دوشنبه 22 جمادی‌الثانی 1446
۲ دی ۱۴۰۳
23 دسامبر 2024

۴۹۷- وعن عُرْوَةَ عَنْ عائشة رضي اللَّه عنها أَنَّهَا كَانَتْ تَقُول: وَاللَّه يا ابْنَ أُخْتِي إِنْ كُنَّا لَنَنْظُرُ إلى الهِلالِ ثمَّ الهِلال ثُمَّ الهلالِ ثلاثةُ أَهِلَّةٍ في شَهْرَيْنِ وَمَا أُوقِدَ في أَبْيَاتِ رسولِ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم نَارٌ. قُلْت: يَا خَالَةُ فَمَا كَانَ يُعِيشُكُم؟ قالت: الأَسْوَدَان: التَّمْرُ وَالمَاءُ إِلاَّ أَنَّهُ قَدْ كَانَ لِرَسُولِ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم جِيرانٌ مِنَ الأَنْصَار وَكَانَتْ لَهُمْ مَنَايحُ وَكَانُوا يُرْسِلُونَ إلى رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم مِنْ أَلبانِهَا فَيَسْقِينَا. [متفقٌ عليه]

۴۹۷- وعن عُرْوَةَ عَنْ عائشة رضي اللَّه عنها أَنَّهَا كَانَتْ تَقُول: وَاللَّه يا ابْنَ أُخْتِي إِنْ كُنَّا لَنَنْظُرُ إلى الهِلالِ ثمَّ الهِلال ثُمَّ الهلالِ ثلاثةُ أَهِلَّةٍ في شَهْرَيْنِ وَمَا أُوقِدَ في أَبْيَاتِ رسولِ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم نَارٌ. قُلْت: يَا خَالَةُ فَمَا كَانَ يُعِيشُكُم؟ قالت: الأَسْوَدَان: التَّمْرُ وَالمَاءُ إِلاَّ أَنَّهُ قَدْ كَانَ لِرَسُولِ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم جِيرانٌ مِنَ الأَنْصَار وَكَانَتْ لَهُمْ مَنَايحُ وَكَانُوا يُرْسِلُونَ إلى رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم مِنْ أَلبانِهَا فَيَسْقِينَا. [متفقٌ عليه]([۱])

ترجمه: عروه می‌گوید: عایشه رضي الله عنها می‌فرمود: ای خواهرزاده‌ام!([۲]) به الله سوگند، سه هلالِ ماه نو را در دو ماه می‌دیدیم و هیچ آتشی در خانه‌های پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم – برای پُخت و پز- روشن نمی‌شد. – عروه می‌گوید:- گفتم: پس زندگی شما با چه چیزی سپری می‌شد؟ فرمود: با دو چیز سیاه،([۳]) یعنی خرما و آب؛ البته رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم همسایگانی از انصار داشت که حیوانات شیردهی داشتند و از شیرِ آن‌ها برای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می‌فرستادند و ایشان از این شیر به ما می‌داد.

([۱]) صحیح بخاری، ش: ۲۵۶۷؛ و صحیح مسلم، ش: ۲۹۷۲.

([۲]) عروه پسرِ اسماء دخت ابوبکر، یعنی خواهرزاده‌ی ام‌المؤمنین عایشه رضي الله عنهم بود. [مترجم]

([۳]) این‌که از خرما و آب، به عنوان دو چیزِ سیاه یاد کرد، بر اساسِ تغلیب بود؛ زیرا آب، بی‌رنگ است. منظور از تغلیب، این است که وقتی دو چیز با هم ذکر شوند، صفت مشهورِ یکی از آن‌ها برای هر دو ذکر گردد. [مترجم]

شرح

مؤلف رحمه الله این باب را پس از بابِ زهد و پارسایی در دنیا ذکر کرده و به بیان این نکته پرداخته است که انسان نباید بیش از حد به امیال و خواست های دنیوی خود اهمیت دهد؛ بلکه باید به اندازه‌ی نیاز خود، بسنده کند. همان‌گونه که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم چنین روی‌کردی داشت. مؤلف رحمه الله در این‌باره، آیاتی ذکر کرده که نشان‌گر فرجامِ کسانی‌ست که از امیال نفسانی خود پیروی می‌کنند و نماز را تباه می‌گردانند. مانندِ این فرموده‌ی الله متعال که می‌فرماید:

﴿فَخَلَفَ مِنۢ بَعۡدِهِمۡ خَلۡفٌ أَضَاعُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَٱتَّبَعُواْ ٱلشَّهَوَٰتِۖ فَسَوۡفَ يَلۡقَوۡنَ غَيًّا ٥٩ إِلَّا مَن تَابَ وَءَامَنَ وَعَمِلَ صَٰلِحٗا فَأُوْلَٰٓئِكَ يَدۡخُلُونَ ٱلۡجَنَّةَ وَلَا يُظۡلَمُونَ شَيۡ‍ٔٗا ٦٠﴾ [مريم: ٥٩،  ٦٠]

آن‌گاه نسلی جایگزینشان شد که نماز را تباه کردند و از خواسته‌های نفسانی پیروی نمودند؛ پس سزای گمراهی (خویش) را خواهند دید، مگر کسانی که توبه کردند و ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند؛ پس چنین کسانی وارد بهشت می‌شوند و هیچ ستمی نمی‌بینند.

﴿فَخَلَفَ مِنۢ بَعۡدِهِمۡ خَلۡفٌ﴾ یعنی پس از پیامبرانی که در آیات پیشین، ذکر شده‌اند، نسلی آمدند که راه و روش پیامبران را ادامه ندادند؛ بلکه: ﴿أَضَاعُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَٱتَّبَعُواْ ٱلشَّهَوَٰتِ﴾: «نماز را تباه کردند و از خواسته‌های نفسانی خویش پیروی نمودند».

تباه کردن نماز، به معنای کوتاهی در این عبادت یا در انجام شرایط آن، مانند طهارت، پوشاندن عورت و روی آوردن به قبله می‌باشد.

یا کوتاهی در ارکان نماز مانند آرامش در رکوع و سجده و نیز آرامش در قیام و قعود.

یا کوتاهی در واجبات نماز مانند درخواست مغفرت در میان دو سجده، یا تسبیح رکوع و سجده، و تشهد اول و امثال آن.

شدیدترین کوتاهی در نماز، این‎ست که در وقتش ادا نشود؛ یعنی خارج از وقت، نماز بخوانند. کسانی که نماز را خارج از وقتش می‌خوانند، در صورتی که عذری مانند خواب ماندن یا فراموشی داشته باشند، نمازشان پذیرفته می‌شود؛ ولی اگر عذری نداشته باشند و خارج از وقت، نماز بخوانند، نمازشان قبول نمی‌گردد؛ گرچه هزار بار نماز بخوانند.

﴿وَٱتَّبَعُواْ ٱلشَّهَوَٰتِ﴾: «و از خواسته‌های نفسانی خود پیروی نمودند». یعنی: همه‌ی فکر و خیالشان یا همه‌ی هم و اراده‌ای آنان، خواسته‌های نفسانی و امیال شکم می‌شود. از این‌رو به تن‌پروری و لذت‌جویی روی می‌آورند و نسبت به نماز، کوتاهی می‌کنند. پناه بر الله.

سپس الله متعال کیفرشان را بیان نموده و فرموده‌است: ﴿فَسَوۡفَ يَلۡقَوۡنَ غَيًّا ٥٩﴾؛ یعنی: «پس سزای گمراهی خویش را دیدند». این، هشداری جدی برای چنین کسانی‌ست؛ زیرا نتیجه‌ی هر عملی، از جنسِ آن عمل است.

﴿إِلَّا مَن تَابَ وَءَامَنَ وَعَمِلَ صَٰلِحٗا فَأُوْلَٰٓئِكَ يَدۡخُلُونَ ٱلۡجَنَّةَ وَلَا يُظۡلَمُونَ شَيۡ‍ٔٗا ٦٠﴾                                                                                              [مريم: ٦٠]

مگر کسانی که توبه کردند و ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند؛ پس چنین کسانی وارد بهشت می‌شوند و هیچ ستمی نمی‌بینند.

سپس مؤلف رحمه الله حدیث عایشه رضي الله عنهما را درباره‌ی وضعیت زندگی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نقل کرده که آن بزرگوار دو شبِ پیاپی از نان جو، سیر نخورد؛ زیرا تنگ‌دست بود و چه‌بسا سه هلال ماهِ نو در دو ماه می‌گذشت و در هیچ‌یک از خانه‌هایش آتشی برای پختن غذا روشن نمی‌شد. بلکه غذای مورد استفاده‌ی آن‌ها، خرما و آب بود. حال آن‌که اگر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می‌خواست، کوه‌ها برایش به طلا تبدیل می‌شد، ولی به کم‌ترین حد و سطح زندگی، بسنده کرد و بهره‌اش را برای زندگی آخرت، ذخیره نمود.

([۱]) صحیح بخاری، ش: ۵۴۱۶؛ صحیح مسلم، ش: ۲۹۷۰.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی
مطالب مرتبط:

۵۲۶- وعن أَنس رضي الله عنه قال: قال أَبو طَلْحَةَ لأُمِّ سُلَيْم: قَد سَمعتُ صَوتَ رسولِ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم ضَعِيفًا أَعرِفُ فِيهِ الجُوع، فَهَل عِندَكِ مِن شيءٍ؟ فقالت: نَعَم، فَأَخْرَجَتْ أَقَرَاصاً مِن شَعير، ثُمَّ أَخَذَت خِمَاراً لَهَا فَلَفَّتِ الخُبزَ بِبَعضِه، ثُمَّ دسَّتْهُ تَحْتَ ثَوبِي وَرَدَّتْني بِبَعضِه، ثُمَّ أَرْسلَتْنِي إِلى رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم فَذَهَبتُ بِه، فَوَجَدتُ رسولَ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم جالِسًا في المَسْجِد، ومَعَهُ النَّاس، فَقُمتُ عَلَيهِم، فقالَ لي رسولُ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم: «أَرْسَلَكَ أَبُو طَلْحَة؟» فقلت: نَعم، فقال: «أَلِطَعَامٍ؟» فقلت: نَعَم، فقَالَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم: «قُومُوا»، فَانْطَلَقُوا وَانْطَلَقْتُ بَيْنَ أَيديِهِم حَتَّى جِئتُ أَبَا طَلْحَةَ فَأَخبَرتُه، فقال أَبُو طَلْحَةَ: يا أُمِّ سُلَيم! قَد جَاءَ رسولُ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم بالنَّاسِ وَلَيْسَ عِنْدَنَا ما نُطْعِمُهُم؟ فقالت: اللَّهُ وَرسُولُهُ أَعْلَم. انطَلَقَ أَبُو طَلْحةَ حتَّى لَقِيَ رسولَ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم فأَقبَلَ رسولُ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم مَعَه حَتَّى دَخَلا، فقَالَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم: «هَلُمِّي ما عِندَكِ يا أُمَّ سُلَيْمٍ». فَأَتَتْ بِذلكَ الخُبْز، فَأَمَرَ بِهِ رسولُ اللَّه ففُتَّ، وعَصَرَت عَلَيه أُمُّ سُلَيمٍ عُكَّةً فَآدَمَتْه، ثُمَّ قال فِيهِ رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم ما شَاءَ اللَّه أَنْ يَقُول، ثُمَّ قال: «ائذَن لِعَشَرَةٍ» فَأَذِنَ لَهُم، فَأَكَلُوا حَتَّى شَبِعُوا ثُمَّ خَرَجُوا، ثم قال: «ائذَن لِعَشَرَةٍ» فَأَذنَ لهم، فَأَكَلُوا حتى شَبِعُوا، ثُمَّ خَرَجوا، ثُمَّ قال: «ائذَنْ لِعَشَرَةٍ» فَأَذِنَ لهُم حتى أَكل القَوْمُ كُلُّهُم وَشَبِعُوا، وَالْقَوْمُ سَبْعونَ رَجُلاً أَوْ ثَمَانُون. [متفق عليه]( ) وفي روايةٍ: فما زال يَدخُلُ عشَرَةٌ وَيَخْرُجُ عَشَرَةٌ حتى لم يَبْقَ مِنهم أَحَدٌ إِلا دَخَل، فَأَكَلَ حتَّى شَبِع، ثم هَيَّأَهَا فَإِذَا هِي مِثلُهَا حِينَ أَكَلُوا مِنها. وفي روايةٍ: فَأَكَلُوا عَشَرَةً عَشَرةً حتَّى فَعَلَ ذلكَ بثَمانِينَ رَجُلاً ثم أَكَلَ النَّبِيُّ صلی الله علیه و آله و سلم بعد ذلكَ وََأَهْلُ البَيت، وَتَركُوا سُؤرا. وفي روايةٍ: ثمَّ أفضَلُوا ما بَلَغُوا جيرانَهُم. وفي روايةٍ عن أَنسٍ رضي الله عنه قال: جِئتُ رسولَ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم يوْمًا فَوَجَدتُهُ جَالِسًا مع َأَصحابِه، وَقد عَصَبَ بَطْنَهُ بِعِصابَةٍ، فقلتُ لِبَعضِ أَصحَابِه: لِمَ عَصَبَ رسولُ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم بطْنَه؟ فقالوا: مِنَ الجُوع. فَذَهَبْتُ إِلى أبي طَلحَةَ وَهُوَ زَوْجُ أُمِّ سُليمٍ بنتِ مِلحَان، فقلت: يَا أَبتَاه، قد رَأَيْتُ رسولَ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم عَصبَ بطنَهُ بِعِصَابَةٍ فَسَأَلتُ بَعضَ أَصحَابِه، فقالوا: مِنَ الجُوع. فَدَخل أَبُو طَلحَةَ على أُمِّي فقال: هَل مِن شَيء؟ قالت: نعم عِندِي كِسَرٌ مِنْ خُبزٍ وَتمرَاتٌ، فإِنْ جَاءَنَا رسولُ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم وَحْدهُ أَشبَعنَاه، وإِن جَاءَ آخَرُ معه قَلَّ عَنْهم، وذَكَرَ تَمَامَ الحَديث.

۵۲۶- وعن أَنس رضي الله عنه قال: قال أَبو طَلْحَةَ لأُمِّ سُلَيْم: قَد سَمعتُ صَوتَ رسولِ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم ضَعِيفًا أَعرِفُ فِيهِ الجُوع، فَهَل عِندَكِ مِن شيءٍ؟ فقالت: نَعَم، فَأَخْرَجَتْ أَقَرَاصاً مِن شَعير، ثُمَّ أَخَذَت خِمَاراً لَهَا فَلَفَّتِ الخُبزَ بِبَعضِه، ثُمَّ دسَّتْهُ تَحْتَ ثَوبِي وَرَدَّتْني بِبَعضِه، ثُمَّ أَرْسلَتْنِي إِلى رسول […]

ادامه مطلب …

۴۹۶- عن عائشةَ رضي اللَّه عنها، قالت: ما شَبعَ آلُ مُحمَّدٍ صلی الله علیه و آله و سلم مِنْ خُبْزِ شَعِيرٍ يَوْمَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ حَتَّى قُبِض. [متفقٌ عليه] وفي رواية: مَا شَبِعَ آلُ مُحَمَّد صلی الله علیه و آله و سلم مُنْذُ قَدِمَ المَدِينةَ مِنْ طَعامِ البُرِّ ثَلاثَ لَيَال تِبَاعاً حَتَّى قُبِض.

۴۹۶- عن عائشةَ رضي اللَّه عنها، قالت: ما شَبعَ آلُ مُحمَّدٍ صلی الله علیه و آله و سلم مِنْ خُبْزِ شَعِيرٍ يَوْمَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ حَتَّى قُبِض. [متفقٌ عليه]([۱]) وفي رواية: مَا شَبِعَ آلُ مُحَمَّد صلی الله علیه و آله و سلم مُنْذُ قَدِمَ المَدِينةَ مِنْ طَعامِ البُرِّ ثَلاثَ لَيَال تِبَاعاً حَتَّى قُبِض. ترجمه: عایشه رضي الله […]

ادامه مطلب …

۵۰۲- وعن أبي هُريرةَ رضي الله عنه قال: خَرَجَ رَسُولُ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم ذاتَ يَوْمٍ أَوْ لَيْلَةٍ، فَإِذا هُوَ بِأَبي بكْرٍ وعُمَرَ رضي اللهُ عنهما فقال: «مَا أَخْرَجَكُمَا مِنْ بُيُوتِكُما هذِهِ السَّاعَةَ؟» قالا: الجُوعُ يَا رَسُولَ اللهِ. قال: «وَأَنَا، والَّذِي نَفْسِي بِيَدِه، لأَخْرَجَني الَّذِي أَخْرَجَكُما؛ قُوما». فقَاما مَعَه، فَأَتَى رَجُلاً مِنَ الأَنْصار، فَإِذَا هُوَ لَيْسَ في بيته، فَلَمَّا رَأَتْهُ المرَأَةُ قالَت: مَرْحَباً وَأَهْلا. فقال لها رَسُولُ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم: «أَيْنَ فُلانٌ؟» قالَت: ذَهَبَ يَسْتَعْذِبُ لَنَا الماء، إِذْ جاءَ الأَنْصَاري، فَنَظَرَ إلى رَسُولِ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم وَصَاحِبَيْه، ثُمَّ قالَ: الحَمْدُ للهِ، ما أَحَدٌ اليَوْمَ أَكْرَمَ أَضْيافاً مِنِّي فانْطَلقَ فَجَاءَهُمْ بِعِذْقٍ فِيهِ بُسْرٌ وتَمْرٌ ورُطَب، فقال: كُلُوا، وَأَخَذَ المُدْيَةَ، فقال لَهُ رسُولُ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم: «إِيَّاكَ وَالحَلُوبَ». فَذَبَحَ لَهُم، فَأَكلُوا مِنَ الشَّاةِ وَمِنْ ذلكَ العِذْقِ وشَرِبُوا. فلمَّا أَنْ شَبعُوا وَرَوُوا قَالَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم لأَبي بكرٍ وعُمَرَ رضي اللهُ عنهما: «وَالَّذِي نَفْسي بِيَدِه، لَتُسْأَلُنَّ عَنْ هذَا النَّعيمِ يَوْمَ القِيامَةِ، أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُيُوتِكُمُ الجُوعُ، ثُمَّ لَمْ تَرْجِعُوا حَتَّى أَصَابَكُمْ هذا النَّعِيمُ». [روایت مسلم]

۵۰۲- وعن أبي هُريرةَ رضي الله عنه قال: خَرَجَ رَسُولُ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم ذاتَ يَوْمٍ أَوْ لَيْلَةٍ، فَإِذا هُوَ بِأَبي بكْرٍ وعُمَرَ رضي اللهُ عنهما فقال: «مَا أَخْرَجَكُمَا مِنْ بُيُوتِكُما هذِهِ السَّاعَةَ؟» قالا: الجُوعُ يَا رَسُولَ اللهِ. قال: «وَأَنَا، والَّذِي نَفْسِي بِيَدِه، لأَخْرَجَني الَّذِي أَخْرَجَكُما؛ قُوما». فقَاما مَعَه، فَأَتَى رَجُلاً […]

ادامه مطلب …

۵۱۳- وعن ابن عمر رضي اللهُ عنهما قال: كُنَّا جُلُوسًا مَعَ رسولِ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم إِذْ جاءَ رَجُلٌ مِن الأَنْصار، فسلَّم علَيه، ثُمَّ أَدبرَ الأَنْصَارِي فقَالَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم: «يَا أَخَا الأَنْصَار، كَيْفَ أَخِي سعْدُ بنُ عُبادة؟» فقال: صَالح، فقَالَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم: «مَنْ يعُودُهُ مِنْكُم؟» فَقام وقُمْنا مَعَه، ونَحْنُ بضْعَةَ عشَر ما علَينَا نِعالٌ وَلا خِفَاف، وَلا قَلانِسُ، ولا قُمُصٌ نمشي في تلكَ السِّبَاخ، حَتَّى جِئْنَاه، فاسْتَأْخَرَ قَوْمُهُ مِنْ حوله حتَّى دنَا رسولُ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم وَأَصْحابُهُ الَّذِين مَعه. [روایت مسلم]

۵۱۳- وعن ابن عمر رضي اللهُ عنهما قال: كُنَّا جُلُوسًا مَعَ رسولِ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم إِذْ جاءَ رَجُلٌ مِن الأَنْصار، فسلَّم علَيه، ثُمَّ أَدبرَ الأَنْصَارِي فقَالَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم: «يَا أَخَا الأَنْصَار، كَيْفَ أَخِي سعْدُ بنُ عُبادة؟» فقال: صَالح، فقَالَ رَسُولُ اللهِ صلی الله […]

ادامه مطلب …

۵۱۹- وعن ابن عباسٍ رضي اللهُ عنهما قال: كان رسولُ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم يَبِيتُ اللَّيَالِيَ المُتَتَابِعَةَ طَاوِيًا، وَأَهْلُهُ لا يَجِدُونَ عَشاءً، وَكَانَ أَكْثَرُ خُبْزِهِمْ خُبْز الشَّعِيرِ. [ترمذي روایت کرده و گفته است: حسن صحيح می‌باشد.]

۵۱۹- وعن ابن عباسٍ رضي اللهُ عنهما قال: كان رسولُ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم يَبِيتُ اللَّيَالِيَ المُتَتَابِعَةَ طَاوِيًا، وَأَهْلُهُ لا يَجِدُونَ عَشاءً، وَكَانَ أَكْثَرُ خُبْزِهِمْ خُبْز الشَّعِيرِ. [ترمذي روایت کرده و گفته است: حسن صحيح می‌باشد.]([۱]) ترجمه: ابن‌عباس رضي الله عنهما می‌گوید: رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم چند […]

ادامه مطلب …

۵۱۴- وعن عِمْرانَ بنِ الحُصَينِ رضي الله عنهما عَنِ النَّبيِّ صلی الله علیه و آله و سلم أَنَّهُ قال: «خَيْرُكُمْ قَرنِي، ثُمَّ الَّذِينَ يلوُنَهم، ثُمَّ الَّذِينَ يلُونَهُم». قال عِمرَان: فَمَا أَدري قال النَّبيُّ صلی الله علیه و آله و سلم مَرَّتَيْن أو ثَلاثاً «ثُمَّ يَكُونُ بَعدَهُمْ قَوْمٌ يَشهدُونَ ولا يُسْتَشْهَدُون، وَيَخُونُونَ وَلا يُؤْتَمَنُون، وَيَنْذِرُونَ وَلا يُوفُون، وَيَظْهَرُ فِيهمْ السِّمَنُ». [متفقٌ عليه]

۵۱۴- وعن عِمْرانَ بنِ الحُصَينِ رضي الله عنهما عَنِ النَّبيِّ صلی الله علیه و آله و سلم أَنَّهُ قال: «خَيْرُكُمْ قَرنِي، ثُمَّ الَّذِينَ يلوُنَهم، ثُمَّ الَّذِينَ يلُونَهُم». قال عِمرَان: فَمَا أَدري قال النَّبيُّ صلی الله علیه و آله و سلم مَرَّتَيْن أو ثَلاثاً «ثُمَّ يَكُونُ بَعدَهُمْ قَوْمٌ يَشهدُونَ ولا يُسْتَشْهَدُون، وَيَخُونُونَ وَلا يُؤْتَمَنُون، وَيَنْذِرُونَ وَلا […]

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه