۴۸۰- وعن خَبَّابِ بنِ الأَرَت رضي الله عنه قال هَاجَرْنَا مَعَ رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم نَلْتَمِسُ وَجهَ اللَّه تعالى فَوَقَعَ أَجْرُنا عَلى اللَّه، فَمِنَّا مَنْ مَاتَ وَلَمْ يأْكُلْ مِنْ أَجرِهِ شَيْئًا، مِنْهُم مُصْعَبُ بن عَمَيْر رضي الله عنه، قُتِلَ يَوْمَ أُحُد وَتَرَكَ نَمِرَةً، فَكُنَّا إِذَا غَطَّيْنا بِهَا رَأْسَهُ، بَدَتْ رجْلاهُ، وَإِذَا غَطَّيْنَا بِهَا رِجْلَيْهِ، بَدَا رَأْسُهُ، فَأَمَرَنا رسولُ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم أَنْ نُغَطِّيَ رَأْسَهُ، وَنَجْعَلَ عَلى رجْليهِ شَيْئاً مِنَ الإِذْخِر، ومِنَّا مَنْ أَيْنَعَتْ لَهُ ثَمَرَتُه. فَهُوَ يَهدبُهَا. [متفق عليه]([۱])
ترجمه: خباب بن ارَت رضي الله عنه میگوید: با رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم تنها بهخاطر خشنودی الله متعال هجرت کردیم؛ پس اجرِ ما با خداست. برخی از ما، بدون اینکه چیزی از پاداش خود را در دنیا ببینند، درگذشتند؛ از جمله مصعب بن عمیر رضي الله عنه که در جنگ «احد» کشته شد و جامهای رنگی از او ماند که وقتی سرَش را با آن میپوشاندیم، پاهایش برهنه میشد و چون پاهایش را میپوشاندیم، سرش نمایان میگشت. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به ما دستور داد که سرش را بپوشانیم و روی پاهایش مقداری گیاه «کوم» بگذاریم. برخی از ما نیز ثمرهی (هجرت و جهادشان) رسید – و از ثمرهی هجرتشان برخوردار شدند- و از میوهاش میچینند.
شرح
همهی این احادیث پیرامون زهد در دنیا و روی آوردن به آخرت است. مؤلف رحمه الله حدیث خباب بن ارت رضي الله عنه دربارهی مصعب بن عمیر رضي الله عنه را ذکر کرده است؛ مصعب رضي الله عنه یکی از مهاجران پیشگامی بود که بهخاطر رضایت و خشنودی الله عزوجل هجرت کردند. مصعب رضي الله عنه جوانی اهل مکه بود که پدر و مادر ثروتمندی داشت و بهترین لباسهای آن زمان را برایش تهیه میکردند و او را نوازش مینمودند؛ یعنی مصعب رضي الله عنه جوان نازپروردهای بود که در زندگی خود، چیزی کم نداشت، ولی همینکه مسلمان شد، پدر و مادرش که کافر بودند، او را از خود راندند. وی، به مدینه هجرت کرد و در جرگهی نخستین مهاجران قرار گرفت. هنوز سه سال کامل از هجرتش نگذشته بود که در جنگ احد به شهادت رسید؛ وی، در این جنگ پرچمدار لشکر اسلام بود. تنها چیزی که با خود داشت، جامهای بود که وقتی سرش را با آن میپوشاندند، پاهایش بیرون میماند و چون پاهایش را میپوشاندند، سرش برهنه میشد. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دستور داد سرش را بپوشانند و روی پاهایش گیاهی به نام «کوم» بگذارند.
خباب رضي الله عنه میگوید: «برخی از ما، یعنی برخی از مهاجران، ثمرهی (هجرت و جهادشان) رسید – و از ثمرهی هجرتشان برخوردار شدند- و از میوهاش میچینند». وی، این سخن را از شوق آن روزها، یعنی با یاد و خاطرهی روزهایی بیان کرد که دنیا به روی آنها گشوده نشده بود و برخی از آنان، به دنیا مشغول نشده بودند.