره‌ی اعراف را نزد امیر مؤمنان، عمر بن خطاب رضي الله عنه خواندند، دیگر هیچ حرکتی نکرد و از تنبیه آن مرد، خودداری نمود. ما نیز باید در هنگام خشم و عصبانیت، آموزه‌های قرآن و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را به‌یاد آوریم و به رهنمودهای کتاب و سنت عمل کنیم تا به خطا و لغزش دچار نشویم؛ زیرا کسی که به رهنمود الاهی عمل کند، هیچ‌گاه گم‌راه نمی‌گردد. الله جل جلاله می‌فرماید:

﴿فَمَنِ ٱتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشۡقَىٰ ١٢٣﴾                                         [طه: ١٢٣]

هرکس از هدایت و رهنمود من پیروی کند، گمراه نمی‌شود و در رنج و زحمت نمی‌افتد.

([۱]) صحیح بخاری، ش:۴۶۴۲.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی
مطالب مرتبط:

۴۰- وعنْ أَبي هُرَيرة رضي الله عنه قال: قال رسولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم : «مَنْ يُرِدِ اللَّهُ بِهِ خَيْراً يُصِبْ مِنْهُ». [روایت بخاري]

۴۰- وعنْ أَبي هُرَيرة رضي الله عنه قال: قال رسولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم : «مَنْ يُرِدِ اللَّهُ بِهِ خَيْراً يُصِبْ مِنْهُ». [روایت بخاري]([۱]) ترجمه: ابوهریره رضي الله عنه می‌گوید: رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «کسی که الله، خیرِ او را بخواهد، او را گرفتار مصیبت می‌کند». […]

ادامه مطلب …

۵۰- وَعَنْ أبي هُرَيْرةَ رضي الله عنه قال: قال رسولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم : «مَا يَزَال الْبَلاءُ بِالْمُؤْمِنِ وَالْمؤمِنَةِ في نَفْسِهِ وَولَدِهِ ومَالِهِ حَتَّى يَلْقَى اللَّهَ تعالى وَمَا عَلَيْهِ خَطِيئَةٌ».

۵۰- وَعَنْ أبي هُرَيْرةَ رضي الله عنه قال: قال رسولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم : «مَا يَزَال الْبَلاءُ بِالْمُؤْمِنِ وَالْمؤمِنَةِ في نَفْسِهِ وَولَدِهِ ومَالِهِ حَتَّى يَلْقَى اللَّهَ تعالى وَمَا عَلَيْهِ خَطِيئَةٌ». [ترمذی، روایتش کرده و آن را حَسَن صحیح دانسته است.]([۱]) ترجمه: ابوهریره رضي الله عنه می‌گوید: رسول‌الله صلی الله علیه […]

ادامه مطلب …

۳۸- وَعنْ أَبي سَعيدٍ وأَبي هُرَيْرة رضي الله عنهما عن النَّبيِّ صلی الله علیه و آله و سلم قال: «مَا يُصِيبُ الْمُسْلِمَ مِنْ نَصَبٍ وَلاَ وَصَبٍ وَلاَ هَمٍّ وَلاَ حَزَن وَلاَ أَذًى وَلاَ غم، حتَّى الشَّوْكَةُ يُشَاكُها إِلاَّ كفَّر اللَّه بهَا مِنْ خطَايَاه». [متفقٌ عليه]

۳۸- وَعنْ أَبي سَعيدٍ وأَبي هُرَيْرة  رضي الله عنهما عن النَّبيِّ صلی الله علیه و آله و سلم قال: «مَا يُصِيبُ الْمُسْلِمَ مِنْ نَصَبٍ وَلاَ وَصَبٍ وَلاَ هَمٍّ وَلاَ حَزَن وَلاَ أَذًى وَلاَ غم، حتَّى الشَّوْكَةُ يُشَاكُها إِلاَّ كفَّر اللَّه بهَا مِنْ خطَايَاه». [متفقٌ عليه]([۱]) ترجمه: ابوسعيد (خدري) و ابوهريره رضي الله عنهما مي‌گويند: پیامبر […]

ادامه مطلب …

۴۸- وعنْ مُعاذ بْنِ أَنَسٍ رضي الله عنه أَنَّ النَّبِيَّ صلی الله علیه و آله و سلم قال: «مَنْ كظَمَ غيظا، وهُو قَادِرٌ عَلَى أَنْ يُنْفِذَه، دَعَاهُ اللَّهُ سُبْحانَهُ وتَعالَى عَلَى رُؤُوسِ الْخلائقِ يَوْمَ الْقِيامَةِ حَتَّى يُخَيِّرَهُ مِنَ الْحُورِ الْعِينِ مَا شَاءَ».

۴۸- وعنْ مُعاذ بْنِ أَنَسٍ رضي الله عنه أَنَّ النَّبِيَّ صلی الله علیه و آله و سلم قال: «مَنْ كظَمَ غيظا، وهُو قَادِرٌ عَلَى أَنْ يُنْفِذَه، دَعَاهُ اللَّهُ سُبْحانَهُ وتَعالَى عَلَى رُؤُوسِ الْخلائقِ يَوْمَ الْقِيامَةِ حَتَّى يُخَيِّرَهُ مِنَ الْحُورِ الْعِينِ مَا شَاءَ». [ابوداود و ترمذی، روایتش کرده‌اند و ترمذی، آن را حَسَن دانسته است.]([۱]) ترجمه: […]

ادامه مطلب …

۲۷- وَعَنْ أبي سَعيدٍ، سعد بْن مَالِك بْن سِنَانٍ الخُدْرِيِّ رضي الله عنهما أَنَّ نَاساً مِنَ الأنصَارِ سَأَلُوا رَسُولَ‌الله صلی الله علیه و آله و سلم فأَعْطاهُم، ثُمَّ سَأَلُوهُ فَأَعْطَاهُم، حَتَّى نَفِد مَا عِنْدَه، فَقَالَ لَهُمْ حِينَ أَنَفَقَ كُلَّ شَيْءٍ بِيَدِه: «مَا يَكُنْ مِنْ خَيْرٍ فَلَنْ أدَّخِرَهُ عَنْكُم، وَمَنْ يسْتعْفِفْ يُعِفَّهُ الله وَمَنْ يَسْتَغْنِ يُغْنِهِ الله، وَمَنْ يَتَصَبَّرْ يُصَبِّرْهُ اللهُ. وَمَا أُعْطِىَ أَحَدٌ عَطَاءً خَيْراً وَأَوْسَعَ مِنَ الصَّبْرِ». [متّفَق عليه]

۲۷- وَعَنْ أبي سَعيدٍ، سعد بْن مَالِك بْن سِنَانٍ الخُدْرِيِّ رضي الله عنهما أَنَّ نَاساً مِنَ الأنصَارِ سَأَلُوا رَسُولَ‌الله صلی الله علیه و آله و سلم فأَعْطاهُم، ثُمَّ سَأَلُوهُ فَأَعْطَاهُم، حَتَّى نَفِد مَا عِنْدَه، فَقَالَ لَهُمْ حِينَ أَنَفَقَ كُلَّ شَيْءٍ بِيَدِه: «مَا يَكُنْ مِنْ خَيْرٍ فَلَنْ أدَّخِرَهُ عَنْكُم، وَمَنْ يسْتعْفِفْ يُعِفَّهُ الله وَمَنْ يَسْتَغْنِ يُغْنِهِ […]

ادامه مطلب …

۳۳- عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ رضي الله عنه: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم قَالَ: «يَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى: مَا لِعَبْدِي الْمُؤْمِنِ عِنْدِي جَزَاءٌ إِذَا قَبَضْتُ صَفِيَّهُ مِنْ أَهْلِ الدُّنْيَا ثُمَّ احْتَسَبَهُ إِلاَّ الْجَنَّةُ». [روایت بخارى]

۳۳- عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ رضي الله عنه: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم قَالَ: «يَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى: مَا لِعَبْدِي الْمُؤْمِنِ عِنْدِي جَزَاءٌ إِذَا قَبَضْتُ صَفِيَّهُ مِنْ أَهْلِ الدُّنْيَا ثُمَّ احْتَسَبَهُ إِلاَّ الْجَنَّةُ». [روایت بخارى]([۱]) ترجمه: ابوهريره رضي الله عنه مي‌گويد: رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «الله متعال […]

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه