سه‌شنبه 22 ربیع‌الثانی 1447
۲۲ مهر ۱۴۰۴
14 اکتبر 2025

۴۵۰- وعن ابن مسعود رضي الله عنه قال: قَالَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم: «الْجَنَّةُ أَقْرَبُ إلى أَحَدِكُمْ مِنْ شِرَاكِ نَعْلِه وَالنَّارُ مِثْلُ ذلك». [روایت بخاري]

۴۵۰- وعن ابن مسعود رضي الله عنه قال: قَالَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم: «الْجَنَّةُ أَقْرَبُ إلى أَحَدِكُمْ مِنْ شِرَاكِ نَعْلِه وَالنَّارُ مِثْلُ ذلك». [روایت بخاري]([۱])

ترجمه: ابن‌مسعود رضي الله عنه می‌گوید: رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «بهشت و دوزخ، به هر یک از شما از بند کفش او نزدیک‌ترند».

([۱]) صحیح بخاری، ش:۶۴۸۸. [ر.ک: حدیث شماره‌ی: ۱۰۷ همین کتاب.]

شرح

مؤلف رحمه الله بابی درباره‌ی جمع میان بیم و امید گشوده و بدین نکته اشاره کرده است که امید انسان در زمان بیماری‎اش باید بیش از ترس او باشد. علما در این‌باره اختلاف نظر دارند که آیا باید ترس و هراس انسان بیش‌تر باشد، یا امیدش؟

برخی از علما گفته‌اند: باید امیدش به‌طور مطلق بیش از ترس و هراس او باشد؛ و عده‌ای بر این باورند که ترس او باید به‌طور مطلق از امید او بیش‌تر باشد.

دیدگاه گروهی دیگر از علما این‎ست که باید بیم و امید انسان یکسان باشد؛ نه این، بیش‌تر و غالب باشد و نه آن. زیرا اگر امیدش، بیش از ترس او باشد، در جرگه‌ی کسانی قرار می‌گیرد که خود را از عذاب الهی درامان می‌پندارند و اگر ترس او، بیش‌تر باشد، جزو کسانی می‌شود که از رحمت الهی ناامیدند.

هم‌چنین برخی از علما گفته‌اند: آن‌گاه بنده در حال اطاعت و بندگی‌ست، باید امیدش بیش‌تر باشد؛ یعنی امیدوار باشد که الله متعال، عملِ نیکش را می‌پذیرد. اما وقتی که مرتکب گناه و معصیت می‌شود، باید خوف و ترس او غالب باشد تا دیگر، به خود جرأت گناه کردن ندهد.

انسان خود باید طبیب خویشتن باشد؛ اگر آدمی‌ست که از عذاب الهی احساس امنیت می‌کند و به‌سادگی مرتکب گناه می‌شود یا آرزوهای بی‌پایه‌ای به خداوند عزوجل دارد، باید به جای این راه، مسیر ترس و هراس را در پیش بگیرد؛ ولی اگر احساس می‌کند که وسواس دارد یا بی‌مورد می‌ترسد، بیش از این ترس و هراس به خود راه ندهد؛ بلکه به جای این راه، در مسیر امید گام بردارد تا میان بیم و امیدش توازن و برابری ایجاد نماید.

سپس مؤلف رحمه الله چند آیه ذکر کرده که الله متعال در همه‌ی آن‌ها مسایلی مطرح فرموده است که هم امیدوارکننده است و هم هشداردهنده؛ چنان‌که از بهشتیان و دوزخیان سخن گفته یا ویژگی‌های خود را بیان فرموده است؛ ویژگی‌هایی از این قبیل که او سخت مجازات می‌کند و آمرزنده و مهربان است. در این فرموده‌ی الله متعال بیندیشید که می‌فرماید:

﴿ٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ شَدِيدُ ٱلۡعِقَابِ وَأَنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ٩٨ مَّا عَلَى ٱلرَّسُولِ إِلَّا ٱلۡبَلَٰغُۗ﴾ [المائ‍دة: ٩٨،  ٩٩]

بدانید که الله، سخت‌كيفر است (و بدانید) که الله، آمرزنده­ی مهرورز می­باشد. پیامبر وظیفه­ای جز ابلاغ (و رساندن پیام الاهی) ندارد.

در آیه‌ی بالا که جای تهدید و هشدار است، ابتدا شدت و سختی عذابش را ذکر فرمود و آن‌گاه که درباره‌ی خود سخن می‌گوید و کمال صفاتش را بیان می‌کند، می‌فرماید:

﴿نَبِّئۡ عِبَادِيٓ أَنِّيٓ أَنَا ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِيمُ ٤٩ وَأَنَّ عَذَابِي هُوَ ٱلۡعَذَابُ ٱلۡأَلِيمُ ٥٠﴾ [الحجر: ٤٩،  ٥٠]

به بندگانم خبر بده که به‌راستی من آمرزنده‌ی مهرورزم. و بی‌گمان عذابم، عذاب دردناکی‌ست.

لذا الله متعال در این آیه آمرزش را پیش از عذاب، ذکر نمود؛ زیرا این‌جا درباره‌ی خود و صفات کاملش و رحمتی سخن می‌گوید که بر خشم او غالب است.

مؤلف رحمه الله احادیثی به همین مضمون ذکر کرده است که نشان می‌دهد انسان همواره باید در میان بیم و امید باشد؛ مانند این حدیث که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: «اگر مؤمن از مجازاتی که نزد الله است، آگاه بود، هیچ‌کس در بهشت خداوندی طمع نمی‌کرد و اگر کافر، رحمتی را که نزد الله است، می‌دانست، هیچ‌کس از بهشت پروردگار، ناامید نمی‌شد». منظور از آگاهی و دانش در این‌جا، دانش نظری یا آگاهی از اصل مسأله نیست، بلکه منظور آگاهی از کیفیت و حقیقت آن است؛ زیرا مؤمن از این‌که عذاب الهی در انتظار کافران و گمراهان است، اطلاع دارد، ولی از آن‌جا که حقیقت آن، اینک قابل درک نیست، نمی‌تواند آن را دریابد و انسان زمانی این عذاب را درک می‌کند که به آن گرفتار شود. الله متعال، همه‌ی ما را از عذابش در پناه خویش قرار دهد. لذا منظور، دانستن حقیقت مسأله می‌باشد؛ زیرا کافر می‌داند که الله، آمرزنده و مهربان است و معنای آمرزش و مهربانی بر او پوشیده نیست.

مؤلف رحمه الله احادیثی به همین مضمون ذکر کرده است؛ مانند این حدیث پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم که: «بهشت و دوزخ، به هر یک از شما از بند کفش او نزدیک‌ترند». بند کفش را برای نزدیک بودن یک چیز مثال می‌زنند؛ زیرا انسان به پوشیدن کفش نیاز دارد. پس بهشت به هر یک از ما از بند کفش او نیز نزدیک‌تر است و انسان گاه با گفتن یک سخن نیکو، به بهشت دست می‌یابد و دوزخ نیز همین‌گونه است و گاه انسان با گفتن یک کلمه یا یک جمله، خود را سزاوار دوزخ می‌گرداند. مانندِ آن شخصی که انسانِ گنه‎کاری را از گناه و معصیت بازمی‌داشت و چون خسته شد، گفت: «قسم به الله که او، فلانی را نمی‌آمرزد». و الله عزوجل فرمود: «مَن ذَا الَّذِي يَتَأَلَّى عَلَيَّ أَلاَّ أَغْفِر لِفُلانٍ، غَفَرْت لَهُ، وَأَحبْطت عَمَلك».([۲]) یعنی: «چه کسی به نام من سوگند یاد می‌کند که من فلانی را نمی‌بخشم؟ حال آن‌که من او را بخشیدم و عمل تو را باطل و تباه گردانیدم». ابوهریره رضي الله عنه می‌گوید: این مرد، سخنی گفت که با آن، دنیا و آخرت خودرا نابود کرد.

لذا انسان خود، باید طبیب خویش باشد و تشخیص دهد که آیا امیدش را بیش‌تر کند یا ترس و هراس خود را؛ اگر احساس می‌کند که امیدش بیش از ترس اوست و این، باعث می‌شود که در انجام واجبات کوتاهی نماید یا کارهای حرام و ممنوع انجام دهد، پس راه دیگری برگزیند و خوف (ترس و بیم) خود را تقویت کند؛ اما اگر وسواس دارد که الله متعال، اعمال نیکش را قبول نخواهد کرد، برای اصلاح خود و رفع این حالت بکوشد و راهی را در پیش بگیرد که مناسب وضعیت او در حالت‌های گوناگون است.

([۱]) صحیح مسلم، ش: ۲۷۵۵.

([۲]) مسلم، ش: ۲۶۲۱ به‌نقل از جندب رضي الله عنه.

این صفحه را به اشتراک بگذارید

مشاهده‌ی اصل متن عربی
مطالب مرتبط:

۴۴۹- وعن أبي سَعيد الخدرِي رضي الله عنه أَنَّ رَسُولَ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم قال: «إذا وُضِعَتِ الْجَنَازَةُ واحْتمَلَهَا النَّاسُ أَو الرِّجالُ عَلى أَعْنَاقِهم، فَإِنْ كانَتْ صالِحَةً قالَت: قَدِّمُوني قَدِّمُوني، وَإنْ كانَتْ غَير صالحةٍ، قالَت: يا ويْلَهَا، أَيْنَ تَذْهَبُونَ بَها؟ يَسْمَعُ صَوتَها كُلُّ شيءٍ إلاَّ الإِنْسَانُ، وَلَوْ سَمِعَهُ لَصَعِقَ». [روایت بخاري]

۴۴۹- وعن أبي سَعيد الخدرِي رضي الله عنه أَنَّ رَسُولَ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم قال: «إذا وُضِعَتِ الْجَنَازَةُ واحْتمَلَهَا النَّاسُ أَو الرِّجالُ عَلى أَعْنَاقِهم، فَإِنْ كانَتْ صالِحَةً قالَت: قَدِّمُوني قَدِّمُوني، وَإنْ كانَتْ غَير صالحةٍ، قالَت: يا ويْلَهَا، أَيْنَ تَذْهَبُونَ بَها؟ يَسْمَعُ صَوتَها كُلُّ شيءٍ إلاَّ الإِنْسَانُ، وَلَوْ سَمِعَهُ لَصَعِقَ». [روایت بخاري]([۱]) […]

ادامه مطلب …

۴۴۸- وعن أبي هريرة رضي الله عنه أَنَّ رَسُولَ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم قال: «لَوْ يَعْلَمُ المُؤْمِنُ مَا عِنْدَ اللَّهِ مِنَ العُقُوبَةِ، ما طَمِعَ بجَنَّتِهِ أَحَد؛ وَلَوْ يَعْلَمُ الكافِرُ مَا عِنَد اللَّهِ مِنَ الرَّحْمَةِ، مَا قَنطَ مِنْ جنَّتِهِ أَحَدٌ». [روایت مسلم]

۴۴۸- وعن أبي هريرة رضي الله عنه أَنَّ رَسُولَ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم قال: «لَوْ يَعْلَمُ المُؤْمِنُ مَا عِنْدَ اللَّهِ مِنَ العُقُوبَةِ، ما طَمِعَ بجَنَّتِهِ أَحَد؛ وَلَوْ يَعْلَمُ الكافِرُ مَا عِنَد اللَّهِ مِنَ الرَّحْمَةِ، مَا قَنطَ مِنْ جنَّتِهِ أَحَدٌ». [روایت مسلم]([۱]) ترجمه: ابوهریره رضي الله عنه می‌گوید: رسول‌الله صلی الله علیه […]

ادامه مطلب …

کُتُب سِتّة:  شش کتاب اصلی احادیث اهل سنت و جماعت:

صحیح بخاری
صحیح مسلم
سنن ابو داود
جامع ترمذی
سنن نسائی
سنن ابن ماجه