۴۲۱- وعنْ أبي هريرة أَوْ أبي سَعِيدٍ الخُدْرِيِّ رَضِيَ اللهُ عَنْهما- شَك الرَّاوِي، وَلاَ يَضُرُّ الشَّكُّ في عَينِ الصَّحابي، لأَنهم كُلُّهُمْ عُدُول- قال: لما كان يَوْمُ غَزْوَةِ تَبُوكَ، أَصابَ الناسَ مَجَاعَةٌ، فَقالُوا: يَا رَسُولَ اللهِ لَوْ أَذِنْتَ لَنا فَنَحَرْنَا نَواضِحَنا، فَأَكلْنَا وَادَّهَنَّا؟ فَقَالَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم: «افْعَلُوا» فَجَاءَ عُمَرُ رضي الله عنه فقال: يَا رَسُولَ اللهِ إِنْ فَعَلْتَ قَلَّ الظَّهْر، وَلَكِنْ ادْعُهُمْ بفَضْلِ أَزْوَادِهِم، ثُمَّ ادْعُ اللَّهَ لَهُمْ عَلَيْهَا بِالبَرَكَةِ لَعَلَّ اللَّه أَنْ يَجْعَلَ في ذلكَ البَرَكَةَ. فَقَالَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم: «نَعَمْ» فَدَعَا بِنِطْعٍ فَبَسَطه، ثُمَّ دَعَا بِفَضْلِ أَزَاوَدِهِم، فَجعلَ الرَّجُلُ يجيءُ بِكَفِّ ذُرَةٍ ويجيءُ الآخَرُ بِكَفِّ تَمْر، ويجيءُ الآخَرُ بِكِسرَةٍ حَتى اجْتَمَعَ عَلى النِّطْعِ مِنْ ذَلِكَ شَيءٌ يَسِير، فَدَعَا رسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم بِالبَرَكَةِ، ثُمَّ قالَ «خُذُوا في أَوْعِيَتِكُم، فَأَخَذُوا في أَوْعِيَتِهِمْ حتى ما تركُوا في العَسْكَرِ وِعاء إِلاَّ مَلأوه، وأَكَلُوا حَتَّى شَبعُوا وَفَضَلَ فَضْلَةٌ، فقالَ رَسُولُ اللّه صلی الله علیه و آله و سلم: «أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّه، وَأَنِّي رَسُولُ اللَّهِ لاَ يَلْقَى اللَّه بهما عَبْدٌ غَيْرُ شاكٍّ، فَيُحْجَبَ عَنِ الجَنَّةِ». [روایت مسلم]([۱])
ترجمه: ابوهریره یا ابوسعید خدری میگوید: – راوی،([۲]) در اسمِ صحابی شک کرده است و شک در اسم صحابی، ایرادی وارد نمیکند؛ زیرا همهی صحابه رضي الله عنهم عادل بودهاند.- حال از ابوهریره یا ابوسعید رضي الله عنهما روایت است: هنگامی که مردم در غزوهی «تبوک» دچار گرسنگی شدند، به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم گفتند: ای رسولخدا! اگر اجازه دهید شتران خود را نحر میکنیم تا از گوشت آنها بخوریم و از پیه و چربی آنها، روغن بگیریم. فرمود: «همین کار را بکنید». عمر رضي الله عنه نزد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آمد و عرض کرد: ای رسولخدا! اگر چنین اجازهای بدهی، با کمبود حیوانات بارکش و سواری، مواجه میشویم. لذا به مردم بگویید: باقیماندهی غذاهایشان را بیاورند و سپس از الله بخواهید که برای آنها در غذا و توشهی آنان، برکت دهد؛ امید است که در آن برکت دهد. رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «بله؛ (پیشنهاد خوبیست)». رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم سفرهای خواست و آن را پهن کرد؛ آنگاه دستور داد باقیماندهی غذاهایشان را بیاورند. شخصی، یک مشت ذرت آورد و دیگری، یک مشت خرما و یکی، پارهای نان تا اینکه اندکی غذا از باقیماندهی غذاهایشان، روی سفره، جمع شد و رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم دعای برکت کرد و سپس فرمود: «(از این غذاها) بردارید و در ظرفهای خود بریزید». صحابه رضي الله عنهم از غذاهای روی سفره در ظرفهای خود ریختند و با اینکه همهی ظرفهای موجود در لشکر را پُر از غذا کردند و از آن، سیر خوردند، باز هم مقداری غذا باقی ماند. رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «گواهی میدهم که معبود راستینی جز الله وجود ندارد و من، فرستادهی او هستم؛ امکان ندارد که بندهای، بدون اینکه شک و تردید داشته باشد، به این دو حقیقت، گواهی دهد، هنگامِ ملاقات با الله، از بهشت، منع شود».
([۲]) راوی، اعمش رحمه الله میباشد. [مترجم]
شرح
مؤلف رحمه الله پس از باب «خوف و خشیت الهی»، بابی تحت عنوان «امید به رحمت پروردگار» گشوده است. گویا میگوید: هرگاه احساس کردید که ترس و هراس، بر شما غالب شده است، دروازهی امید را به روی خود بگشایید.
آنگاه مؤلف رحمه الله، چند آیه و حدیث ذکر کرده است؛ از جمله این آیه که الله متعال، میفرماید:
﴿قُلۡ يَٰعِبَادِيَ ٱلَّذِينَ أَسۡرَفُواْ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ لَا تَقۡنَطُواْ مِن رَّحۡمَةِ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ يَغۡفِرُ ٱلذُّنُوبَ جَمِيعًاۚ﴾ [الزمر: ٥٣]
بگو: ای بندگان من که با زیادهروی در گناهان به خویشتن ستم کردهاید! از رحمت الله ناامید نباشید. بیگمان الله، همهی گناهان را میآمرزد.
این آیه، دربارهی توبهکنندگان نازل شده است. هرکس توبه کند، الله متعال، توبهاش را میپذیرد؛ گرچه گناهش، بسیار بزرگ باشد. همانگونه که الله عزوجل میفرماید:
﴿وَٱلَّذِينَ لَا يَدۡعُونَ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَ وَلَا يَقۡتُلُونَ ٱلنَّفۡسَ ٱلَّتِي حَرَّمَ ٱللَّهُ إِلَّا بِٱلۡحَقِّ وَلَا يَزۡنُونَۚ وَمَن يَفۡعَلۡ ذَٰلِكَ يَلۡقَ أَثَامٗا ٦٨ يُضَٰعَفۡ لَهُ ٱلۡعَذَابُ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ وَيَخۡلُدۡ فِيهِۦ مُهَانًا ٦٩ إِلَّا مَن تَابَ وَءَامَنَ وَعَمِلَ عَمَلٗا صَٰلِحٗا فَأُوْلَٰٓئِكَ يُبَدِّلُ ٱللَّهُ سَئَِّاتِهِمۡ حَسَنَٰتٖۗ وَكَانَ ٱللَّهُ غَفُورٗا رَّحِيمٗا ٧٠﴾ [الفرقان: ٦٨، ٧٠]
و آنان كه معبودی جز الله را نمىپرستند، و كسى را كه الله، خونش را حرام كرده است، جز بهحق نمىكشند و زنا نمىكنند؛ و كسى که مرتکب اين (اعمال) شود، مجازات سختى خواهد دید. روز قيامت عذابش دو چندان مىشود، و با ذلت و خوارى برای همیشه در آن مىماند. مگر آنان كه توبه كنند و ايمان بیاورند و كار شايسته انجام دهند كه الله، بدىهايشان را به نیکی تبديل مىكند. و الله، بسيار آمرزنده و مهرورز است.
لذا هرکس از هر گناهی توبه کند، الله توبهاش را میپذیرد؛ گرچه گناهش، بسیار بزرگ باشد. ناگفته نماند که اگر گناهش، در رابطه با حقوق مردم و خلق خدا باشد، باید در دنیا و پیش از آخرت، حقّشان را ادا نماید تا توبهاش درست و قابل قبول باشد.
الله متعال، دربارهی کسانی که توبه نمیکنند، فرموده است:
﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَغۡفِرُ أَن يُشۡرَكَ بِهِۦ وَيَغۡفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَن يَشَآءُ﴾ [النساء : ١١٦]
همانا الله، این را که به او شرک ورزند، نمیآمرزد و جز شرک را برای هر کس که بخواهد میبخشد.
اگر گناهِ این افراد، کفر و شرک باشد، بخشیده نمیشوند؛ ولی هر گناهی جز کفر و شرک، به خواست و ارادهی الله عزوجل بستگی دارد؛ اگر الله بخواهد، کسانی را که توبه نکردهاند، مجازات میکند و اگر بخواهد، آنان را میبخشد. ناگفته نماند که گناهان صغیره، با پرهیز از گناهان کبیره یا با انجام پارهای از کارهای نیک، بخشیده میشود.
سپس مؤلف رحمه الله چندین حدیث در این باب ذکر کرده است که همگی، امیدِ انسان به پروردگارش را افزایش میدهد؛ یعنی انسان با امید به رحمت پروردگارش به ملاقات او میرود و امیدش بیش از ترس اوست.
در این باب احادیث مطلقی ذکر شده که مقیّد به نصوص و احادیث دیگریست؛ به عنوان مثال در یکی از این احادیث آمده است: «هرکس در حالی بمیرد که هیچ چیز و هیچ کس را با الله شریک نمیسازد، وارد بهشت میشود و هرکس، در حالی بمیرد که چیزی (کسی) را با الله، شریک میسازد، وارد دوزخ میگردد». مفهوم شرک در این حدیث، شامل کفر نیز میشود؛ مانند کفری که نتیجهی انکار و سرکشی و امثال آن است. یعنی کفر نیز گناهی نابخشودنیست و هرکس کفر بورزد، وارد دوزخ میشود. الله متعال، ما را در جرگهی کسانی قرار دهد که به رحمتش امیدوارند و از عذابش میترسند.