دوشنبه 22 جمادی‌الثانی 1446
۳ دی ۱۴۰۳
23 دسامبر 2024

۵۰۲- وعن أبي هُريرةَ رضي الله عنه قال: خَرَجَ رَسُولُ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم ذاتَ يَوْمٍ أَوْ لَيْلَةٍ، فَإِذا هُوَ بِأَبي بكْرٍ وعُمَرَ رضي اللهُ عنهما فقال: «مَا أَخْرَجَكُمَا مِنْ بُيُوتِكُما هذِهِ السَّاعَةَ؟» قالا: الجُوعُ يَا رَسُولَ اللهِ. قال: «وَأَنَا، والَّذِي نَفْسِي بِيَدِه، لأَخْرَجَني الَّذِي أَخْرَجَكُما؛ قُوما». فقَاما مَعَه، فَأَتَى رَجُلاً مِنَ الأَنْصار، فَإِذَا هُوَ لَيْسَ في بيته، فَلَمَّا رَأَتْهُ المرَأَةُ قالَت: مَرْحَباً وَأَهْلا. فقال لها رَسُولُ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم: «أَيْنَ فُلانٌ؟» قالَت: ذَهَبَ يَسْتَعْذِبُ لَنَا الماء، إِذْ جاءَ الأَنْصَاري، فَنَظَرَ إلى رَسُولِ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم وَصَاحِبَيْه، ثُمَّ قالَ: الحَمْدُ للهِ، ما أَحَدٌ اليَوْمَ أَكْرَمَ أَضْيافاً مِنِّي فانْطَلقَ فَجَاءَهُمْ بِعِذْقٍ فِيهِ بُسْرٌ وتَمْرٌ ورُطَب، فقال: كُلُوا، وَأَخَذَ المُدْيَةَ، فقال لَهُ رسُولُ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم: «إِيَّاكَ وَالحَلُوبَ». فَذَبَحَ لَهُم، فَأَكلُوا مِنَ الشَّاةِ وَمِنْ ذلكَ العِذْقِ وشَرِبُوا. فلمَّا أَنْ شَبعُوا وَرَوُوا قَالَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم لأَبي بكرٍ وعُمَرَ رضي اللهُ عنهما: «وَالَّذِي نَفْسي بِيَدِه، لَتُسْأَلُنَّ عَنْ هذَا النَّعيمِ يَوْمَ القِيامَةِ، أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُيُوتِكُمُ الجُوعُ، ثُمَّ لَمْ تَرْجِعُوا حَتَّى أَصَابَكُمْ هذا النَّعِيمُ». [روایت مسلم]

۵۰۲- وعن أبي هُريرةَ رضي الله عنه قال: خَرَجَ رَسُولُ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم ذاتَ يَوْمٍ أَوْ لَيْلَةٍ، فَإِذا هُوَ بِأَبي بكْرٍ وعُمَرَ رضي اللهُ عنهما فقال: «مَا أَخْرَجَكُمَا مِنْ بُيُوتِكُما هذِهِ السَّاعَةَ؟» قالا: الجُوعُ يَا رَسُولَ اللهِ. قال: «وَأَنَا، والَّذِي نَفْسِي بِيَدِه، لأَخْرَجَني الَّذِي أَخْرَجَكُما؛ قُوما». فقَاما مَعَه، فَأَتَى رَجُلاً مِنَ الأَنْصار، فَإِذَا هُوَ لَيْسَ في بيته، فَلَمَّا رَأَتْهُ المرَأَةُ قالَت: مَرْحَباً وَأَهْلا. فقال لها رَسُولُ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم: «أَيْنَ فُلانٌ؟» قالَت: ذَهَبَ يَسْتَعْذِبُ لَنَا الماء، إِذْ جاءَ الأَنْصَاري، فَنَظَرَ إلى رَسُولِ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم وَصَاحِبَيْه، ثُمَّ قالَ: الحَمْدُ للهِ، ما أَحَدٌ اليَوْمَ أَكْرَمَ أَضْيافاً مِنِّي فانْطَلقَ فَجَاءَهُمْ بِعِذْقٍ فِيهِ بُسْرٌ وتَمْرٌ ورُطَب، فقال: كُلُوا، وَأَخَذَ المُدْيَةَ، فقال لَهُ رسُولُ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم: «إِيَّاكَ وَالحَلُوبَ». فَذَبَحَ لَهُم، فَأَكلُوا مِنَ الشَّاةِ وَمِنْ ذلكَ العِذْقِ وشَرِبُوا. فلمَّا أَنْ شَبعُوا وَرَوُوا قَالَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم لأَبي بكرٍ وعُمَرَ رضي اللهُ عنهما: «وَالَّذِي نَفْسي بِيَدِه، لَتُسْأَلُنَّ عَنْ هذَا النَّعيمِ يَوْمَ القِيامَةِ، أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُيُوتِكُمُ الجُوعُ، ثُمَّ لَمْ تَرْجِعُوا حَتَّى أَصَابَكُمْ هذا النَّعِيمُ». [روایت مسلم]([۱])

ترجمه: ابوهریره رضي الله عنه می‌گوید: رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم روزی یا شبی از خانه بیرون رفت و ابوبکر و عمر رضي الله عنهما را دید؛ پرسید: «چه چیزی در این هنگام، شما را به بیرونِ خانه آورده است؟» گفتند: گرسنگی، ای رسول‌خدا! فرمود: «من نیز همین‌طور؛ سوگند به ذاتی که جانم در دست اوست، مرا نیز همین مسأله (گرسنگی)، از خانه خارج کرده است. برخیزید». و آن‌دو با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برخاستند. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به خانه‌ی مردی از انصار رفت و او در خانه نبود. زنِ انصاری با دیدن پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم گفت: خوش آمدید. رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم از زن انصاری پرسید: «فلانی- شوهرت- کجاست؟» گفت: رفته است تا برایمان آبِ شیرین بیاورد. در این اثنا مرد انصاری سررسید و به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و دو یارش نگاه کرد و گفت: الحمدلله، امروز هیچ‌کس میهمانانی گرامی‌تر از میهمانان من ندارد؛ سپس رفت و یک خوشه خرما آورد که خرمای نارس، خرمای رسیده و رُطَب – خرمای تَر- داشت. گفت: بفرمایید و آن‌گاه چاقویی برداشت- تا گوسفندی ذبح کند.- پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «مبادا گوسفندِ شیردهی بکشی». و او، گوسفندی ذبح کرد. بدین ترتیب آنان از آن گوسفند و خرما خوردند و آب نوشیدند و چون از آب و غذا سیر شدند، رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم به ابوبکر و عمر رضي الله عنهما فرمود: «سوگند به ذاتی که جانم در دست اوست، روز قیامت درباره‌ی این نعمت‌ها از شما سؤال خواهد شد؛ گرسنگی، شما را از خانه‌هایتان به بیرون کشاند و در حالی به خانه‌هایتان بازمی‌گردید که این نعمت‌ها به شما رسید».

[نووی رحمه الله می‌گوید: آن‌گونه که از روایت ترمذی و دیگران برمی‌آید، میزبان، ابوالهیثم بن تَیِّهان انصاری رضي الله عنه بوده است.]

([۱]) صحیح مسلم، ش: ۲۰۳۸.

شرح

مؤلف رحمه الله این باب را پس از بابِ زهد و پارسایی در دنیا ذکر کرده و به بیان این نکته پرداخته است که انسان نباید بیش از حد به امیال و خواست های دنیوی خود اهمیت دهد؛ بلکه باید به اندازه‌ی نیاز خود، بسنده کند. همان‌گونه که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم چنین روی‌کردی داشت. مؤلف رحمه الله در این‌باره، آیاتی ذکر کرده که نشان‌گر فرجامِ کسانی‌ست که از امیال نفسانی خود پیروی می‌کنند و نماز را تباه می‌گردانند. مانندِ این فرموده‌ی الله متعال که می‌فرماید:

﴿فَخَلَفَ مِنۢ بَعۡدِهِمۡ خَلۡفٌ أَضَاعُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَٱتَّبَعُواْ ٱلشَّهَوَٰتِۖ فَسَوۡفَ يَلۡقَوۡنَ غَيًّا ٥٩ إِلَّا مَن تَابَ وَءَامَنَ وَعَمِلَ صَٰلِحٗا فَأُوْلَٰٓئِكَ يَدۡخُلُونَ ٱلۡجَنَّةَ وَلَا يُظۡلَمُونَ شَيۡ‍ٔٗا ٦٠﴾ [مريم: ٥٩،  ٦٠]

آن‌گاه نسلی جایگزینشان شد که نماز را تباه کردند و از خواسته‌های نفسانی پیروی نمودند؛ پس سزای گمراهی (خویش) را خواهند دید، مگر کسانی که توبه کردند و ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند؛ پس چنین کسانی وارد بهشت می‌شوند و هیچ ستمی نمی‌بینند.

﴿فَخَلَفَ مِنۢ بَعۡدِهِمۡ خَلۡفٌ﴾ یعنی پس از پیامبرانی که در آیات پیشین، ذکر شده‌اند، نسلی آمدند که راه و روش پیامبران را ادامه ندادند؛ بلکه: ﴿أَضَاعُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَٱتَّبَعُواْ ٱلشَّهَوَٰتِ﴾: «نماز را تباه کردند و از خواسته‌های نفسانی خویش پیروی نمودند».

تباه کردن نماز، به معنای کوتاهی در این عبادت یا در انجام شرایط آن، مانند طهارت، پوشاندن عورت و روی آوردن به قبله می‌باشد.

یا کوتاهی در ارکان نماز مانند آرامش در رکوع و سجده و نیز آرامش در قیام و قعود.

یا کوتاهی در واجبات نماز مانند درخواست مغفرت در میان دو سجده، یا تسبیح رکوع و سجده، و تشهد اول و امثال آن.

شدیدترین کوتاهی در نماز، این‎ست که در وقتش ادا نشود؛ یعنی خارج از وقت، نماز بخوانند. کسانی که نماز را خارج از وقتش می‌خوانند، در صورتی که عذری مانند خواب ماندن یا فراموشی داشته باشند، نمازشان پذیرفته می‌شود؛ ولی اگر عذری نداشته باشند و خارج از وقت، نماز بخوانند، نمازشان قبول نمی‌گردد؛ گرچه هزار بار نماز بخوانند.

﴿وَٱتَّبَعُواْ ٱلشَّهَوَٰتِ﴾: «و از خواسته‌های نفسانی خود پیروی نمودند». یعنی: همه‌ی فکر و خیالشان یا همه‌ی هم و اراده‌ای آنان، خواسته‌های نفسانی و امیال شکم می‌شود. از این‌رو به تن‌پروری و لذت‌جویی روی می‌آورند و نسبت به نماز، کوتاهی می‌کنند. پناه بر الله.

سپس الله متعال کیفرشان را بیان نموده و فرموده‌است: ﴿فَسَوۡفَ يَلۡقَوۡنَ غَيًّا ٥٩﴾؛ یعنی: «پس سزای گمراهی خویش را دیدند». این، هشداری جدی برای چنین کسانی‌ست؛ زیرا نتیجه‌ی هر عملی، از جنسِ آن عمل است.

﴿إِلَّا مَن تَابَ وَءَامَنَ وَعَمِلَ صَٰلِحٗا فَأُوْلَٰٓئِكَ يَدۡخُلُونَ ٱلۡجَنَّةَ وَلَا يُظۡلَمُونَ شَيۡ‍ٔٗا ٦٠﴾                                                                                              [مريم: ٦٠]

مگر کسانی که توبه کردند و ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند؛ پس چنین کسانی وارد بهشت می‌شوند و هیچ ستمی نمی‌بینند.

سپس مؤلف رحمه الله حدیث عایشه رضي الله عنهما را درباره‌ی وضعیت زندگی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نقل کرده که آن بزرگوار دو شبِ پیاپی از نان جو، سیر نخورد؛ زیرا تنگ‌دست بود و چه‌بسا سه هلال ماهِ نو در دو ماه می‌گذشت و در هیچ‌یک از خانه‌هایش آتشی برای پختن غذا روشن نمی‌شد. بلکه غذای مورد استفاده‌ی آن‌ها، خرما و آب بود. حال آن‌که اگر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می‌خواست، کوه‌ها برایش به طلا تبدیل می‌شد، ولی به کم‌ترین حد و سطح زندگی، بسنده کرد و بهره‌اش را برای زندگی آخرت، ذخیره نمود.

([۱]) صحیح بخاری، ش: ۵۴۱۶؛ صحیح مسلم، ش: ۲۹۷۰.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی
مطالب مرتبط:

۵۲۱- وعن أبي كَريمَةَ المِقْدامِ بن معْدِ يكَرِب رضي الله عنه قال: سمِعتُ رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم يقَول: «مَا ملأَ آدمِيٌّ وِعَاءً شَرّاً مِنْ بَطنِه، بِحسْبِ ابن آدمَ أُكُلاتٌ يُقِمْنَ صُلْبَهُ، فإِنْ كَانَ لا مَحالَةَ، فَثلُثٌ لطَعَامِه، وثُلُثٌ لِشرابِه، وَثُلُثٌ لِنَفَسِهِ». [ترمذي روایت کرده و گفته است: حسن می‌باشد.]

۵۲۱- وعن أبي كَريمَةَ المِقْدامِ بن معْدِ يكَرِب رضي الله عنه قال: سمِعتُ رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم يقَول: «مَا ملأَ آدمِيٌّ وِعَاءً شَرّاً مِنْ بَطنِه، بِحسْبِ ابن آدمَ أُكُلاتٌ يُقِمْنَ صُلْبَهُ، فإِنْ كَانَ لا مَحالَةَ، فَثلُثٌ لطَعَامِه، وثُلُثٌ لِشرابِه، وَثُلُثٌ لِنَفَسِهِ». [ترمذي روایت کرده و گفته است: حسن می‌باشد.]([۱]) ترجمه: […]

ادامه مطلب …

۵۲۴- وعن أَسْمَاءَ بنْتِ يَزِيدَ رضي اللَّه عنها قالت: كانَ كُمُّ قمِيصِ رسولِ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم إِلى الرُّصْغِ. [ابوداود و ترمذي روایت کرده‌اند و ترمذی، آن را حسن دانسته است.]

۵۲۴- وعن أَسْمَاءَ بنْتِ يَزِيدَ رضي اللَّه عنها قالت: كانَ كُمُّ قمِيصِ رسولِ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم إِلى الرُّصْغِ. [ابوداود و ترمذي روایت کرده‌اند و ترمذی، آن را حسن دانسته است.]([۱]) ترجمه: اسماء دختر یزید رضي الله عنها می‌گوید: آستین پیراهن پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم تا مچ […]

ادامه مطلب …

۵۱۵- وعن أبي أُمامة رضي الله عنه قال: قَالَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم: «يَا ابْنَ آدم! إِنَّكَ إِنْ تَبْذُل الفَضلَ خَيْرٌ لَك، وَأِن تُمْسِكهُ شرٌّ لَك، ولا تُلامُ عَلى كَفَافٍ، وَابدأ بِمنْ تَعُولُ». [ترمذي روایت کرده و گفته است: حسن صحیح می‌باشد.]

۵۱۵- وعن أبي أُمامة رضي الله عنه قال: قَالَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم: «يَا ابْنَ آدم! إِنَّكَ إِنْ تَبْذُل الفَضلَ خَيْرٌ لَك، وَأِن تُمْسِكهُ شرٌّ لَك، ولا تُلامُ عَلى كَفَافٍ، وَابدأ بِمنْ تَعُولُ». [ترمذي روایت کرده و گفته است: حسن صحیح می‌باشد.]([۱]) ترجمه: ابوامامه رضي الله عنه می‌گوید: رسول‌الله صلی […]

ادامه مطلب …

۵۱۰- وعن أَنس رضي الله عنه قال: رَهَنَ النَّبِيُّ صلی الله علیه و آله و سلم دِرْعهُ بِشَعِيرٍ، ومشيتُ إِلى النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله و سلم بِخُبْزِ شَعيرٍ وَإِهَالَةٍ سَنِخَةٍ، وَلَقَدْ سمِعْتُهُ يقُول: «ما أَصْبحَ لآلِ مُحَمَّدٍ صاعٌ ولا أَمْسَى وَإِنَّهُم لَتِسْعَةُ أَبْيَاتٍ». [روایت بخاري]

۵۱۰- وعن أَنس رضي الله عنه قال: رَهَنَ النَّبِيُّ صلی الله علیه و آله و سلم دِرْعهُ بِشَعِيرٍ، ومشيتُ إِلى النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله و سلم بِخُبْزِ شَعيرٍ وَإِهَالَةٍ سَنِخَةٍ، وَلَقَدْ سمِعْتُهُ يقُول: «ما أَصْبحَ لآلِ مُحَمَّدٍ صاعٌ ولا أَمْسَى وَإِنَّهُم لَتِسْعَةُ أَبْيَاتٍ». [روایت بخاري]([۱]) ترجمه: انس رضي الله عنه می‌گوید: پیامبر صلی […]

ادامه مطلب …

۵۰۰- وعن النُّعمانِ بن بشيرٍ رضي اللهُ عنهما قال: لقد رَأَيْتُ نَبِيَّكُمْ صلی الله علیه و آله و سلم وما يَجِدُ مِنْ الدَّقَلِ ما يَمْلأُ به بَطْنَه. [روایت مسلم]

۵۰۰- وعن النُّعمانِ بن بشيرٍ رضي اللهُ عنهما قال: لقد رَأَيْتُ نَبِيَّكُمْ صلی الله علیه و آله و سلم وما يَجِدُ مِنْ الدَّقَلِ ما يَمْلأُ به بَطْنَه. [روایت مسلم]([۱]) ترجمه: نعمان بن بشیر رضي الله عنهما می‌گوید: «پیامبرتان صلی الله علیه و آله و سلم را دیدم که خرمای نامرغوبی هم برای سیر کردن شکمش […]

ادامه مطلب …

۵۰۷- وعن أبي هُرَيْرَةَ رضي الله عنه قال: واللَّه الَّذي لا إِلهَ إِلاَّ هُو، إِنْ كُنْتُ لأعَتمِدُ بِكَبِدِي على الأَرْضِ مِنَ الجُوع، وإِنْ كُنْتُ لأشُدُّ الحجَرَ على بَطْني منَ الجُوع وَلَقَدْ قَعَدْتُ يوْمًا على طَرِيقهِمُ الَّذي يَخْرُجُونَ مِنْه، فَمَرَّ النَّبِيُّ صلی الله علیه و آله و سلم، فَتَبَسَّمَ حِينَ رَآنِي، وعَرَفَ ما في وجْهي ومَا في نَفْسِي، ثُمَّ قال: «أَباهِرٍّ!» قلت: لَبَّيْكَ يَا رَسُولَ اللهِ، قال: «الحَقْ» ومَضَى ، فَاتَّبَعْتُه، فدَخَلَ فَاسْتَأْذَن، فَأُذِنَ لِي فدَخَلْت، فوَجَدَ لَبَنًا في قَدحٍ فقال: «مِنْ أَيْنَ هذَا اللَّبَن؟» قالوا: أَهْداهُ لَكَ فُلانٌ أَو فُلانة قال: «أَباهِرٍّ!» قلت: لَبَّيْكَ يا رسول اللَّه، قال: «الحق إِلى أَهْل الصُّفَّةِ فادْعُهُمْ لي». قال: وأَهْلُ الصُّفَّةِ أَضيَافُ الإِسْلام، لا يَأْوُون عَلى أَهْل، ولا مَالٍ ولا على أَحَدٍ، وكانَ إِذَا أَتَتْهُ صدقَةٌ بَعَثَ بِهَا إِلَيْهِم ولَمْ يَتَنَاوَلْ مِنْهَا شَيْئًا، وإِذَا أَتَتْهُ هديَّةٌ أَرْسلَ إِلَيْهِمْ وأَصَابَ مِنْهَا وَأَشْرَكَهُمْ فيها، فسَاءَنِي ذلكَ، فَقُلْت: وما هذَا اللَّبَنُ في أَهْلِ الصُّفَّة؟ كُنْتُ أَحَقَّ أَن أُصِيبَ مِنْ هذا اللَّبَنِ شَرْبَةً أَتَقَوَّى بِهَا، فَإِذا جاءُوا أَمَرنِي، فكُنْتُ أَنا أُعْطِيهِم، وما عَسَى أَن يبْلُغَنِي منْ هذا اللَّبَن، ولمْ يَكُنْ منْ طَاعَةِ اللَّه وطَاعَةِ رسوله صلی الله علیه و آله و سلم بدٌّ. فأَتيتُهُم فدَعَوْتُهُم، فأَقْبَلُوا واسْتأْذَنوا، فَأَذِنَ لَهُمْ وَأَخَذُوا مَجَالِسَهُمْ مِنَ الْبَيْتِ قال: «يا أَباهِرٍّ!» قلتُ: لَبَّيْكَ يَا رَسُولَ اللهِ، قال: «خذْ فَأَعْطِهِمْ» قال: فَأَخَذْتُ الْقَدَحَ فَجَعَلْت أُعْطِيهِ الرَّجُلَ فيَشْرَبُ حَتَّى يَرْوَى، ثُمَّ يَرُدُّ عليَّ الْقَدَح، فَأُعطيهِ الآخرَ فَيَشْرَبُ حَتَّى يروَى ، ثُمَّ يَرُدُّ عَليَّ الْقَدح حتَّى انْتَهَيتُ إِلى النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله و سلم وََقَدْ رَوِيَ الْقَوْمُ كُلُّهُمْ، فَأَخَذَ الْقَدَحَ فَوَضَعَهُ على يَدِه، فَنَظَرَ إِليَّ فَتَبَسَّم، فقال: «أَباهِرٍّ!» قلت: لَبَّيْكَ يا رسول اللَّه! قال: «بَقِيتُ أَنَا وَأَنْتَ». قلتُ صَدَقْتَ يَا رَسُولَ اللهِ، قال: «اقْعُدْ فَاشْرَبْ». فَقَعَدْتُ فَشَربْتُ فقال: «اشرَبْ» فشَربْت، فما زال يَقُول: «اشْرَبْ» حَتَّى قُلْت: لا وَالَّذِي بعثكَ بالحَقِّ ما أَجِدُ لَهُ مسْلَكًا، قال: «فَأَرِنِي» فأَعطيْتهُ الْقَدَح، فحمِدَ اللَّه تعالى وَسمَّى وَشَربَ الفَضَلَةَ. [روایت بخاري]

۵۰۷- وعن أبي هُرَيْرَةَ رضي الله عنه قال: واللَّه الَّذي لا إِلهَ إِلاَّ هُو، إِنْ كُنْتُ لأعَتمِدُ بِكَبِدِي على الأَرْضِ مِنَ الجُوع، وإِنْ كُنْتُ لأشُدُّ الحجَرَ على بَطْني منَ الجُوع وَلَقَدْ قَعَدْتُ يوْمًا على طَرِيقهِمُ الَّذي يَخْرُجُونَ مِنْه، فَمَرَّ النَّبِيُّ صلی الله علیه و آله و سلم، فَتَبَسَّمَ حِينَ رَآنِي، وعَرَفَ ما في وجْهي ومَا […]

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه