۴۶۱- عن عمرو بنِ عوفٍ الأَنْصاري رضي الله عنه أَنَّ رَسُولَ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم بَعَثَ أَبا عُبيدةَ بنَ الجرَّاح رضي الله عنه إلى البَحْرَيْنِ يَأْتِي بِجزْيَتِهَا فَقَدمَ بِمالٍ مِنَ البحْرَين، فَسَمِعَت الأَنصَارُ بقُدومِ أبي عُبَيْدَةَ، فوافَوْا صَلاةَ الفَجْرِ مَعَ رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم فَلَمَّا صَلى رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم انْصَرَف، فَتَعَرَّضُوا لَه، فَتَبَسَّمَ رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم حِينَ رَآهُم، ثُمَّ قال: «أَظُنُّكُم سَمِعتُم أَنَّ أَبَا عُبَيْدَةَ قَدِمَ بِشَيء مِنَ الْبَحْرَيْنِ»، فقالوا: أَجَل يا رسول اللَّه، فقال: «أَبْشِرُوا وأَمِّلُوا ما يَسرُّكُم، فواللَّه ما الفقْرَ أَخْشَى عَلَيْكُم، وَلكنّي أَخْشى أَنْ تُبْسَطَ الدُّنْيَا عَلَيْكُم كما بُسطَتْ عَلَى مَنْ كَانَ قَبْلَكُم، فَتَنَافَسُوهَا كَمَا تَنَافَسُوهَا. فَتَهْلِكَكُمْ كَمَا أَهْلَكَتْهُمْ». [متفقٌ عليه]([۱])
ترجمه: عمرو بن عوف انصاری رضي الله عنه میگوید: رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم ابوعبیده بن جراح رضي الله عنه را به «بحرین» فرستاد تا جزیهی آنجا را بیاورد. و او، با اموال جزیه، از بحرین بازگشت. انصار از آمدنِ ابوعبیده باخبر شدند و نماز صبح را با رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم بهجا آوردند. رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم پس از نماز، رو به سوی جماعت نمود؛ آنها با اشاره درخواست مال کردند.([۲]) وقتی رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم آنها را دید، تبسم نمود و سپس فرمود: «گمان میکنم شنیدهاید ابوعبیده چیزی از بحرین آورده است». گفتند: بله، ای رسولخدا! فرمود: «شما را مژده باد و به چیزی که شما را خشنود خواهد ساخت، امیدوار باشید؛ به الله سوگند که من، برای شما از بابت فقر نگران نیستم؛ بلکه از این میترسم که دروازهی دنیا به روی شما گشوده شود و مانند گذشتگان که بر سر دنیا، با هم رقابت کردند، شما نیز به رقابت با یکدیگر بپردازید و دنیا، همانگونه که آنان را به هلاکت کشاند، شما را نیز به هلاکت برساند».
شرح
اینها، احادیثی که مؤلف رحمه الله در باب زهد و پارسایی در دنیا و تشویق به عدم دلبستگی به دنیا ذکر کرده است؛ وی، پیشتر چند آیه نیز در اینباره ذکر نمود که همگی نشانگر اینست که دنیا در مقایسه با آخرت، چیزی نیست؛ بلکه مزرعهی آخرت و گذرگاهیست که باید پشت سر گذاشت. حال ببینیم که وَرَع (پرهیزگاری) با زهد (پارسایی) چه تفاوتی دارد . کدامیک، برتر است؟
پاسخ: زهد، از وَرع، برتر است؛ ورع، یعنی پرهیز از چیزهای زیانبار و زهد، یعنی کنار گذاشتن چیزهایی که مفید نیست. اشیا، بر سه دستهاند: برخی از آنها برای آخرت، زیانبارند و برخی هم مفید و پارهای از آنها، نه مفیدند و زیانبار. لذا وَرع، اینست که انسان، آنچه را برای آخرت او ضرر دارد، رها کند؛ یعنی کارها و اشیای حرام را ترک نماید. و زهد، اینست که انسان، آن چه را برای آخرت او مفید نیست، ترک بگوید و به آن روی نیاورد و تنها به چیزی روی بیاورد که نفعی برای آخرتش دارد؛ ناگفته پیداست که در این صورت، به سراغ کارها یا چیزهایی که برای آخرت او، زیانبار است، نمیرود. نتیجه اینکه زهد (پارسایی) از وَرَع (پرهیزگاری) برتر است؛ یعنی هر پارسایی، پرهیزگار است، ولی هر پرهیزگاری، زاهد (پارسا) نیست.
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به ما هشدار داده است که چهبسا دروازههای زرق و برق دنیا به روی ما گشوده شود و مانند گذشتگان، به هلاکت برسیم. وقتی ابوعبیده، ثروتی از بحرین با خود آورد و انصار رضي الله عنهم از این موضوع باخبر شدند، نزد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم رفتند و نماز صبح را با ایشان بهجا آوردند. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم پس از نماز، رو به جماعت نمود. انصار رضي الله عنهم با اشاره از او درخواست مال کردند. رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم لبخندی زد؛ زیرا دریافت که آنها به امید اینکه چیزی دریافت کنند، نزدش آمدهاند. لذا فرمود: «گمان میکنم شنیدهاید ابوعبیده چیزی از بحرین آورده است». گفتند: «بله، ای رسولخدا!» یعنی این را شنیده و آمدهایم تا سهمِ خود را بگیریم. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «شما را مژده باد و به چیزی که شما را خشنود خواهد ساخت، امیدوار باشید؛ به الله سوگند که من، برای شما از بابت فقر نگران نیستم». یعنی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برای ما نگران نبود که فقیر و تنگدست شویم؛ چهبسا فقر، بهنفع انسان و به خیرِ اوست. همانگونه که در حدیثی قدسی آمده است: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: الله متعال، میفرماید: «إنَّ مِن عِبادِي مَن لَو أغنيتُهُ لأفسَدَهُ الغنى». یعنی: «در میان بندگانم، کسانی هستند که اگر آنها را ثروتمند سازم، ثروت و بینیازی، آنان را به فساد و تباهی میکشاند»؛ یعنی سر به طغیان مینهند، گمراه میشوند و مال و ثروت، آنها را از آخرت باز میدارد. – پناه بر الله- «وإنَّ مِن عبادي مَن لَو أفقرتُهُ لأفسدَهُ الفقرُ»([۳]) یعنی: «و بندگانی هم هستند که اگر آنها را فقیر بگردانم، فقر و تنگدستی، مایهی فساد و تباهی آنان میگردد».
لذا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «من، برای شما از بابت فقر نگران نیستم». زیرا معمولاً فقرا، بیش از ثروتمندان، به حق و حقیقت روی میآورند. به سرگذشت پیامبران علیهمالسلام بنگرید؛ چه کسانی تکذیبشان کردند؟ آری؛ اشراف، بزرگان و ثروتمندانی که حاضر نبودند حقیقت را بپذیرند. لذا پیروان پیامبران، بیشتر از میان فقرا بودند. همانگونه که پیروان پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم، بیشتر فقیر بودند. از اینرو پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از بابت فقر و تنگ دستی برای امتش، نگران نبود؛ بلکه نگرانیاش برای ما از این جهت بود که دنیا و زرق و برق آن به روی ما گشوده شود؛ چنانکه فرمود: «از این میترسم که دروازهی دنیا به روی شما گشوده شود و مانند گذشتگان که بر سر دنیا، با هم رقابت کردند، شما نیز به رقابت با یکدیگر بپردازید و دنیا، همانگونه که آنان را به هلاکت کشاند، شما را نیز به هلاکت برساند».
این، یک واقعیت است؛ به وضعیت کنونی خود بنگریم. میبینیم مردمانی که ثروتِ کمتری دارند یا به فقر، نزدیکترند، بیش از دیگران، خداترس و پرهیزگارند. هر چه مال و ثروت انسان، بیشتر میشود، رویگردانیاش از راه الله، افزایش مییابد و سر به طغیان و سرکشی میگذارد. اینک بسیاری از انسانها، به زرق و برق دنیا چشم دوختهاند؛ به ماشین، خانه، فرش، لباس، و دیگر خوشیها و ظواهر دنیا. مردم به چنین چیزهایی افتخار میکنند و از آنچه برای آخرتشان سودمند است، روی گرداندهاند! روزنامهها، نشریات و مجلهها، تنها دربارهی آسایش و رفاه مادی و وابستگیهای دنیوی، سخن میگویند و از آخرت، غافل شدهاند و عدهی اندکی از مردم، آنگونه که باید و شاید، در مسیر درست قرار دارند. خلاصه اینکه زرق و برق دنیا، پیامدهایی منفی به دنبال دارد و انسان را به طغیان و سرکشی میکشاند؛ همانگونه که الله متعال، میفرماید:
﴿كَلَّآ إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لَيَطۡغَىٰٓ ٦ أَن رَّءَاهُ ٱسۡتَغۡنَىٰٓ ٧﴾ [العلق: ٦، ٧]
حقا که انسان (عجیب است و) سر به طغیان مینهد، هنگامی که خود را بینیاز میبیند.
فرعون، به موقعیت و ثروت و جایگاه دنیوی خود افتخار کرد و به قومش گفت:
﴿قَالَ يَٰقَوۡمِ أَلَيۡسَ لِي مُلۡكُ مِصۡرَ وَهَٰذِهِ ٱلۡأَنۡهَٰرُ تَجۡرِي﴾ [الزخرف: ٥١]
آیا پادشاهی مصر از آنِ من نیست؟ و این جویبارها از فرودست کاخم روان است.
همچنین در یکی از احادیث این باب آمده است: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «دنیا، شیرین و سبز (دلفریب) است». به عبارت دیگر، دنیا، در مذاق انسان، شیرین و در نگاهش، زیبا و فریبنده میباشد. چیزی که شیرین و زیبا باشد، ابتدا نگاه انسان را به خود جلب میکند و آنگاه، نفس انسان، طالبش میشود و وقتی چشم و دل، هر دو طالب چیزی شوند، هوش از سرِ انسان میرود و دوست دارد هرطور که شده به آن دست یابد. لذا انسان، فریفتهی دنیای شیرین و فریبنده میشود. در ادامهی این حدیث آمده است: «و الله، شما را نسل به نسل، در زمین قرار میدهد»؛ یعنی نسلی از انسانها میآید و نسلی میرود و برخی از انسانها از برخی دیگر، ارث میبرند و جانشین آنها میشوند. «و نگاه میکند که کردارتان چگونه است». آیا دنیا را ترجیح میدهید یا آخرت را؟ از اینرو فرمود: «پس، از فتنهی دنیا و فتنهی زنان بپرهیزید». ولی دنیا و ثروتی که دهشی الهیست و انسان، آن را در راه درست و راه الله هزینه میکند و ثروتش به او در زمینهی اطاعت و بندگی الله کمک مینماید، دنیای خوبیست. از اینرو ثروتمندی که ثروتش را در راه الله عزوجل و در جهت رضایت و خشنودی او، خرج میکند، بهمنزلهی عالمیست که الله متعال به او حکمت و دانش بخشیده و او، به مردم علم و حکمت میآموزد. لذا کسی که به دنیا مشغول میشود و آخرت را از یاد میبرد، با کسی که الله متعال، ثروتی به او بخشیده و ثروتش، مایهی سعادت اوست و آن را در راه الله انفاق میکند، متفاوت است:
﴿رَبَّنَآ ءَاتِنَا فِي ٱلدُّنۡيَا حَسَنَةٗ وَفِي ٱلۡأٓخِرَةِ حَسَنَةٗ وَقِنَا عَذَابَ ٱلنَّارِ ٢٠١﴾ [البقرة: ٢٠١]
ای پروردگامان! در دنیا به ما نیکی عطا فرما و در آخرت نیز نیکی بده و ما را از عذاب آتش محفوظ بدار.
([۱]) صحیح بخاری، ش: ۳۱۵۸؛ و صحیح مسلم، ش: ۲۹۶۱.
([۲]) یعنی سیمای آنها، گویای این بود که خواهان مال هستند. (مترجم)